هنر برقراری ارتباط سالم

11:08 - 1402/10/11

لازم است زن و شوهر در آغاز زندگی هم دیگر را بشناسند، با طرز تفکر، اخلاق، خواسته ها، تمایلات و توان جسمی هم دیگر آشنا شوند، از نقاط ضعف و قوت یک دیگر آگاهی یابند و این شناخت هم به منظور تحیکم بنیاد زناشویی باشد.

هنر برقراری ارتباط سالم

لازم است زن و شوهر در آغاز زندگی هم دیگر را بشناسند، با طرز تفکر، اخلاق، خواسته ها، تمایلات و توان جسمی هم دیگر آشنا شوند، از نقاط ضعف و قوت یک دیگر آگاهی یابند و این شناخت هم به منظور تحیکم بنیاد زناشویی و دست یابی به راه های تنظیم زندگی، تعدیل خواسته ها و حداکثر استفاده کردن از امکانات موجود باشد، نه به قصد عیب جویی و کشف نقاط ضعف شخصی در طرف مقابل. 

اگر زوجین با چنین دیدی درصدد شناخت یک دیگر برآیند، اگر از یکدیگر نقطه ی ضعفی یافتند، هرگز سروصدا راه نمی اندازند، بلکه سعی می کنند وضع موجود را اصلاح نمایند. نقطه ی ضعف، از دو حال خارج نیست: یا نقصان جسمانی است و یا اخلاقی و روانی. اگر نقص جسمانی قابل اصلاح است، که در این صورت باید درصدد چاره برآیند و از، طریق معمول، آن را اصلاح نمایند. چنان چه نقص جسمانی قابل اصلاح است، که در این صورت باید زندگی خود را با وضع موجود تطبیق دهند و تا پایان عمر با هم زندگی کنند. و اما اگر نقص اخلاقی و روانی است، در این صورت با خیرخواهی و تفاهم، درصدد اصلاح آن برآیند، و اگر با بردباری و مهربانی عمل نمایند، غالباً اصلاح و حداقل تعدیل خواهد شد.

اگر مرد نقصی در همسرش می بیند و احساس می کند که قابل اصلاح نیست، همسرش را با همان نقص بپذیرد و تصمیم بگیرد هر طور شده با او زندگی کند. مثلاً، اگر همسرش عصبانی است، اسباب عصبانیت او را فراهم نسازد و اگر عصبانی شد، بردباری و گذشت نشان بدهد. اگر زود رنج است سعی کند وسیله ی رنجش او را فراهم نسازد و اگر رنجیده شد از او دل جویی کند.
اگر در زندگی نامنظم است و تأکیدات و توصیه ها هم در او کارساز نیست، با گذشت و فداکاری، خود را با وضع موجود تطبیق دهد و مقداری را نادیده بگیرد و بعضی ها را هم خودش منظم سازد.
اگر وسواسی و بدبین است، اسباب بدبینی او را فراهم نسازد و سعی کند بدبینی و سوءظن او را با مهربانی و خیراندیشی برطرف سازد و…
به هر حال زن و شوهر باید توجه داشته باشند که جز معصوم علیهم السلام، هیچ کسی بی عیب و نقص نیست، نهایت این که هر انسانی عیب یا عیوب خاصی دارد.

در این صورت انسان باید فکر کند مگر خودش بی عیب است که از همسرش انتظار دارد کاملاً بی عیب باشد. البته بیش تر عیب ها قابل اغماضند و می شود با تحمل آن ها، خوش و خرم زندگی نمود. حیف نیست انسان با مشاهده ی یک عیب کوچک، زندگی را بر خود و همسرش تلخ و ناگوار سازد؟!

به هر حال مهم ترین وظیفه ی زن و شوهر در آغاز زندگی، شناخت یکدیگر و در مرحله بعدی، فرا گرفتن آیین همسرداری است. هرگز نباید فکر کرد که همسرداری کار ساده ای است، بلکه فن بسیار ظریف و حساسی است که نیاز به علم و آگاهی دارد.

زن و شوهر باید در آغاز زندگی، فن همسرداری را بیاموزند و به مرحله ی عمل درآورند و اگر در این باره کوتاهی کنند، عواقب سوء آن را در آینده ای نزدیک مشاهده خواهند کرد. در آن زمان دیگر اصلاح، دشوار و چه بسا غیرممکن خواهد بود.

دوران اول ازدواج، یعنی دو سه سال اول زندگی زناشویی، دوران بسیار حساس و مهم در واقع خطرناک است؛ زیرا دختر و پسری که زندگی جدید را آغاز می کنند قبلاً برای همسرداری آماده نشده بودند. به این دلیل، برخورد آن ها غالباً حساب شده نیست، ناچارند آیین همسرداری را به وسیله ی تجربه و در طول سال های متمادی فراگیرند، و به تدریج خودشان را تعدیل کنند و با شرایط جدید تطبیق دهند. چون خام و بی تجربه اند ممکن است به کار خطرناکی دست بزنند و بنیاد خانواده را در معرض انحلال قرار دهند. چه بسیارند افرادی که در اثر عجله و لج بازی بی دلیل در سال های اول زندگی، بنیاد ازدواج خود را متلاشی نموده اند، در صورتی که اگر مقداری صبر و بردباری به خرج می دادند، می توانستند با تحمل هم دیگر به زندگی ادامه دهند.

