سلام دختری هستم ٢۴ساله ,مشکلی دارم ک ۶ساله همرامه و نمیتونم از بینش ببرم و باعث شده از زندگی عقب بمونم و عمرمو هدر بدم...من ب شدت احساس زشتی میکنم و همین باعث شده نتونم با دیگران ارتباط بدم و هییییچ کس از من خوشش نمیاد و دوست اصلا ندارم فقط ٢یا٣تا دوست دارم.دیگران بهم کمیگن زشت نیسی ولی این احساسی ک درباره قیافم و ظاهرم میکنم داره نابودم میکنه ..ی ترسی نو وجودم انداخته و تو همه جا همیشه ساکتم و میترسم حرف بزنم همش احساس میکنم من بد حرف میزنم یا اینکه نظراتم برا کسی مهم نیست.یبار یه شخصی ک از لحاظ اجتماهی خیلی بالا هست و روش خیلیا حساب میکنن با من طوری رفتار کرد ک انگار از من متنفره ....دلم خیلی شکست ازون ببعدمشکلم حادتر شد و بدتر شدم اولا فقط جلو اقایون احساس زشتی میکردم و سعی میکردم کمتر باهاشون ارتباط بدم ک مبادا تو دلشون بگن این دختره چرا این شکلیه یا چرا بلد نیس حرف بزنه....ولی جدیدنا دیگه جلو خانم ها هم احساس زشتی میکنم و کمتر میرم تو جمع خانم ها....
همش ترس دارم و ارامش ندارم و بخاطر این اخلاقام دارم اذیت میشم و هیچ کس منو حساب نمیکنه...من خیلی دغا کردم و از خدا خواستم ولی فایده نداشته ...من از ارتباط دادن و حرف زدن میترسم چیکار کنم؟؟؟میترسم و همش احساس میکنم دیگران از من بدشون میاد و بخاطر این کمتر نزدیک کسی میشم....مشاوره هم نتونست بهم کمک بکنه واقعا دیگه عاجز شدم.
به شدت احساس زشتی میکنم
18:09 - 1393/05/23
انجمنها:
http://btid.org/node/36994
دوست خوبم اصلانگرانی به دلت راه نده منم دچار همین مشکل شما یه زمانی شدم و افسردگی شدید گرفتم اما من دوستان زیادی دارم و مقایسه خودم با اونا باعث شد اینطوری بشم اما تصمیم جدی گرفتم بیشتر به ظاهرم برسم و بیشتر تو جمع باشم و حرف بزنم و حتی برای دوری از افسردگی ورزش و مکانهای اجتماعی زیاد میرم و الحمدالله ظاهر خوبی پیدا کردم و روحیه عالی به دست آوردم...فقطبه حرف دلتون گوش بدین نه نگاههای مردم ...واسه دل خودتون بدون خجالت هر کاری دوست دارین انجام بدین...همه آدما که به دنیا میان آداب و معاشرت رو که بلد نیستن تحت تاثیر جامعه یاد میگیرن...مطمئن باشین اگه اینکارو بکنین از همه خوشگلتر و دوست داشتنی تر میشین...
امیدتون به خدا باشه و از شیطون به دور باشین...
عزیز مطالبی که دوستان نوشتن خیلی جالب بود.حالا من هم یک مطلبی بگم و اون اینکه در مورد زیباییت من که شمارو ندیدم البته حسم میگه که شما حتما زیبا هستید ولی اعتماد به نفستان کم شده ولی یه چیزی بگم من قبلا ارزو داشتم که زیباترین باشم ولی الان خوشحالم چون به نظرم باهرمردی ازدواج کنم سر تر از من به نظر میرسه و باعث میشه دشمنام هم بیشتر حسودی کنند!!!!!!!!!البته یکم خنده داره ولی خوب من ازاین بابت خوشحالم و الان از بابت قیافم راضیم و خدا رو خیلی شکر میکنم و از وقتی این طرز فکر رو پیداکردم حس میکنم دوستام هم من رو زیبا میبینند حتی خیلی از دوستام که خودشون اهل ارایش و عمل زیبایی و... هستند من رو باابنکه هیچ ارایشی ندارم زیبا میدونند و از چهرم تعریف میکنند .اونایی که زیباترن همیشه انگار کلاه سرشون رفته و معمولا از زندگیشون راضی نیستند.در کل منظورم اینه که از ظاهرم راضیم حالا هرچی که هست و خدا رو شکر میکنم و سعی میکنم زیباییم رو تقویت کنم .تو هم سعی کن اول سلامتیت بعد زیباییت رو تقویت کنی چون زیبایی به نوعی نشانه سلامتی است البته نه باعمل جراحی و اینکه سعی کن به هیچ عنوان زیباییهات رو هیچ نامحرمی نبینه .عزیز بحث ازدواج یک مقوله دیگه ای هستش که خیلی عوامل توش دخیلن.اصولا افراد غیر مذهبی دنبال دختری میرن که مثل و هم تیپ خودشون باشه و به خودشون جرات حتی یک نگاه هم به دخترای مذهبی نمیدن ولی مساله ای که هست اونایی که مذهبین متاسفانه بعضیاشون هنوز توی تفکر عهد بوق زندگی میکنند که عذر میخوام حتما دختر باید قد دومتری داشته باشه با پوست از گچ دیوار هم سفیدتر و اخلاق و حیا و هنرو خانواده و...هم منها این دومعیار کشکه واسه آش رشته.ولی تو کاریت نباشه شاید اونی که خدا واست درنظر گرفته اصلا از یک کشور دیگه باشه.مثلا خیلی از اروپاییها از چشم و ابروی مشکی خیلی خوششون میاد حتی پوست سبزه و اصلا شاید خدا کسی رو برات در نظر گرفته که حتی تو باعث بشی که مسلمان بشه.تو نمیدونی قسمتت چیه ولی فقط از خود خدا همه چیز رو بخواه و ذره ای از ایمان و ارتباطت با خدا رو کم نکن و خدا بسیار بسیار شکر کن بابت ظاهرت وروزی چندبار جلوی اینه به خودت بگو :من به اراده خداوند زیبا هستم. امیدوارم موفق باشی
حتما دلیلی دارد ...
مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود.
تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت.
اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش زد...
تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند ، رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟
درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس ناراحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم...
مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود...!
علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم.
از آنجایی که بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود علت آن پرسیده شد، او چنین پاسخ داد: من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم نا امید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم.
مرد در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود.
علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سر سبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، با خودم گفتم: اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته است که من وجود داشته باشم. پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم...
سلام، حرفاي همه دوستان خوب
من حرف تازه اي ندارم بزنم اما:
بر فرض شما زشت خانوم.. نه اصلن چرا فرض... واقعا شما زشت، ولي چند پست پايين تر جملات ديل كارنگي و چه گوارا بهترين جمله ها براي شماست...
يادت باشه وقتي انديشه ي متعالي داشته باشي، ديگه اين چيزاي برساخته ي ذهنتون آزارتون نميده...
شما از چيز ديگه اي رنج ميبرين نه زشتي خودتون...
حق نگهدار...
سلام
این که میگی من زشتم حرف شماست
یادت باشه خدا هیچکسو زشت خلق نکرده و این حرفی که شما میزنی کفره
اعتماد به نفس داشته باش یعنی چی هی میگی من زشتم خب دیگه پس از دیگران انتظار نداشته باش
مطمئن باش اگه کسی شما رو دوس داشته باشه اصلا قیافه براش مهم نیس
این در مورد همه آدما صدق میکنه
ظاهر زیبا چند روز دووم میاره ولی سیرت زیبا یه عمر
پس لطفا خجالت رو بذار کنار و اعتماد به نفس داشته باش
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
اینکه فکر میکنید کسی نسبت به شما تمایلی ندارد و ... این صرفا برداشتهای شما از رفتارهای دیگران است؛ چون شما در ذهن و فکر دیگران نیستید که چه نظری نسبت به شما دارند.
از طرفی تلقین مدام این موضوع، نیز باعث میشود که رفته رفته به واقعیت تبدیل شود. امّا آنچه که بطور مسلم میتوان گفت: این است که شما دچار ضعف در اعتماد به نفس شدهاید. افرادی كه ضعف اعتماد به نفس دارند، همواره از مشكلات زير رنج مىبرند:
1. احساس خود كم بينى
در بیشتر رفتارها و نگرشهایشان، احساس عدم اطمينان و درماندگى مىكنند. خود را در مقابل با مشكلات ضعیف و ناتوان مىبينند و جملاتى چون نمىتوانم اين كار را انجام دهم، هرگز قادر به يادگيرى نيستم، توان رسیدن به مراتب عالى را ندارم، مدام ذهن اين افراد را به خود مشغول مىكند.
2. بروز احساسات و عواطف منفى
رفتارشان حاكى از نوعى خشونت، بىقيدى و بدخُلقى است. به دلیل عدم پذيرش «خود» همواره در انعكاس علايق خود با ترديد و شک مواجه هستند و توان ابراز رفتار عاطفى مناسب را ندارند.
3. گريز و فرار از موقعيتهاى نگران کننده
در مقابل فشارهاى روانى، به خصوص ترس و خستگى و آنچه موجب آشفتگى و نگرانیاشان شود، بسيار كم تحمّلاند، حتّى موردى مانند امتحان ممكن است برايشان بحرانهايى اضطراب زا فراهم آورد و در ادامه به عدم موفقيتشان بیانجامد.
4. نا اميدى
يأس از رسیدن به اهداف، رايجترين ويژگى اين افراد است.
5. كمرويى
يكى از شايعترين صفات اينگونه افراد، كمرويى است و معمولاً در برقرارى ارتباطات اجتماعى در صحنههاى مختلف با مشكل جدى مواجه هستند.
همان طور كه خودتان هم اشاره کردهاید، عمده مشكل شما، در عدم اعتماد به نفس يا ضعف آن ريشه دارد. بدون ترديد با تقويت اعتماد به نفس و به دست آوردن دركى درست از خود و توانايىهاتان بر مشكلات چيره مىشويد و رفته رفته احساس عدم كفايتتان به احساس سربلندى و موفقیت تبديل مىشود.
1. ظرفیتها و استعدادهاى خود را هر چه بيشتر بشناسيد.
