زندگی بدون عشق ..

17:36 - 1393/12/17

سلام .فکر کنم همه ما ادم ها تو زندگیمون عشق رو تجربه میکنیم البته بیشتر تو جوونی ....منم مثل همه جوون  ها بودم...ولی تجربه های تلخ ونافرجام عاطفیم زیاد بوده ... البته انسان سالمی بودم همیشه ولی به شدت احساسی و رویایی .... الان که 27 سالمه فکر میکنم سرد تر از هم سن و سال های خودم هستم...والبته خیلی سرد تر اتز همیشه..

تو این سن واقعا  فکر نمیکنم  دیگه هیچ انسانی بتونه برام معنی یه عشق روداشته باشه و کلا شدم یه آدم بی احساس وسخت....!! هیچ کس اون کسی که فکرش رو میکرد نبود!!!

الان که به عقب نگاه میکنم از خودم بدم میاد ... گاهی به ادم های عاشق حسودیم میشه چون که دیگه خیلی وقته هیچ انسانی برام خاص و ویژه نیست ...

همون ادم هایی که زمانی اسمشون رو عشق گذاشته بودم هم آخر سر فهمیدم خاص نبودن ومشکل از نگاه و دید من بهشون بوده و بس و این  حقیقت تلخیه برام..!!

.. نمیدونم امیدی بهم هست ....؟؟ ..به نظرم زیادی  بد اقبال بودم...

تو زندگیم  علی رغم این که دختر خوبی بودم وهیچ عیب و ایرادی نداشتم هیچ وقت  کسی عاشقم نشد....!! و درواقع هیچ تجربه ای از معشوق کسی بودن ندارم که یکم گاهی تلخه ..برخلاف خودم  که احساس رکن اصلی زندگیم بود ...

واقعا به انتهای خط رسیدم ... شایدم به خاطر سن و ساله ..نمیدونم ... یعنی میشه با این حال و روز به زندگی ادامه داد.....تصور زندگی بدون عشق کمی برام سخته ...از فردام نگرانم  ....نظر شما چیه ؟ کاری از دست من بر میاد برای تغییر این وضع؟؟؟؟
 

http://btid.org/node/58808
تصویر sagheh
نویسنده sagheh در

بچه که بودم فک میکردم دعا مال زناست مردا انقد قدرت دارن زور دارن.دعا مال ضعیفاس
اما بعد ۲۴سال دیدم پدر ۶۰سالم چهل زیارت عاشورا گرفته...
چه حسی پیدا میکنی وقتی تمام گره زندگی بابات بشی...
بابام همیشه دعا میکرد اما تاحالا تو یادم نمیاد تو زندگی به اینجا رسیده باشه که چهل بگیره...
من از دختر بودنم متنفرم...من اولین گره زندگی خودمم.گره کوری که ...
یه سریا خلق شدن بعنوان سیا لشکر.بازم جا شکر هست..
یه بار عاشق شدم و بعد اون تف کردم به همه ی عشقای عالم.کسی لایق عشق نیست.فقط یه دختر کم عقل عاشق میشه بدون عقل.اگه میخوتی عاشق شی فقط عاشق امام زمان شو.تنها مرد زمین.مرد...
با شناختی که ازت دارم توانایی داشتن چنین عشقی رو داری.
در حد این حرفا نیستم ولی حرفم حرفه...
موفق باشی

تصویر سروناز20

سلام ..تلخ نوشتی دوستم ...

حس منحصر بفردیه ....

حس رد شدن از کنار ادم ها ی مختلف و غریبی باهاشون ...ا

دنیا و تجربه های تلخش فقط غربیت ادم رو زیاد تر میکنه و بس ..

ممنون بابت لطفت.........اللهم عج لولیک الفرج ........

 

تصویر vakili
نویسنده vakili در

ساقه خانم
من از شما داغون تر و شما از من داغون تر و حال خرابتری. هی چی بگم! امام زمان هم بی وفایی رو یاد گرفته... جایگزین عشق زمینی هست ولی جایگزین عشق هوایی نه!
امام زمان عج رفت کیو پیدا میشه کرد جاش گذاشت ؟! هیج کس.

