والدین مسئول در خانواده، مسئولیت همه کارهای فرزندان را بر عهده میگیرند وشانه خالی نمیکنند.
والدین مسئول در خانواده، همه مسئولیتهای فرزند را مختص به خود میدانند و نسبت به آنان مسئولیت پذیر هستند و به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تمام معیارهای ارزشی و اخلاقی و نقطه مقابل آن، تمام معیارهای ضد ارزش و ضد اخلاق را در خانواده پایه گذاری کرده و تعیین میکنند و سعی میکنند تا به اطرافیان، من جمله فرزندان بشناسانند. گاهی برخی از والدین به جهت رفتارهای ناصحیح که از فرزندان خود من جمله نوجوانان سر میزند بسیار غمگین و ناراحت میگردند، حال آنکه نمیدانند مقصر اصلی خود آنان میباشند. چرا که معیارهایی که به عنوان ارزش در خانواده محسوب میگردد را برای آنان بازگو نکردند و به درستی روشن و تبیین نکردهاند که فرزند نوجوان آنان بداند چه رفتارهایی سبب میگردد تا مورد احترام والدین قرار گیرد و والدین با دیدن اینگونه رفتارها از فرزند، نهایت لذت را ببرند. پس والدین باید هر آنچه توقع دارند از فرزندان خود به طور واضح به آنان بگویند و به درستی برای آنان تبیین کنند تا فرزندان دچار سردرگمی نگردند.
مسلماً اگر اینگونه معیارهای اخلاقی، ارزشی و عکس این معیارها به درستی برای فرزندان روشن گردد دیگر فرزندان آن معیارهایی که والدین نمیپسندند را عملی و اجرای نمیکنند و در برابر آن مقاومت میکنند چرا که میدانند عواقب اجرا کردن معیارهای ضد ارزشی و ضد اخلاقی در خانواده میتواند موجب ناراحتی والدین گردد و تبعات بدی را برای آنان به دنبال بیاورد.
از یک نکته مهم نباید غافل شویم: اگر محدودیتهایی را در خانه وضع کردید و یا اگر معیارهای اخلاقی و ارزشی یا ضد اخلاقی و ضد ارزشی را برای خانواده خود وضع کرده و خط قرمز برای آن قائل گشتهاید هرگز در اجرای آن کوتاهی نکنید خصوصاً در مقابل فرزندان، چرا که فرزندان زیرکانه محدودیتهایی را که شما ایجاد کردهاید زیر نظر میگیرند و کاملاً میسنجند تا ببینند پدر و مادر چقدر در اجرای آن قاطع و جدی هستن، اگر کوتاهی از جانب شما ببینند یقین بدانید که خط قرمزها را رعایت نمیکنند چرا که پیش خود میگویند شما به عنوان والدین نسبت به انجام آن امور کوتاهی میورزید پس ما نیز میتوانیم آنان را نادیده بگیریم.
اینگونه مسائل به این معنا نمیباشد که نوجوان شما، یا فرزندان شما تقلید کورکورانه از شما داشته باشند چرا که همگان میدانند که هیچ فرزندی، هیچ نوجوانی، با اطاعت کورکورانه از دستورات پدر و مادر به بلوغ کامل نخواهد رسید. پس گاهی فرزندان ما نیاز دارند که خود تصمیم بگیرند و عواقب آن را به جان بخرند و نسبت به انجام آن اهتمام ورزند و حتی گاهی شکست بخورند.
بله در برخی از موارد ممکن است با وجود وضع قوانین و خط قرمزها در خانه و خانواده موجب رنجش نوجوان شما گردد که این مسئله تا حد زیادی قابل پیش بینی میباشد، منتها مسئلهای که مهم است این است که باید با شکیبایی و صبر و حوصله با آن برخورد گردد چرا که قرار نیست نوجوان شما از محدودیتهای وضع شده استقبال کند بلکه موضعگیری او در مقابل اینگونه محدودیتها طبیعی میباشد.
ضعف امروز والدین در فرزندپروری:
میتوانیم بگوییم یکی از ضعفهای مهم والدین امروز در خصوص فرزند پروری این است که والدین ما به اندازه کافی به کودکان و نوجوانان مسئله مراقبت از خود مهربان بودن با خویش و دیگران را آموزش نمیدهند، بلکه بیشتر خودخواهی را میآموزند و به آنها اجازه نمیدهند منصفانه رفتار کنند. یعنی خود را جای دیگری قرار دادن و زاویه دید دیگران به مسئله نگریستن را تجربه نمیکنند. به عبارتی آنان فرزندان و نوجوانان خود را به گونهای تربیت میکنند که گویی قرار است در یک میدان جنگ بزرگ شوند و دیگران را شکست دهند تا بتوانند گلیم خود را از آب بیرون کشند و حق خود را از جامعه بگیرند. متاسفانه این دیدگاه سبب گشته که مشکلات اغلب نوجوانان امروزی رفتارهای خودخواهانه و یک سو نگرانه باشد که در ابتدا دود آن به چشم خود خانواده میرود و بعد فرزندان یعنی والدین امروز باید باور کنند که مستقل تربیت کردن فرزندان خود هیچ ارتباطی با مهربان بودن با خویش و دیگران نخواهد داشت.
تعیین محدودیتها یا تحمیل محدودیتها؟
تفاوت زیادی میان تحمیل محدودیت به سبک قدیم و تعیین محدودیت به سبک امروزی وجود دارد. در گذشته احساسات اغلب نوجوانان فراموش میشد و محدودیتها با بحث و مجادله و مقاومت همراه بود اما امروز معیارها به گونهای وضع میشود که به عزت نفس نوجوان خدشهای وارد نکند محدودیتها نه سلیقهای هستند و احساسی والدین به جای تمسخر امیال و خواستههای نوجوان خود به آن بها بدهند و حق راهنمایی بعضی از اعمال آنها برای خود محفوظ بدانند لذا در اعمال محدودیتها والدین باید بدانند که معیار و قوانین باید کمک کننده به امنیت و احترام خود نوجوان و دیگران باشد.