09:06 - 1400/07/19
عاشقانه های شهداء
معمولاً صورت بشاشی داشت.يک بار سر مسئله ای با هم به توافق نرسيديم. هر کدام روی حرف خودمان ايستاده بوديم که او عصبانی شد، اخم توی صورتش افتاده بود و لحن مختصر تندی به خود گرفت. از خانه زد بيرون…
وقتی برگشت دوباره همان طور با روحيه باز و لبخند آمد. بهم گفت: «بابت امروز صبح معذرت می خواهم.» می گفت: نبايد گذاشت اختلافات خانوادگی بيش از يک روز ادامه پيدا کند...
برشی از زندگی سردار شهید اسماعیل دقایقی
منبع: 365 خاطره برای 365 روز، ص 50
برچسبها:
لایه باز:
پیوست | اندازه |
---|---|
فاقدpsd | 72.11 کیلوبایت |