تصویر یه عاشق واقعی

تمام داستان زندگی انسان در دوست داشتن خلاصه می شود چیزهایی را دوست داریم که نداریم و به دنبال به دست اوردنشان هستیم و چیزهایی را دوست نداریم که مجبور به تحملشان هستیم باید قبل از انکه بخواهیم به دنبال دوست داشتنی ها باشیم ، تکلیف خودمان را با نحوه علاقه مند شدنمان روشن کنیم .
از میان یادداشت های استاد پناهیان

تصویر العبد
نویسنده العبد در

سلام. اميدتون به خدا باشه. همدرد هاى شما امروز در جامعه بسيارند. واقعا مجرد بودن براى آدم سالم درد بزرگيه. نياز به آرامش، محبت و کمکى براى پاک بودن و حرکت به سمت خدا. انشا الله تمام جوونا سروسامون بگيرن. دعا کنيد براى خودتون و ديگران. دنيا و آخرت خوش بخت باشيد. اللهم صل على محمد وآل محمد.

تصویر سروناز20

سلام وممنون از همه دوستان .

این چند روز که این پست رو گذاشتم واقعا نظرات جالبی نوشته شد ...شاید نیاز به همدردی داشتم ...

نتیجتا به گفته دوستی خودمو بخشیدم به خاطر این همه احساس  بی فرجام و این همه گذشته هدر رفته...

یه تجدید نظر کردم تو حسم به ادم ها چون نه من کاملم ونه هیچ کس دیگه ...

نگاه کردم به مشکلم که مثلا اینه که تا حالا کسی حقیقتم رو نیافته و مقایسه کردم با مشکلات ادم های اطرافم ....

درد بزرگی نیست ... شاید اصلا اسمش درد نباشه!!

تصمیم دارم دیگه زاد به ازدواج فکر نکنم ... به زندگیم برسم و یک دنیا کاری که معطلش کرده بودم به بهانه تجرد ...

تصمیم گرفتم اجازه بدم عشق و دوست داشتم خودش سمتم بیاد...

تصممیم گرفتن خوشبینانه تر به زندگی ادم ها و ایندم و حتی گذشتم فکر کنم ...

این چند رو ز به این فکر کردم که هر انسانی من جمله خودم .. تا الان ادم منحصر به فردی بود و هستم و از این بابت خوشحالم .......و این که اگه الان دلم میخواد ازدواج کنم واسه اینه که از تجرد خسته شدم و فکر میکنم ازدواج یه حادثه جددی که حالمو خوب میکنه ولی یقین دارم اگه من همین آدم باشم ... بعد ازد.واجم چند سال بعدش همین جا هستم و از تاهل می نالم و حسرت روز های مجردیمو خوام خورد ...!!!

الان شک ندارم تجرد بدم نیست به شرطی که بتونیم ازش خوب استفاده کنیم و این قدر حسرت نخوریم ...

توکل به خدا ...اصلا تجرد یا تاهل ....مهم اینه چه طور زندگی کنیم و چقدر مفید باشیم ....و خدا زامون راضی باشه ...

خدا کنه بتونم مجرد خوبی باشم ... واگه ازدواجم کردم متاهل خوبی..

ممون از همتون ..نمیدونم درباره نتیجه گیرم که بر گرفته از نظرات شما بود چه نظری دارین .. ولی الان به تمام این علت ها احساسم خیلی بهتره .....

ممنون از همتون

 

 

تصویر barfi
نویسنده barfi در

تبریک میگم بهت...

انشاالله شادی و صبر پایداری رو خداوند نصیبتون کنه...

من هم از نتیجه گیزیتون خیلی استفاده کردم و مطمئنا خیلی های دیگه...

