سلام من یه دختر 14 ساله هستم و دو ماه که با یه پسری دوست شدم خیلی هم همدیگرو دوست داریم ولی من عذاب وجدان دارم هم از نظر خانواده و هم از نظر دینی میترسم خانواده بفهمه خواهرمم دو بار مچمو گرفت و گوشیمو گرفت دیگه هم اجازه نمیده تنها بیرون برم ولی ما هنوز از طریق اینترنت باهم حرف میزنیم از طرفی هم خب اون دستمو و معمولا میگرفت البته الان دیگه همدیگرو نمیبینیم ولی خب باهم خیلی حرف میزنیم خب از نظر دینی اشکال داره برامم خیلی سخته ازش جدا شم ولی چندبار بش گفتم ولی قبول نکرد خب منم دوسش دارم و اروم میشدم ولی ایندفه دوباره بش گفتم و سعی کردم قاطع باشم ولی اصلا قانع نمیشه و قبول نمیکه الانم جوابمو نمیده چیکار کنم؟ راستی اون16 سالشه یادم رفت بگم من و اون باهم قرار ازدواج گذاشتیم حتی راجب خونمون و عروسیمونو ماه عسل و بچه هامون و شغلامون و... صحبت کردیم ولی تا اون موقه خیلی سال منم نگرانم چون میدونم اگر خانوادم بفهمن آینده ی من نابود میشه
واقعا متاسفم برای جامعه مون که هرجا صحبت میشه از بالا رفتن سن ازدواج ناله و زاری میکنند! ولی به کامنت من که گفتم باید جوونا زود ازدواج کنند اینهمه رأی منفی داده اند!
از ماست که بر ماست....
سلام جناب تائب بله دقیقا همینه
از ماست که برماست .....................
جز تاسف هیچی نمیشه خورد ............
هیچیییییییییییییییییییییییییییییییی
سلام خدمت سرکار خانم مهسا !!!
خواهر گرامی این دختر باید ازدواج کنن ....این بلوغ هایی که بهش اشاره کردید تنها حرف است و حرف است و حرف!!!!
منطقی بودن به این نیست که با حرفهای به ظاهر منطقی و در باطن غیردینی و غیر انسانی صحبت کنیم!!!!
این دختر هم بخاطر حرفهایی مثل همین بلوغ ها هست که وضعیتش این شده!!! این دختر باید ازدواج کنه ....وقت ازدواجش هست!!! حرف از خویشتن داری و این چیزا رو بذارید واسه همون غربی هایی که بلوع فرهنگی و اجتماعی رو واسه ماها باب کردن ..!!!
جالبه که اونا اومدن حرف از بلوغ های مسخره خودشون کردن و بخاطر نداشتن هیچ قید و بندی تا وقتی به این بلوغ های مسخره برسن هر غلطی بخوان میکنن ....اون وقت مصیبت و گرفتاریش واسه ما ایرانی های مثلا مذهبی هست ....
بابا جمع کنید این حرفهای مسخره رو ..... اونایی که به من منفی دادن بهتره برن به خودشون منفی بدن ...
این دختر وقتی نیاز به یه شریک و همراه و همسر داره یعنی باید ازدواج کنه ....حالا اینکه از لحاظ شرعی اشتباه کرده و به گناه الوده شده یعنی ماها ....ماهایی که حرف از دین و شرع میزنیم کوتاهی کردیم ....فکر کنید اگه پدر و مادر این دختر و پسر ازدواجو راحت میگرفتن ....این دختر و پسر با حمایت خانواده ها تا وقتی که سر زندگیشون برن با هم بودن و گناهی هم نمیکردن و خیلی اتفاقای خوب دیگه .......اما همین حرفهای به ظاهر روشن فکرانه که دین و ایمانمون رو گرفته داره نابودمون میکنه
سن ازدواج رفته بالا ......برعکس بلوغ اومده پایین !!!! حالا این وسط کدوم پسر خویشتن داری میکنه ؟؟؟؟ همه یوسف هستند ؟؟؟؟؟
اصلا یه سوال منطقی از شما ....