شناخت استعدادها و قابليتهاى خود مىتواند در كسب اعتماد به نفس مفيد واقع شود و انسان را از دام نااميدى رها کند. بدين منظور، استعدادها و توانمندىهاى گوناگون علمى، مهارتی، ورزشى، هنرى، كلامى و... خود را يادداشت كنيد و هر روز آن را براى خود بخوانيد.
2. بر توانايىها و موفقيتهاى گذشته خویش تكيه كنيد.
لازم است تا بر توانايىهاى خويش تكيه كنيد و ضمن مرور موفقيتهاى گذشته، آنها را كانون تمركز و توجّه خود قرار دهيد.
3. گذشته ناموفق و شكستها را فراموش كنيد.
اگر تصورى نامطلوب از گذشته داريد، به دست فراموشى بسپاريد؛ زیرا تصور نامطلوب اجازه نمىدهد به تغييرات خويش پى ببريد و حقيقت كنونىتان را بدست بیاورید.
4. خود را مثبت ارزيابى كنيد.
در مورد خود مهربان باشيد و شخصيتتان را با ديد مثبت ارزيابى كنيد. در شايستگى خود ترديد نكنيد و خود را با صفات خوب تفسير كرده و در انجام كارها خود را توانا بدانيد.
5. ريسك كنيد.
روى تجربيات جديد، با ديد يادگيرى بيشتر فعاليت كنيد و از شكست به خود هراس ندهید. چنانچه اين گونه عمل كنيد، امكانات جديدى براى شما فراهم مىآيد و حس خود پذيرىتان تقويت مىشود.
6 از خواهشهایتان کم کنید.
عزّت و سربلندى انسان در گرو عدم درخواستهاى مكرّر از ديگران است. تا مىتوانيد به خود متكى باشيد و به آنچه هستيد و داريد، اكتفا كنيد تا اعتماد به نفس بيشتر به دست آوريد.
7. خود را با ديگران مقايسه نكنيد.
هرگز خود يا موفقيتهاتان را با ديگران مقايسه نكنيد. همواره به رقابت با خويش بپردازيد؛ زيرا هر كس از شرايط و امكانات خاص خود برخوردار است.
8. ارتباط با خدا را حفظ و تقويت كنيد.
مهمترين روش كسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند و نيايش با او است. وقتى بتوانيد حضور در محضر خالق هستى و كمال مطلق را احساس و به او تكيه و اعتماد كنيد و بزرگىاش را دريابيد و به او بپيونديد، به بزرگى شخصيت خود واقف خواهيد شد. بنابراين، در نمازها حضور قلب بيشتر پيدا كنيد و خود را با ذات اقدس الهى مرتبط بدانيد.
9. از اهداف كوچك و متوسط شروع كنيد.
يكى از علل شكستهاى مكرر افراد كه منجر به احساس خودكم بينى و از دست دادن اعتماد به نفس مىشود، در نظر گرفتن اهداف بزرگ و دست نيافتنى است. چنانچه در مثال گفتهاند: سنگ بزرگ نشانه نزدن است. براى اين كه به خودباورى و اعتماد به نفس برسيم، لازم است ابتدا از هدف كوچكتر شروع كنيم تا با دست يافتن به هدف و چشيدن طعم موفقيت، اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندى در ما تقويت شود.
10. تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری در خانه، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای هنری، مهارتهای ارتباطی و... بالا ببرید.
11. در کلاسهایی که موجب بالا رفتن مهارتهای شما میشود، شرکت کنید؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، شیرنی پزی، صنایع دستی و ... که همگی اینها علاوه بر بالا بردن مهارتهای شما باعث حس موفقیت در شما میشود.
12. - سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به خود میشود، خودداری کنید.
13. - با افرادی که نگرش مثبت و پر انرژی هستند، بیشتر رفت و آمد کنید.
14. ورزش را جزء ضرورىترين فعاليتهاى خود قرار دهيد و هر روز حداقل نيم ساعت ورزش كنيد (هر ورزشى كه مورد علاقه شماست) ترجيحا ورزش بدن سازى.
15. به تغذيه خود، به ویژه صبحانه اهميت بدهيد و هيچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول كار يا مطالعه نكنيد.
با توجه به دو نکته آخر، نه تنها زيبايى شما افزايش مىيابد؛ بلكه براى سلامتى و آينده شما به عنوان يك مادر نیز ضرورت دارد.
در آخر هم این را اضافه میکنم؛
در روايتى از امامان(علیهم السلام) رسيده كه در مسائل مادى هميشه به كمتر از خودتان بنگريد تا حالت رضايت و شكرگزارى شما بيشتر شود. شما هم هميشه به افرادى فكر كنيد كه داراى نقص عضوهايى چون نابينايى، فلج و مانند آن هستند ولى بعضاً با روحيهاى بسيار بالا زندگى مىكنند. در مورد لقمان حکیم گفته شده فرد بسيار زشت و بدشكلی بوده، ولى بر اثر كسب علم و معرفت به درجهاى رسيد كه بخشى از قرآن از سخنان ارزشمند اوست و همچنین سورهاى به نام اوست.
