امیرالمومنین علیهالسلام با برادران دینی خود عهد بستن تا با شهادت، خدا را ملاقات کنند و همگی به عهد خود وفا کردند.
امیرالمومنین به عهد خود وفا کرد | وفای به عهد و پیمان یکی از خصوصیات و ویژگیهای مؤمن است. مؤمن حقیقی کسی است که یا وعده نداده وعهدی نمیبندد و یا اگر وعدهای داد و عهدی بست، تمام همت خویش را بهکار میبندد تا به وعده و عهد خود وفا کند.
امام حسن مجتبی علیهالسلام دراین زمینه فرمودند: «المَسؤولُ حُرٌّ حَتّى یَعِدَ، ومُستَرَقٌّ بالوَعدِ حتّى یُنجِزَ»؛[1] «کسی که از او چیزی خواسته میشود تا وعده نداده، آزاد است، اما وقتی وعده میدهد، زیر بار مسئولیت میرود و تا به وعدههایش عمل نکند، رها نخواهد شد». این روایت یک گوشزد جدی برای تمام مسلمانان، بهویژه مسئولین است. مسئولین و مدیران باید نسبت به وعدههایی که میدهند بیشتر دقت کنند و بهراحتی خلف وعده نکنند؛ چراکه این خلف وعدهها باعث تزلزل عقاید و تزریق ناامیدی در جامعه میشود.
پر واضح است که وفای به هر عهدی لازم نیست؛ بلکه وفای به بعضی از عهدها حرام میباشد؛ بهعنوان مثال اگر شخصی عهد کند که دزدی کند، شرب خمر کند، قتل و جنایت کند، مسلم است که چنین عهدی صحیح نیست و وفای به آن حرام است.
در این میان برخی از عهدها بر دیگر عهد و پیمانها برتری داشته و در رتبه بالاتری قرار دارند. امیرالمؤمنین علیهالسلام یکی از برترین عهدها را با برادران خود بسته و برای وفای به آن از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. از آنجا که در ماه مبارک رمضان قرار داشته و رفتهرفته به شبهای قدر نزدیک میشویم، مناسب دیدم ماجرای این عهد و پیمان نورانی را یادآور شوم، اما برای نقل این پیمان مقدس چه کسی بهتر از امیر بیان که خود ماجرا را نقل کند.
امام امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «من و عمویم حمزه، برادرم جعفر و پسر عمویم عبیدة بن حارث، در مورد موضوعی با خداوند عزّوجلّ و رسول الله صلّیاللهعلیهوآله عهد نمودیم و به آن وفا کردیم. اصحاب من پیشتر از من به آن وفا نمودند و زودتر شربت شهادت نوشیدند و من پس از آنان، هرگاه كه خداوند عزّوجلّ اراده كند، به آن عهد وفا خواهم كرد. خداوند عزّوجلّ در شأن ما آیه بیست و سوم سوره احزاب را نازل فرمود: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَی نَحْبَهُ» یعنی حمزه، جعفر و عبیده «وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» پس منظور از كسی كه منتظر است و هیچ تغییری نداده است، من میباشم.»[2]
آری «شهادت» همان عهد و پیمان آسمانی است که مردان خدا، مؤمنین حقیقی و شیفتگان واقعی پروردگار با یکدیگر بسته و برای وفای به آن هیچ ترس و هراسی به خود راه نمیدهند.
پینوشت:
[1]. تاویل الآیات، ج2، ص449.
[2]. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج75، ص113