تصویر zm@45
نویسنده zm@45 در

سلام دوست عزیز..آخه کدوم سن وسال؟شما اگه به 33-34 سالگی برسی و هنوز مجرد باشی چی میگی؟فکر نکن تمام عشقها دوام داره.به قول خودت مشکل از نگاه ما به آدمهای روبروی خودمون هست که اونهارو خاص می بینیم..از این جملت که گفتی هیچکی عاشقم نشد خیلی ناراحت شدم..آخه این چه حرفیه که خودت در مورد خودت میزنی؟خیلی از عشقای امروزی که بوجود میاد شک نداشته باش که بخشیش به چراغ سبزی که طرفین به هم نشون میدن برمیگرده.پس فکر نکن اونا خاص هستن...من مطمئنم وقتی ازدواج کنی همسرت حتما عاشقت میشه..برات آرزوی یه عشق که از سر عقلانیت بوجود بیادو دارم

تصویر زهراسادات

سلام من خیلی اتفاقی با این سایت آشنا شدم ، مطلبتونو  که خوندم خیلی ناراحت شدم، حسی رو دارین که شبیه حس منه، خواهر خوبم کسای دیگه هم هستن که دقیقا همین حسو دارن، اما نباید اجازه داد این حس تمام زندگیومونو احاطه کنه، من به واسطه محیطی که توش هستم خیلی از دخترای واقعا شایسته و لایقی رو میبینم که خدا گواهه اگه برادر داشتم قطعا یکی از اونا رو بهش معرفی میکردم اما نمیدونم نمیدوم و بازم نمیدونم چرا اینا تو جامعه دیده نمیشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تصویر خانم آسمان

من چند تا عقیده شخصی دارم در مورد عشق

یکی اینکه باید عشق بدی تا عشق دریافت کنی

اینکه تجربه های شما هوس بوده نه عشق

اون عشقی که شما میخوای شاید یک بار تو زندگی بوجود بیاد اگه یه اقایی عاشق شما بشه هیچوقت فراموشت نمیکنه هیچوقت اذیتت نمیکنه نگاه جنسی بهت نداره همیشه محافظت هست اصلا یه حس خواهر برادری بوجود میاد یه کوچولو هم توش هوس هست.

حالا  برای شما تاحالا اتفاق نیافتاده که حتما می افته فقط باید صبر داشته باشی و عجله نکنی به خاطر تنهایی از چاله در نیای بری تو چاه.

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام دوست عزیزم سروناز خانوم من قبلاپستهای شمارو خوندم وتاحدودی شخصیتتون رو میشناسم و باهاتون ارتباط برقرارکردم منم هم سن شمام.
دوست خوبم درخصوص سوالتون بایدبگم که خوب میتونم درکتون کنم.اما بنظرم به احساس نبایدتنها بهادادهمه چیز درکنارهم و زندگی باهمه ی ابعادش معنی کاملتری به خودش میگیره.اینکه شمازندگیتون و روحیه تون رو باعشق های ناپایدارجوونی سپری کردیدباعث شده که خستگی که گفتید براتون بوجودبیادولی بایدبه خودتون فرصت بدید و فقط از این به بعد دنبال عشق حرکت نکنید.مطمئن باشید که خدابرای هر کسی همسری هم درنظر گرفته و شما بااون به آرامش خواهید رسید و به عشقی پایدارو زندگی خوب . مطمئن باشید که روزی همسرتون از دیدن شماغرق شعف میشه و به داشتن عشق شماتوی سینه اش افتخارمیکنه و شمامعنی معشوق بودن رو بخوبی احساس میکنید.ولی ایناهمه فقط دربستر زندگی باچارچوب عقل و شرعه که در بطنش احساسات هردوشمارو هم بارورمیکنه.پس به جای اینکه ناراحت باشید و دست به دست غصه هاتون بدید٬ به یادگرفتن مهارتهای زندگی بپردازید تابتونید زندگی خوبی رو برای همسرتون بسازید.

تصویر roz
نویسنده roz در

دوست عزیز:

شاید این تصور خودتونه ک فکرمیکنید کسی عاشقتون نیست؟!

شاید شما برای خیلی از آقایون خاص و دوست داشتنی باشید اما خودتون بی خبرید؟!

سعی کن منزوی نشی ،امیدوارم شاد و سربلند باشید.

