اگر خدا روزی‌رسان است، پس فقر چرا(1)

08:57 - 1402/09/14

برای فقر می‌توان عواملی ازجمله کوتاهی خودِ اشخاص را برشمرد.

فقر

یکی از سوالاتی که در حالِ حاضر در بین مردم رواج دارد این است که اگر خداوند روزی‌رسان است، پس چرا عده‌ای از مردم از فقر رنج می‌برند تا جایی که حتی برخی از آنها بر اثر گرسنگی جانشان را از دست می‌دهند؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت اگر چه خدا روزی‌رسان است؛ ولی به دلایلی برخی از مردم دچار فقر و تنگدستی می‌شوند:

1. خداوند روزی‌رسان است؛ ولی سنت الهی این است که این کار را از طریق اسباب و واسطه‌ها انجام می‌دهد. از جمله اسباب جلبِ روزی، تلاش خود افراد است. برخی برای به دست آوردن روزی تلاشی نمی‌کنند، همین امر سبب می‌شود که از رزق محروم بمانند. این تلاش گاهی در فضای تلاش فردی تعریف می‌شود و گاهی در قالب تلاش جمعی.

گاهی یک شخص به جهت تنبلی و در خانه نشستن و عدم اقدام در جهت توانایی‌هایی که خدا به او داده، خود را از روزی و رزقی که برایش مقدر شده، محروم می‌کند. فرض کنید خداوند رزق او را در فلان کار که توانایی انجامش را دارد، قرار داده، ولی او به دنبالِ انجام آن کار نرفته و تنبلی می‌کند، این امر سبب می‌شود که از رزق مقدر شده خود محروم بماند.

همچنین گاهی باید یک ملت و قوم یا گروه و قبیله برای رسیدنِ به رزق خود تلاشی را انجام دهند؛ اما به جهت تنبلی یا عدم اراده، از آن روزی محروم می‌شوند. مثلاً فرض کنید در برخی از کشورهای آفریقایی، خداوند ثروت‌های فراوانی را قرار داده، اما مردم آن کشورها یا قبیله‌ای خاص از یک کشور از این ثروت استفاده نکرده و نیروهای بالقوه‌ای را که خداوند در نهادِ آنها قرار داده، بالفعل نمی‌کنند. خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»؛[1] «خداوند وضعیت یک گروه را تا خودشان دست به تغییر نزنند، عوض نمی‌کند». این مَثَل معروف است که می‌گویند: از شما حرکت از خدا هم برکت.

همچنین گاهی یک قوم با اینکه توانایی مقابله با ظلم را دارند، دست به چنین کاری نزده و زیر بار ظلم ستمگران می‌روند. این امر سبب می‌شود تا مستعمرین و مستکبرین عالم با سوء استفاده از آنها، ثروت‌هایشان را به تاراج ببرند.

2. یکی دیگر از سنت‌های الهی این است که انسان را موجودی مختار آفریده و به او آزادی داده تا اگر خواست با اختیار خود راه شر و ظلم را برگزیند. بنای خداوند بر این نیست تا اگر ظالمی دست به ظلم زد او را سریعاً مجازات کرده و مانع ظلم او شود؛ نتیجه چنین سنتی این است که برخی از ظالمین با دست‌اندازی به حق مستضعفین، امکانِ زندگی و حیاتِ مرفه را از ایشان سلب کنند. خداوند با مهلت معینی که به این افراد می‌دهد، می‌گذارد تا زمانی مشخص به ظلم و ستم خود ادامه دهند. نتیجه این آزادی آن است که برخی از مظلومین عالم از رزق و حق خود محروم ‌شوند. در مقابلِ این سنت، سنت دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه خداوند هر زمان که مصلحت باشد و مهلت ظالم به سر رسد، در مقام دفاع از مظلوم بر آمده و حق او را از ظالم می‌گیرد. بنابر این که مصلحت چه اقتضایی داشته باشد، این اتفاق گاهی در دنیا و گاهی در آخرت محقق می‌شود؛ ولی در هر صورت به نفع مظلوم بوده و چندین برابرِ روزی‌ای که برایش در نظر گرفته شده بود را به او خواهند داد؛ بنابراین، واقعیت آن است که او چیزی از دست نداده و نعمتی پست‌تر را با کرامتی برتر معاوضه نموده است. در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: مومن اگر می‌دانست در ازای بلایی که می‌بیند، چه عنایتی در آخرت متوجه او می‌شود، آرزو می‌کرد که در دنیا با قیچی تکه‌تکه می‌شد.[2]

ادامه دارد...

شماره دوم(https://btid.org/fa/news/269167)

پی‌نوشت:
[1]. رعد: 11.
[2]. کافی، اسلامیه، ج2، ص255.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 3 =
*****