پسرم اصلا به درس علاقه نداره...

12:36 - 1401/11/26

سلام وقت بخیر
پسرم 10 سالش هست واصلا به درس علاقه نداره خیلی باهوشه هر چیزی رو زود یاد میگیره اما اصلا پشتکار نداره برنامه مدرسه شو  نمیزاره یا بهش میخوام دیکته میگم  بهونه میگیره همش غر میزنه بیشتر دوس داره بازی کنه اصلا دل سوز درسش نیست میگه درس بخونم مگه چی بشه  خیلی تنبله علاقه به کتاب خوندن نداره
من و پدرش همیشه در حال کتاب خوندن هستیم یه وقتا دوس دارم سر غذا یا تو خواب هم کتاب بخونم نمیدونم چرا پسرم اینطوریه
حُسن خوبم داره خیلی به کارای هنری علاقه داره پول جمع کنه با چوب بستنی جعبه درست کرده یا کتاب درست میکرد خودش توشو نقاشی میکرد ......به فامیل میفروخت و پس اندازه میکرد اماااااا تو درسش خیلی اذیت میکنه  نمیدونم چیکار کنم
 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/237141
تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی

از توجه و دقت شما در امر مهم تربیت فرزند تقدیر و تشکر می‌کنیم، امیدواریم در قبال اعتماد در همراهی با ما، بتوانید موفقیت‌های بیشتری را از فرزند عزیزتان مشاهده کنید.

اینکه بچه‌ها به درس و مدرسه بی میل و رغبت هستند دلایل زیادی دارد که هر کدام جداگانه قابل بررسی که ابتدا شما باید ریشه‌ی این تنبلی را پیدا کنید. البته در مورد فرزند شما، ممکن است تنبلی کمی بی انصافی باشد چون بیان کردید که در کارهای مشابه مثل هنر و نقاشی فعالیت‌هایی دارد.

گاهی پیچیدگی و حجم زیاد درس‌ها آنها را زده کرده و خسته می‌شوند، در مواردی هم نداشتن برنامه‌ی دقیق و کارآمد بچه‌ها را سردرگم می‌کند. در بعضی از دانش آموزان رفاه و راحتی بیش از حد، فرار از درس را به بار آورده و به همراه این فرار به مرور تنبلی نیز خواهد آمد.

پس ابتدا سعی کنید هم یک برنامه‌ی موفق با شاخصه‌های مربوطه برای فرزندتان تدوین کنید که در صورت تمایل یادداشت بگذارید تا خصوصیات یک برنامه‌ی موفق و کارآمد را برایتان ارسال کنیم. به‌عنوان‌مثال در یک برنامه‌ی خوب، انعطاف پذیری همراه با گریزناپذیر بودن از اجرای آن نهفته است.

البته ناگفته نماند، تحت برنامه‌های سخت و شدید بودن نیز خود یک دلیل بیزاری از درس است. اینکه فرزند شما خود را مجبور ببیند که باید درس بخواند، حس کند از خود هیچ اختیاری نداشته و حس استقلال طلبی‌اش نادیده گرفته شده است نیز یکی دیگر از همین عوامل محسوب می‌شود. پس در این قسمت هم توجه کنید اصلاً لزومی ندارد در هر مورد از کارهای درسی‌اش شما همراهی کرده و خواسته باشید او را یاری دهید.

مدتی را به میل او دل داده و همراهی کنید، بگذارید احترام کردن و ارزش قایل شدن را از رفتار شما ببیند و یاد بگیرد. همین‌که به کارهایی که دوست دارد بپردازد و شما مانع نشوید. البته در صورتی که سالم بوده و آسیبی نداشته باشد. از توانمندی‌هایی که دارد تجلیل و تقدیر کنید و بابت کم کاری‌هایش در درس او را سرزنش نکنید.

در مورد بچه‌ها یک نکته را باید در نظر داشته باشیم که خوبی‌هایشان نباید فراموش شود. به آنها با هر زبانی بگوییم که مفید بوده و کارهایشان قابل تقدیر است. رشد دادن شخصیت آنها مهم‌تر از هر اقدام دیگری است که باید نگرانش باشید. فراموش نکنید قرار نیست بچه‌های عیناً و دقیق مثل ما باشند. دنیای متفاوت ما و بچه‌ها اگر شناسایی نشود، فاصله‌ها ایجاد و در صورت عدم توجه به موقع این فاصله زیاد خواهد شد.

