ازدواج دو نفر با دو قومیت متفاوت

17:51 - 1393/03/06

سلام و خسته نباشید

26 سالم است و حدود یک سال هست با همکلاسیم در ارتباط تلفنی هستم. بعد از ‌اتمام درس و کمی سر و سامان گرفتن، قرار بر خواستکاری شده است.

ایشان لر هستند و سنت های خاصی دارند که در این یک سال، کم و بیش با آنها اشنا شدم. علاوه بر آن، پدرشان جانباز و  در کل مذهبی هستند؛ اما خانواده‌ی من تا حدودی آزادند. خودم شخصا خیلی به او علاقه دارم؛ طوری که فکر نمی‌کنم بتوانم با کس دیگر خوشبخت شوم و تا جایی که بتوانم چیزهایی که برای او مهم است را رعایت می‌کنم؛ اما نمی‌دانم این تفاوت خانواده‌ها دردسر ساز می‌شود یا نه؟

مثلا همین اول از من می‌خواهد در جلسۀ خواستگاری از خواهرهایم بخواهم مطابق میل ایشان پوشیده باشند؛ در حالی که آنها 18-19سال از من بزرگترند و من نمی‌توانم برای آنها تعیین تکلیف کنم. ایشان می‌گویند من باید کلی دلیل و منطق بیاورم که خانواده ام راضی به یک وصلت با غیر خودی شوند؛ حال اگر پدرم این وضع را ببیند هیچ وقت رضایت نمی‌دهد. برای همین تو هم باید خانواده‌ات را راضی کنی ...

هم خانواده ام را دوس دارم و هم ایشون را. باید چطوری رفتار کنم؟؟؟؟ نمی‌توانم از هیچ کدام بگذرم. واقعا درمانده ام

پاسخ سوال: 

سلام

عشق و علاقه به تنهایی برای ازدواج کافی نیست و باید دو طرف در زمینه های فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری با هم تناسب داشته باشند؛ وگرنه عشقی که پشتوانه این تناسب‌ها را نداشته باشد بعد از ازدواج دوام نمی‌آورد و از بین می‌رود و در نتیجه دو نفر با هم در این موارد اختلاف پیدا می‌کنند.

بنابراین اگر شما هم مثل خانواده‌ات آزادی و دختر مذهبی است، بهتر است قید این ازدواج را بزنی. اما اگر شما خودتان با هم در این موارد تناسب دارید (البته این همسان بودن نباید از روی عشق باشد؛ بلکه باید عاقلانه باشد؛ یعنی اگر شما صرفا به این خاطر که به او علاقه داری به عقاید او عمل کنی، این وضع ادامه پیدا نمی‌کند و دیر یا زود خسته می‌شوی و میزنی زیر همه چی؛ اما اگر با دلیل و منطق و از روی عقل پذیرفته باشی، مشکلی ایجاد نمی‌شود) ولی خانواده‌هایتان مثل هم نیستند، هر چند ممکن است شما بعد از ازدواج بتوانید با هم زندگی خوبی داشته باشید ولی سختی‌هایی را باید تحمل کنید؛ مثلا اولین مسئله راضی کردن خانواده‌هاست که کار سختی است؛ چون همانطور که خودت می‌گویی نمی‌توانی خواهری که این همه با شما اختلاف سن دارد را مجبور به چیزی کنی که به او عقیده ندارد. بعلاوه با ظاهر سازی نمی‌شود کاری کرد. تنها راهش این است که شما همینجوری بروید خواستگاری و بعد از آن دختر با پدرش صحبت کند که عقاید پسر با خونواده‌اش فرق می‌کند و ... که در این صورت ممکن است رضایت بدهند. اگر بتوانید رضایت خانواده‌ها را بگیرید، بعد از ازدواج هم مجبورید برخی رابطه‌ها را کمرنگ کنید و این خودش سختی‌هایی را در پی دارد؛ مثلا ممکن است همسر شما نتواند با خواهر و برادر و فامیل شما رفت و آمد کند و این مشکل ساز است. با این حال این دیگر به خود شما بستگی دارد که بخواهی چنین چیزی را قبول کنی یا نه.

البته این نمونه‌ای که شما اشاره کردید بیشتر بحث تناسب اعتقادی بود. در مورد سنت‌های محلی باید این موارد قبل از ازدواج تا حدودی بررسی شود. اگر مواردی که مربوط به مراسمات ازدواج و عروسی است مورد اتفاق خانواده‌ها قرار بگیرد و به تفاهم برسند، از جانب خانواده‌ها مشکلی ایجاد نمیشود. در مورد خودت هم مثل اینکه در این مدت تا حدودی با فرهنگشان آشنا شدی. اگر همسان شدن با آنها در بعضی موارد برای شما سخت نیست، مسئله خاص دیگری وجود ندارد.

پیروز و سربلند

http://btid.org/node/30046

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****
تصویر سیتاخانم

تفاوت ها هر چه کمتر باشه زندگی آینده رو راحت تر میشه ساخت.

اگه فرهنگشون با شما متفاوته با احتیاط بیشتری راجع به این وصلت تصمیم بگیر.

قبل از تصمیم اصلا به وابستگی ای که الآن دچارشی بها نده عزیزم که اگه انتخابت عاقلانه نباشه و تفاوت هاتون زیاد باشه بعد از ازدواجتون امکان داره چیزی از علاقت که به خاطرش تصمیم به ازدواج گرفتی نمونه!!!

پس به خاطر علاقه الآنت تصمیم نگیر بلکه عاقلانه فکر کن.

 

تصویر هانا
نویسنده هانا در

چیزیو که نمیتونی تغییر بدی باهاش سازگار شو تو واقعا نمیتونی بقیه رو تغییر بدی با کسی که باهاش راحت نیستی ازدواج نکن ولی اگر خیلی دوسش داری سعی کن بهش بفهمونی تغییره بقیه دسته تو نیست و این انتظاره بالاییه از تو و واقعا این توقعو نباید از تو داشته باشه تو میتونی خودتو با زندگیه با اون سازگار کنی ولی بقیه هیچ اجبار و میلی برا هماهنگی با اون ندارن این تفاوتی که شما گفتی تفاوت قومیتی نیست تفاوته فرهنگیه و اگر زیاد باشه وصلتتون سخت میشه برا خودتم سخته در آینده بخوای وارد محدودیت بشی در حالی که قبلا راحت تر بودی شما همون اول باید جدی تر راجع به تفاوته فرهنگیاتون فکر میکردید الانم اگر خودت میتونی خودتو تغییر بدی و مثله اونا زندگی کنی و صبر و تحمله درگیری ها و بحثارو داری بازم  ادامه بده وگرنه تمومش کن و وقتتونو هدر نده
 

تصویر cosar
نویسنده cosar در

سلام

اون که نمیخواد با خواهر شما زندگی کنه که ایراد گرفتهsurprise

بهشون بگو منو همینجوری که هستم قبول کنید.قرار نیست کسی قبل از ازدواج تصمیم بگیره اون یکی رو تغییر بده.. اصلا یکی از  موارد ازدواج های موفق اینه که طرفین اصرار در تغییر هم نداشته باشند بلکه همدیگرو همون طور که هستن قبول کنن.

بیشتر رو این قضیه فکرکن .احساسی تصمیم نگیر با عقلت ببین میتونی با این ناهماهنگیا کنار بیای..

با علاقه ادم یه بار کنار میاد ....دوبار کنار میاد ...اما یه عمر زندگی رو که تو نمیتونی تحمل کنی.هنوز هیچی نشده از خواهرت ایراد گرفته فردا از بابات..