خداوند میاد یه نیاز رو تو وجود ما در سن 15 سالگی قرار میده بعد میگه خب 15 سال تحمل کن زجر بکش تا بتونی ازدواج کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خداوند با اون حکمتش میشه همچین حرفی بزنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدا و دین اسلام هیچ کجا بن بست نداشته و نداره ....... حتی میگه اگه از همسر خودت دور هستی بخاطر اینکه جامعه رو فساد نگیره میتونی با زنی متعه کنی و نیازتو برطرف کنی ....یعنی حتی نمیگه 1 ماه صبر کن چون دور هستی خویشتن داری بکن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! میگه ازدواج موقت بکن و نیاز خودتو برطرف بکن !!!!!!!!!!!!!!!!
حالا من نمیدونم دوستان گرامی چرا سن و سال رو بهانه قرار میدن ....شاید چون سنشون بالا رفته و دوبرابر سن ایشون رو دارن یه جورایی حسادت میکنن !!!!!!
ببخشید که تند رفتم اما واقعا لازم بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
موفق باشید
یاحق
چرا باید همه مثل ما فکر کنن و مثل ما رفتار کنن ؟؟ چرا دوستان میگن ایشون بچه هستند ؟؟ چون 14 ساله هستند ؟؟ یا چون نیاز به ازدواج دارن ؟؟ بهتره که منطقی صحبت کنید ...ایشون چه مهارت زندگی داشته باشه چه نداشته باشه وقت ازدواجش هست .....این که مهارت های زندگی رو هنوز بلد نیست نشون نمیده که وقت ازدواجش نیست ....چون همه زوج ها در هر سنی تا وقتی سر زندگی نرفتن خیلی مهارت ها رو بلد نیستن ...مثل مهارت برخورد با مشکلات ....
اما چرا ما همه چیزو با عقل خودمون می سنجیم ؟؟
بهتر نیست ملاکمون دین باشه تا عقل خودمون ؟؟؟
جناب محمدمهدی خواهش میکنم منطقی به این مسئله نگاه کنید درحال حاضر تنها ملاک ازدواج بلوغ فیزیکی نیست و بلوغ اجتماعی و اقتصادی و فکری تضمین کننده اصلی موفقیت ازدواج است
صرف شعار دادن مشکلی را حل نمی کند با دیده منطق نگاه کنید
آخی دلم سوخت. آخه بچه های الان چرا اینجورین این طفلیا اصلا نمیدونن بچه گی یعنی چی اینا مثل بزرگ سالها هستن
من همش چن سال از تو بزرگترم ولی اینقدر تفاوت بین دو دوره ای که حدود 10 سال فاصله دارند برام عجیبه.
والا ما اون موقع فقط فکر درس و انتخاب رشته تو دبیرستان و بعدش رویای دانشگاه و حالا شاید بعضی وقت ها هم غریزی به ازدواج فکر میکردیم ولی خیلی خوب میدونستیم این امر مربوط به آینده هست نه الان!!! شیطنت های ما از سر و کول هم بالا رفتن بود نهایت خلافمون این بود که دزدکی آرایش کنیم !! دیگه شیطون شیطونامون تو دبیرستان دوست پسر داشتن اونم در حدی که تو راه همدیگه رو ببین یا مثلا چت کنن . والا تو دوره ما هر کی حرف از شوهر کردن میزد یه جور بهش نگاه میکردن انگار از پشت کوه اومده که تو این سن به ازدواج فک میکنه یا حتما یه گندی بالا آورده !! سرگرمیامون کلاس شنا رفتن و باشگاه رفتن بود نه قول و قرار ازدواج با پسر های 16 ساله!!
