آیا خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد؟

11:00 - 1395/01/25

چکیده: شادی از منظر اسلام تنها با یاد و نام خدا محقق می‌شود، اگر چیزی مانع از یاد خدا در انسان بشود شادی نخواهد بود.

عوامل شادی از دیدگاه روایات غیر از آن چیزی است که ما می پنداریم

شادی و نشاط از منظر دین مقدس اسلام مورد سفارش و تأکید فراوان قرار گرفته به نحوی که از منظر دین مقدس اسلام، فرد افسرده و غمگین قادر نیست مدارج علمی و معنوی را طیّ کرده و به کمال لایق خویش نائل آید. به همین جهت اهل‌بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) در فرمایشات متعددی عوامل ایجاد شور و نشاط در قلب انسان را بیان فرمودند و تأکید فراوان داشتند که با ایجاد این عوامل، نشاط در قلب و جان انسان همیشگی باشد، چرا که شادی افزایش دهنده آگاهی، خلاقیّت و فعالیّت فرد است؛ تسهیل‌گر روابط اجتماعی است و موجب حفظ سلامت و افزایش طول عمر افراد می‌گردد. فرد شادکام، فردی سالم، فرهیخته، برون‌گرا، متدیّن و خوش‌بین است.

در اسلام سفارش به نشاط و سرزندگی و پرهیز از کسالت و بی‌حالی و افسردگی چندان زیاد است که اگر روایات مربوط به آن یک‌جا جمع شود کتابی از آن ساخته خواهد شد. به یک نمونه از این روایات اشاره می‌شود. امام باقر(علیه‌السلام) در وصیتش به فرزند خویش فرمود: «بر تو باد پرهیز از کسل بودن و افسردگی، که همانا آن دو کلید هر شرّی هستند. هر که کسل باشد حقّ خدا را ادا نمی‌کند و هر که افسرده و غمگین باشد بر حقّ و حقیقت صبر نمی‌کند».[1]

برخی از احکام الهی نیز برای نشاط بخشی و سرزندگی وضع شده‌اند. برای مثال روزه با سم‌ّزدایی از بدن و تقویت اعصاب، زمینه‌ی نشاط را فراهم می‌آورد. آمارها نشان داده که در ماه رمضان میزان جرم و جنایت و خشونت و طلاق و امثال این امور به شدّت کاهش می‌یابند و با اینکه مردم گرسنه‌اند، ولی خوش‌رویی و نشاط در چهره‌ها به وضوح دیده می‌شود. هم‌چنین تحقیقات روان‌شناسان نشان داده که افراد اهل دعا و نیایش، کمتر از افراد دیگر دچار مشکلات روانی می‌شوند؛ حتّی ثابت شده درصد بیماری‌های جسمی این افراد نیز کم‌تر از دیگر افراد است. جالب است که حتّی گریه برای اهل‌بیت(علیهم‌السلام) نیز موجب نشاط خاصّی در افراد مومن می‌شود به نحوی که بعد از گریه بر امام حسین(علیه السلام) افراد نوعی سبکی و نشاط معنوی در وجود خود احساس می‌کنند.

با توجه به افزایش شادی‌های غیر معقول در دنیای امروز، این شبهه در اذهان مختلف ایجاد گردیده که اگر خداوند با شادی موافق است چرا در سوره قصص آیه 76 فرمود که: «إِنَّ اللَّهَ لَا يحُِبُّ الْفَرِحِين [قصص/76] خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد؟»

در پاسخ به این پرسش باید عرض کنیم:
اولا: شبهه افکن یک قسمت از آیه را گرفته و به نفع خود، آیه را تأویل می‌کند در صورتی که اگر کلّ آیه‌ی شریفه را یک‌جا می‌آورد، معلوم می‌شد در این آیه، بحث از ثروت و دارایی قارون است، خداوند در این آیه شریفه، آن نشاط و شادی را ناپسند می‌داند که انسان را از آخرت باز دارد، یعنی شادمان شدن از ثروتی که با ظلم و ستم جمع‌آوری شده است، خداوند چنین فرح و شادمانی را دوست ندارد.[2] اصل آیه شریفه این‌گونه است: «إِنَّ قَرُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسىَ‏ فَبَغَى‏ عَلَيْهِمْ وَ ءَاتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتحَِهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُوْلىِ الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يحُِبُّ الْفَرِحِين [قصص/76] قارون از قوم موسى بود كه بر آنها افزونى جست. و به او چنان گنج‌هايى داديم كه حمل كليدهايش بر گروهى از مردم نيرومند دشوار مى‏‌نمود. آن گاه كه قومش به او گفتند: سرمست مباش، زيرا خدا سرمستان را دوست ندارد».

ثانیا: اگر آیات و روایات را بررسی کنیم خواهیم دید که شادی از منظر اسلام غیر از آن چیزی است که نزد اکثر مردم معمول و مرسوم است. شادی دو نوع است: شادی حقیقی و شادی غیر حقیقی؛ آن‌چه امروز به عنوان شادی می‌شناسند و اکثریت به دنبال آن شادی هستند، شادی‌های غیر حقیقی است. هر شادی، مطلوب نيست. شادی متعالی، مطلوب است نه شادی پوچ‌گرايانه. شادی متعالی يعنی آن‌گونه شادی كه ناشی از اطمينان به خوشبختی ابدی است. لذا می‌توان گفت معنی آیه چنین است: «خداوند شادی‌های غیر حقیقی را دوست ندارد؛ یعنی خداوند متعال آن نوع نشاط و شادمانی که انسان را از یاد خدا باز دارد، را دوست ندارد».