پس شما به جاى اينكه به كمبودها، عيبها و ناكامىهاى خود فكر كنيد، به موفقيتها و آن امكاناتى كه در زندگى از آن بهره مند بوده و هستيد فكر كنيد. به عبارت ديگر امكانات و شرايط ما مانند يك ليوانى است كه بخشى از آن پر است و بخشى خالى. همه افراد اين چنين هستند. بنابراين سعى كنيد به آن بخش پر فكر نگاه كنيد و از آن بهره ببريد و غصه آن نيم خالى را نخوريد؛ زيرا در اين صورت از آنچه در اختيار داريد نمىتوانيد بهرهمند شويد و دائما حسرت ديگران را خواهید خورد.
با آرزوی موفقیت
سلام من نظری ندارم ولی جناب مصطفوی راهکارهای خیلی خوبی دادند.ازش استفاده کنید حتما موفق میشین
انشاالله...
ازشون ممنونم.راهکار های خوبی هستن.
اگر بدانید مردم هزاران بار بیشتر به یک سردرد معمولی خود اهمیت میدهند تا به خبر مرگ من و شما... دیگر نگران نخواهید شد که دربارۀ شما چه فکری میکنند!!
دیل گارنگی
به نظر من شما باید دیدگاه روانشناسی خودتو تقویت کنی
برای همین من لینک دانلود چندتا کتاب صوتی روانشناسی رو برات میذارم که به خود من تو خیلی موارد زندگی کمک کرده ، دانلود کن و گوش کن (بهانه اینکه وقت نمیکنم هم نیار، فقط دانلود کن و پلی کن، دیه زحمت مطالعه هم نمیکشی)
مطمئنم تاثیر خیلی خوبی روت میذاره
کتاب صوتی اول: چشم دل بگشا:
http://audiolib.ir/8136-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%A...
کتاب صوتی دوم: چهار اثر از فلورانس اسکاول شین:
http://audiolib.ir/309-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d8%ab%d8%b1-%d8%a...
کتاب صوتی سوم: اعتماد به نفس (از باربارا دی آنجلیس)
http://audiolib.ir/548-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%87...
این کتابا از روانشناسای مشهوری هستن
و یه کتاب دیه هم معرفی میکنم که باید بری بخریش و بخونیش:
کتاب آیین زندگی از دیل کارنگی، این کتاب واقعا دیه شاهکاره، من که خیلی از دغدغه های ذهنیم با مطالعه این کتاب از بین رفت
عزیزم میفهمم چی داری میگی تو هم مثل خودمی
از من میشنوی بجای این فکرا و غصه خوردنا که فقط باعث میشه روز ب روز روحتم زشت بشه بهت توصیه میکنم تا سن ازدواجت نگذشته بری جراحی زیبایی بکنی.ب این حرفا هم گوش نکن که اگه کسی تورو واقعا بخاد به قیافت توجه نمیکنه. کی رو میخواییم گول بزنیم من و تو ته خطیم وسط این همه عروسک کسی حتی نگاهمونم نمیکنه تا ببینه براش مهمه که زیبا باشیم یا نه.یا باید قید ازدواجو بزنی و ی عمر حقارتو تحمل کنی یا خوشگل بشی. میدونم خوشگلی خوشبختی نمیاره ولی حداقلش اینه که حسرت ی بار لمس لباس عروس ب دلت نمیمونه.حسرت بغل کردن بچه خودت حسرت مادر شدن
با سلام
در نظر کسی که شمارو بخواد، شما زیباترین هستید برایش ، یا علی
همش گفتی مردم مردم مردم
مردم مگه کین؟
ول کن ادما رو............زندگیتو بکن هر جور راحتی رفتار کن خدا رو راضی کن گور بابای ناراضی....
هر کی هر جور فکر کنه یا هر چی بگه به درک....تو خودتو دوس داشته باش تو که حتی با خودت نیستی کی با تو باشه....
حساب کن خودتو ببین چجور حسابت میکنن....غرور داشته باش ..
تنها باش اما با خودت باش...
کوزه من شکسته اما حرفا مال من نیس.......التماس دعا
بابا برو بیمارستان هارو ببین.برو دست فروش هارو ببین که بعضیاشون چقدر خوشگل اما دارن دست فروشی و بعضا برای گذراندن زندگیشون تن فروشی میکنن.برو ببین بعضیا چه مشکلات جسمی و چه بیماریهایی دارن برو باطن و واقعیت خیلیا رو ببین که با وجود اینکه خوشگلن اما هزار تا مشکل با همسرشون دارن و چه بسیارند خانمهای خشگلی که شوهرهاشون پشت سر دارن بهشون خیانت میکنن و برو به این فکر کن که اگر تو یک کشوری مثل کشورهای افریقایی به دنیا میومدی چقدر زندگیت فلاکت بار بود، برو ببین اگر تو یک جایی مثل غزه بدنیا میومدی و تو زندگیت ارامش و امنیت نداشتی چکار می خواستی بکنی.همه اینهارو ببین بعد درمورد شرایطت اظهارنظر کن.متاسفانه ما جوانهای امروزی بجای اینکه دنبال پیشرفت باشیم بخاطر بیکاری شروع کردیم به خودمون گیر دادن و هی خودمونو زیر سوال میبریم.چرا خودتو با خانم ریاضی دانی که دو روز پیش جایزه ریاضی جهانی را گرفت قیاس نمیکنی.واقعا ما مردم جهان سومی بدبختیم که ذهن خودمونو فقط با این مسائل پوچ درگیر کردیم.اگر میخوای به ظاهرت و زشت بودنت فکرکنی تا 70 سالگی وقت داری پس الان فعلا وقتتو برای پیشرفت بذار و چند سال دیگه به زشت بودنت فکر کن چون چند سال دیرتر به زشت بودنت فکرکنی که اتفاق خاصی که نمی افته
البته اینم اضافه کنم ... صد درصد اگه از بچگیم فکر میکردم زشتم الان این آدمکه هستم نبودم... اگه دقیق بشی متوجه میشی...باور وتلقی انسان خیلی مهمه ... من همیشه دوستای زیادی داشتم والبته در دوران دانشگاه کم ترین دوست رو فقط یه دونه...!!!
