آزمایش و کوتاهی خودِ افراد، از جمله دلایلی است که موجبِ ابتلای آنها به فقر میشود.
در مقاله قبل، دو پاسخ از پاسخهای این سوال که چرا با اینکه خداوند روزیرسان است، برخی دچار فقر و گرسنگی هستند، تبیین شد. در این مقاله به ادامه آن پاسخها پرداخته خواهد شد.
3. گاهی ممکن است شخصی تلاش بکند و مقهورِ دست ظالمین هم نباشد؛ ولی برای امتحان پس دادن در دنیا، گرفتارِ فقر و تنگدستی شود؛ زیرا سنت دیگر الهی سنت امتحان و ابتلا بوده و دنیا هم دارِ بلا و امتحان است و همه باید در ورطه آزمایش و سختی، عیارِ ایمانِ خود را نشان دهند.
خداوند در قرآن میفرماید: «انسان وقتی پروردگارش او را آزمایش میکند و به او نعمت داده و او را اکرام میکند، میگوید: خدا مرا اکرام کرده و اما وقتی او را آزمایش میکند و روزی را بر او تنگ میگیرد، میگوید: خدا به من اهانت کرده».[1] خداوند در مقام انکار این دو حالت انسان میفرماید: نه آن نعمت دادن اکرام بود و نه این تنگ گرفتنِ روزی، اهانت؛ بلکه هر دوی اینها امتحان بودند برای اینکه انسان نشان بدهد در آسایش و سختی رفتارش چگونه است.[2]
در جای دیگر میفرماید: «آیا مردم گمان میکنند همین که بگویند ایمان آوردیم، [کار تمام است] و دیگر آزمایش نمیشوند؟ [نه هرگز اینچنین نیست؛ بلکه] به تحقیق کسانی را که قبل از آنها بودند [نیز] امتحان نمودیم تا معلوم شود چه کسی در ایمانش صادق است و چه کسی دروغ میگوید [که ایمان آورده است]».[3]
همچنین میفرماید: «و برخی از مردماند که خدا را با زبان [و بر پایه دستیابی به امور مادی] میپرستند، پس اگر خیری [چون ثروت، مقام و اولاد]، به آنان برسد به آن آرامش یابند و اگر بلایی [چون بیماری، تهیدستی و محرومیت] به آنان برسد، [از پرستش خدا] عقبگرد میکنند [و به بیدینی و ارتداد میگرایند].[4]
گاهی خدا یک گروه و پیامبرشان را در ورطه بلا و سختی قرار میدهد تا جایی که صدای همه به دعا و تضرع بلند میشود. خداوند در اینباره میفرماید افراد برای رفتن به بهشت و دست یافتنِ به لذت ابدی باید خود را نشان دهند: «آیا پنداشتهاید در حالی که هنوز حادثههایی مانند حوادث گذشتگان به سمت شما نیامده، وارد بهشت میشوید؟! به آنان سختیها و آسیبهایی رسید و چنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند، گفتند: [پس] یاری خدا کی خواهد بود؟ [به آنان گفته شد] آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است».[5]
4. گاهی خداوند به انسان ثروت میدهد؛ ولی خودش با بیتدبیری و عدم برنامهریزی صحیح، مقدماتِ فقر و محرومیت خود را فراهم میکند. در این فرض، خداوند در واقع به وعده خود عمل کرده؛ ولی این خود انسان بوده که با سوء اختیار خود دچار گرفتاری شده است. در حدیثی از امام صادق علیهالسلام منقول است که فرمودند: چهار دسته هستند که دعایشان مستجاب نمیشود ... گروه سوم، آن دسته از افرادند که [پس از از دست دادنِ اموال خود دست به دعا برداشته و میگویند] خدایا به من روزی بده، خداوند در پاسخ ایشان میفرماید: آیا تو را به میانهروی توصیه نکردم؟ آیا تو را به برنامهریزی صحیح دستور نداده بودم؟ ... و گروه چهارم کسانی هستند که مال خود را [در قالب قرض یا معاملات دیگر] در اختیار دیگران قرار داده و هیچ شاهد [و سند محکمی بر این کار] قرار نداده بودند. خداوند در پاسخ ایشان نیز میفرماید: آیا به شما دستور نداده بودم که شاهد بگیرید [و کار را با محکمکاری و تحقیق جلو ببرید؟].[6]
5. گاهی خداوند در برههای خاص از زندگی، انسان را دچار فقر میکند تا به درجات اخروی که برایش در نظر گرفته شده، برسد. امام صادق علیهالسلام فرمودند: [گاهی] مومن در نزد خدا جایگاهی دارد که جز با یکی از دو امر به آن نمیرسد، یا مالش را از دست میدهد و یا دچار مریضی میگردد.[7] گویا چنین اشخاصی قدرت آن را دارند تا با عمل خویش به مراتب عالیه برسند؛ اما به جهت کوتاهی در عمل، خداوند به فضل خود، آنها را با ابتلا به فقر یا مریضی مختصری، به جایگاهشان میرساند.
به دلیل وجود این امور و اسباب احتمالی دیگر[8]، گاهی افراد در دنیا دچار فقر و تنگدستی میشوند؛ البته در بسیاری از موارد این فقر فراگیر نبوده و شامل تمام طولِ دوره زندگی افراد نمیشود و تنها برهه کوتاهی از زندگی ایشان را فرا میگیرد.
پینوشت:
[1]. فجر: 15 و16.
[2]. همان: 17،(برداشت آزاد).
[3]. عنکبوت 2 و3.
[4]. حج: 11.
[5]. بقره: 214.
[6]. کافی، اسلامیه، ج2، ص511.
[7]. همان، ص257.
[8]. اسبابی همچون قدر نعمت دانستن در زمان رفاه و عقوبت بر عدم توجه به فقرا و ... .