طوفان‌الاقصی و نسیم وحدت

10:26 - 1403/05/23

طوفان الاقصی افزون بر به هم ریختن چشم‌اندازهای اسرائیل در منطقه، تحولات شگفتی را بر مواضع برخی شیوخ جریان سلفی داشته است تا جایی که برخی از آنان دست از دشمنی با ایران و شیعیان برداشته و به ویژه پس از شهادت اسماعیل هنیه و تشییع باشکوه وی در تهران، آن‌ها نگاه متفاوتی را پیدا کرده‌اند.

طوفان الاقصی و نسیم وحدت

طوفان‌الاقصی و نسیم وحدت | یکی از موانع اصلی در غرب آسیا برای همگرایی منطقه‌ای، عامل عقاید فرقه‌ای و افراطی است که همیشه به عنوان ابزاری تنش‌زا در دستان بازیگران منطقه‌ای مورد سوءاستفاده قرار گرفته است، برخی دولت‌های منطقه نه تنها نگاه خطرگونه به این اختلافات ندارند؛ بلکه از آن به عنوان فرصتی برای پیشبرد اهداف توسعه‌طلبانه خود بهره می‌برند.

در این راستا برخی پایگاه‌های خاص همانند عربستان به صورت مستمر و با استفاده از چالش‌های نوظهور، دامنه اختلافات را می‌افزایند و آن را تا مرز مسائلی همانند فلسطین گسترش می‌دهند. مسئله مهمی که می‌تواند بیشترین پشتیبانی امت اسلامی را داشته باشد و به یک خروجی مشترک در دنیای اسلام ختم شود.

در جدیدترین نمونه از شکل‌دهی فضای اختلاف و دمیدن بر آتش تفرقه، شهادت اسماعیل هنیه را می‌توان ذکر کرد. بسیاری از تریبون‌های مذهبی در عربستان که سابقه درگیری با جریان سیاسی اخوان‌المسلمین را دارند در فضای شکل‌گرفته پس از شهادت رهبر حماس، نه تنها آن را محکوم و یا حتی سکوت نکردند؛ بلکه با شهادت اسماعیل هنیه در تهران، موجی از تشکیک در شخصیت وی و عقاید وی راه انداختند. برخی وی را صوفی و برخی دیگر او را همدست با شیعیان دانستند و با وقاحت تا جایی پیش رفتند که حتی از شهادت وی شادمانی کردند!

هرچند واکنش‌های عجیب سلفیه عربستان به شهادت اسماعیل هنیه، تلخ و دردناک است اما روی دیگر این سکه، رسوایی آن‌ها و مشخص شدن ماهیت واقعی شیوخ وابسته به دربار سعودی است که حتی باعث پاسخ‌های تند و افشاگرانه برخی از علما حتی از میان جریان سلفیه شده است.

«ابواسحاق الحوینی» رهبر پرنفوذ سلفیه مصر از جمله کسانی بود که سخنان زشت و هتاکانه برخی از روحانیون وهابی را برنتافته و اظهار کرد برادرانمان در حماس، گروهکی سنی هستند و اینکه با ایران تعامل دارند هیچ اشکالی در این موضوع وجود ندارد. مهم‌ترین علت آن این است که هیچ دولتی از دولت‌های عربی به آن‌ها کمک نمی‌کند و چیزی از تسلیحات و مایحتاج به حماس نمی‌دهند. در نتیجه برای آن‌ها جائز است که حتی با کافران هم تعامل داشته باشند (چه رسد به ایرانیان که مسلمانند). کسانی که قصد تشویه چهره‌ حماس را دارند، سلفی‌های مدخلیِ مبتدعِ و مخذول هستند و نباید به سخن آن‌ها توجهی کرد و از الله می‌خواهیم که به حماس برکت عطا کند و نصرتشان دهد.[۱]

«عثمان الخمیس» رهبر سلفیان کویت و شاگرد بن‌باز و بن‌عثیمین نیز موضعی مشابه گرفت و نوشت: شادی و خوشحالی از مصیبت برادرانمان در غزه و ابراز خوشحالی از کشته شدن آن‌ها ارتداد از دین خدا است و تنها کسانی از این موضوع خوشحال می‌شوند که قلبشان به کفر مهر شده باشد.[۲]

با توجه به همین قبیل اظهارات برخی از رهبران سلفیه، شهادت شهید اسماعیل هنیه را می‌توان نقطه عطفی در کاستن از درگیری‌های فرقه‌ای دانست. در واقع حماس به عنوان مهم‌ترین گروه مبارز از میان اهل‌سنت که تحت حمایت ایران هستند، توانسته است بعد از هفتم اکتبر بر باورهای سلفیه تأثیر گذاشته و لااقل بخشی از آنان از دشمنی با جمهوری اسلامی انصراف داده‌اند.

این رویدادها نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در جهان اسلام با حمایت از مقاومت، مسیر درستی را طی کرده و می‌تواند با تکیه بر آن بر وحدت میان مسلمانان بیفزاید.

پی‌نوشت:
 [۱]. ردنا، https://B2n.ir/a25950
 [2]. مسلمنا، https://eitaa.com/muslimnair/2797

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****