بر اساس احادیث متعدد و معتبر تاریخی، امام حسن مجتبی علیهالسلام پس از انعقاد صلحنامه با معاویه، آیه «وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ» را تلاوت کردند تا تحمیلی بودن صلحنامه و جهنمی بودن معاویه و یارانش را به مردم گوشزد کنند.
تاریخ اسلام به روشنی از خیانتهای معاویه و دشمنی او با اهلبیت علیهمالسلام پرده برمیدارد. با این حال، پیروان معاویه که همگی از دودمان بنیامیه و طرفداران آنها هستند، از دیرباز به دنبال تطهیر و پاکسازی چهره ناپاک و خونآشام معاویه بوده و هستند.
صلح امام حسن علیهالسلام و معاویه، مهمترین راهبرد امام علیهالسلام برای حفظ و پاسداری از اسلام راستین و جلوگیری از ریخته شدن خون بیگناهان بود. ایشان در خطبهای که پس از انعقاد صلح ایراد کردند، فرمودند: «خلافت را به معاویه واگذار نمودم و مقصودم از این کار، اصلاح میان مسلمانان و پاسداری از جان آنها بود»، امام علیهالسلام در پایان سخن، این آیه را تلاوت فرمودند: «وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ»؛[1] «نمیدانم، شايد اينها آزمايش الهى باشد و تا مدتى کوتاه در اين دنيا به ظاهر خوش و خرم باشيد».[2]
شأن نزول آیهای که امام حسن علیهالسلام خواندند، سخن پیامبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله خطاب به مشرکان مکه است که آنان را نسبت به عذاب الهی هشدار دادند.[3] گو آنکه امام مجتبی علیهالسلام با به کارگیری این آیه، به معاویه و پیروان او، وعده عذاب داده و آنها را مستحق این تهدید میدانستند.
دشمنان اهلبیت و دوستان معاویه در مواجهه با این گزارش تاریخی مشهور، چارهای جز انکار آن نداشته و ادعا کردند برخی از راویان این گزارش، ضعیف و غیر قابل اعتماد هستند، پس این گزارش جعلی است.
در پاسخ به این ادعا چنین گفته میشود:
اگر این گزارش تاریخی فقط در یک کتاب و یا توسط یک نویسنده بیان شده بود، احتمال جعلی بودن آن وجود داشت، گرچه در همین صورت نیز ضرورت داشت تمام راویان مورد بررسی قرار گیرند و دیدگاه دشمنان اهلبیت پیرامون ضعیف بودن سند، پذیرفته نبود.
با این حال، این گزارش تاریخی افزون بر آنکه در کتب کهن شیعی به ثبت رسیده،[4] در کتابهای حدیثی و تاریخی کهن اهلتسنن نیز با سندهای متعدد و معتبر نقل شده که به بخشی از آنها اشاره میشود:
1. طبقات الکبری، تألیف ابنسعد الهاشمی، با چهار سند، که دو سند، صحیح و بیاشکال است.[5]
2. المعرفة و التاریخ، تألیف یعقوب الفَسَوی، با دو سند.[6]
3. ابنابیشیبة که استاد بخاری محسوب میشود، در دو بخش از کتاب المصنّف با یک سند آن را نقل کرده است.[7]
4. طبرانی در المعجم الکبیر، با یک سند.[8]
5. حاکم نیشابوری در المستدرک با یک سند.[9]
به هر حال، این گزارش تاریخی افزون بر آنکه به خوبی از فتنهای که در زوایای حکومت معاویه بود، پرده برداشت، به همگان نشان داد که معاویه و کارگزاران او مستحق بدترین عذابها و مجازاتها هستند.
پینوشت:
[1]. انبیاء، 111.
[2]. سیوطی، جلالالدین، وَقْع الأسَل فی مَن جَهل ضَربَ المثل، ص47، دار البشائر الاسلامیة.
[3]. طبری، محمد، جامع البيان، ج17، ص84، دار المعرفة.
[4]. صدوق، محمد، علل الشرایع، ج1، ص219، داوری ؛ طوسی، محمد، الامالی، ص560، دار الثقافة.
[5]. ابنسعد، طبقات الکبری، خامسة 1، ص327و330، پاورقی، دار الکتب العلمیة.
[6]. الفسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، ج3، ص411-412، مؤسسة الرسالة.
[7]. ابنابیشیبة، المصنّف، ج6، ص205 و ج7، ص478-479، دار التاج.
[8]. الطبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، ج3، ص26، مکتبة ابنتیمیة.
[9]. نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج5، ص414، دار التاصیل.