دروغی به نام خواستگاری امیرالمومنین (ع) از اُم ابان

10:58 - 1403/06/03

شواهد تاریخی متعدد نشان می‌دهد که جریان خواستگاری امیرالمؤمنین علیه‌السلام از «اُم ابان» و توصیف او از آن حضرت، یک گزارش تاریخی جعلی است و با نیت دشمنی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل شد است.

ملحدان و اسلام‌ستیزان برای تخریب چهره متعالی و مقدس امیرالمؤمنین علیه‌السلام به هر گزاره‌ای استناد می‌کنند بدون آنکه پیرامون صحت و سقم آن تحقیق کنند. بی‌تردید استفاده از چنین روشی با توجه به ناآگاهی و غفلت مخاطبان است.

در بعضی از منابع تاریخی گزارش شده که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خواستگاری زنی به نام «امُ اَبان» رفته، اما آن زن پاسخ منفی داده و این‌گونه دلیل آورده که این مرد به چیزی جز هم‌بستر شدن با زنان نمی‌اندیشد.[1] دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام این گزارش تاریخی را یک دلیل منفی در مورد توصیف شخصیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌دانند.

از آنجا که این گزارش تاریخی در هیچ‌یک از منابع شیعه نیست و فقط در منابع تاریخی اهل‌تسنن گزارش شده است، باید با دقت بیشتری در مورد آن تحقیق کرد.

چند نکته در پاسخ به این ادعا بیان می‌شود:

الف- با چشم‌پوشی از ضعف سندی این گزارش، بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که توصیف «اُم ابان» از امیرالمؤمنین علیه‌السلام ریشه در دشمنی با آن حضرت دارد، به دو دلیل:

1. «اُم ابان» دختر «عُتبةبن‌ربیعة» یکی از بزرگان مکه است[2] که در جنگ بدر به‌ همراه برادرش شیبة و پسرش ولید، مقابل خاتم‌الانبیا صلی‌الله‌علیه‌وآله شمشیر کشیدند و توسط حمزة عموی پیامبر و امیرالمؤمنین علیه‌السلام و برخی دیگر به هلاکت رسیدند.[3]

پس کاملاً مشخص است که «اُم ابان» به دلیل کینه‌ای که از امیرالمؤمنین علیه‌السلام در دل داشته، چنین توصیف نامناسبی از آن حضرت بیان کرده است.

2. در گزارش مزبور بیان شده پس از وفات همسر اول «اُم ابان»، او به همسری «طلحة‌بن‌عبیدالله» یکی از صحابه پیامبر معظم اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله درآمد. پرسش اینجاست که نام همسر اول «اُم ابان» چیست؟ و آیا از او صاحب فرزند شد یا نه؟

در برخی از گزارش‌ها به نام همسر اول او اشاره نشده و فقط گفته‌اند که ابتدا در شام سکونت داشته و پس از بازگشت به مدینه، چهار نفر از او خواستگاری کردند؛ عمر‌بن‌خطاب، زبیر‌بن‌عوام، امیرالمؤمنین علیه‌السلام و طلحة‌بن‌عبدالله، که او طلحه را به‌عنوان همسر برگزید.[4]

در برخی گزارش‌ها او را همسر «یزید‌بن‌ابی‌سفیان» برادر معاویه، معرفی کرده‌اند که هیچ فرزندی از وی به‌جا نماند،[5] و برخی دیگر، فرزندی به نام «عبدالله» را برای وی معرفی کرده‌اند.[6] اما در بعضی دیگر از گزارش‌ها «ابان‌بن‌سعید‌بن‌عثمان» یکی از نوادگان خلیفه سوم، به‌عنوان همسر «اُم ابان» معرفی شده است.[7]

به‌هر حال، افرادی به‌عنوان همسر «اُم ابان» معرفی شده‌اند که سابقه دیرینه‌ای در دشمنی با امیرالمؤمنین علیه‌السلام دارند و می‌تواند دلیل خوبی برای دشمنی با آن حضرت باشد.

ب- دقت در گزارش تاریخی مزبور، نشانه‌های جعلی بودن آن را آشکار می‌سازد؛ در این جریان بیان می‌گردد که «اُم ابان» از هر چهار مردی که از وی خواستگاری کردند، توصیفی ارائه می‌دهد و او فقط طلحه را با ویژگی مثبت و شایسته توصیف می‌کند و توصیف سه نفر دیگر، منفی و ناپسند است.

جالب توجه آنکه در این گزارش آمده پس از ازدواج «اُم ابان» با طلحه، امیرالمؤمنین علیه‌السلام به «اُم ابان» تبریک گفته و طلحه را بهترین همسر برای وی می‌داند؛ زیرا طلحه در میان تمام صحابه، از هر نظر بهترین رسیدگی را با خانواده‌اش دارد.

پرسش اینجاست که چرا از میان آن سه نفر، فقط امیرالمؤمنین علیه‌السلام چنین جملاتی را گفته؟ در حالی‌که عدالت خانوادگی و اجتماعی امیرالمؤمنین علیه‌السلام زبان‌زد عام و خاص بوده است.[8]

البته این احتمال وجود دارد که چنین فضیلت ساختگی برای طلحه آن هم از زبان امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای سرپوش گذاشتن بر ننگی است که طلحه در لحظات پایان عمرش به آن اعتراف کرد؛ او از کسانی بود که در جنگ جمل در برابر امیرالمؤمنین شمشیر کشید، اما توسط «مروان‌بن‌حکم» کشته شد، وی پیش از قبض روح گفت: «واللهِ مَا رَأَيْتُ مَصْرَعَ شَيْخٍ أَضْيَعَ مِنْ مَصْرَعِي‏»؛ «به خدا قسم، نديدم هيچ پيرمردى همانند من این‌گونه تباه و ضایع شود».[9]

پی‌نوشت:
[1]. بلاذری، احمد، أنساب ‏الأشراف، ج‏9، ص368، دار الفکر ؛ الآبی، منصور، نثر الدر فی المحاضرات، ج4، ص42، دار الکتب العلمیة.
[2]. ابن‌اثیر، أسدالغابة، ج‏6، ص299، دار الفکر.
[3]. ابن‌ابی‌شیبة، المصنف، ج7، ص356-357، دار التاج.
[4]. ابن‌عبدالبر، الاستيعاب، ج‏4، ص1924، دار الجیل.
[5]. بلاذری، احمد، أنساب ‏الأشراف، ج‏9، ص368، دار الفکر ؛ ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج7، ص285، دار الکتب العلمیة.
[6]. همان، ج3، ص40؛ ابن‌اثیر، الکامل ج3، ص186، دار صادر.
[7]. عسقلانی، ابن‌حجر، الإصابة، ج‏8، ص354، دار الکتب العلمیة.
[8]. طبری، محب‌الدین، ذخائر العقبى، ص102-101، مکتبة القدسی.
[9]. شیخ مفید، الجمل، ص377، مکتب الاعلام الاسلامی ؛ ابن‌سعد، طبقات الکبری، ج3، ص167، دار الکتب العلمیة.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 12 =
*****