درکی که شما از مطالعه و درس خواندن دارید فرزندتان ندارد. اگر قرار است از داشته‌های علمی و فرهنگی فرزندتان عقب نماند با ابزارهای موردعلاقه‌اش  خودتان را به این هدف نزدیک کنید. پارک‌های علمی و فن آوری برای کودکان این کار را تسهیل کرده و یافته‌های علمی و مولفه‌های پیشرفت را با زبان خودشان به آنها منتقل می‌کند.

بله دقیقاً همین مطلب را خواستیم بگوییم که با بچه‌ها در هر سن و سالی با همان زبان خودشان، باید سخن گفت و به علاقه و خواسته‌هایشان پی برد، احترام گذاشت و پرداخت. درست است که تحصیل پله‌های ترقی و پیشرفت را سریع‌تر و مطمئن‌تر مهیا می‌کند؛ اما همه قرار نیست با درس خواندن به جامعه خدمت کنند. شغل‌های فنی و حرفه‌ای نیز یکی از گزینه‌ها است.

از مطالب بالا به عنوان مقدمه برای تغییر نگاهتان به درس خواندن و نخواندن فرزندتان استفاده کنید. سؤالات و ابهامات احتمالی شما مقدمه‌ی جلسه‌ی آینده خواهد بود.

موفق باشید.

تصویر دریافت سوالات

سلام لطفا در مورد برنامه ی موفق راهنمایی کنید

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام مجدد خدمت شما همراه گرامی

از همراهی و پیگیری شما تقدیر و تشکر می‌کنم. اینکه دوست دارید موضوعِ مهمِ پیشرفت و موفقیت فرزندتان محقق شود، نشان از درایت و پشتکار شما دارد. امیدواریم در این جلسه بتوانید نکاتی را که برای رسیدن به این منظور است را تقدیم کنیم.

وقتی ما صحبت از یک برنامه می‌کنیم دو شاخصه‌ی مهم را همان ابتدا باید در نظر بگیریم. در قدم اول برنامه‌ای که موفق بوده و دوم در عین موفقیت مؤثر و مفید نیز باشد. بله تأکید بر مثمر ثمر بودن و فایده داشتن برنامه برای این است که امکان دارد برنامه‌ای به صورت موفق اجرا شده؛ ولی ثمره‌ای نداشته باشد. پس این مطلب مهم است که ما قبل از چیدمان برنامه تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم.

از تدوین این برنامه چه می‌خواهیم؟ قرار است با اجرای آن چه نتایجی را به دست آورده و از کجا به کجا برسیم؟ نقطه‌ی شروع و نقطه‌ی پایانی را یادداشت کنید و در حین اجرا مرتب بازبینی داشته باشید. پس دومین مرحله ارزیابی و رصد برنامه در طول اجرای آن است که درصد گیری به شما کمک خواهد کرد این مرحله را به خوبی پیش ببرید. یعنی الان از صد در صد چند درصد پیشرفت داشته‌اید؟

نکته‌ی بعدی که بسیار حایز اهمیت است، در نظر گرفتن توان شخص برای اجراست. خودتان یا هر شخصی که قرار است این برنامه را اجرا کند چقدر انرژی داشته و توان او در چه حدی است؟ فرزند شما ممکن است روزانه برای درس خواندن بیش از پنج ساعت توان نداشته باشد پس مطمئناً اگر شما برای او هفت ساعت برنامه ریزی کنید، عملاً همان ابتدا دو ساعت عقب بوده و کم دارید. در ادامه و با ارزیابی این امر به روحیه‌ی شما و حسن اجرای برنامه‌ها ضربه خواهد زد.

حتماً برای برنامه‌ها ردیف و اولویت تعریف کنید. در حین سنجش و ارزیابی توان فرد، ساعات اوج و ساعات فرود را در نظر بگیرید. سرحال بودن و با نشاط بودن بسیار مهم است که در نظر گرفته شود و کارهای مهم و اولویت دار را در این ساعات بگنجانید. به محض رسیدن بچه‌ها از مدرسه و بدون استراحت دادن و تفریح آنها را وادار به درس خواندن کنیم، نتیجه‌ای نخواهیم گرفت؛ پس استراحت، تماشای تلویزیون، بازی و هر کار دیگری که جنبه‌ی تفریحی دارد را در این ساعات که به عنوان نمونه عرض شد، بگذارید.

