جنایت تروریستی شاهچراغ هرچند برای عموم مردم ایران تلخ و ناگوار بود، ولی درس‌ها و عبرت‌های فراوانی به دنبال داشت؛ درس‌هایی که با خود ضرورت تقویت آگاهی و بصیرت و شناسایی هرچه بیشتر برنامه‌ها و اهداف دشمن را به دنبال داشت.
شهر شیراز بار دیگر شاهد عملیات ناجوانمردانه گروهک‌های تکفیری در شاهچراغ بود؛ جنایات ددمنشانه‌ای که موجب شهادت یک شهروند بی‌پناه و مجروح شدن چند تن از زوّار احمد بن موسی علیه‌السلام شد. این ترور کور هرچند مردم عزیز و آگاه ایران را در حزن و ماتم فرو بُرد، ولی پشت پرده شبکه‌های فوق‌سری و کسانی که به طور آشکارا با سرویس‌های جاسوسی و اطلاعاتی همکاری داشتند را برملا کرد و درس‌های بصیرتی و شناختی فراوانی برای عموم مردم ایران به دنبال داشت.
پشت پرده و لایه‌های مختلف عملیات تروریستی شیراز
1. ایجاد فتنه و فراگیر کردن نافرمانی مدنی
از مهم‌ترین و ضروری‌ترین نیازهای هر جامعه برای ادامه حیاتش، وجود امنیت و آرامش است. هرگونه اقدامی که زمینه‌ساز بر هم زدن این امنیت و آرامش شود، سلامت جامعه در ابعاد گوناگون را به مخاطره خواهد انداخت.
در جریان فوت مهسا امینی، جریان برانداز به طور ویژه تلاش کرد با ایجاد فتنه و فراگیر کردن نافرمانی مدنی، سلامت و امنیت جامعه اسلامی را با چالش جدی مواجه سازد؛ موضوعی که در بستر آن نه فقط شهدای مظلوم شاهچراغ، بلکه صداها شهید مظلوم و گمنام دیگر همچون شهدای مدافعان وطن به شهادت رسیدند. خدای متعال در توبیخ و بزرگی گناهی که براندازان و مخالفان جمهوری اسلامی مرتکب شدند، می‌فرماید: «وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»؛[1] «فتنه از قتل بدتر است».
2. مهسا، رمز آشوب، خرابکاری و کشتار در ایران
فوت ناگهانی و غیر منتظره مهسا امینی، جبهه اپوزیسیون و شبکه برانداز را به این واداشت که نام مهسا امینی را رمز خرابکاری در ایران قرار دهند. در واقع آنها تلاش کردند با چنگ‌ودندان، فوت این دختر ایرانی را بهانه‌ای برای ایجاد اغتشاش و هرج‌ومرج در ایران قرار دهند. پروژه نافرمانی مدنی که در اتاق‌های عملیات طراحی و برنامه‌ریزی شد، تلاش داشت به طور رسمی صحنهٔ اجتماعی ایران را به خون‌ریزی و درگیری مردم با مردم مبدل نماید.
در چنین فضایی اولین و مهم‌ترین ابزاری که عموم مردم باید خود را به آن مجهز نمایند، دشمن‌شناسی و تقویت ابزار بصیرت و آگاهی و قدرت شناخت است تا ناخواسته و ندانسته در زمین دشمن بازی نکنند و آب در آسیاب دشمن نریزند. خداوند متعال در ضرورت دوری از دشمنان الهی می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ»؛[2] «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید!»
بخشی از سناریوهای لو رفته شبکه برانداز
1. فرهنگ‌زدایی و دامن زدن به ویروس بی‌هویتی
از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین کارهایی که شبکه برانداز و مخالف جمهوری اسلامی در دستور کار خود قرار داد، دین‌زدایی و از بین بردن هویت ملی و دینی جامعه ایرانی بود؛ برنامه بسیار خطرناکی که تلاش دارد جامعه ایرانی را از ریشه و هستی ساقط نماید.
در بستر این پروژه و برنامه خطرناک است که بسیاری از ارزش‌ها و باورهای اخلاقی رنگ خود را از دست خواهد داد و سبک زندگی و هویت اجتماعی رنگ سکولار و بی‌دینی به خود خواهد گرفت؛ طرح و برنامه‌ای که خدای متعال جامعه دینی را این چنین از آن برحذر داشته است: «إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ»؛[3] «هرگاه آنها بر شما تسلط یابند، باز همان دشمن دیرینند و هرچه بتوانند به دست و زبان بر عداوت شما می‌کوشند و چقدر دوست می‌دارند که شما کافر شوید».
2. اهریمن‌سازی
جبهه برانداز و شبکه‌های ضد نظام تلاش دارند خنجر و دستان چدنی خود را در دستکش مخملی پنهان کنند و جمهوری اسلامی را به عنوان دشمن جامعه دینی معرفی نمایند. ازاین‌رو در حوادث تروریستی می‌کوشند با دلایل واهی و غیر معتبر، ترورهای انجام‌شده را به جمهوری اسلامی منتسب کنند.
آنان در نقشه‌ای از پیش طراحی‌شده، از تروریست‌های تکفیری حمایت می‌کنند و از سوی دیگر در عرصهٔ رسانه‌ای، حکمرانان جمهوری اسلامی را باعث و بانی جنایات معرفی می‌نمایند. تنها اندکی درنگ و تأمل برای پی‌بردن به این نقشه شوم و جنایات تکراری تاریخ کافی است.
سخن آخر
در عملیات تروریستی شیراز و جنایات مشابه، هزاران درس و عبرت نهفته است که بیداری و بصیرت جامعه ایرانی را می‌طلبد؛ درس‌هایی از دشمن‌شناسی و ضرورت تقویت بصیرت و هوشیاری تا جیره‌خواران وابسته به کشورهای استکباری، سناریوی سوریه‌سازی ایران اسلامی را به گور ببرند.
پی‌نوشت:
[1]. بقره: 191.
[2]. ممتحنه: 1.
[3]. همان: 2.