حال ببینیم از دیدگاه آیات و روایات چه عواملی معیار برای تعیین شادی است. از منابع دینی می‌توان به این نتیجه رسید که عوامل زیر معیارهای تعیین کننده‌ی شادی است:

 1. ايمان؛ 2. داشتن روحیّه ی رضايت‌مندی و تحمّل؛ 3. پرهيز از گناه؛ 4. مبارزه با نگرانى؛ 5. تبسّم و خنده؛ 6. مزاح و شوخى منطقی؛ 7. استعمال بوى خوش؛ 8. آراستگی ظاهری در حدّ متعارف؛ 9. پوشيدن لباس‏‌هاى روشن؛ 10. پرهیز از مجالست با افراد افسرده؛ 11. ورزش و کار و فعّالیّت بدنی؛ 12. داشتن روحیّه‌ی توکّل و اميدواری؛ 13. سير و سفر؛ 14. نماز شب؛ 15. تفريح و مشاهده طبیعت به خصوص فضاهای سبز؛  16. تلاوت قرآن؛ 17. تفكر در آفريده‏‌هاى خداوند؛ 18. صدقه دادن؛ 19. اطاعت از خداوند؛ 20. یاد خدا و.... [3]

حاصل سخن اینکه: اینکه شبهه می‌کنند در سوره قصص آمده است خداوند شادی کنندگان را دوست ندارد، اولا: آیه را ناقص ذکر کرده‌اند، چرا که آیه می‌گوید خداوند شادی و سرمستی برخواسته از ثروت و ظلم را دوست ندارد(نه هر شادی را). و ثانیا ماهیت شادی از منظر قرآن و عترت غیر آن چیزیست که ما تصوّر می‌کنیم، شادی از منظر اسلام تنها با یاد و نام خدا محقق می‌شود و اگر چیزی مانع از یاد خدا در انسان بشود شادی نیست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت
[1]. « قَالَ ع إِيَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ- مَنْ كَسِلَ لَمْ يُؤَدِّ حَقّاً- وَ مَنْ ضَجِرَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى حقّ». بحار الأنوار ، ج‏75، ص175.
[2]. ترجمه الميزان، ج‏16، ص112.
[3]. ر.ک: وسائل الشيعة، شيخ حرّ عاملى، ج5، باب ملابس؛/ و امالى شيخ طوسى، حدیث45؛/ و بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ج71، ص95.

نظرات

تصویر  یا رب
نویسنده یا رب در

با سلام 

یک سوال از محضرتون داشتم: با توجه به سخنان شما بنده این برداشت را می کنم که شادی و نشاط حقیقی در این است که انسان به خدا برسد و در حقیقت به قرب الهی برسد. حال اگر شادی از دیدگاه شما این است اولا چگونه می توان به این نشاط رسید و ثانیا چرا بسیاری از مردم بیراهه رفته اند ؟ و شادی را در نشاط دنیوی مانند موسیقی و ... می دانند!! چرا اینگونه شده است؟
ممنون 

تصویر کامران قراملکی

اینکه چرا اکثر مردم شادی رو در شادی ها دنیوی می دانند دلیلش مشخص است، چون از دین و آموزه های دینی فاصله گرفتند؛ طبیعی است کسی که از دین فاصله گرفته باشد و به آموزه های دین عمل نکند، از خدا دور می شود.

متاسفانه اکثر مردم به احکام و دستورات دینی اهمیت چندانی قائل نیستند لذا از خدا دور می شوند و کسی که از خدا دور شود افکارش نیز تغییر می یابد لذا شادی و نشاط را بر خلاف دین تفسیر می کند. دین می گویند انسان با ذکر و یاد خدا به آرامش می رسد ولی این فرد می گوید انسان با موسیقی و آهنگ های آنچنانی به آرامش می رسد، دین می گوید تنها راه رسیدن به آرامش و نشاط حقیقی پیروی از آزموزه های الهی است اما این فرد می گوید رسیدن به آرامش و نشاط رسیدن به ثروت و مقام و ... است.

وقتی افکار انسان شیطانی باشد و به آموزه های دینی اهمیت ندهد یقینا به نشاط واقعی نخواهد رسید، تنها راه رسیدن به نشاط حقیقی، عمل به دستورات الهی است، بدین جهت است که آیت الله بهجت (علیه الرحمه) فرمود اگر سلاطین بدانند در یک رکعت نماز من چقدر نشاط است همه سلاطین به خاطر یک رکعت نماز مقام خودشان را رها می‌کردند.

برای اینکه بتوانیم در این راه موفق باشیم باید به دنبال استاد بود ، استاد با راهنمایی‌های خود می تواند روح مرده انسان را زنده کند و انسان بتواند به نشاط حقیقی برسد ان شاء الله .

تصویر یارب
نویسنده یارب در

سلام استاد
خیلی ممنون از پاسختون
خدا خیرتون بده

تصویر کامران قراملکی

علیکم السلام

خواهش می کنم . ممنون از حضورتون

التماس دعا

تصویر مدیر انجمن

کاربران محترم می‌توانند سوالات خود را از طریق لینک ذیل در انجمن ارسال نمایند تا از نظرات کارشناسان و کاربران انجمن پیرامون سوالشان مطلع گردند: http://www.btid.org/fa/node/add/forum