مقداری انعطاف پذیری نیز در برنامه‌ها چاشنی شده تا در صورت لزوم و ضروری بودن از آن بهره بگیرید. منظور این است که اگر مانع و عاملی برای اجرای برنامه پیش آمد سخت گیر نباشید و اجازه بدهید کمی برنامه‌ها تغییر پیدا کند. تأکید می‌کنم، تغییر کند و اصلاً حذف نشود. به‌عنوان‌مثال اگر فرزندتان آمادگی درس خواندن نداشت و خواست مقداری بیشتر تلویزیون تماشا کند و یا برنامه‌ی موردعلاقه‌اش جابه‌جا و یا طولانی شده، به او فرصت بدهید و زمان درس خواندن را متوقف و با تأخیر اجرا کنید. فراموش نکنید هر از چند وقت یک بار این اتفاق جا داشته و قرار نیست هر روز و هر بار شما برنامه جابه‌جا کنید.

اما به اصلی‌ترین قسمت برنامه‌ی موفق و مؤثر می‌رسیم و آن هم ضمانت اجرای آن. تا برای اجرای برنامه ضمانتی نباشد و همه همکاری نداشته باشند ما نتیجه‌ی مطلوب را شاهد نخواهیم بود. اطرافیان را به صورت غیر مستقیم در جریان برنامه‌ها بگذارید. اصلاً لازم نیست شما به صورت مستقیم و با صحبت بخواهید بگویید تحت برنامه هستند و دارید برنامه اجرا می‌کنید. اگر خوب بخواهیم این نکته را توضیح بدهیم، اینکه فرزندتان و یا هر شخص دیگری متوجه بشود تحت برنامه هست، مقاومت بیشتری برای عمل نکردن نشان خواهد داد. البته این یک احتمال بوده و در مورد همه صدق نمی‌کند؛ ولی برای مواجه نشدن با این مشکل بهتر است غیر محسوس حرکت کنید.

تنبیه و تشویق یکی از ضمانت‌های اجرای برنامه بعد از همراهی و همکاری بقیه‌ی افراد محسوب می‌شود. اگر بعد از اتمام برنامه‌های تفریحی به برنامه مورد نظر بعدی پرداخته نشود به مرور از زمان تفریحات و برنامه‌های مورد علاقه کم خواهد شد. یا در صورت خوب اجرا کردن و دلخواه شما پیش رفتن به آنها اضافه و تنوع نیز داده خواهد شد. تنبیه و تشویق با توجه به روحیات افراد تعیین می‌شود.

در نهایت قاطعانه و جدیت شما را لازم داشته که حتماً به درایت و هوشیاری که از شما سراغ داریم، به خوبی از عهده‌ی این قسمت برخواهید آمد.

در حین اجرا و تدوین برنامه اگر سؤال و ابهامی داشتید، یادداشت بگذارید تا ضمن ادامه‌ی صحبت‌ها، به آنها پاسخ داده شود.

موفق باشید.

 

تصویر دریافت سوالات

سلام ممنون بابت راهنمایی برای برنامه بهتر دعای خیر امام زمان بدرقه زندگیتان

ببخشید من خیلی مزاحم میشم

یه مشکله دیگه دارم پسرم کلاس سوم ابتدایی هستش  معلم پسرم  که خیلی منو رو اذیت میکنه
 پسرم مثلا مدرسه شاهد درس میخونه
 خانم معلم مژه و ناخن کاشت دارن از سفرهاشون به ترکیه همش میگه اینکه ترکیه چه کشوره خوبیه .....
یا اینکه درمورد شغل آینده از بچه ها پرسیده پسرم گفته من دوس دارم سرباز امام زمان  و مداح بشم
خانم معلم گفتن که درآمد تون رو از گریه مردم بدست نیارین
یا اینکه به بچه ها گفته ما ایرانی هستیم  نباید اسم عربی رو خودمون بزاریم بزرگ شدین میتونین اسمتون رو عوض کنین
موهاش بیرون بوده پسرم گفته که خانم موهاتون معلومه ایشونم گفتن انقدر حساس نباشید من بیرون مدرسه روسری سر نمیکنم دلم خونه خوووون از دست این معلم
ساعت ها وقت میزارم هر روز سعی میکنم با پسرم صحبت کنم که معلمش تاثیر نزاره
واقعا نمیدونم چرا تو مدارس نظارت ندارن
نمیدونم چیکار کنم ...؟؟