درواقع من تمام سال های قبل چون خودمو دوست داشتم و اعتماد به نفسم بالا بود جذاب بودم .. ولی دوران دانشگاه کهخ برای اولین بار متوجه شدم زیبا نیستم همه چیزو از دست دادم چون حس دوست داشتن و اعتماد به نفسم وابسطه به همون یک عامل بود که نباید می بود....!!!!!!!!
سلام این که برات تعریف میکنم قصه واقعی خودمه.. بچه بودم قیافم خوب بود اما مثل بیشتر بچه های خوشگل که بزرگ میشن معمولی ویا حتی زشت میشن قیافم معمولی بود.... ولی فرق من با بقیه این بود که همیشه فکر میکردم خوشگلم ... البته فقط فکر میکردم... این در حالی بود که به دلیل مشکل دندانی که داشتم روز به روز هم داشتم به سمت زشت شدن حرکت میکردم و دندان هام با رشد دنودن عقلم فرم لب و.. کلا بهم زده بود... ولی من بازم فکر میکردم خوشگلم واصلا کاری به جهان بیرونم نداشتم .. درسم خوب بود موفق بودم .. دوستان زیادی داشتم چون شاد بودم وبا اعتماد به نفس بالا .... همه این حس های خوب با من بود تا وقتی وارد دانشگاه شدم..
اونجا بود که برای اولین بار حس کردم (به خصوص پسرا به من زغبت و توجهی ندارن ...
اونجا بود که برای اولین بار این حس بهم دست داد که زیبا و جذاب که نیستم هیچ زشتم هستم چون فرم لبم رو هم مسخره میکردن.....
ددن دخترای آرایش کرده دانشگاه بیش تر از همه حس حماقت بهم میداد که چه طور در فضای لباس مدرسه و.. فکر میکردی قشگی ....
زندگی رو سرم خراب شده بود.... افسرده شدم و روز به روز ادرسم ضعیف تر میشد...
چه طور بگم کمرم شکست به خاطر تمام اشتباهات و باور هایی که مورد خودم داشتم...
اما با همه این اوصاف پذیرفتم........!!!!!!
پذیرفتم که من همون ادم سابقم...
من میتونم فکر کنم زیبام و خودمو دوست داشته باشم حتی دیگران بهم توجه نکنن وزشت قلمدادم کنن ....
من می تونم از پتانسیل های دیگه ای که دارم برای دوست یابی و تصرف قلب کسایی که دوستشون دارم استفاده کنم...
من لزومی نداره مدام تو چهره وزیبایی دیگران کنکاش کنم و خودمو مقایسه کنم وبرای احساس رضایت از خودم وزیبایی دنیام کافیه فقط یه آینه کوچک تو کیفم داشته باشم که هر وقت خواستمایی دنبال زیبایی بگردم خودمو توش نگاه کنم ...
و دیگه این که زیبایی فقط صورت نیست ... لباس زیبا .. رفتار زیبا .. اخلاق زیبا میتونه زیبا بودن من رو به دیگران دیکته کنه...
امیدوارم تجربم بدردت خورده باشه......
سلام خلاصه میگم .
یک اینکه احساس زشتی و زیبایی تنها و تنها یک حس هست ونه حقیقتی که بهش دامن بزنید !!!!!!
دو اینکه هر چه هستید خلقت خداوند هستید و خداوند زشت و بد خلق نمیکنه !!!!!!!!
سه اینکه ناشکری نکنید که خداوندقهرش میگیره !!!!!!!!!!
چهارم قطعا زشت ندیدید که میگید زشت هستید!!!!!!!!!!
پنجم انسان باید از چیزی بدش بیاد و از چیزی خوشش بیاد که خودش واسش زحمت کشیده پس شما که نقشی در این چهره نداشتید نباید از آن ناراحت باشید !!!!!!!!!!
ششم هر نعمتی وظیفه ای رو به دنبال دارد پس خوشحال و راضی باشید از هر چه خداوند به شما عنایت کرده شکر کنید و طلبکار نباشید !!!!!!!
هر انسانی همدمی دارد و در قران امده که هر چیزی را جفتی افریدیم پس نگران همسر خود نباشید !!!!
