باتوجه به اینکه تفکر مهدویت در یک معنا از اختصاصات شیعه بوده و مایه بقای آن گشته، دشمن هجمه بسیاری به آن مینماید. برنامهریزی در جهت دفع این حملات ازجمله امور ضروری است که متولیان امور دینی باید به آن بپردازند.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/aks-neveshte-emaam-zamaan-0-copy.jpg)
مهدویت از جمله اعتقاداتی است که شیعه را تا به امروز- باوجود تمام هجمههای دشمن – پایدار نگاه داشته است. این باور سبب شده تا آنان با نگاه روشنی که به آینده خود دارند، در مقابل تمام مشکلات ایستادگی نموده و در جهت زمینهسازی برای تحقق حکومت مهدوی قدم بردارند .
دشمن که بهخوبی در جریان این تفکر شیعی و آثار فراوان آن قرار دارد، از هیچ اقدامی در جهت تضعیف این نگاه دست برنمیدارد. به همین دلیل است که هرروزه شاهد شبهات فراوانی هستیم که مهدویت را هدف قرار میدهد. یکبار میگویند: از کجا معلوم که مهدی وجود داشته باشد؟ بار دیگر میگویند: چگونه ممکن است که شخصی بتواند عمری طولانی بنماید؟ بار سوم اصل چرایی غیبت او را زیر سؤال برده و غیبت او را بیمعنا میشمارند، از سوی دیگر او را خیالی موهوم تصویر میکنند که شیعه بدان تکیه نموده است، در مرحله بعد، اعتقاد به مهدویت را اعتقادی نشأت گرفته از ضعف ملتها میدانند که برای دلداری به خود و ایجاد امید به چنین باوری تمسک جستهاند.
این دسته از تشکیکها و مانند آن، هدفش ضربه زدن به تفکر شیعی و تخریب بنیان آن میباشد. بنیان فکری که در طول قرنها شکلگرفته و با فداکاری و زحمت فراوان مرزبانان دین، بقا پیدا نموده است.
پیشوایان معصوم چنین وضعی را از همان زمان پیشبینی کرده و به سبب آن، نسبت به حال شیعیان خود رقت مینمودند. سدیر صیرفی پس از نقل مناجات امام صادق علیهالسلام و گریه شدید ایشان در طی جریانی میگوید: «از ایشان علت این گریه شدید را جویا شدیم. ایشان فرمودند: پیرامون غیبت قائم و طولانی شدن آن و گرفتاری مؤمنین در آن زمان و ایجاد شک در قلبهایشان و برگشتن اکثر آنها از اعتقاد به امامتِ امامشان تأمل میکردم [و این موجب شد تا بهحال آنها گریه کنم]».[1]
این جریانات، مسئولیت سنگینی را به دوش متولیان امور دینی گذاشته تا ضمن تقویت بنیههای فکری مربوط به مهدویت در خود، برنامهای جامع برای دفاع از این حریم تهیه نمایند.
پینوشت:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج51، ص219.