در پناه خدا

تصویر آبگینه

سلام سعی کن خودت رو به کاری مشغول کنی و از مجرد بودنت استفاده کنی و لذت ببری به ایت فکر کن که هیچکدوم از اتفاقای زندگیت تصادفی نبوده و حتما حکمتی داشته در ضمن تنها معشوق بودن خوب نیست باید عاشق هم باشی در پایان هم خودت و هم دیگران رو ببخش تا به آرامش برسی سخته ولی ممکنه...

تصویر سروناز20

درسته ...بخشش خودم ودیگران ...

 

تصویر آقا حمید

هر چه قدر هم تو مجردی لذت ببری یه وقتایی لا به لای اون لذت بردنت خلا یه نفر احساس میکنی

تنهایی رو لمس میکنی

یکی که زیر یه سقف باهاش به آرامش برسی

تصویر saman66
نویسنده saman66 در

خواهر خوبم ضمن دعوت شما به خوندن چندین باره متن عاشق واقعی در تعریف عشق چند نکته رو باید بهت یادآوری کنم

ما آدم ها در طی پروسه رشد و تربیتمون تو سه دسته به لحاظ نگرش به عشق قرار می گیریم

1-عاشق یک فرد خاص

افرادی که مشخصا به دنبال یک تیپ چهره یا شخصیت میگردند و در صورت یافتن چنین فردی بدون در نظرگرفتن سایر معیارها عاشق میشن و بعضا دچار مشکل هم می شوند.

2- عاشق معشوق بودن

افرادی که همواره دوست دارن معشوق باشند چه مرد و چه زن ، بسیاری از کسانی که همسرشون رو بسیار دوست دارند اما رفتار و رابطه ای همواره یک سویه و خود خواهانه دارند و دیگری همیشه برای جلب رضایتشون باید تلاش کنه

این ارتباطات خیلی زود به بن بست میرسه و طرف مقابل از این همه نازکشی از معشوق خسته میشه و متاسفانه به علت شیوع ارتباطات دوستی و داشتن پارتنر های متفاوت این تیپ شخصیتی در حال گسترشه!

3- عاشق عاشقی کردن

کسانی که مثل شما بیشتر عاشق عاشقی کردن هستند تا معشوق و شاید پذیرشش در ابتدا براتون سخت باشه اما اگر خوب به درونتون بنگرید خواهید یافت که شما بیش از اونکه در یک رابطه به دنبال شناخت باشید به دنبال بهانه برای عاشق بودن بوده اید!

در واقع بیش از اونکه به این فکر کنیم که این فرد لایق عشق هست یا خیر به راه های عشق ورزی و اثبات عشقمون به اون فرد می اندیشیم و بعضا برای خودمون شعارهایی از این دست میسازیم که:

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم............................که در طریقت ما کافریست رنجیدن

و با همچین شعارهایی تمام جفاهایی که یار بی وفامون در حقمون انجام میده رو توجیح می کنیم و یکبار هم از خودمون نمی پرسیم به چه دلیل مستحق این همه هجران و جفا هستیم؟؟؟؟؟

و بدا به حال کسی اینچنین که با فردی که عاشق معشوق بودنه برخورد کنه! در واقع یک رابطه که عاشق بیچاره به قدر تمام اساطیر عشق چون مجنون و فرهاد و رامین و .... باید خون دل بخوره!

خواهر خوبم عشق دو ماهیت داره! یک ماهیت که برخواسته از هورمون های استروژن و تستسترون یا به نوعی بهتر شهوته! و در اثر ترشح همورمون های آدرنالین، دوپامین و سروتونین احساس عشق در شما نسبت به شخصی ایجاد میشه.

و یک ماهیت که ماحصل شناخت،ادراک،تفاهم و تعامله!

عشق در یک نگاه یا عشق های آتشین که خیلی زود به وقوع می پیونده و بعد از مدتی یا با ازدواج سرد و بی اثر میشه از جنس عشق های هورمونیه!