یاحق
سلام و عرض ادب
به نظر من همه زیبا رویند خدا ادم زشتی خلق نکرده
به خودتون تلقین نکنید
ان شاءا... که مشکل شما هم بزودی حل میشه
یاعلی مدد التماس دعا
فکر نمی کنین ناشکری می کنین؟؟؟؟ شما ظاهر سالمی دارین فقط اعتماد به نفس ندارین من مطمئنم قیافه تون زشت نیست و قیافه معمولی ای دارین ما دخترا به قیافه خیلی اهمیت میدیم و خودمونو مقایسه می کنیم با بقیه!! و بعد به این نتیجه میرسیم که از معمولی م پایین تریم نه؟؟ درحالی که اینجوری نیست و واقعا زیبایی بستگی به این داره چقدر بهش اهمیت بدیم و چه جوری راجع بهش فکر کنیم
منم با نظرات مشاور موافقم! بهتره دوستانتونو عوض کنین شاید تاثیر اونا روی شما باعث این تفکر غلط شده به نگاه دیگرانم بی اعتنا باشید اکثرا طرز خاصی نگا میکنن من میزارم رو حساب فضولیشون خانوما یه حس کنجکاوی ای دارن انگار یه دختر جوونو می بینن میخوان تمام صورتشو برانداز کنن حالا چرا نمیدونم شاید باخودشون فک میکنن این خوشگل تره یا من؟ یا چیز غیر عادی ای مثلا ارایش بدی توی صورتتون می بینن یا برعکس جزئی از چهرتون قشنگ تره و جذاب تره به هرحال هرجور دوس دارین تعبیرش کنین جز اینکه من زشتم اینا دارن نگاه میکنن! اخه اگه زشت بودین که نگاه نمیکردن! این از اون فکرای غلطه که باید بندازیش دور ولی در کل به نظرم همه دخترا هرچند زیبا از قیافه شون راضی نیستن چون زیادی به دیده شدن زیبایی و این چیزا اهمیت میدن و اینه که هل داده میشن سمت ارایش یا بیشتر از اون عملای زیبایی
به نظر من خودت باش بگو من اینم قیافه م خوبه من بیشتر از قیافه م به اخلاقم اهمیت میدم پس قیافه معمولی من خیلیم جذابه و کسی که منو دوست داره ویژگی های دیگه مم می بینه!!!
سلام ،
نظرات بعضي از دوستان تا حدودي شعاريه ، عملي نيست
اين ها حالت هاي كه دوستان ميگند معلول كار يك انسان كامل و ايده آله ، به طوري كه عامل و علت هم نيست
من نظرمو توي يه مورد مشابه "چرا زیبایی؟/ارتباط زیبایی با ازدواج موفق. " گفتم
به اميد خدا ، روحيتونو پس ميگيريد
مخاطب گرامی!
راه درمان فقط کسب اعتماد به نفس است
مثال:
به یکی از هنرپیشه های موفق و متدین ( م.ر) نگاه کنید! آیا ایشون هم نمیتونست برود بینی خود را عمل جراحی کند؟
پس چه عاملی باعث شده است علی رغم اینکه این دست آدمها انگشت نمای ظاهری هستند( بازیگری و زیبایی) که ایشان به سراع زیبایی خاص نرود؟
به شما عرض کنم ایشان عملکردها و رفتارها و موارد برجسته ای را پیش روی دیگران و خود دارند که موجب شده اعتماد به نفس شان بالا برود تا ملاک عمل ارزشها باشد نه زیبایی
خب شما هم اعتماد به نقس خود رابالا ببرید و به ویژه گی های خدادادی و مکسوبی خود بیشتر ارج بنهید تا در نظر دیگران هم نقش بارزی داشته باشید
موفق و موید باشید
سلام دوست خوبم
اين كه ما خانمها به مورد توجه قرار گرفتن اهميت ميديم در همون حد طبيعي خودش خوبه . اما اگه از حدش خارج بشه به اينجايي مي رسه كه شما رسيديد .ببينيد تا شما خودتون نخوايد مشاور و يا ما هم نمي تونيم كمكي بكنيم . شما براي مدتي به درون خودتون توجهتون رو زياد كنيد و سعي كنيد نقاط مثبت و خوب خودتون رو توي ذهنون و ارتباط با ديگران پر رنگ تر كنيد و ارزش مند تلقي كنيد . در حين اهميت قائل شدن به خصوصيات خوبتون ، در برخورد با ديگران خصوصيات بد رو از خودتون دور كنيد و خصوصيات خوب ديگران رو ببينيد و تجزيه و تحليل كنيد و در صورت پذيرفتن اونها رو به شخصيت خودتون پيوند بزنيد .
من معتقدم كه ظاهر به تنهايي نمي تونه براي ارتباط برقرار كردن كافي باشه . درون شماو انرژي اي كه در برخورد با ديگران ار شما ساطع مي شه مي تونه تاثير گذار باشه و براي اين موضوع حتما نياز به ديدار نيست .. چيزي كه ديگران در شما مي بينند بازتاب درون شماست و اگر شما خودتون رو قبول نداشته باشيد مي دونيد كه جايي براي پذيرش خودتون در نزد ديگران هم باقي نذاشتيد .
