انتظار موعود و مصلح جهانی، عقیدهای متفاوت را برای منتظران رقم میزند و موجب میشود تا دست روی دست نگذارند و برای آبادی جهانی نو و عاری از ظلم و ستم، امیدوارانه و با جدیت تمام اقدام کنند.
ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است؛[1] به گونهای که بدون انتظار، زندگی مفهومی ندارد و شور و نشاط لازم برای تداوم آن در کار نیست؛ چراکه خداوند تنها به سبب حجتش انسان را از خواری و پستی بيرون آورده، گرفتاریهايی که در آن فرو رفته و باعث سلب نشاطش شده است را برطرف میسازد؛ نه تنها از گرفتاریهای دنیا، بلکه او را از سقوط در وادی هلاکت و آتش جهنم نجات میدهد . [2]
عنصر انتظار است که انسان را وامیدارد تا حیات حاضر و کنونی خود را، ظرف پویایی، تلاش و حرکت به سوی فردا و فرداها قرار دهد. در سایه چنین انتظاری است که اندیشه و عمل انسان در راستای تحقق آرمانها و هدفها قرار میگیرد و انسان راهها و شیوههایی را برمیگزیند که او را به خواستهها و هدفهایش نزدیک کند و موانع راه را کنار میزند؛[3] راهی که در زیر لوای روح تسلیمپذیری، اطاعتپذیری و واگذاری امور به امام زمان عجلاللهتعالیفرجه محقق میشود: «عَلَیْکُمْ بِالتَّسْلیمِ وَالرَّدِّ اِلینا وَاِنْتظارِ اَمْرِنا وَامْرِکُمْ وَفَرَجِنا وَفَرَجِکُم»؛[4] «بر شما باد به تسلیم و رد امور به ما و انتظار امر ما و امر خودتان و فرج ما و فرج شما».
بنابراین ماهیت زندگی با انتظار پیوندی ناگسستنی دارد. پدیده انتظار، نه تنها انسان را به حرکت در جهت مناسب با آن انتظار برمیانگیزد، بلکه از هر حرکت و گرایش به جهتهای نامتناسب یا ناسازگار با آن بازمیدارد.
پینوشت:
[1]. «اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتِی اِنتظارُ الفَرَجِ مِنَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ». (شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمة، ج2، ص644)
[2]. مجلسی، بحارالانوار، ج102، ص131.
[3]. «... اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ [وَ الْمُمْتَثِلِینَ لِأَوَامِرِهِ ] وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَى إِرَادَتِهِ...». (فرازی از دعای عهد)
[4]. مجلسی، بحارالانوار، ج2، ص247.