شعر - شهدای گمنام

11:36 - 1394/03/20

چکیده: خبر آمد خبری از مکه، خبر آمدن دسته گلی از فکه

شهید گمنام

باسمه تعالی
شهـــدای گمنــــام

خبر آمد خبری از مکه
خبر آمدن دسته گلی از فکه

روی دوش عاشقان در طنّاز
بوی عطرش می‌رسد از تن باز

پاره‌ای از عشق را بر روی سر
کوه را آورده‌اند بر وزن پر

گر چه بود گمنام اما پُر نشان
هستی او گوهری از دُر نشان

این دو کیلو استخوانش را نبین
وزن جسم چون پر کاهَش نبین

ذوب در هرم ولایت را نگر
آتش عشق و محبت را نگر

پیرهن و پوتین او رنگ باختند
باختند باختند تا صبغه الّه ساختند

یک نفس عطر شهادت را طلب
از خم او جرعه‌ای  از می طلب

جرعه جرعه درد و درمان می‌دهد
جرعه‌ از عشق، جرعه ایمان می‌دهد

مثل یک مرده که جان می‌گیرد
دلم از دیدن سنگش هیجان می گیرد

اسم و رسمش هیچ، با الله بود
الحق او فرزند روح الله بود

نام زیبای خمینی همه رسمش شده
ابن روح الله بودن زینت سنگش شده

آرزو دارم نویسند بهر من میت: علی
حک کنند بر سنگ قبرم عاشق سید علی

علیرضا زنگوئی

نظرات

تصویر شهید گمنام
نویسنده شهید گمنام در

عاشق اون 95 شهید گمنامی ام ک در حاشیه اسم 175 شهید غواص گم شدن...
و اینگونه است حکایت گمنامی در گمنامی.......
چقدر قشنگ، چقدر عجیب.....

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****