شهید دستجردی، پیش از انقلاب اسلامی تا شهادت

09:20 - 1394/06/14

چکیده: 14 شهریورماه برابر با سالروز شهادت سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی، رئیس شهربانی در آخرین سال حکومت پهلوی است. وی سال 1357 درخواست بازنشستگی کرد تا نقشی در تبهکاری‌های محمدرضا پهلوی نداشته باشد. دستجردی در همان سال، با لباس غیرنظامی در راهپیمایی پرشور و انقلابی مردم شرکت کرد.

شهيد دستجردي

سرتیپ شهید هوشنگ وحید دستجردی در سال 1304 ش در اصفهان دیده به جهان گشود. وی پس از دوران دبستان و دبیرستان، در سال 1328(ه.ش) وارد آموزشگاه شهربانی شد. در دوران حضور در شهربانی، دوره‌های تخصصی انتظامی، دوره ستاد و دوره عالی را پشت سر نهاد. وحید دستجردی، از هواداران جنبش ملی شدن نفت ایران بود. شهید دستجردی پس از سی‌ودو سال خدمت در رده‌های گوناگون شهربانی، بازنشسته شد.

شهید دستجردی پیش از انقلاب اسلامی
وی رییس شهربانی کل کشور، از پشتیبانان جنبش­ اسلامی به رهبری امام­ خمینی(رحمه‌الله‌علیه) به شمار می‌­رفت. جنبش امام خمينی(رحمه‌الله‌علیه) که برخاسته از ارزش‌های اسلام ناب محمدی(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود، در دهه 1340 در فضایی آغاز به پرتو افکنی کرد که دو ابرقدرت شرق و غرب، جهان را میان خود تقسیم کرده بودند. حکومت‌ها با نقشه یکی از این دو ابرقدرت و همواره با کودتایی روی کار می‌آمدند تا دارایی کشورشان را به اربابان استعمارگر واگذار نمایند، اما در نهضت امام(رحمه‌الله‌علیه) هیچ جای پایی برای نیروهای چپ و راست وابسته به این قطب‌های جهانی و سرسپردگان آن‌ها وجود نداشت. حکومت دست‌نشانده محمدرضا پهلوی هم که آشکارا سیاست‌های استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل را در ایران پیاده می‌کرد، در پیش‌کش نمودن دارایی‌های مردم ایران؛ ازجمله نفت تردیدی به خود راه نمی‌داد.

امام خمينی(رحمه‌الله‌علیه) رهبر بزرگ انقلاب اسلامی، پا به میدان پیکار با نظام وابسته به بیگانه‌ی پهلوی گذاشت تا دست نظام ستم‌شاهی و سردمداران استکبار را از کشور ایران کوتاه نمایند. دین‌ستیزی حکومت، رواج بی‌بندوباری، خودکامگی، بیگانه­‌دوستی و تاراج نفت و دیگر دارایی‌های ایران، از ویژگی‌های حکومت طاغوتی شاهان پهلوی بود که دل مردم و روحانیت­ مبارز را روزبه‌روز نسبت به رفتار دستگاه حاکم تیره‌تر می‌ساخت و نابودی آن را حتمی‌تر. پیروان امام(رحمه‌الله‌علیه) نیز هر کدام به‌گونه‌ای می‌کوشیدند تا پای‌بندی خودشان را به راه و اندیشه­‌های ایشان نشان دهند، چه با تلاش سیاسی و چه با آگاهی بخشیدن به مردم. شهید دستجردی را نیز باید از پیروان تلاش در این راه برشمرد.

نگرش و کارکرد اسلامی شهید دستجردی، چند بار مسئولین حکومتی را به بیرون کردن وی از شهربانی واداشت، گر چه این کار انجام نشد. شهید دستجردی پس از آشنایی با امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) به جرگه دوست‌داران و مقلدان ایشان پیوست. وی در انجام دستورهای دینی بسیار پای‌بند بود و کوچک‌ترین وظایف شرعی را هم رعایت می‌کرد. در سال‌های 1356 تا 1357 حکومت دست‌نشانده پهلوی، به دستور استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل، بر آن بود که به کشتار مردم در شهرهای گوناگون ایران بپردازد، تا شاید بتواند جلو پیش‌روی انقلاب اسلامی در ایران را بگیرد. ازاین‌رو، سرتیپ هوشنگ دستجردی ناگزیر شد در 1357 درخواست بازنشستگی کند تا نقشی در جنایات آن‌ها نداشته باشد. دستجردی در همان سال، با لباس غیرنظامی در راهپیمایی پرشور و انقلابی مردم شرکت می‌کرد».[1]

