در بخش پیشین از مقاله نقش یونسکو در کاهش جمعیت ایران، به تبیین علت اهمیت موضوع کاهش جمعیت دنیا برای غربیها و منافع آنها پرداخته شد. حساسیتزدایی از اجرای طرح کاهش جمعیت، نیاز به دلیلی قانعکننده و پشتیبانی محکم و ورود نهادهای بینالمللی داشت؛ بهترین دلیل، "حقوق بشر" بود.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/screenshot_2023-12-03_134950.jpg)
در بخش پیشین از مقاله نقش یونسکو در کاهش جمعیت ایران، به تبیین علت اهمیت موضوع کاهش جمعیت دنیا برای غربیها و منافع آنها و انجام پروژه مطالعاتی «NSSM200» توسط «هنری کیسینجر» در جهت تأمین دکترین امنیت ملی آمریکا پرداخته و بیان شد که نتایج این پروژه نشان داد، افزایش رشد جمعیت جهان، امنیت ملی آمریکا را به خطر میاندازد و بر همین اساس بعضی از سازمانهای مورد نظر ایالات متحده مانند یونسکو و... زیر نظر پنتاگون و به صورت مستقیم وارد ایفای نقش خود در کاهش جمعیت شدند.[1]
برای حساسیتزدایی از اجرای طرح کاهش جمعیت، نیاز به دلیلی قانعکننده بود تا افکار عمومی با آن همراه شود و چه دلیلی بهتر از عنوان"حقوق بشر"! عنوانی که غرب خود را مفسر آن میدانست و برای اقناع در این زمینه 3 مرحله را طراحی کرد:
"مشکل را درست کنید، واکنش را ایجاد نمایید، و راهحل را ارائه دهید."[2]
این طرح، همه نیروهای آنان اعم از دانشمندان، نخبگان، سیاستمداران، هنرپیشگان، مجامع بینالمللی، رسانه و... را به خط کرد!
عدهای برای طرح مشکل، عدهای ایجاد واکنش و عدهای هم راهحل!
استفاده از نظریات دانشمندان گذشته چون «مالتوس» مبنی بر "انفجار جمعیت و کمبود غذا در جهان" و طرح آن که تأثیر زیادی بر افکار دنیا گذاشت و هنوز نیز به شدت طرفدار دارد[3] یا طرفداری جدی «الکساندر گراهامبل» مخترع تلفن از "اصلاح نژادی انسانها" در این دوران کمک زیادی به افکار جمعیتستیز غرب کرد.
در کنار آن طرحهای مختلف دیگر هم مطرح شد و یا شکل گرفت؛ آلودگی و لزوم حفظ محیط زیست، لزوم جلوگیری از تغییر اقلیم، حفظ سلامت مادر، فمینیسم و برابری زنان با مردان و حضور زن در جامعه، امنیت غذایی برای دنیا، صلح و جلوگیری از جنگهای داخلی در کشورها، فرهنگ و انسانیت، حق رفاه برای همه انسانها، توسعه پایدار (عنوان"توسعه پایدار" را به خاطر داشته باشید!) و...
یک گزینه مانع تمام این موهبتها میشد: "افزایش جمعیت و فرزندآوری" !
استفاده از این عناوین در راستای کاهش جمعیت بود که همراه با حمایت بعضی نخبگان، کمک زیادی به غرب میکرد؛ به طور مثال، بعضی از طرفداران جدی نظریه "لزوم اصلاح نژادی در انسانها" غیر از گراهامبل عبارت بودند از:
«جرج برناردشاو»، نمایشنامهنویس مشهور انگلیسی؛ «امیل زولا»، رماننویس و منتقد تأثیرگذار فرانسوی، «اچ جی ولز» از مشهورترین رماننویسان دنیا و نویسنده رمان "جنگ جهانها"؛ «چارلز داونپورت»، بیولوژیست مشهور آمریکایی؛ «سیدنی وب»، جامعهشناس و اقتصاددان مشهور انگلیسی و... که کمک شایانی به مشروعیتبخشی به سیاستهای جمعیت ستیزی غرب میکردند.[4]
در اقدام بعدی نیز راهحلهای متعددی ارائه شد: از استفاده از غذا به عنوان سلاح، ایجاد دستورات تغذیه و بهداشت جدید برای کوتاه شدن عمر، ساخت داروهای نسلکشی یا عقیمکننده در حیطه بهداشت و آموزش، روشهای پیشگیری از بارداری و لزوم سقط جنین گرفته تا فمینیسم و هدف قرار دادن خانواده و استفاده ابزاری از زنان و کشاندن آنان به ابتذال و کار در محیط اجتماعی برای دوری از نقش مادری و ترویج نگهداری از سگ و گربه و... البته با عناوینی بهظاهر کاملاً انساندوستانه!
مطالب گفتنی در این مورد زیاد است که در این مقال نمیگنجد و به ناچار از طرح آن میگذریم.
اما نقش یونسکو چه بود؟!
یونسکو در سایت سازمانملل اینگونه خود را معرفی میکند:
"پس از 75 سال، مأموریت ما مانند همیشه حیاتی است: جهان به آموزش، علم، فرهنگ و اطلاعات نیاز دارد. جهان به انسانیت نیاز دارد."[5]
آنچه که در رابطه با هدف این سازمان بر پایه منشور سازمان ملل متحد در راستای حقوق بشر عنوان میشود این است:
1. کمک به توسعه پایدار، که غیر از پیشرفت مادی، شامل طیف گستردهای از خواستههای انسان میشود، بدون آنکه میراث نسلهای آینده را به خطر افکند.
2. کمک به توسعه فرهنگ و برقراری صلح و امنیت بر اساس آموزش مسؤولیت شهروندی و مشارکت کامل در فرایندهای دموکراتیک که از موارد این آموزش شهروندی و مشارکت کامل کشورها در فرایند دموکراتیک، تبادل آزاد اندیشهها و دانستهها و توسعهبخشی در روابط بین مردم برای شناختی دقیقتر و بهتر از آداب و رسوم یکدیگر است و این دو هدف از راه همکاری بینالمللی در زمینههای آموزشی، علمی، فرهنگی و تربیتی صورت میگیرد.
بعضی از وظایف این سازمان در راستای اهداف ذکر شده عبارت است از:
1. تسهیل تبادل آزاد میان رهبران آموزشی، فرهنگی و علمی کشورها؛
2. مبادله آزاد عقاید و اطلاعات میان مردم و متخصصین از طریق مدارس، دانشگاهها و سایر مؤسسات آموزشی و پژوهشی؛
3. تدوین و توزیع برنامههای آموزشی و فرهنگی متناسب با نیازهای کشورها؛[6]
البته برای اینکه ذهنها از شائبهها نیز دور باشد، بر ضرورت حفظ جنبه "غیر دولتی" سازمان نیز تأکید شده است!
هنوز به نقش واقعی یونسکو نرسیدهایم؛ اینکه آیا خواسته واقعی یونسکو احقاق این اهداف بود یا نه؟!
در مقاله بعدی به آن میپردازیم...
پینوشت:
[1].یونسکو، معلم فرهنگ یا کارگزار جنگ، btid.org/fa/news/266854.
[2]. The Hegelian Dialectic ، B2n.ir/above.
[3]. Thomas Malthus،B2n.ir/brit1.
[4]. مشرق، مواضع مقامات غربی در مورد کاهش جمعیت، mshrgh.ir/470266.
[5]. History of UNESCO، B2n.ir/unes.
[6]. How to combat misinformation?، B2n.ir/unes1.