براي صحبت كردن و گفتگو از جمع هاي كوچيك مثلا دو نفره شروع كنيد و براي تمرين بي درد سر مي تونيد باب صحبت رو مثلا توي مكان هاي عمومي كه كسي شما رو نميشناسه باز كنيد . چون قرار نيست بعد ببينيدشون ولي همين اتفاق باعث ميشه كه شما به خودتون كمك كرده باشيد و اعتماد به نفس كسب كرده باشيد . و بعد در ادامه در جمع هاي كمي بزرگتر مخاطب هاتون رو بيشتر كنيد و بايد با دقت و سياست موضوعي رو انتخاب كنيد كه مورد علاقه مخاطبين گفتگوي شما باشه چون باعث جذب مي شيد . و مي تونيد به صورت ديگران و خط و خطوط چهره اونها دقت كنيد تا چهره سردي نداشته باشيد. چون زيباترين چهره هم اگه سرد باشه زيبايي نداره و به چشم ممكنه بياد ولي به دل نميشينه .
ببينيد خواهر خوب من شما هنوز كسي بهتون چيزي نگفته و مي گن زشت نيستيد ، اينطوري ناراحتيد و زندگي رو 6 ساله كه براي خودتون عذاب كرديد به اين فكر كرديد كه اگه روزي در آينده كسي نكات منفي شما رو متذكر بشه و انتقاد و ... كنه چطور مي خوايد خودتون و زندگي تون رو به آرامش برسونيد ؟؟؟؟؟؟؟
شكر خدا كنيد و زيبايي رو از درونتون به بيرون و كائنات هم ببخشيد ... كه اين ممكنه .
عزیزم منم مشکل تو رو داشتم ولی دارم تلاش میکنم که بهتر بشم خدا رو شکر رو به پیشرفتم عزیزم کتابای با موضوع اعتماد بنفس زیاد بخون حتی چن بار تو همه حور جلسه ای هم شرکت کن اگه حرفی داشتی بزن عیبی نداره اگه اشتباه بود خودتو ناراحت نکن قرار نیست همه چیزایی که میگی درست باشه حتی اگه بخندن تو هم بخند بگو خب مگه چیه همه چیز به خودت بستگی داره فکر ظاهرتم نباش تو احساس میکنی که زشتی در صورتی که فقط احساس خودته فکر میکنی همه هم همین فکرو میکنن عیبی نداره عزیزم درست میشه به مرور به شرطی که خودت بخوایی این احساسارو عوض کن وگرنه تنها کسی که ضرر میکنه خودتی تموم دوران جوونیتو به هدر میدی اصلا بذار دیگران اینطور فکر کنن تو خوش باش به فکر شادی خودت باش و به خدا توکل کن فقط اعتماد بنفس
هر قدر پولِ کسی بیشتر باشد، چشمهایی که در طمع ثروت اویند، بیشترند.
و هر چه کسی زیباتر باشد، چشمهایی که لذت وار جسمش را مینگرند، پر شمار تر.
“معمولا” معمولیها خوشبختترند.
دخترِ پدری پولدار را دیدم، که برای فرار از فشارِ طلاق، مهریهاش را گرفت و یکجا در دبی خرج کرد. احساس خوشبختی میکرد آیا؟ هیچ! و دختری معمولی از خانواده متوسطی را دیدم، که چشمهایش از دور، خوشبختی را فریاد میزدند. خانه یا اتومبیل گرانقیمت داشتند آیا؟ هیچ! خوشبختی هیچ ربطی به پولداری ندارد و عشق هیچ ربطی به زیبایی.
“همیشه” معمولیها خوشبخت ترند
اگه هیچ کس نیست، خدا که هست
راه درمان احساس زشت بودن :
باي قبول كنيم كه چنين كساني دچار مشکلات ارتباطی بوده و بنابراین استفاده از راهبردهایی مانند رفتار درمانی شناختی، به طور عمده براي درمان چنين افراد توصیه می شود.
علت اصلی بدشکلی هراسی هنوز به طور کامل روشن نیست. اما ممکن است عوامل ژنتیکی، عدم تعادل انتقال دهنده های عصبی مغز، عوامل فرهنگی مانند تبلیغات مجلات، سایتها، سریال ها و فیلم های سینمایی بر مقوله زیبایی، کمبود اعتماد به نفس و ... از مهم ترین علل این اختلال به شمار می رود.افرادی با اختلال بدشکلی هراسی، به طور افراطی نگران بخشی از بدن خود هستند آن ها همواره تصور می کنند که بخشی از بدنشان دچار اختلال و نقص است. به همین دلیل دائماً درصدد دریافت خدمات زیبایی هستند و جالب تر از همه این که باز هم رضایت لازم را از ظاهر خود ندارند. در ضمن توجه داشته باشید که هر بخشی از بدن در این اختلال می تواند درگیر باشد اما بنظر می رسد که افراد بیشتر بر بخش هایی از چهره خود حساس شده و واکنش نشان می دهند.