پس از انقلاب اسلامی
سرانجام، در 22 بهمن 1357 نظام 2500 ساله شاهنشاهی در ایران، سرنگون و به زباله‌دان تاریخ سپرده شد، سفارت اسراییل در تهران تعطیل گردید، پنجاه­ هزار مستشار نظامی آمریکایی که بر تاروپود کشور چنگ انداخته بودند، اخراج شدند، جلو تاراج نفت و دیگر دارایی‌های کشور گرفته شد و با رهبری امام خمينی(رحمه‌الله‌علیه) نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پایه‌گذاری گردید؛ نظامی که مهم‌ترین شعارش، رد هرگونه استعمار و بیگانه‌دوستی و اجرای سیاست «نه شرقی و نه غربی» بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید دستجردی که بازنشسته بود، بار دیگر به خدمت فراخوانده شد و مسوولیت­‌های چندی؛ چون رییس شهربانی اصفهان، سرپرست اداره بازرسی و معاون انتظامی را در دست داشت. شهید دستجردی، در 24 اسفند 1359 به سمت ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد.[2]

شهادت
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که خود را در رسیدن به اهداف‌شان ناکام دیدند، اقدام به انجام عملیات‌های کور و ترور مسئولین و مقامات رده‌بالای جمهوری اسلامی نمودند. هدف عمده سازمان از انجام ترورها، ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی بود. پس از فاجعه هفت تیر و به شهادت رسیدن تعداد کثیری از بزرگان و مسؤولین رده بالای نظام اسلامی، علی‌رغم پیش‌بینی‌های سازمان منافقین، حضور مردم در حمایت از انقلاب گسترده‌تر و نشاط انقلابی آنان بیشتر شد؛ لذا سازمان منافقین در تداوم اقدامات تروریستی خود ابتدا رئیس‌جمهور و سپس نخست‌وزیر را هدف قرار داد. اوایل انقلاب کشور به‌گونه‌ای بود که افراد به‌راحتی می‌توانستند در ارکان کلیدی نظام رسوخ کنند و همین امر باعث شد که عامل انفجار حادثه هشت شهریور 1360 به‌ راحتی بتواند خود را تا مقام دبیر شورای عالی امنیت کشور ارتقا دهد. 
«مسعود کشمیری» عامل سازمان مجاهدین خلق به طرزی ماهرانه از سوی مجاهدین خلق در شورای امنیت ملی رسوخ نموده بود. این شخص بمبی در کیفش جاسازی کرده بود و در جلسه شرکت کرد. و از آن‌جایی‌که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم رجایی و باهنر نشست. در لحظه‌ای که خود از جلسه بیرون رفت، بمب منفجر شد و رجایی و باهنر به شهادت رسیدند. این انفجار دو ماه بعد از واقعه جان گذار شهادت 72 تن از یاران باوفای امام امت(رحمه‌الله‌علیه) در مرکز حزب جمهوری اسلامی صورت گرفت.[3]

«محمد مهدی کتیبه» به‌ عنوان شاهد عینی ماجرا می‌گوید: «تیمسار وحید دستجردی در این حادثه کنار آقای باهنر نشسته بود... آقای دستجردی در این حادثه سوختگی زیادی داشت به روی بالکن رفته و از آن‌جا بی‌اختیار خودش را به پائین می‌اندازد» ایشان چند روز بعد به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسید و در بهشت‌زهرای تهران به خاک سپرده شد. برخی منابع شهادت ایشان را شش روز پس از حادثه بیان کرده‌اند. سازمان مجاهدین خلق [منافقین] مسئولیت انفجار را بر عهده گرفت.[4]

پیام تسلیت امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه)
حضرت امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه) در پیامی به مناسبت شهادت آیت‌الله قدوسی و سرهنگ وحید دستجردی فرمودند: «... این‌جانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستجردی که در رأس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجام‌وظیفه بودند و به این تحفه الهی (شهادت) نائل شدند را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و قوای مسلح تبریک و تسلیت عرض می‌کنم و از خدای متعال رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده محترم‌شان خواستارم...».[5]

 

---------------------------------------------------------------------

پی‌نوشت
[1]. پيشتازان شهادت در انقلاب سوم، دفتر تحقيقات اجتماعي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران ، 1360ش، چاپ اول، ص192-191.
[2]. همان.
[3]. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، بنیاد فرهنگی امام رضا (ع)، بی‌جا، ملحقات، ج10، ص 637.
[4]. سجاد راعی، محمد مهدی کتیبه، نشریه جام جم، 8/6/83.
[5]. صحیفه نور، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1361، ج 15، ص 122.

نظرات

تصویر یا ثارالله
نویسنده یا ثارالله در

رحمه الله علیه

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 2 =
*****