به گزارش رهروان ولايت در وبلاگ گروه اينترنتی معراج آمده است:با توجه به اینكه حیات انسان از آغاز تا انجام با رنج و مشقت آمیخته است.«1» ارائه الگویى موفق كه در مسیر زندگى بر مشكلات فائق آمده و راه سعادت را پیموده باشد مىتواند مایه تأسى و موجب آرامش خاطر انسان شده و روح تلاش و كوشش را در او تقویت كند، چنانكه بررسى سیاق آیاتى كه در آنها واژه اسوه بهكار رفته و سخن از سختیها و ناملایمات جنگ و پیامدهاى ناشى از بیزارى جستن از كافران به میان آمده مىتواند مؤید این رازباشد.«2»
قرآن مجید در این تصویر خود، از حیات دنیوى مىگوید: جهان؛ یعنى تجارتخانه، و انسان؛ یعنى تاجر، و مواهب عالم، از عمر گرفته تا كوچكترین شىءاى كه آدمى با آن ارتباط دارد، عبارت است از سرمایه. «3» اگر مردى كه با برادر دینى خود ملاقات كند و بگوید: من تو را به خاطر خدا دوست دارم، مردى كه از مسجد بیرون رود و در نیّت او این باشد كه دوباره برگردد، و مردى كه زن زیبایى او را به سوى خود بخواند و او بگوید: من از پروردگار جهانیان مىترسم. این افراد نمونههایى از اهل نجاتند كه توانستهاند در تجارتخانه دنیا تلاش سودآورى داشته باشند. البته، فهم این كه اهلنجات چه كسانى هستند، تنها با راهنمایى پیامبران و اوصیاى الهى مقدور است، كسانى كه خداوند آنها را نجاتبخش بشر قرار داده است.
خداوند سبحان هدایت انسانها و ارائه راه راست به آنان را بر عهده گرفته است و معرفى الگوى هدایت شده و راهنماى راه یافته مىتواند از عوامل مؤثر در جهت هدایت انسانها محسوب گردد.«4»
خصلت تأثیرپذیرى انسان از عوامل تأثیرگذار نیز مىتواند راز دیگرى جهت ارائه الگو براى او باشد، چنانكه قرآن كریم پشیمانى حسرتبار گروهى از ستمكاران را از عدم همراهى با رسول خداصلىاللهعلیهوآله و از دوستى با انسانهاى ناشایست متذکر می شود.«5» از نظر تربیتى نیز معرفى الگو از بهترین روشهاى عملى تربیت به شمار مىآید كه برخى اثر بخشى آن را از سخنان زیبا فزونتر مىدانند.راه نجات انسان، الگو قرار دادن انبیا در زندگى است در قرآن مجید، منظور از حیات و زندگی، مجموعه روابط انسان با آفرینش است. اگر این مجموعه روابط، مطابق با حیات انبیا خدا باشد، انسان در دنیا مورد لطف و عنایت حق است و در آخرت هم اهل نجات مىشود، و اگر این مجموعه روابط، مطابق با زندگى انبیا نباشد، او دنیایى پر از اضطراب و تضاد پیدا مىكند؛ و در آخرت هم گرفتار عذاب، درد و رنج مىشود، به حدى كه ما فوق آن تصوّر نمىشود.
این كه به چه علت قرآن مجید زندگى انبیا را اصیلترین و ریشهدارترین زندگىها مىداند، قرآن كریم پاسخ آن را در آیات زیادى در یك كلمه خلاصه مىكند، كلمهاى كه بعد از واژه الله، قرآن مجید مقدستر، مباركتر، مؤثرتر و پرنتیجهتر از آن واژه از نظر مصداق خارجى و مفهوم عقلى در واژگان ندارد؛ یعنى واژه عبد، و در جایى كه مىخواهد پیغمبر اكرم برترین مخلوق خداوند متعال را در عالىترین چهره معرفى كند، او را با این واژه مورد خطاب قرار مىدهد.«6»
كسانى كه عبادتشان، روى انگیزه عشق و محبت است و این كه خدا را شایسته پرستش مىبینند. اسوه چنین عابدان، امیرمؤمنان است كه در نهجالبلاغه مىفرماید: عدّهاى خدا را به امید بهشت مىپرستند، این عبادت تاجران است. برخى از روى ترس از دوزخ عبادت مىكنند، این عبادت بردگان است. امّا آزادمردان، خدا را به سپاس نعمت هایش عبادت مىكنند. «7»
و در مناجاتى عرضه مىدارد كه خدایا ... تورا شایسته عبادت یافتم و پرستیدم: «بلْ وَجَدتُكَ اهلًا لِلعبادةِ فعبدتك»«8»
پی نوشت ها:
1.سوره بلد90، و انشقاق84
2. طبق آیه 12 سوره لیل و سوره فرقان آیه 27 و 28
3.سوره بقره آیه 16 و سوره صف: 11- 12 و سوره فاطر آیه29
4. سوره نحل آیه 12 و سوره لیل آیه 9
5. سوره فرقان آیه 27 و 28
6. سوره اسرى آیه 1 و سوره کهف آیه 1 و سوره فرقان آیه 1 و سوره حدید آیه 9 و سوره نجم آیه 1-10 و سوره زمر آیه 36
7. نهجالبلاغه حکمت 237
8. بحار جلد 70 ص 186