بنابراین اقدامی که زوج های جوان باید انجام دهند این است که اعصاب خود را حفظ کنند و از هرگونه اقدام تندی جداً اجتناب نمایند و سعی کنند مشکلاتشان را با تفاهم و انصاف حل و فصل نمایند، حتی اگر احساس می کنند که ازدواج آن ها قابل دوام نیست، باز هم در طلاق عجله نکنند، بهتر است موضوع را با افراد آگاه و خیرخواه در میان بگذارند و از آن ها نظرخواهی کنند و از لج بازی دست بردارند و در اطراف موضوع خوب بیندیشند، آن گاه برطبق مصلحت عمل کنند. از انجایی که بیشترین ارتباط زوجین باهم ارتباط کلامی است، و طریقه ارتباط کلامی در رضایت از زندگی و بروز اختلافات بسیار تاثیرگذار است به بیان ده قاعده ی مهم ارتباط کلامی می پردازیم؛

1. آمادگی برای توهین نکردن
زوجین هرگز نباید به فرد مقابل توهین نکنند و او را با کلمات و نام های توهین آمیز خطاب نکنند. باید از تحقیر کردن، شرمنده کردن یا مسخره کردن همسر، اجتناب کنند.

2. آمادگی برای صداقت
اگر زوجین چیزی از همسرشان می خواهند به طور مشخص و واضح آن چه را می خواهند بیان کنند. رو راست باشند و از حاشیه رفتن و در لفافه حرف زدن اجتناب کنند.

3. استفاده از افکار و احساسات خود
زوجین باید نقطه نظرهای خود را به طوری که مشخص است، و دیدگاه خودشان است، بیان کنند به عنوان مثال: «به نظر من این طور می آید که تو احساس من نسبت به مادرم را نادیده می گیری.» در نتیجه، به گونه ای حرف بزنند که مالکیت آن ها بر فکر و احساسشان اعلام شود.

4. بیان احساسات خود
هنگامی که زوجین احساس های خود را بیان می کنند خیلی ساده بگویند چه احساسی دارند (به عنوان مثال من احساس می کنم…) بدون توجه به این که آن ها چقدر به نظر دیگران غیرمنطقی یا ابلهانه بیاید. اگر فکر می کنند همسرشان از بیان رُک احساسشان ناراحت می شود می توانند قبل از بیان آن بگویید: «امیدوارم از صداقت من نرنجی ولی هر چه باشد تو همسر منی و من با تو صادق نباشم پس با کی صادق باشم.» البته در نظر داشته باشند که بیان خودخواهانه ی احساس مدنظر نیست مثل این جمله: «حالمو به هم می زنی» این یک پرخاشگری آشکار و یک توهین به همسر است.

5. به جای داد و بیداد در مورد حس عصبانیت خود و دلیل آن حرف بزنند
اگر عصبانی هستند بگویند که چنین احساسی دارند. هرگز نباید داد و فریاد کنند، صدای خود را بلند کنند، حرف های توهین آمیز و متلک بگویند، باید به صورت روشن بگویند از چه چیزی ناراحت شده اند. هرگز نباید به بیان احساس به شکل پرخاشگرانه و نابالغانه بپردازند.

6. تدارک و مقدمه چینی
اگر می خواهند از فردی انتقاد کنند یا مشکلی را بیان کنند، بهتر است با یک مقدمه ی مثبت شروع کنند یا حداقل نشان دهند که نقطه نظرهای فرد مقابل را درک می کنند (به عنوان مثال می دانم که تو قصد مثبتی داشتی… ولی…)

7. تعمیم بیش از حد، سرزنش محسوب می شود
زوجین نباید یکدیگر را مورد قضاوت قرار دهند و بیش از اندازه مسائل را به همسرشان تعمیم دهند. به عنوان مثال به همسرشان بگویند، شما همیشه نسبت به کارتان بی حوصله هستید یا شما همیشه دعوا را شروع می کنید. تعمیم بیش از حد سرزنش محسوب می شود. زوجین هرگز انصاف را فراموش نکنند، اگر دو بار است که از همسرشان می رنجند نگویند «تو همیشه مرا می رنجانی!» این باعث ناامیدی و خشم او می شود.

8. رفتار ملایم و عدم تهدید
«این آخرین باریه که می گم… دفعه ی بعد من می دونم و تو… حالا ببین چیکار می کنم…» گفتن این جمله ها فقط بر ضعف درونی افراد دلالت دارد و نشان می دهد سررشته ی رابطه ی زناشویی از دست آن ها خارج شده است.

9. رعایت اصول صلح طلبانه در زندگی
روی حل مشکل تمرکز کنند و تمایل نشان بدهند که مصالحه می کنند و با دیگران کنار می آیند. از دادن پیشنهاد نترسند و به خاطر اشتباه های خود عذرخواهی کنند. حاشیه رفتن و نبش قبر خاطره ها نشان دهنده ی ضعف افراد است که قصد به کرسی نشاندن حرف خود را دارند.

10. رعایت اصولی که به تحکیم و ارتقاء روابط همسران کمک می کند
مهم تر از همه، زوجین باید به حرف های همسران با دقت گوش کنند. حرف او را قطع یا نفی نکنند، فکر او را حدس نزنند (ذهن خوانی) و نگویند «می دونم چی می خوای بگی دیگه» فقط برداشت و درک خود را از نقطه نظرهای همسرشان بیان نکنند. به یاد داشته باشند یک فرد بالغ می تواند صبر و تحمل و گوشی شنوا داشته باشد و وسط حرف همسر پریدن شخصیت نابالغ و بچه گانه افراد را نشان می دهد.

بنابراین امیداست با توجه به آن چه گفته شد رابطه ی اصولی بین زوجین برقرار شود، که به تحکیم و ارتقاء روابط همسران کمک کند.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 6 =
*****