شرمنده اینو میگم ولی ببخشیدا این پسر جوجه خروسه که هنوز قوقولی هم یاد نگرفته .میخواد از تو مواظبت کنه؟ میخواد سرپرستت باشه؟ میخواد ازت حمایت کنه مثل یه مرد!؟ هر جا به بن بست خوردی میخوای از این پسربچه راه حل بخوای؟اصلا وقتی حرف میزنید راجب چی حرف میزنید ، اخرین طعم بستنی تازه به بازار اومده؟
یا شایدم میخوای صبر کنی تا بزرگ بشه بعد با هم ازدواج کنید اون وقت دقیقا تا کی میخوای صبر کنی؟ 5سال ؟ 10 سال؟از کجا معلوم تا اون موقع نظرش عوض نشه؟ از کجا معلوم نظر تو عوض نشه؟ اصلا معیارات برای ازدواج چیه؟؟؟ تو زندگی دنیال چی هستی ؟ چیزی از مهارت های اداره زندگی بلدی؟
خانوادت بفهمن آیندت نابود میشه؟؟:) نه عزیزم از این خبرا نیست نترس اصولا آینده به این راحتیا نابود نمیشه به این راحتیا هم ساخته نمیشه بچسب به درس و پیشرفت توی زندگیت و روی این مسائل بیهوده تمرکز نکن یه وقت چشم باز میکنی میبینی وقتت رو به فک کردن به مسائل جنسی هدر دادی و هیچی نیستی
مخاطب گرامی!
با خودتون رو راست باشید!
بلوغ زود راس و ارتباطات شنیداری و دیداری و مجازی در نوجوانان موجب گردیده میل به ارتباط با جنس مخالف بیشتر بشه، و احساسات برانگیخته شود و ناخواسته ارتباط های دیگری برقرار شود، لذا فقط قطع رابطه میتواند شما رو از وارد شدن در این بی تعقلی نجات دهد
میل به جنس مخالف یک فرایند طبیعی آدمی است ولی توجیه قرار دادن اینکه انشالله رابطه ما منجر به ازدواج میشود منشا عقلی ندارد و شما رو بیشتر وارد دنیای مجازی و احساسات میکند چون شما به بلوغ فکری لازم و تشخیص معیارها و تناسب ها هنوز نرسیده اید، لذا اگر نپذیرید که الان وقت ازدواج شما نیست باز ممکن است مدتی بعد این ارتباط را کنار بگذارید و مجدد با کسی دیگر ارتباط داشته باشید، پس دائما در حال دوستی با جنس مخالف هستید
موفق و موید باشید
همشم به خاطر بلوغ جنسی و رشد اطلاعات جنسی زودتر و بی مورده. چرا بچه های نسل ما اکثرا تو این سن همش سرشون تو کتاب بود و صبح ها با استرس کتاب تو دست فقط به فکر امتحان زنگ اول بودیم و عصرا تو فکر خوندن برای امتحان فرداش بودیم. چون حاشیه تو ذهن نداشتیم. چون موبایل با واتس اپ و وایبر نبود. فیس بوک و ماهواره اینقدر نبود. دختر بیست ساله دیدم براش میصرفه برای عکس فیس بوکش بره آتلیه!! خوب که چی؟؟ همه میدونیم که برای خوش آمد محارمو خاله و عمه که نیست....
میدونی داستان چیه!؟ تو کشورهای خارجی دختر و پسر از همون بعد سن بلوغ هی عاشق میشن و هی فارغ میشن. مذهبم که ندارن پس در قید و بند و ضوابط و روابط نیستن. ولی داستان تو نسل های ما یه روکش طلای دروغین داره. احساس و عواطف و روابط همونه ولی برای اینکه خودشونو از همه بعد قضیه و عواقبش چه وابستگی و عاطفی و دینی رها کنن از اول میگن : باور کنید قصد ازدواجه!!!!!
یعنی نه میشه گفت کارت درسته و نه میشه گفت اشتباه کردی......
از نظر من برای اون آقا پسر زوده هنوز ازدواج کنه چون...{هزار و یک دلیل} و بنظرم حول و حوش 20سالگی اگر خانوادش حمایت کنن باید اقدام کنه به خواستگاری(نه دوستی!)
ولی الان این خانم 14سالشه و سن مناسب ازدواجشه.