البته باید این نکته رو در نظر گرفت که عشق و علاقه میان یک زوج می باید محصول هر دو نوع عشق باشد و اساسا دخالت هورمون های آدرنالین، دوپامین و سروتونین نیز یک امر طبیعی و درست است اما انسان به دلیل انسان بودن و داشتن اختیار و عــــــــــــــــــقـــــــــــــــــــــــــــل باید ابتدا بشناسد،بفهمد ،ادراک کرده وسپس انتخاب نماید و بعد از ان عاشق شود و نباید خود را به غرایز و جبر تمایلات بسپارد.

خواهر خوبم عاشق بودن نه تنها بد نیست بلکه بسیار پسندیده و مطلوب نیز هست اما مهمتر از عشق دوست داشتنه!

تفاوت ظریفی بین عشق و دوست داشتن وجود داره! در عشق ما جذب معشوق میشیم و از خود بیخود و فقط به دنبال آنی هستیم که معشوق بخواهد و در کمال عشق عاشق و معشوق یکی می شوند! و عاشق در مقابل معشوق هیچ میشود و خود او میشود!( داستان شیر و گرگ و روباه مولانا رو به خاطر بیارید ) و این عشق فقط مختص ذات خداوند باری تعالاست نه انسان ها! و اگر عاشق انسانی شویم و بخواهیم به حد والای عشق با او برسیم چون نه او گنجایش ما را دارد و نه ما گنجایش او را و هم نه ما تمامی ادراک او را استغنا می کنیم و نه او ما را در نتیجه هیچ گاه احساس رضایت نخواهیم کرد و به سمت خود خواهی پیش می رویم یعنی معشوق را فقط برای خودمان میخواهیم.

اما در دوست داشتن ارجحیت خواست محبوب به خواست خود مطرح میشود،فداکاری معنا پیدا میکند چون محبوب را دوست داریم پس هر چه او دوست بدارد را دوست خواهیم داشت و برای دوست داشتنش دلیل خواهیم داشت.

این نکته مهمیست که وقتی از کسی بپرسیم چرا محبوب یا معشوقه اش را دوست دارد بتواند پاسخی روشن و مشخص بیان کند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بی دلیل دوست داشتن کسی مثل بی هدف زیستنه! مثل سربازی که تو میدون جنگ بی هدف تیر اندازی کنه و ندونه دوستش کیه دشمنش کیه! یا دوست و دشمن رو با هم می کشه یا خودش رو!

نکته دیگری که از نظرات و حتی نوشته های شما در سایر پست ها و حتی کافه باران برداشت کردم حجم عظیم یاس و نامیدی بود!

خواهر خوبم تا زمانی که برای لمس احساس رضایت و خوشبختی نیازمند به هر آنچه که بدان نیازمند باشید از همسر و عشق و خانواده گرفته تا  پول و ثروت و رفاه ..... مطمئن باشید خوشبخت نخواهید بود.

مرد بزرگی به من گفت : می دونی کی بیشترین لحظه حس کردم خوشبختم؟ پرسیدم کی؟ گفت هر شب که با موتور به خونه بر میگردم و نفس پسرم که ترکم نشسته به پشت گوشم می خوره و گوشی همراهم که تو جیبم میلرزه از تماس های زنم ! اون موقع با همه وجود حس کردم خوشبختم!

خوشبخت بودن بهانه نمی خواهد،ابزار نمی خواهد ، شرایطی نیست خوشبختی چیزی در درونتان است و اکنون بزرگترین دشمن شما خود شما هستید که اجازه لمس خوشبختی رو از خودتون گرفتید همین خودتان که دائم به شما می گوید نمیشود،نمی خواهد،نمی توانی!

انصافا چند وقت است می خواهید کارهای از قبیل ورزش و کلاس های آموزشی را شروع کنید و امروز و فردا می کنید؟

چه ایده هایی در سرتان بود و هست اما از ترس شکست هیچگاه برای تحققشان اقدام نکردید؟

چه کارهایی در گوشه انبار ذهنتان ماند و هیچ گاه جامه عمل به آنها نپوشاندید؟

خواهر خوبم مادامی که تصورتان این باشد که برای حس زندگی بهتر نیازمند اتفاقی،یا منجی در زندگیتان هستید بدانید بسان فردی در انتهای چاه می مانید که برای بیرون امدن از چاه خاک زیر پایش را میکند تا بالا بیاید! هرگز موفق نخواهید شد

