چرا امام سجاد عبدالله بن حنظله را همراهی نکرد

12:51 - 1394/07/21

چکیده: یکی از وقایع تلخ در دنیای اسلام واقعۀ حره و کشتار مردم مدینه توسط یکی از فرماندگان نظامی یزید بن معاویه است. این واقعه برخورد خشونت‌آمیز لشکر شام به فرماندهی مسلم بن عقبه با قیام مردم مدینه بود. قیام مردم مدینه در سال ۶۳ هجری به رهبری عبدالله بن حَنظَلة بن ابی‌ عامر علیه حکومت یزید بن معاویه روی داد. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه پیامبراسلام و ۷۰۰ تن از حافظان قرآن کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت.

چرا امام سجاد عبدالله بن حنظله را همراهی نکرد

یکی از وقایع تلخ در دنیای اسلام واقعه «حره» و کشتار مردم مدینه توسط یکی از فرماندگان نظامی یزید بن معاویه(لعنه‌الله‌علیه) است. این واقعه، برخورد خشونت‌آمیز لشکر شام به فرماندهی «مسلم بن عقبه» با قیام مردم مدینه بود. قیام مردم مدینه در سال ۶۳ هجری به رهبری «عبدالله بن حَنظَلة بن ابی‌ عامر» علیه حکومت یزید بن معاویه روی داد. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه پیامبراسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ۷۰۰ تن از حافظان قرآن کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت.

موضع امام سجاد(علیه‌السلام) در این قیام
امام سجاد(علیه‌السلام) در این قیام با مردم مدینه همراه نشد. در این واقعه منزل امام نیز پناه‌گاه امنی برای بسیاری از زنان و کودکان، حتی خانواده «مروان‌ بن حکم» گردید و آن حضرت وابستگان به مروان را با زن و فرزند خود به ینْبُع فرستاد.[1]
علاوه بر حضرت، بزرگانی چون برخی صحابه از جمله «عبداللّه‌ بن عمر» ، «ابو سعید خدری» و «جابر بن عبدالله انصاری» نیز شورشیان را هم‌راهی نکردند.[2]

علل عدم حضور امام (علیه‌السلام) در این قیام
1. قیام، شیعی نبود
اگر چه اين شورش به رهبرى «عبد الله بن حنظله» معروف به غسيل الملائكه بود كه رنگ آن ضد اموى و عليه يزيد و زندگى ضد اسلامى و غير دينى او بود، ولی او به نمایندگی از «عبدالله بن زبیر» که دشمنی با اهل بیت(علیهم‌السلام) داشت با لشکر شام مقابله می‌کرد. امام سجاد(علیه‌السلام) و ديگر هاشميان موضع موافقى در اين ماجرا نداشتند. به همين دليل همراه شمارى از افراد خانواده خويش از شهر خارج شد. از نظر حضرت، حركت مزبور ماهيت شيعى نداشتند و دقيقا در خط زبيريان بود، آن هم به رهبرى عبد الله بن زبير كه از برپاكنندگان جنگ جمل بوده است. كوچك‌ترين موضع امام به عنوان رهبر شيعه، پيامدهای خطرناکی براى شيعه داشت، به همين دليل امام، در اين حادثه كه چندان خط و ربط روشن و درستى نداشت، شركت نكرد.

اضافه بر آن، حتى هنگامى كه مردم در آغاز امويان را از شهر بيرون راندند، امام از روى غيرت و مردانگى، همسر مروان بن حكم را نيز بنا به درخواست مروان پناه داد. «طبرى» در این رابطه می‌نویسد: «اين كار به خاطر دوستى قديمى بين او و مروان بود». اين سخن كذب محض است. اصولا امام با آن سن و سال، آن هم در موقعيتى كه پدر و جدش سخت‌‏ترين درگيری‌ها را با اين خاندان داشته‏‌اند، نمى‏‌توانسته رابطه نزديكى با مروان كه بودن شک پليدترين چهره اموی بوده است، داشته باشد. مروان كسى بود كه در همان آغاز بيعت گرفتن از امام حسين(علیه‌السلام) در مدينه، از حاكم شهر خواست تا امام را يا وادار به بيعت بكند يا او را به قتل برساند. اقدام امام پاسخى از روى ادب به ناجوانمردی‌هاى امويان بود، آن گونه كه تاريخ كردار آن‌ها را مقايسه كند.[3]