این کاملا طبیعی است که برای رسیدن به زندگی رضایت بخش همه ما محتاج یک تصویر ذهنی واقع بینانه و شایسته هستیم و باید بتوانیم با آن زندگی کنیم. باید از خودمان و ظاهرمان راضی باشیم تا اعتماد و حرمت نفس خود را حفظ کنیم یعنی باید خویشی داشته باشیم که اسباب خجالت نباشد و از طرف دیگر با واقعیت مطابقت داشته باشد تا بتوانیم به طور موثر در دنیای حقیقی زندگی کنیم و خود را بشناسیم. از نقاط قوت و ضعف خود آگاه باشیم و با خودمان صادقانه برخورد کنیم به همین دلیل تصویر ذهنی ما باید حدود منطقی "ما" باشد نه بیش از آنچه هستیم و نه کمتر از آن.وقتی این تصویر ذهنی بی عیب و نقص باشد، احساس خوشی می کنیم و وقتی با این تصویر مشکل داشته باشیم احساس دلواپسی و ناامنی به ما دست داده و برای رفع آن سعی داریم این تصویر ذهنی را اصلاح کنیم تا بتوانیم احساس اعتماد به نفس کنیم.
سلام
به نظرم مشکل از جای دیگه ای هست وقتی دیگران میگن زشت نیستی حرفشون رو باور کن
یه دلیل اینکه دیگران ازت کناره میگرن اینه که با رفتارات و گوشه گیریهات بهشون نشون دادی که دوست نداری باهاشون معاشرت کنی
پیش روانپزشک هم برو با چن جلسه مشاوره چیزی تغییر نمیکنه میگن برای گرفتن نتیجه دست کم باید 15 جلسه بری نه یه بار!!
سلام منم همسن شما هستم و یکی از مشکلاتم مانند شماست ولی در حد شما نیست .
راهکارهایی که جناب امین گفتن خیلی خوبه و خیلی کامله.امنم استفاده میکنم ازشون ان شاالله.
انشاالله شماهم مشکلت حل بشه.
موفق باشین
سلام
شما ابتدا این پست رو مطالعه کن: چرا زیبایی؟/ارتباط زیبایی با ازدواج موفق
حسّاس شدن روی این مسئله باعث میشه همه رفتارهایی که در مقابل شما انجام میشه رو منفی تعبیر کنین یعنی ممکنه طرف اصلا از حرفی که میزنه منظور خاصی نداشته باشه یا از نگاهی که میکنه قصدی نداشته باشه ولی چون شما حساس شدی اونجوری تعبیر میکنی که فکر میکنی. اگه بخوام تشبیه کنم دقیقا مثل زمانیه که شما یه کتاب در مورد جن خوندی. اون شبش شما هر صدا یا سایه یا ... ای رو به وجود جن تعبیر میکنی در حالی که اصلا جنی وجود نداره. احساس فعلی شما هم همینه.
بنابراین در کنار مطالب گفته شده، شما برای اینکه اعتماد به نفست رو به دست بیاری و بتونی با دیگران راحت تر ارتباط برقرار کنی اولا منفی نگری رو باید کنار بذاری و سعی کنی مثبت فکر کنی حتی اگه فردی مستقیما حرفی به شما زد یا توهینی کرد باز هم باید پیش خودت توجیه کنی که نه حتما منظورش این بوده نه اون. ثانیا فعالیت های که در گذشته انجام دادی رو بررسی کنی و از بین اونها مواردی که فکر میکنی توش موفق بودی رو بکشی بیرون. بعد روی همون موارد سرمایه گذاری کن و سعی کن در اون زمینه کمی بیشتر فعالیت کنی. مثلا اگه قبلا شغر میگفتی و خوب بود الان بگو یا اگه مثلا کار هنری انجام میدادی و بقیه تعریف میکردن الان انجام بده یا ... . ثالثا برای مدتی جنس دوست هات رو عوض کن و سراغ هر کسی برای دوست شدن نرو بلکه افرادی رو انتخاب کن که یا از خودت پایین تر باشن و یا اینکه در حد شما باشن. البته این برای شروع کاره. افراد فامیل به خصوص اونایی که نزدیکترن مثل دختر خاله دختر عمه دختر عمو یا ... میتونن مورد هایی خوبی باشن. بعد توی رفاقت با اونها سعی کن نقص های خودت رو پیدا کنی و حل کنی. مثلا اگه معمولا از کلمات نامناسبی استفاده میکنی دیگه این کار رو نکن. یا اگه میبینی یه رفتار خاص شما باعث ناراحتی طرف میشه دیگه اون رو انجام نده. بریا فهمیدن این موارد میتونی از طرف هم کمک بگیری یعنی گاهی اوقات ازش سوال کنی که کدوم رفتار من باعث ناراحتی تو شده و مثلا به نظرت کدوم رفتار من بقیه رو ناراحت میکنه یا مثلا کدوم لباس من بیشتر بهم میاد یا ... .
بعد از مدتی اعتماد به نفس شما بر میگرده و مشکلی از لحاظ ارتباطی نخواهین داشت. پیدا کردن الگو هم میتونه کمک بزرگی به شما بکنه. مثلا اگه فکر میکنی ظاهر مناسبی نداره بگرد ستاره هایی رو پیدا کن که با وجود نداشتن چهره خیلی زیاد ولی ستاره شدن. دیدن این افراد انگیزه خیلی زیادی به شما خواهد داد.
پیروز و سربلند