2. آيه 87 انبياء

18:40 - 1393/04/03

{وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ اَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَی فِى الظُّلُمَاتِ اَن لاَّ إِلَهَ إِلاَّ اَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}.
«و ذا النون [يونس‏] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت و چنين مى‏پنداشت كه ما بر او سخت نخواهيم گرفت (امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمت‌ها(ى متراكم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!».
مقتضاي اين آيه اين است كه يونس در قدرت خداوند شك داشت.
در روايتي از امام رضا(علیه السلام) «لن نقدر» به ِ«لن يضيق عليه رزقه» تفسير شده است.([894])
فخر رازي می‌نويسد:
در كفر كسي كه گمان كند خداوند عاجز است، اختلافي نيست. در اينكه نسبت كفر به آحاد مؤمنين جايز نيست، چه رسد به انبيا، نيز اختلاف نيست.
پس ناچار بايد آيه مباركه را تأويل كنيم و در تأويل نيز چند وجه زير متصوّر است:
1. «فَظَنَّ أنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْه» به معناي «لن نضيق عليه» است. بنابراين، معناي آيه اين می‌شود كه يونس(علیه السلام) پنداشت كه در ماندن و خارج شدن مخير است و خداوند در اختيارش بر او سخت نخواهد گرفت؛ اما معلوم شد كه صلاح در تأخر خروج او بوده و اين بيان خداوند تبارك و تعالى به منزله عذر براي خروج يونس است، نه بر تعمّد معصيت.([895])
علماي شيعه از جمله علامه طباطبايي نيز «قدر» را به معناي تنگ گرفتن تفسير نموده‌اند.([896])
2. «نقدر» به قضاء تفسير شود. در روايتي از امام باقر(علیه السلام) «لن نقدر» به «لن نعاقب بما صنع» تفسير شده است.([897]) پس معنا اين می‌شود {فظن أن لن نقضی عليه بشدة}، يعني گمان می‌كرد كه ما در مورد او به شدت حكم نخواهيم نمود.
اين تفسير را مفسران شيعه نيز متذکر شده‌اند؛([898])
3. اين تعبير از باب تمثيل به معنى است؛ حالت يونس نشان دهندی حالت كسي بود كه گمان می‌كرد خداوند در خروج او بدون اينكه منتظر امر خداوند باشد، از ميان قومش بر او قدرت ندارد.
علامه طباطبایي(ره) و برخي ديگر از علماي شيعه نيز در تفاسير خود اين بيان را پذيرفته‌اند.([899])
4. «فظن أن لن نقدر»: يعني گمان می‌كرد كه ما هرگز انجام نمی‌دهيم؛ زیرا بين قدرت و فعل، مناسبت وجود دارد، بعيد نيست كه يكي مجازاً جاي ديگري قرار داده شود.([900])‏
5. «فظن أن لن نقدر»، استفهام و به معناى توبيخ است. معنايش اين است: «أفظن أن لن نقدر عليه؟».
پـاورقی هـا: -----------------------------------------------------------------------------------------------------------
[893]) اعراف/ 143.
[894]) عيون أخبار الرضا?/span>، ج 2، ص 170؛ با عبارت ?لن نضيق? نيز آمده است. (ر.ك: الفيض الكاشاني، التفسير الصافي (تهران: مكتبهًْ الصدر، چ 3، 1374 ش)، ج 3، ص 353.
[895]) ر.ك:‌ مفاتيح الغيب، ج8، ص181.
[896]) الميزان، ج‏14، ص 318.
[897]) تفسير صافي، ج 3، ص 353؛ بحار الأنوار، ج 14، ص 385.
[898]) المنير، ج‏17، ص 115؛ الميزان، ج‏14، ص 314.
[899]) الميزان، ج‏14، ص 314؛ زحيلى، وهبهًْ بن مصطفى، المنير، ج‏17، ص 115، بيروت: چ‌‌اول، 1418 ق‏.
[900]) مفاتيح الغيب، ج‏8، ص 180.