خوش‌بينی به زمان در سایه مهدی‌باوری

19:10 - 1401/12/06

مهدی‌باوری و انتظار ظهور منجی سبب می‌شود تا روح اميد و نشاط، احساس تعهد و مسئوليت، و پيوند روحی با امام موعود در فرد و جامعه زنده نگه داشته شود. جامعه منتظر، پيوندی گسست‌ناپذير با هدف‌ها و آرمان‌های امام موعود خود دارد و در آن راستا گام برمی‌دارد.

نور امید تنها جوهری است که همواره درون جان بشر را روشن نگه داشته، او را در برابر حوادث ناگوار پایدار می‌سازد، از گردنه‌های صعب‌العبور و فرازونشیب‌های گوناگون می‌گذراند و گام به گام در مراحل ترقی و تکامل سیر می‌دهد. اگر این جوهر سیال امید نبود، بشر هیچ قدمی را برای سعادت و کمال دنیا و آخرت خود برنمی‌داشت، هیچ رنجی را متحمل نمی‌گشت و به حل این همه مشکلات و باز کردن این همه گره‌ها و مشکلات موفق نمی‌شد؛ امیدی که به تعبیر پیامبر اگر نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمی‌داد و هیچ باغبانی اقدام به غرس درخت نمی‌کرد . [1]

باور به ظهور منجی، اعم از اينکه مسئله‌ای فطری باشد يا نباشد، نقش تعيين‌کننده‌ای در فرآيند اميدواری دارد. خوش‌بينی به زمان و به سرانجام و فرجام امور،‌ روزنه‌های اميد را می‌گشايد. مهدی‌باوری و انتظار ظهور موعود آخرالزمان،[2] علاوه بر اینکه عقیده به وعده حتمی و تخلف‌ناپذیر الهی است،[3] وجودبخش نور امید و آینده‌نگری در نهاد انسان است. در چنین اندیشه‌ای است که هیچ جایگاهی برای ناامیدی از فتح و پیروزی و رشد و صلاح وجود ندارد.

بی‌تردید تا زمانی که جامعه‌ای اعتماد به نفس خود را از دست ندهد و از خود و مکتبش ناامید نشود و اصالت‌ها و سرمایه‌هایی که دارد را کارساز بداند، هرگز وابستگی فکری به بیگانگان پیدا نخواهد کرد؛ اما اگر اندیشه ایمانی‌اش شکست بخورد، مکتب دشمن را از مکتب خود قوی‌تر بداند و وابستگی به آنان را تنها راه موفقیت بداند، در این صورت، سرمایه‌ها و ایدوئولوژی‌های فکری و مکتبی خود را در یک فرایند تدریجی به فراموشی می‌سپرد و در نتیجه هویت دینی و ملی نابود می‌شود؛ به عبارت دیگر، غرب‌زدگی و شرق‌زدگی بر افکار فرد و جامعه چیره شده، آنان را از مکتب پربار و غنی خود مأیوس می‌کند.

بنابراین باور به مهدی و منجی موعود، حس امید و امیدواری به آینده، احساس تعهد و مسئوليت، و پيوند روحی با امام موعود را در فرد و جامعه زنده نگه‌ می‌دارد و از خودباختگی‌ها و خودشیفتگی‌ها رهایی می‌دهد. تنها در سایه چنین امید سازنده‌ای است که اندیشه‌ها نه تنها از نگاه غرب‌زدگی و شرق‌زدگی خلاصی می‌یابد، بلکه انسان را به سوی آینده‌ای روشن دعوت می‌نماید؛ دعوتی که در آن فرهنگ ظلم‌ستیزی، نابودی فساد، امیدآفرینی، هدایتگری، دستگیری معنوی، تلاش و کوشش برای ساختن جهانی نو و... نهفته است.

پی‌نوشت:
[1]. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، دنیای دانش، تهران، بی‌تا، ص343.
[2]. «افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ». (نمازی، علی، مستدرك سفينة البحار، مؤسسة النشر الاسلامي، قم، بی‌تا، ج10، ص89)
[3]. «اَلسّلامُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللهُ بِهِ الأُمَمَ» (کفعمی، البلدالامین و الدرع الحصين، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1418ق، ص286)

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 13 =
*****