پیشینه و عوامل شکل گیری استکبار در جهان

21:54 - 1394/08/13

چکیده: رذیله اخلاقی استکبار و تکبر در زندگی یکی از خطرناک ترین صفات مذموم اخلاقی است که اگر در وجود کسی یا گروهی شکل گیرد او را در برابر خداوند متعال و انبیاء الهی قرار داده و به او اجازه تسلیم و انقیاد در برابر اوامر و نواهی الهی را به او نمی‌دهد.

استکبار جهانی

بسم الله الرحمن الرحیم
استکبار و خودبرتر بینی

یکی از موضوعات بسیار مهم و مطرح در قرآن مسأله استکبارورزی است. «استکبار آن است که انسان اظهار بزرگی کند و آن چه را که از آن او نیست و برای او روا نیست، ابراز دارد...».[1] قرآن مستکبران را در مقابل ضعیفان قرار داده است؛ به جهت آگاهی دادن به این نکته که استکبار آنان، به علّت قوه و نیروی بدنی و مالی آنها بوده است و در جای دیگر، مستکبران را در مقابل مستضعفان قرار داده است».
بنابر تعریف فوق، استکبار، وصفی درونی است که لوازم و مظاهر مختلفی را می تواند در جامعه داشته باشد. خود بزرگ بینی و نشناختن حد خود در مقابل خداوند و مردم - و به استضعاف کشیدن آنها- از اوصاف درونی هستند که شخص مستکبر به واسطه آنها موضع گیری های خویش را تنظیم می کند؛ همان گونه که در قرآن، درباره نافرمانی ابلیس چنین آمده است: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ أَبى‏ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرينَ؛[بقره/34]و [ياد كن‏] آنگاه كه فرشتگان را گفتيم: آدم را سجده كنيد، پس سجده كردند مگر ابليس، سرپيچى و گردنكشى كرد، و از كافران گشت».

استکبار در قرآن
در منطق بدترین اقسام استکبار، نداشتن تمکین و تواضع در برابر فرمان خداوند و انبیای الهی است. در آیات قرآن مجید به خوبی به این موضوع اشاره شده است. « وَ أَمَّا الَّذينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتي‏ تُتْلى‏ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمينَ؛[جاثیه/31]امّا كسانى كه كافر شدند (به آنها گفته مى‏شود:) مگر آيات من بر شما خوانده نمى‏شد و شما استكبار كرديد و قوم مجرمى بوديد؟!».
و همچنین در آیات دیگر گروهی از افراد معرفی می‌شوند که در برابر انبیاء الهی تمرد جسته و استکبار می‌ورزند. « وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‏ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَريقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَريقاً تَقْتُلُون؛[بقره/87] هر آينه موسى را كتاب- تورات- داديم و از پس او پيامبران فرستاديم و به عيسى پسر مريم حجّت‏هاى روشن داديم و او را به روح القدس- جبرئيل- نيرومند كرديم. آيا هر گاه پيامبرى چيزى- احكام و دستورهايى- برايتان آورد كه دلتان نمى‏‌خواست بزرگ‏منشى و گردنكشى نموديد، پس گروهى را دروغگو شمرديد و گروهى را مى‏‌كشتيد؟!».

پیشینه استکبار و گردنکشی
از آیات نورانی قرآن مجید این گونه به دست می‌آید که استکبار، به زمانةای بسیاردور باز می‌گردد. در واقع پیشینه این مسئله را باید در آغاز زندگی اجتماعی انسان پی گرفت حتی می‌توان تاریخ این صفت زشت را قبل از ورود انسان به زمین خاکی معرفی کرد زمانی که فرشتکان مأمور سجده بر آدم می‌شوند و او استکبار می‌ورزد. « وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَي وَاسْتَكبَرَ وَكانَ مِنَ الْكافِرِينَ؛[ بقره/ 34]ما به ملائكه گفتيم كه آدم را سجده كنيد، همه سجده كردند مگر ابليس كه ابا كرد و استكبار ورزيد و از كافران شد».

