رد ادعای واهی و موهوم وهابیت

22:32 - 1394/04/27

چکیده: گروهای تکفیری در بسیای از موارد با دلایل واهی سعی در تضعیف باورهای سایر مسلمین می‌نمایند،هرچند سایر مسلمانان بنای بر قبور را بدون هیچ گونه داعی شرک آمیز بنا می‌کنند ولی گروه‌های تکفیری اصرار بر شرک بودن افعال این مسلمین دارند. تا اینکه باراین حربه صدی در جلوی افعال آنها ایجاد نمایند.

بقیع

ازجمله مسائل و موضوعاتی  که جواز و حلیت آن از منابع اسلامی استفاده می‌شود، بنای بر قبور اولیا و انبیاست. آیات و روایات فراوانی در متون اسلامی وجود دارد که حاکی از جواز این امر است. ولی با این حال شاهد هستیم عالمان وهابی توجهی به این منابع و ادله‌ی روایی و قرآنی ننموده و با تحجر و جمود فکری خود، به حرمت بنای بر قبور فتوا داده‌اند. در این نوشتار سعی داریم یکی از دلایل این گروه افراطی اشاره کرده به طور خلاصه به آن پاسخ دهیم:

ادعای واهی و موهوم وهابیت بر ممنوعیت بنای بر قبور
مروجان افکار تکفیری برای ابطال و حرمت بنای بر قبور، به دلایلی استناد کرده‌اند که هیچ‌گاه با واقیعت خارجی تطبیق ندارد. برای نمونه این دسته افراد گاهی علت حرمت بنای بر قبور را شرک آمیز بودن آن معرفی می‌کنند، برای نمونه بعضی ازاین اقوال اشاره می‌کنیم.

«ابن‌تيميه» پدر فکری وهابيت و نظريه پرداز آنان در كتاب منهاج السنه خود مي‌گويد: «حرم‌های ساخته شده بر قبور انبيا و صالحين و اهل بيت، تماما از بدعت‌های حرامی است كه در دين اسلام ايجاد شده است و بر خلاف دين الهی است و نوعی شرك است».[1] «ابن قيم جوزيه» كه شاگرد و مروج افكار ابن تيميه است، نیز در كتاب «زاد المعاد» می‌گوید: «نابود کردن حرم‌هايی كه بر قبور اوليا بنا شده است واجب است و اين حرم‌ها، نوعی بت‌پرستی و توجه به طاغوت و عبادت غير خداوند است. حتي باقيماندن اين حرم‌ها بعد از قدرت داشتن بر تخريب آن‌ها، ولو برای يك روز، گناه بزرگی است». سپس تعبيري وقيحانه به كار می‌برد و می‌گويد: «اين حرم‌ها، به منزله «لات» و «عزی»(نام بت‌های بزرگ زمان پیامبر) است، بلكه بزرگ‌تر از آن‌هاست».

برای بطلان این دلایل موهوم، با ذکر چند نکته به سستی این دلایل اشاره می‌کنیم:
نکته اول:
علمای علم کلام در توضیح مباحث «شرک و توحید» برای صدق شرک آمیز بودن افعال این چنین بیان داشته‌اند. که اگر انسان عملی را به داعی الوهیت و ربوبیت همراه با تواضع و خضوع برای غیر خدای متعال انجام دهد. این چنین عمل و خضوعی با هر عنوان و شکلی که صورت گیرد، از جمله مصادیق شرک محسوب می‌شود. ولی هر گاه تعظیم و بزرگ‌داشت غیر خدای متعال، همراه با اعتقاد به الوهیت و ربویت او نباشد، نمی‌توان شرک‌آمیز بودن را به آن عمل نسبت داد. کما این‌که در خصوص تعظیم کعبه و طواف آن هیچ از مسلمانان آن را منع نکرد و کسی حکم به شرک آمیز بودن آن نموده‌ است. در خصوص بنای بر قبور اولیای الهی نیز به همین منوال است، اگر سازندگان این بنا تنها به جهت تعظیم آن‌ها و بدون باور به الوهیت آن‌ها این کار را انجام دهند، نمی‌توان عمل ایشان را شرک آمیز و بدعت در دین معرفی نمود.

