زمانی میتوان به امیدها دلخوش کرد که پایدار و واقعی باشند و در صورتی میتوان به امید واقعی دستیافت که شناخت صحیحی از دنیا داشته باشیم.
از بهترین راههای شناخت صحیح دنیا، استفاده از رهنمودها و توصیههای خالق و آفرینده دنیاست. این رهنمودها را برگزیدگان و نمایندگان او برای مردم بیان کردند؛ برای مثال امام سجاد علیهالسلام از بهترین نمایندگان خداوند متعال پیرامون ماهیت دنیا میفرماید:
«مَن أصابَ مِنَ الدُّنيا أكثَرَ كان فيها أشَدَّ فَقراً لِأَنَّهُ يَفتَقِرُ إلَى النّاسِ في حِفظِ أموالِهِ ويَفتَقِرُ إلى كُلِّ آلَةٍ مِن آلاتِ الدُّنيا فَلَيسَ في غِنَى الدُّنيا راحَةٌ ولكِنَّ الشَّيطانَ يُوَسوِسُ إلَى ابنَ ادَمَ أنَّ لَهُ في جَمعِ [ذلِكَ] المالِ راحَةً إنَّما يَسوقُهُ إلَى التَّعَبِ فِي الدُّنيا وَالحِسابِ عَلَيهِ فِي الآخِرَةِ»؛[1]
«هركس در دنيا بيشتر به دست آوَرَد، فقيرتر است؛ چون به افراد ديگر و نيز به ساير ابزارهاى دنيا براى نگهدارى دارايىهاى خود نيازمندتر مىگردد. ازاینرو در توانمندى دنيا، راحتى وجود ندارد؛ وليكن شيطان، آدميزاد را وسوسه مىكند كه جمعکردن مال، مايه آسودگى است؛ حالآنکه او را بهسوی رنج دنيا و حسابرسى در آخرتْ روانه مىسازد» .
برخی افراد تصور میکنند هرچه ثروت و داراییهای آنها بیشتر و زندگیشان وسیعتر شود، امیدشان به زندگی نیز بیشتر خواهد شد؛ در مقابل هر آنچه سختی و مشکلات و محدودیتها در زندگی آنها بیشتر باشد، امیدشان به زندگی نیز کمتر خواهد شد. طبق فرموده امام سجاد علیهالسلام شیطان این وسوسهها را در دل انسانها قرار میدهد.
واقعیت مطلب این است که این شناخت و بینش، هماهنگ با قوانین حاکم بر دنیا نیست.
ازآنجاکه دنیا از نگاه خالق آن جای اقامت دائمی و ابدی نیست، بهره، لذت و خوشیهای آن نیز ماندگار نیست؛ همانگونه که سختیها و مشکلات آن نیز ماندگار نخواهد بود. زمانی که امری پایدار و ماندگار نباشد، چگونه میتواند امید واقعی و ماندگار را برای فرد به ارمغان آورد.
اگر انتظارات مطابق با واقعیت دنیا باشد، اولاً رضایت از زندگی در انسانهای افزایش پیدا میکند و ثانیاً احتمال رسیدن به امید پایدار و واقعی نیز در افراد بالا میرود.
پینوشت:
[1]. شیخ صدوق، الخصال ج۱، ص۶۴ .