زمینه‌ها و عوامل پیدایش استکبار
رذیله اخلاقی استکبار و خود بزرگ بینی در بیشتر مواقع برای کسانی بروز و ظهور می‌نماید که دارای موقعیت برتر اجتماعی، مالی، سیاسی و علمی هستند. هر چند که این مطلب را نمی‌توان همیشگی و دائمی پنداشت چه بسیار افرادی که هیچ کدام ازاین موقعیت‌ها را نداشته ولی با این حال  به علت عدم تذکیه نفس دچار توهم خود برتر بینی می‌شوند.
1-ثروت و قدرت
از جمله عوامل تأثیر گذار در ظهور رذیله اخلاقی استکبار داشتن ثروت فراوان است. در قرآن مجید در خصوص ریشه استکبار فرعون چنین آمده است. « وَ نادى‏ فِرْعَوْنُ في‏ قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لي‏ مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْري مِنْ تَحْتي‏ أَ فَلا تُبْصِرُونَ؛[زخرف/51] و فرعون در ميان قوم خود بانگ برآورد و گفت: اى قوم من، آيا پادشاهى مصر و اين جويها كه از زير [كوشك‏] من روانند از آن من‌نيستند؟ آيا [عظمت و حشمت مرا] نمى‏‌بينيد؟».
بر اساس این آیه شریف ثروت و قدرت عامل استکبار فرعون گردید است. انسانهای کم ظرفیت و فاقد شخصیت، هنگامی که همه چیز بر وفق مراد او بشود، دچار غرور می‌شود و طغیان و سرکشی را آغاز می‌کند که نخستین مرحله‌اش برتری جویی و استکبار بر دیگران است. همچنین در خصوص قوم قارون خداون متعال می‌فرماید: « إِنَّ قارُونَ كانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‏ فَبَغى‏ عَلَيْهِمْ وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحين؛[قصص/76] همانا قارون از قوم موسى بود و بر آنها ستم و سركشى كرد، و او را از گنجها چندان بداديم كه كليدهاى آن بر گروه نيرومند هم گرانبار بود آنگاه كه قومش بدو گفتند: شادمانى مكن- به نعمت دنيا مغرور و سركش مباش- كه خدا شادمانان را دوست ندارد».
در جهان مدرن کنونی نیز به خوبی می‌توان این عامل را موجب استکبار و گردن کشی معرفی کرد. کمتر کشور ضعیف و فقیری وجود دارد که به خود اجازه برتری جویی و تسلط بر سایر ممالک را دهد. در واقع این بیشتر کشورهای صاحب ثروت و قدرتی  همچون آمریکاست که با دلایل واهی به خود اجازه ستیز و غلبه بر سایر ممالک را می‌دهد.

2-توهم برتری در آفرینش
اعتقاد به برتری در خلقت نیز از جمله عوامل ایجاد استکبار است. این خصلت شیطانی که اولین بار ابلیس آن را اظهار کرد، سر منشأ بسیاری از فسادها و ظلم‌های بشری شده است. خداوند متعال در خصوص استکبار شیطان می‌فرماید:‌ « قالَ يا إِبْليسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالينَ، قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طين؛ [خداى‏] گفت: اى ابليس، تو را چه باز داشت از آنكه سجده كنى آن را كه با دو دست [قدرت‏] خويش آفريدم؟ آيا خود را بزرگ ديدى يا از برترى‏ جويان بودى؟گفت: من از وى بهترم، مرا از آتش آفريدى و او را از گِل».
در جهان کنونی نیز به خوبی می‌توان این عامل استکبار را مشاهده کرد. برای نمونه پیروان افراطی قوم یهود به ادعای این که آنان قوم برتر جهان  هستند، استکبار ورزیده و دیگران را محکوم به مرگ می‌کنند. و بعضی از گروههای افراطی دین اسلام نیز همچون وهابیت، به دلیل اینکه غیر از ایشان در کفر و جهالت به سر می‌برند آنان را به قتل می‌رسانند.

3-غفلت از قدرت نا محدود الهی
مهمترین عامل استکبار و برتری جویی را می‌توان غفلت از قدرت برتر الهی دانست. چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم در خصوص این عامل می‌فرماید: « فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ؛[فصلت/15] اما عاد- قوم هود- در زمين به ناروا گردنكشى كردند و گفتند: كيست نيرومندتر از ما؟ آيا نديدند- يعنى ندانستند- كه آن خداى كه آنان را آفريده، از ايشان نيرومندتر است؟ و آنها آيات ما را انكار مى‏‌كردند».

سخن‌آخر
رذیله اخلاقی استکبار و تکبر در زندگی یکی از خطرناک ترین صفات مذموم اخلاقی است که اگر در وجود کسی یا گروهی شکل گیرد او را در برابر خداوند متعال و انبیاء الهی قرار داده و به او اجازه تسلیم و انقیاد در برابر اوامر و نواهی الهی را به او نمی‌دهد.
_______________________________‌
پی‌نوشت:
[1]. راغب اصفهانی، معجم الفاظ قرآن، ص 438.
[2]. معين، محمد، فرهنگ معين، تهران، اميرکبير، چاپ چهارم، ج3، ص2886، حرف «ک».

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 16 =
*****