چرا خداوند از انجيل و تورات حفاظت نكرد

09:19 - 1393/06/17
چکیده:

مي دانيم كه كتب الهي و مقدس مانند انجيل و تورات از جانب خداوند ارسال شده اند پس چرا خداوند از آنان حفاظت نكرد و آنان تحريف شدند ولي همانطور كه خود فرموده از قرآن محافظت كرده و مي كند؟

پاسخ:

در پاسخ به سؤال فوق ابتداء بايد اين نكته بيان شود كه حفظ قرآن از تحريف به دو صورت مي تواند تحقق پيدا كند يعني يا خداوند به صورت متعارف قرآن را از تحريف حفظ مي كند يا از راه هاي غير متعارف مانع تحريف قرآن مي شود به همين دليل پاسخ سؤال بر مبناي دو فرض فوق ارائه مي شود.
صورت اول اين بود كه خداوند از راه متعارف قرآن را از تحريف حفظ كند در اين فرض گفته شده كه قدرت انسان در انجام كارها در طول قدرت الهي قرار دارد يعني قدرت انسان مستقل و در عرض قدرت الهي نيست و به همين دليل هر چند انسان در انجام كارها و انتخاب مختار است ، ولي اين خداوند است كه قدرت و توان را به او داده است به همين دليل خداوند مي فرمايد: ان الله لا يغيّر ما بقوم حتي يغيروا بأنفسهم(1) خداوند سرنوشت هيچ قوم و ملتي را تغيير نمي دهد مگر آن كه آنان آن چه را در خودشان است تغيير دهند.» يعني هر چند تغيير سرنوشت قوم به قدرت الهي است و خداوند اين امر را به خود نسبت مي دهد، ولي باز به انتخاب قوم و ملت و جامعه است . در آية ديگري بعد از اتمام جنگ خداوند به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: فلم تقتلو هم ولكن الله قتلهم و ما رميت اذ رميت و لكن الله رمي(2) اين شما نبوديد كه آنها را كشتيد بلكه خداوند آنها راكشت. بنابر اين اگر انتخاب و فعل انسان در طول و ادامه فعل الهي باشد اين فعل به خداوند نسبت داده مي شود همان گونه كه خداوند انداختن تير و كشتن دشمنان اسلام را كه فعل مسلمانان و پيامبرـ صلّي الله عليه و آله ـ است به خود نسبت مي دهد در آية انا له لحافظون هم خداوند علم دارد كه انسانهايي كه بعد از پيامبر خاتم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي آيند به آن درجه و مرتبه از فهم و علم رسيده اند كه به كمك ساير عوامل و شرايط توانايي حفظ كتاب و وحي الهي را داشته باشند پس خبر مي دهد كه اين وحي و كتاب از تحريف مصون خواهد ماند و چون اين توانايي انسانها در طول فعل و اراده الهي است اين حفظ را به خود نسبت مي دهد لكن جوامع قبلي و انسانهاي قبل از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به اين درجه نرسيده بودند و نتوانستند كتاب هاي خود را از تحريف حفظ كنند بنابر اين چون امت پيامبر اسلام آن چه در خودشان بود راتغيير دادند خداوند نيز سرنوشت آنها را تغيير داد و كتاب آنها را حفظ كرد ولي امت هاي قبلي چنين نكردند پس كتاب شان حفظ نشد.
صورت دوم اين است كه خداوند به روش غير متعارف قرآن را از تحريف نگهدارد لكن بايد گفت ممكن است نتوانيم در مورد برخي از افعال خداوند متعال به طور قطعي اظهار نظر كنيم و به طور كامل علت فعل الهي را شناسايي كنيم اما همين مقدار مي دانيم كه خداوند به دليل حكمت و علم و خير خواهي و مصلحت سنجي نسبت به بندگانش، از بيان همه احتمالات ممكن تنها و تنها گزينه اي را اراده مي كند كه بهتر از آن ممكن نباشد ، البته در مواردي كه از انبياء الهي و اولياء معصوم مطلبي در فلسفه الهي بيان شده به دليل عصمت و علم لدني، صحت آنها تشكيك ناپذير است لكن در مورد اين سؤال مي توان گفت: خداوند انسان رامختار قرار داده است تا يكي از دو راه سعادت و شقاوت را انتخاب كند(3)ولي اين به معني رها كردن انسان نيست بلكه پيامبران و رسولاني فرستاده تا راه راست و راه كج را به او بنمايند و با وجود پيامبران، حجت براي انسانها كامل مي شد و آنها هميشه از سوي پيامبران با راه راست و انحرافات آشنا مي شدند. امّا اين رويه يعني آمدن پيامبران با مبعوث شدن حضرت محمّدـ صلّي الله عليه و آله ـ به پايان رسيد و آن حضرت به عنوان خاتم الانبياء (4) آخرين و كامل ترين برنامة زندگي را براي بشر به ارمغان آورد لكن بعد از وفات آن حضرت اين برنامه بايد باقي مي ماند تا انسان هاي بعدي نيز از آن برخوردار باشند به همين دليل خداوند قرآن را از تحريف نگهداشت (5) تا نسل هاي بعدي نيز در انتخاب راه سعادت و شقاوت حق انتخاب داشته باشد و بدون بيان و از روي جهل در دام جبر گرفتار نيايد، بنابر اين ختم نبوت كه با ادلّه قاطع ثابت شده موجب مي شود تا قرآن كه كتاب نبي خاتم است محفوظ بماند. در روايتي از امام رضاـ عليه السّلام ـ نقل شده كه آن حضرت در بيان علت كهنه نشدن قرآن مي فرمايد: لانه لم يجعل لزمان دون زمان بل جعل دليل البرهان و حجه علي كل انسان(6) قرآن كهنه نمي شود چون مختص زمان خاصي نيست بلكه نشانگر برهان و حجت براي همه انسان ها است. و در مورد اديان قبلي چون بعد از هر يك شريعت جديدي قرار بود كه نازل شود نيازي به حفظ كتاب هاي آسماني آنها به صورت غير متعارف وجود نداشت و بعد از تحريف آن كتابها ،‌خداوند از راه هاي ديگري-همچون مبعوث نمودن انبياء تبليغي و اوصياء پيامبران ـ حجت خويش را بر بندگان تمام مي كرد.

پاورقی:

1. رعد، 11.
2. انفال، 170
3. و هديناه النجدين، بلد 10، انا هديناه السبيل امّا شاكرا و اما كفورا ، انسان 76.
4. احزاب 40 .
5. اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي....مائده 3.
6. تفسير اثنيعشري ج7، ص 86.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 7 =
*****