عباس (ع) و امتحانات متعدد صبر و بصیرت

09:38 - 1402/11/24

فتنه‌ها و امتحانات، وسیله رشد و تکامل انسان هستند و زمانی این رشد، سرعت فوق‌العاده می‌یابد که امتحان سخت‌تر باشد. باب الحوائج در میدان شجاعت و قدرت یکه‌تاز بود و زمانه چنان او را در میدان صبر و بصیرت پخته کرد که در میان شهدا تنها او به قله رسید.

حضرت ابوالفضل علیه‌السلام به‌واقع باب حاجت‌ها و پدر فضائل است. این امامزاده بی‌مانند در دفاع از حریم خاندان رسالت و امامت همواره حاضر و آماده بود؛ اما دست تقدیر به‌گونه‌ای پیش رفت که ایشان نتوانست آن‌گونه که می‌خواست در میدان‌های جنگ حاضر شود.

در آستانه مبارزه جانانه در صفین
بنا بر برخی نقل‌ها یکی از شمشیرزن‌های چیره‌دست و قدرتمند سپاه معاویه به نام «کریب بن أبرهة» امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را به مبارزه طلبید. این سرباز معاویه به ترتیب با «مرتفع بن وضاح»، «شرحبیل بن بکر» و «حرث بن حلاج شیبانی» جنگید و هر سه نفر را به شهادت رساند. «فَدَعَا عَلِیٌّ علیه‌السلام ابْنَهُ الْعَبَّاسَ وَ كَانَ تَامّاً كَامِلًا مِنَ الرِّجَالِ فَأَمَرَهُ بِأَنْ يُنْزِلَ عَنْ فَرَسِهِ وَ يُنْزَعَ ثِيَابَهُ فَفَعَلَ فَلَبِسَ عَلِیٌّ ثِيَابَهُ وَ رَكِبَ فَرَسَهُ وَ اَلْبَسَ ابْنَهُ الْعَبَّاسَ ثِيَابَهُ وَ أَرْكَبَهُ فَرَسَهُ لِئَلَّا يَجْبُنَ كُرَيْبٍ عَنْ مبارزتِهِ»؛[1] «علی علیه‌السلام پسرش عباس را فراخواند [عباس در آن زمان یک مرد بالغ و کامل بود] و به او دستور داد تا از اسبش پیاده شود و لباسش را دربیاورد و عباس نیز چنین کرد. علی علیه‌السلام لباس خود را بر تن فرزندش عباس کرد و او را بر اسب خودش سوار کرد تا کریب از جنگ با عباس نترسد و انصراف ندهد». همه‌چیز مهیای جنگی جانانه است تا شجاعت و رشادت فرزند دلبند امیرالمؤمنین علیه‌السلام به نمایش عمومی دربیاید.

حسرت مبارزه در صفین قبل از حسرت‌های کربلا
گویا خداوند می‌خواهد صبر و بصیرت عباس علیه‌السلام را در اوج جوانی و نشاط به امتحان بگذارد. بازهم یک نفر دیگر از لشکریان امیرالمؤمنین علیه‌السلام اجازه می‌گیرد و می‌گوید: «تو را به‌حق امامتت قسم می‌دهم، بگذار من با کریب مبارزه کنم! اگر بتوانم او را خواهم کشت و الا توفیق شهادت در پیش روی امامی چون تو نصیبم می‌شود». اجازه گرفت، رفت و شهید شد. از حضرت عباس علیه‌السلام کوچک‌ترین اعتراض و بی‌تابی ثبت نشده و ایشان با کمال ادب و شناخت، صلاحدید پدر را می‌پذیرد. «کریب» که به توان شمشیرزنی خود بسیار فریفته شده بود به‌سوی لشکر امیرالمؤمنین حمله‌ور شد و از بخت بدش به‌سوی قهرمان خیبرشکن آمد. بدون اینکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام را بشناسد با آن حضرت وارد مبارزه گردید و بلافاصله با ضربه آن حضرت به دونیم تقسیم گردید.[2]

حضرت ابوالفضل علیه‌السلام در قدرت بدنی و شجاعت هیچ کاستی نداشت. ماجراهایی که برای این بزرگ‌مرد در جریان صفین، ماجرای تشییع امام حسن مجتبی علیه‌السلام و کربلا رخ داد، همگی امتحان صبر و بصیرت بود؛ امتحاناتی که او را به مقامی رساند که تمام شهیدان به آن غبطه می‌خورند.[3]

پی‌نوشت:
[1]. الخوارزمی، الموفق بن احمد، المناقب، چاپ دوم، نشر اسلامی، 1411ق، ج1، ص228.
[2]. همان، ص229.
[3]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج22، ص274.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****