دوستان عزیز! میشه یکی به من بگه کجای این حرفم اشتباه بود که دو نفر بهش رای منفی دادن؟؟؟؟
چه اشکالی داره یک پسر20ساله با حمایت خانواده اش اقدام به شروع فرایند ازدواج کنه؟؟
یا چه اشکالی داره یک دختر نوجوان ازدواج کنه؟؟؟
ازدواج بهتره یا اینکه مثل الان سن ازدواج بره بالا و فساد همه جا رو بگیره و حس و حال ازدواج برا جوونا نمونه؟؟
حاج آقا پناهیان فرمودن: چرا باید یک جوان 20ساله مجرد باشه؟؟؟؟ منظورشون این بود که باید ازدواج کنه!(البته با عقلانیت و حمایت خانواده دختر و پسر)
خواهرم اینکه شما دوست دارید زود ازدواج کنید خیلی هم خوبه.... ولی نه اینطوری...
شما الان باید درستون رو خوب بخونید و یک انسان موفق بشید. و با موفقیتهاتون خواستگارهای خوب رو به خودتون جذب کنید.
توی زبان آذری یک ضرب المثل هست که میگه:
دختری که برا ازدواج عجله کنه یا شوهر گیرش نمیاد یا شوهر بد گیرش میاد!
البته این ضرب المثل منظورش این نیست که به ازدواج فکر نکنید. بلکه باید از راه درستش جلو برید تا پشیمون نشید.
من کمرم زیر بار گناهان شکست... بمدت3سال.... وتازه توبه کردم...
و هرچی کشیدم از همین روابط اینترنتی کشیدم...
از اینکه اون پسر جواب شمارو نمیده اصلا ناراحت نشید.
اون پسر ناراحت بشه برا شما دردناک تره یا اگر خدا و امام زمان بخاطر گناهانتون ناراحت بشن؟؟
خطتون رو عوض کنید و به خدا توکل کنید....
نه بنظرم اصلا زود نیست
دوست عزیز اتفاقا خوب کاری میکنین شما تا خانواده ها رو راضی کنین و پدرتون براتون جهیزیه بخرن و آقا پسرم کار پیدا کنه و ثبت نام وام ازدواج کنین همون 28-30 سالتون شده و تازه نوبت وام ازدواجتون رسیده دیگه میمونه پول برا رهن خانه و ... که خدا کریمه :|
بابا من طرف شمام !!!!
اینقدر منفی ندین :)))))
سلام
عزیزم شما وارد یه خاله بازی جدید شدی
راستی خرجو برج عروسیتون رو همسر 16 سالتون قراره بده
خرج ماه عسلو و بچه هاتون رو چی
خیلی خوشحال شدم که انقد اینده برای شما روشن و واضح هست که حتی درباره شغلاتون هم تصمیم گرفتین
.
.
.
از خواب پاشو دختر جون
واقعا نمیدونم چی بگم
موضوع شما یه اندازه عمر دهه 60 ها حرف داره
یکم پست های این سایت رو بالا پایین کن
این سوال الان جدی هست یا شوخی ؟؟
من بیش از 2 برابر این پسر سن دارم و هنوز هیچی به هیچ ....
جدا ماشاالله ... یا این ها خیلی به روز اند یا من خیلی عقب مونده ...
حداقل دیپلمتتون رو بگیرید بعد بیفتید دنبال اینجور کار ها ..
چی بگم والا .. دارم شاخ در میارم از دست این کارای مردم ..
نه به دخترای هم سن من که هنوز دارن تاقچه بالا میذارن .. نه به این دخترای امروزی که سریع دوست می شوند و امر "ج" دارند ..........
مطمئن باشید خانواده شما بد شما رو نمیخواد به نفعتون هست رابطه تون رو قطع کنید شما هنوز اول راه هستید وخیلی جا برا پیشرفت دارید همین که جوابتون نمیده بهتر هست که رابطه تون را باهاش قطع کنید
سلام به سوال کننده جوان یا بهتر بگم نوجوان....
نکته ای که بهتره همه عزیزان بهش توجه داشته باشن اینه که سن ازدواج جوانان به سرعت در حال کاهش هست ....