یا اینکه بچه های مدرسه حرفای زشت یا حرکات زشت انجام میدن پسرم رو جوری تربیت کردم اصلا اصلا حرف زشت نزده حتی تو اعصبانیتش
همه اتفاقات تو مدرسه رو هرروز برام تعریف میکنه وقتی میخواد از بد بودن و حرکات بد بچه ها  برام بگه اون حرف زشت رو تکرار نمیکنه چون میگه اگر بگم منم اون گناه و حرف زشت رو تکرار میکنم
اما میترسم بزرگ بشه کم کم روش تاثیر بزاره من ادب کلامی خیلی برام مهمه
نمیدونم چرا مدرسه شاهد اینجوریه
همش میگم از این مدرسه بیارمش بیرون بعد میگم شاید جای دیگه از اینجا بدتر باشه
لطفا راهنمایی کنید خدا خیرتون بده

تصویر maleki
نویسنده maleki در

سلام مجدد دارم خدمت شما همراه گرامی. ضمن عرض ادب و احترام، تشکر داشته باشم از جدیت و پیگیری شما در امر مهم تربیت فرزند.

ما در بحث تربیت و رشد در این‌گونه موارد دو کار مهم داریم: اول تحلیل عقایدی که تزریق می‌شود که شامل رد و دفاع  و تقویت مطالب مثبت مقابل است که عمدتاً در این قسمت اطلاعات زیادی لازم بوده و انرژی و توان بسیاری را باید صرف این قسمت کنید. در این مورد اگر مایل باشید در جلسه‌ی بعد مستقل صحبت کنیم. اینکه چگونه یک اعتقاد منحرفی را بشناسیم، تحلیل کرده و رد کنیم، اصول خودش را دارد.

دومین کاری که باید انجام بدهیم این است که بدون در نظر گرفتن هجمه‌های فعلی که وارد شده است، شروع به رشد دادن و تربیت فرزند کنیم. یعنی قدرت تحلیل و انتخاب را خود بچه‌ها داشته باشند. نکته‌ای که شما تا حدی در این زمینه موفق بوده‌اید. دلیل این ادعا هم رفتار فرزندتان است. وقتی می‌داند حرفی زشت است و تکرار نمی‌کند و در حد انتقال آن زشتی به صورت اتفاق روزمره برای شما صحبت می‌کند، تشخیص داده و توانسته یک زشتی را تحلیل کند و مرتکب نشود.

پس تا جایی که امکان دارد در قسمت دوم سرمایه گذاری کرده و تا توان و مهارت رد کردن اعتقادات دیگران را ندارید وارد نشوید. البته شما می‌توانید یک قرار ملاقاتی را از معلم فرزندتان گرفته و با ایشان در مورد این مسائل صحبت کنید. ناگفته نماند در قرار اول مستقیم به خواسته‌هایی که دارید نپرداخته و سعی کنید از باب احترام و صمیمیت وارد شوید. از سراغ گرفتن درس و رفتار فرزندتان شروع کرده و قدم به قدم برسید به نقطه‌ی مطرح کردن مطالبی که مورد هدفتان است.

در ادامه خودتان را مخالف ایشان ندانید و باز هم با بیان اینکه به عقاید و باورهای یک شخص احترام می‌گذارید، از ایشان بخواهید همین رفتار را در قبال دیگران و اگر نمی‌تواند این کار را انجام بدهد، حداقل درمورد فرزند شما مراعات لازم را داشته باشد. ضمن اینکه در مدرسه از معاونت‌های دیگر نیز می‌توانید دوستانه کمک گرفته و مراقب فرزندتان باشند. نوعاً معاونت‌های پرورشی گزینه‌های خوبی هستند برای این هدف.

نکته‌ای را که جدای مسئله ی مدرسه و معلم و فضای مدرسه باید خدمتتان تقدیم کنم این است: تا جایی که امکان دارد نگذارید حساسیت‌های شما به فرزندتان منتقل شده و خواسته باشد مدام بر سر ناهنجاری‌های اجتماعی ورود کرده و بخواهد دایم بررسی و تحلیل کند. دخالت دادن بچه‌ها در این سن و سال به مسائل اجتماعی آنها را از پیشرفت و موفقیت باز خواهد داشت.

کافی است آنها را با وظیفه‌ی فعلی‌شان که درس خواندن است بیشتر آشنا کرده و اصول تربیتی خودتان را چیدمان کرده، ادامه بدهید. برنامه‌هایی که برای تربیت فرزندتان دارید چیست و سبکی که شما برای رشد فرزندتان در پیش گرفته‌اید چگونه است؟ جلسه‌ی بعدی را به این دو مطلب خواهیم پرداخت.

موفق باشید.