انفعال یا امید و اقدام

12:39 - 1401/12/26

فکر می‌کنید میانگین تعداد شکست‌های آدم‌ها قبل از موفقیت چند بار است؟ یعنی یک نفر که موفق شده، به طور میانگین چند بار شکست‌خورده که بالاخره توانسته موفق شود؟ 10 بار، 20 بار، 5 بار؟ می‌دانید جواب چیست؟ صفر! چون اکثر آدم‌ها از ترس اینکه شکست بخورند، اصلاً اقدامی نمی‌کنند.

امید بر اقدام: همه کسانی که خدمت سربازی رفتند، می‌دانند که ماه دوم آموزشی، سربازها را میدان تیر می‌برند و آنجا حدود 20 فشنگ جنگی به آن‌ها داده می‌شود که تیراندازی یاد بگیرند، اما در دو مرحله! 8 تا فشنگ برای مرحلهِ قلق‌گیری و 12 تا فشنگ برای مرحلهِ هدف‌گیری! ولی این یعنی چه؟

همه روی خاکریز دراز می‌کشند و از آن‌ها می‌خواهند که سیبل روبه‌رو را نشانه بگیرند و 8 تا فشنگ جنگی‌شان را شلیک کنند. وقتی 8 تا فشنگ را شلیک کردند از آن‌ها می‌خواهند بلند شوند و نزدیک سیبل جلو بروند! ببینند تیرهایشان را به هدف درست زدند یا نه. وقتی شخص به سیبل خودش نزدیک می‌شود، می‌بیند با اینکه تمام فشنگ‌ها را برای زدن به نقطه مرکزی سیبل انتخاب کرده بود، همه پایین، سمت چپ سیبل برخورد کردند و متوجه می‌شود که اسلحه‌ای که دستش هست کمی انحراف دارد و به این نتیجه می‌رسد که اگر دفعه بعد برای 12 تا فشنگ بعدی، بالا سمت راست را نشانه بگیرد، تمام فشنگ‌ها وسط می‌خورند. به خاطر همین به آن قلق‌گیری می‌گویند. یعنی 8 تا تیر به سرباز داده می‌شود که قلق‌گیری کند تا بتواند 12 تای بعدی را درست به هدف بزند.

برایان تریسی در سمینار "21 راز میلیونرهای موفق" یک جمله خیلی عجیبی دارد. او می‌گوید: بزرگ‌ترین مانع موفقیت، ترس از شکست است، نه خود شکست! شکست عامل موفقیت است. ترس از شکست عامل عقب ماندن و عدم امید است.

چیزی به اسم شکست و عدم امید وجود ندارد. مردم وقتی می‌خواهند اقدام به کاری بکنند نتیجه را از قبل تصور می‌کنند. اگر نتیجه عین تصورشان شد، می‌گویند: موفق شدیم. اما اگر نتیجه عین تصورشان نشد، اسمش را شکست می‌گذارند. اما انسان‌های همیشه موفق از خدایشان هست که نتیجه شبیه انتظاراتشان درنیاید؛ چون این‌طوری قلق‌گیری می‌کنند و وقتی قلق کار دستشان آمد، در معاملات و چالش‌های بزرگ، خطایشان به حداقل می‌رسد.

اما فقرا و انسان‌هایی که از شکست می‌ترسند، از ترس اینکه جلوی سیبل می‌روند و ببینند تیرهایشان دقیقاً به وسط نخورده، اصلاً شلیک نمی‌کنند.
دارن هاردی در کتاب "دیوانگان ثروت ساز" می‌گوید: فکر می‌کنید میانگین تعداد شکست‌های آدم‌ها قبل از موفقیت چند بار است؟ یعنی یک نفر که موفق شده، به طور میانگین چند بار شکست‌خورده که بالاخره توانسته موفق شود؟ 10 بار، 20 بار، 5 بار؟ می‌دانید جواب چیست؟

صفر! چون اکثر آدم‌ها از ترس اینکه شکست بخورند، اصلاً اقدامی نمی‌کنند. آیا این خبر خوبی است؟ شاید برای جامعه نه، ولی برای شما خبر خوبی است. وقتی بیشتر مردم از ترس، اقدام نمی‌کنند؛ یعنی احتمال موفقیت شما بیشتر است، البته اگر اقدام کنید؛ چون شما با یک اقدام کوچک و غلبه بر ترس خود، راحت از آن‌ها جلو می‌افتید و سری بین سرها پیدا می‌کنید.

یک لحظه با خود فکر کنید که اگر اکثر مردم نترس بودند و هر روز اقدامات سازنده می‌کردند، چقدر رقابت شما با آن‌ها سخت می‌شد و چقدر احتمال موفقیت شما پایین می‌آمد. پس اگر نترسید و اقدام کنید، اسم شما زود سرزبان‌ها می‌افتد. من از شما می‌پرسم: آیا استیو جابز بر ترس‌هایش غلبه کرد؟ بله، آیا ایلان ماسک بر ترس‌هایش غلبه کرد؟ بله، آیا دکتر حسابی بر ترس‌هایش غلبه کرد؟ بله، آرش چه؟ آیا آرش بر ترس‌هایش غلبه کرد؟ شاید بگویید: آرش دیگر کیست؟ من هم نمی‌دانم کیست! حتماً بر ترس‌هایش غلبه نکرده که هیچ‌کداممان او را نمی‌شناسیم! شما جزء کدام دسته هستید؟ می‌خواهید اقدام کنید یا می‌خواهید نجنگیده اعلام باخت کنید؟

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 6 =
*****