یعنی سنی که نیاز به ازدواج در جوانان وجود داره ....حقیقتی هست که کسی هم توجهی بهش نداره ......جوونای الان بسیار زودتر به خیلی بلوغ ها میرسن ....جنسی و عاطفی و فکری و خیلی چیزهای دیگه ....وقتی بچه از 5 سالگی با تبلت و موبایل و چیزهای دیگه ارتباط داشته باشه خب به سرعت به بلوغ ها میرسه و اون موقع است که وقتی این بلوغ ها در جهت درست ساماندهی نشه و شکل درستی به خودش نگیره و در مسیر ازدواج نباشه به این شکل در میاد ..............
باید فکری کرد .................................................................................. فکری اساسی!!!!!!
دهه چهارمی ها وبعدش دهه پنجمی ها به شدت از ما از لحاظ فکری و همه چی قوی تر هستن و زودتر به تمام بلوغ ها میرسن ........اگه فکری نکنیم نمیدونم چه اتفاقاتی خواهد افتاد ....
موفق باشید
یاحق
به نام خدا
هییییییییی یاد بچه های دهه 60بخیر..
عزیز من ما هم 14سالگی رو گذروندیم. شما تو سنی قرار داری که پر از احساسی این چیز بدی نیست ابدا..اما ..اما...باید بدونی زندگی همش شعرهای عاشقانه و رویاهای قشنگ و ارزوهای زیبا نیست.
برای اینکه بتونی خانم خونه ای باشی باید خیلی تجربیات کسب کنی و به اندازه کافی آمادگی پیدا کنی
یه اقا پسر برای اینکه بشه مرد یه خونه و تکیه گاه یه خانم بشه اونم باید پخته بشه و یه سری شرایط رو احراز کنه...
آرزوهای قشنگ تو قابل احترامه عزیزم اما بدون برای اینکه بتونید یه زندگی رو تشکیل بدید الان خیلی زوده
از چیزهایی که نوشتی میشه تشخیص داد تو دختر فهمیده ای هستی میدونی کار درست چیه اما بین احساست و عقلت گیر کردی بنظرم پا رو دل خودت بذار و این رابطه رو تموم کن...
دلتنگ میشی قطعا ..چون دلتنگی بخشی از فرآیند فراموشیه اما در مقابل این دلتنگی وا نده و محکم باش
به این فکر کن که نه تو و نه ایشون الان موقعیت ازدواج رو ندارید و بهتره این روزهای پر التهاب نوجوونی رو با تدبیر و کمک گرفتن از بزرگترا به سلامت پشت سر بذاری عزیزکم
موفق باشی...
شما تو سنی هستی که احساساتت بر عقلت غلبه داره باید هر چه سریعتر این رابطه رو قطع کنی و به نظرم تا سن حداقل 22 سالگی به فکر ازدواج نباشی
سلام برشما حواهر الان برای شماوهم اون برادرخیلی زوده بهتره بری به درس ومشق تون برسید
خیییییییییییییییلی براتون زوده خواهرم....
با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
در ابتدا باید عرض کنم که ایجاد و ادامه رابطه با جنس مخالف، چه از منظر دینی و شرعی و چه از منظر عرف و جامعه، نادرست است و با وجود هر توجیحی که برای اینگونه روابط آورده میشود، باز اینگونه روابط، گناه آلود محسوب میشوند.
از طرفی راه درستی را برای انتخاب همسر انتخاب نکردهاید. مسلما همسری که از طریق دوست یابی، گزینش میشود، عواقب و مشکلات خاص خودش را دارد و در صد موفقیت در چنین ازدواجهایی بسیار کم است.
لذا به طور کلی، از فکر اینکه از طریق دوست یابی، فرد مناسب خود را پیدا کنید، بیرون بیایید و به صورت منطقی و عاقلانه با این موضوع بسیار مهم، رفتار کنید و مسلما انتخابی که برخواسته از احساسات باشد، توأم با عدم موفقیت و نرسیدن به فرد مناسب برای ازدواج است.
