بررسی یک تناقض در قرآن

11:45 - 1402/08/18

با کمی دقت در می‌یابیم که سخنان قرآن پیرامون ترتیب خلقت آسمان و زمین، کاملا سازگار است و هیچ‌گونه تناقضی در آن وجود ندارد.

می‌گوید: چگونه مسلمان باشم در حالی که قرآن کتاب مسلمان متناقض سخن گفته است؟

در پاسخش می‌گویم: درست می‌گویی؛ اگر در قرآن تناقضی وجود داشته باشد، نمی‌توان به آن باور داشت؛ اما می‌توانم بپرسم چه تناقضی در قرآن وجود دارد؟

جواب می‌دهد: خدا در سوره بقره گفته است که آسمان را بعد از زمین آفریده است[1] و در سوره نازعات گفته است که زمین پس از آسمان خلق شده است.[2] تناقضی روشن‌تر از این؟

من: سخن صاحب‌نظران در این باره را خوانده‌ای؟ به نظر نمی‌آید چنین تناقض آشکاری از نگاه آنان پنهان مانده باشد.

او: نه؛ ندیده‌ام.

من: اگر حوصله داری بیا با هم نگاهی به تفاسیر مربوط به این آیات بیندازیم.

می‌پذیرد چند دقیقه‌ای را برای یافتن پاسخ سؤالش صرف کند. گوشی را بر می‌داریم و با گذشت و گذاری کوتاه در اینترنت به پاسخ‌های متعددی می‌رسیم:

1. آسمان در قرآن کریم به معانی متعددی به کار رفته است. گاهی آسمان به معنای آسمان‌های هفتگانه است[3] و گاهی به معنای جو زمین[4] و گاهی به معنای آسمان معنوی.[5] از این‌رو احتمال دارد که آن آسمانی که پیش از زمین خلق شده، غیر از آسمانی باشد که بعد از زمین آفریده شده است. بدین ترتیب ممکن است آسمانی که پیش از زمین خلق شده، جو زمین و آن چیزی است که ما اکنون آن را می‌بینیم و آسمانی که پس از زمین خلق شده است، آسمان هفتگانه باشد. ظاهر آیات نیز با این مسئله سازگار است؛ زیرا هرگاه از خلقت آسمان پس از زمین سخن به میان آمده، از عباراتی نظیر «سبع سماوات» و «هفت آسمان» استفاده شده است.

2. سخنان فوق بنا بر این فرض است که ما کلمه «ثُمّ» در آیه 29 بقره را بیانگر ترتیب در اتفاقات بدانیم؛ این در حالی است که در زبان عربی «ثُمّ» لزوما برای چنین مواردی استفاده نمی‌شود و گاهی صرفا بیانگر ترتیب در گزارش است. به این آیات دقت کنید: «وَأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ* ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ...»؛[6] «و مسلماً این [برنامه‌های محکم و استوار و قوانین و مقرّرات حکیمانه] راه راست من است؛ بنابراین از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر پیروی مکنید که شما را از راه او پراکنده می‌کند؛ خدا این [گونه] به شما سفارش کرده تا پرهیزکار شوید. سپس به موسی کتاب دادیم». روشن است که در آیات فوق کلمه «ثُمّ» به معنای ترتیب اتفاقات نیست (اعطای کتاب به حضرت موسی بعد از توصیه خدا به ما نبوده است). در آیه محل بحث نیز امکان دارد که «ثُمّ» صرفا برای ترتیب در بیان اتفاقات باشد؛ نه نسبت به وقوع آن و در نتیجه هیچ تناقضی وجود ندارد.

پاسخ‌ها بیشتر از این است و احتمالات دیگری نیز درباره آیه وجود دارد؛ اما بیشتر از این خسته‌اش نمی‌کنم. لازم نیست چیزی بپرسم؛ چهره‌اش گویای این است که از قضاوت عجولانه و قاطعانه‌اش پشیمان است.

پی‌نوشت:
[1]. بقره: 29.
[2]. نازعات: 27-30.
[3]. فصلت: 11-12.
[4]. بقره: 22.
[5]. مائده: 112.
[6]. انعام: 153-154.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 1 =
*****