نکته دوم: بنای بر قبور انبیا و اولیای الهی نه تنها مظهر شرک و راهی به سوی شرک محسوب نمی‌شود؛ بلکه از جمله مصادیق تعظیم شعار الهی به شمار می‌آید؛ چرا که با ساختن بنا بر قبور آن بزرگان راه و رسالت ایشان که چیزی جز دعوت به توحید و حرکت در مسیر توحید نیست، زنده می‌ماند. 

نکته سوم: ساختن گنبد و بارگاه بر روی قبور، مصداق ترفيع خانه‌هایست كه خداوند خواسته آن‌ها رفعت داشته باشند: «في‏ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ [نور/36](اين چراغ پرفروغ) در خانه‏‌هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند، خانه‏‌هايى‌كه نام خدا در آن‌ها برده مى‏‌شود، و صبح و شام در آن‌ها تسبيح او مى‏‌گويند».
اگر مقصود رفعت ظاهری باشد، به روشنی گواهی می‌دهد كه خانه‌ی انبيا و اوليا كه مصداق حقيقی اين «بيوت» می‌باشد؛ در هر حال شايسته تعمير و آبادی است و اگر مراد «رفعت» معنوی باشد، نتيجه آن اين است كه خدا اذن داده است كه اين نوع خانه‌ها مورد احترام قرار گيرد، و يكی از مظاهر احترام ساخت قبر و گنبد و زيارت‌گاه، تعمير و كوشش در تميزی و نظافت آن‌هاست[3] در روايتی نیز آمده، كه پيامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) زمانی‌که اين آيه را خواند، خلیفه اول گفت: «آيا اين خانه (اشاره به خانه امیرالمومنین(علیه‌السلام)) از آن خانه‌هاست؟ جضرت فرمود: «بله، بلکه از مهم‌ترين و با فضيلت‌ترين آن‌هاست».[4]

نکته چهارم:
قران کریم در جریان نزاع میان مسیحیان و مشرکان در مورد اجساد اصحاب کهف، نظر هر دو گروه را بیان داشته است. برخی گفتند: مقبره، یا دیواری جلوی در غار ساخته شود که آنان در آن‌جا مخفی شده بودند: «فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیانًا[کهف/۲۱] گروهى مى‌‏گفتند: بنايى بر آنان بسازيد». برخی دیگر پیشنهاد دادند تا مسجد و معبدی بر روی قبور آنان ساخته شود: «لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِدًا [کهف/21] گفتند: ما مسجدى در كنار (مدفن) آن‌ها مى‏‌سازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود)».
سرانجام تصمیم بر آن شد که مسجدی بر روی قبور آنان ساخته شود، تا هم در آن‌جا خدا را عبادت کنند و هم آثار اصحاب کهف به واسطه آن باقی بماند و از قبور اصحاب کهف متبرک شوند. در این آیات اشاره‌ای به شرک‌آمیز بودن این عمل نشده است، در حالی‌که اگر ساخت بنا یا مسجد، عملی شرک‌آمیز بود، حتما به آن اشاره می‌شد.[5]

سخن‌ پایانی:
گروهای تکفیری در بسیای از موارد با دلایل واهی سعی در تضعیف باورهای سایر مسلمین دارند، هر چند سایر مسلمانان بنای بر قبور را بدون هیچ‌گونه نیت شرکی بنا می‌کنند، ولی گروه‌های تکفیری اصرار دارند آن‌ها با نیت شرک این کار را می‌کنند.
_______________________________
پی‌نوشت
[1].منهاج السنه، ج2، ص.437
[2].زاد المعاد، ص 661.
[3]. برگرفته از: آئين وهابيت.جعفر سبحانی
[4]. همان، ص51، به نقل از الدر المنثور، ج57، ص50، ذيل آيه‌ي 36 نور.
[5]. غماری، ج۱، ص۳۱.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 12 =
*****