همچنین با توجه به سن و سال شما و طرف مقابلتان که معمولا در این سن، میل به ارتباط با جنس مخالف بوجود میآید، باید از اینگونه امیال مراقبت کرد تا مبادا گرفتار آن شد. از طرفی طرف مقابلتان مسلما شرایط ازدواج را هم در حال حاضر ندارد، لذا ادامه این رابطه نه تنها برای شما، بلکه برای ایشان نیز مشکل زا خواهد بود.
لذا شما را به پیامدها و اثرات منفی دوستی و رابطه بر ازدواج، توجه میدهم:
- امکان دارد ادامه این رابطه و به تدریج و در گذر زمان به جهت تحریک شدن احساسات هردو، گناه آلود شود و بخاطر شک به پاکی طرف از ازدواج صرف نظر کنید.
- ممکن است بعد از مدتی نظر یکی از طرفین عوض شود. [از طرف زده شود یا فرد بهتری را پیدا کند یا بفهمد که مناسب هم نیستند.]
- چه بسا بخاطر مخالفت خانوادهها نتوانید با فردی که در ارتباط هستید ازدواج کنید و در نتیجه مجبور شوید رنج زیادی را برای فراموش کردن یکدیگر تحمل کنید.
- ممکن است در زمان خواستگاری متوجه شوید مناسب هم نیستید.
- در بعضی از موارد بین طرفین اختلاف ایجاد میشود که یا مانع ازدواج میشود و یا بر زندگی آینده اثر منفی میگذارد.
- بخاطر داشتن ارتباط و بوجود آمدن احساسات نسبت به هم، موقعیتهای ازدواج را در این مدت از دست میدهید؛ به ویژه شما دختر خانم که بیشتر در معرض آسیب هستید.
- چه بسا به تدریج شما گرفتار عشق یک طرفه شوید که ممکن است مانع ازدواج بعدی شما شود.
- از طرفی لو رفتن رابطه سبب لطمه به آبروی خانواده و ازدواج بعدی شما و طرف مقابلتان میشود.
- به علت شکسته شدن سد اولین گناه، بعد از ازدواج بیشتر در معرض گناه خواهید بود.
- امکان دارد همسر آیندهتان را با کسانی که رابطه داشتهاید مقایسه کنید که این خود تاثیر منفی در زندگی زناشویی شما خواهد زد.
- ممکن است در آینده نتوانید همسر را مانند اولین عشق خود دوست بدارید.
- از جنس مخالف زده میشوید چون سوء استفاده به بهانه ازدواج را در مورد خود یا دیگران میبینید.
- به دلیل ارتباطات زیاد و ناپاک دیدن همه، نسبت به جنس مخالف بیاعتماد میشوید.
همچنین توجه داشته باشید که هیچ گاه به قول پسران مبنی بر ازدواج، اعتماد نکنید: زیرا اولا: شاید دروغ بگویند و دوما: اگر هم راست بگویند ممکن است بعدا نظرشان عوض شود یا نتوانند خانوادهاشان را راضی کنند سوما: چه بسا ممکن است خانواده شما دخترخانم، راضی نشوند چهارما: ممکن است بعدا سر مهریه و مراسمات و مسکن زوجین به هم بخورد پنجما: بعدا ممکن است متوجه شوید که به درد همدیگر نمیخورید.
همچنین توجه داشته باشید که ادامه رابطه، چه بسا باعث شد که از رحمت خدا، دور شوید و نتوانید با فرد مناسب و شایسته ازدواج کنید.
در مورد نحوه تمام کردن رابطه نیز باید عرض کنم که اول سعی کنید او را با دلیل قانع کنید که ادامه رابطه شما به صلاح نیست. دوم اینکه؛ رابطه را یک دفعه و به طور کامل قطع کنید تا زودتر ناامید شود و شما را فراموش کند.
با آرزوی موفقیت
مرحبا! میآموزم زنده باشید
بنده که از نحوه مشاوره جناب *مصطفوی* حظ میبرم
نکات ظریف و کاربردی ایشون واقعا آموزنده است
خواهش میکنم، لطف دارید