2. حفظ شیعیان
زمانى كه مسلم بن عقبه، حركت مردم مدينه را سركوب كرد و يكى از بزرگ‌ترين جنايات عصر اموى را مرتكب گرديد، با امام سجاد(علیه‌السلام) به ملايمت برخورد كرد و اين به دليل آن بود كه امام در اين حركت شركت نداشت. مسلم بن عقبه از مردم چنان بيعت گرفت كه خود را برده يزيد بدانند، اما از على بن حسين(علیه‌السلام) به صورت عادى بيعت گرفت.[4] صرف نظر از اين كه در موضع‌گيرى ائمه(علیه‌السلام) بايد وضع سياسى و مخالفت نظامى و ايجاد تشكيلات و مبارزه را در نظر بگيريم، شرايط خاص هر دوره، وظيفه هر امام در هر موقعيت، و شرايطى، اقتضاى عمل خاصى را دارد و هر انسان سياسى عاقلی مى‏‌داند كه نمى‏‌توان در شرايط مختلف، به شيوه‌ی واحدى عمل کرد. همان‏‌گونه که تاريخ گواه است امام سجاد(علیه‌السلام) با رفتار خويش موجب حفظ و بقا و گسترش شیعه شد و زمینه را براى فعاليت‌هاى بعدى به وجود آورد.

3. شرایط تقیه
با توجه به سوابق مناسبات علويان با امويان، امام مورد سوء ظن شديد امويان بود و كوچك‌ترين حركتى از ناحيه امام، عواقب وخيمى داشت كه طبعا در نظر امام ارزش دست زدن به اين اقدامات را نداشته است. مهم‌ترين اصل دينى- سياسى كه امام با استفاده از آن، امور سياسى آن زمان را تدبیر می‌کرد «تقيّه» بود. سپرى كه شيعيان در تاريخ، با استفاده از آن، حيات خويش را تضمين كرده و ائمه شيعه بارها و بارها توجه به آن را به شيعیان گوش‌زد می‌کردند. امام سجّاد(علیه‌السلام) واقعا در شرايط سختى زندگى مى‏‌كرد و جز تقيّه راه ديگرى نداشت و اساسا همين تقيه است كه موجب حفظ شيعه در آن شرايط مى‌‏شد. بنابراین در جمع‌بندی بايد گفت، ملايمت امام در برخورد با امويان، سبب شد تا امام زندگى آزادى در مدينه داشته و كمتر توجه مخالفان را به خود جلب كند. به علاوه بعد علمى امام در جهت حفظ دين تجلى بيشترى بيابد.[5]

4. دلایل دیگر:
 افزون بر آن‌که این قیام با اذن و حمایت عبداللّه‌ بن زبیر صورت گرفت، آگاهی امام به ضعف و عده کم اهالی مدینه در مقابله با سپاهیان بسیار شام که از خشونت و قساوت دریغ نداشتند اشاره می‌کرد، هم‌چنین تصمیم آن حضرت بر دور ماندن از اتهامات دولت اموی و حفظ کرامت حرم پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از دلایل احتمالی بی‌طرفی امام در این واقعه بود.[6]

 

......................................................................................

جهت مطالعه بیشتر به کتب زیر مراجعه کنید
1. حيات فكرى و سياسى ائمه/ رسول جعفريان؛
2. جهادالامام السجاد، حسینی‌جلالی،.

پی‌نوشت
[1]. طبری، ج ۵، ص۴۸۴؛ مسعودی، تنبیه، ص۳۰۵.
[2]. همان.
[3]. تاريخ الطبرى، ج 5، ص 245؛ الامامة و السياسة، ج 1، ص208
[4]. تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص25؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 3، ص 259.
[5]. حيات فكرى و سياسى ائمه، جعفريان ،ص273.
[6]. جهادالامام السجاد، حسینی‌جلالی، ص62.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

مردم مدینه بر علیه قاتل سرورمان امام حسین قیام کردند عدم حمایت فرزندشان از قیام غیر قابل قبول و توجیه ناپذیر و گناه بود در فاسق بودن ، شرابخوار بودن و جانی بالفطره بودن یزید وسپاه جنایتکار شام شکی و یقینی نبود این چه توجیه صد من یه غاز است ؟ حداقل بگویید به دلیل کسالت و بیماری بوده نه این سخنان وقیح و شنیع و تهوع آور

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 2 =
*****