شما با خودت خوب بیاندیش و ببین اگر الان همسری با ویژگی های مورد نظرت در زندگیت بود شما مشغول چه کارهایی بودید؟

و مهمتر اتفاقات بین شما و همسرتون چه چیز هایی بود؟ چه تفریحات مشترکی،چه کارهای مشترکی و چه دغدغه های مشترکی داشتید؟

اصلا ویژگی های مرد ایدال از نظرت چیه؟ چه ویژگی هایی رو  برای زندگی با شما باید داشته باشه؟

چقدر از این ویژگی ها فانتزی های ذهنیتونه!؟

خواهر خوبم شما چقدر ویژگی های یک همسر ایدال از نقطه نظر مرد ایدالتون رو دارید؟

چقدر برای رشد و دریافت مهارت های همسری تلاش می کنید؟ چقدر اداب همسر داری رو میدونید؟

روی این سوالات خوب فکر کن و به جای اخم کردن تصمیم بگیر با خودت که بهترین کسی باشی که می تونی؟

تصمیم بگیر از خودت و زندگیت یک شاهکار بسازی! و برای این کار به قانون معجزه گر DO IT NOW عمل کن.از همین اکنون شروع کن

نکته آخر اینکه رها کن!

خودت رو و هر آنچه به اون فکر می کنی رو! رها کن همین

این قانون جهانه که هر انچه رها کنی به سمتت میاد و هر انچه بهش بچسبی و گیر بدی ازت فاصله می گیره! این قانونه و من به شخصه هراران بار بهم این قانون اثبات شده ، به خداوند واگذار کن و زندگی کن و کاری رو که باید انجام بدی انجام بده.

وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا وَ يَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا

هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند،و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

اگر مدام به ازدواج فکر کنی و به نداشتن عشق در زندگیت ، مطمئن باش عشقی اتفاق نمیافته! زندگی کن و از زندگیت در همین لحظه لذت ببر، هر کاری رو فقط برای خودت و رضای خدای رحمان انجام بده! با اون باش تا دنیا با تو باشه!

افکارت رو اصلاح کن چون افکارت اعمال،عادات و زبان بدنتو میسازه و هر چقدر هم چهرت دلنشین باشه تا زمانی که افکار سرد و مایوسانه در سرت داری دیده نمیشه!

کسی باش که خودت از بودنش احساس رضایت و خرسندی میکنی و همواره به خاطر داشته باش فرصت زندگیت همین یکباره و خیلی زود نزد خدای رحمان بر میگردیم

پس بهترین شکلی که می تونی زندگی کن و بهترین کسی باش که می تونی باشی

موفق باشی و برقرار

یا علی

تصویر مروارید

بسیار عالی و قابل تامل بود ممنون از نظرات اندیشمندانه اتون.yes

تصویر پروانه

نظرتون خیلی جالب وخوندنی بود آقا سامان فکرمیکنم که احتمالا رشته شماباید روانشناسی باشه یا شایدم مطالعات روانشناسی کامل وجامعی دارید که انقدرخوب مسائل رو تحلیل مبکنید برای من که نظرتون خیلی جای تامل داشت وواقعا استفاده کردم موفق وپیروزباشید

تصویر سروناز20

جز سپاسگذاری چیزی نمیتونم بگم ... خیلی دقیق ودرست بود ..من همینم که گفتین ... قطعا باید یه تجدید نظر اساسی  رو خودم بکنم ...

فکر کنم در اول راه لازم باشه با این سایت (ازدواج)خدا حافظی کنم چون چند ساله حس میکنم م این سایت بد جور ذهنمو به ازدوااج و مشکلاتم .. حساس کرده ...

بازم یک دنیا ممنون ... باید چند بار بخونم آویزه گوشم بشه .

 

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

متاسفانه باید بگم باوجود اینکه خودم هم حدود سه سال هست که توی این سایت مشغول هستم ولی
بدبینی زیاد بوجود میاره و حساسیت های زیاد.

تصویر donya123
نویسنده donya123 در

مطمئن باشین یه موقعیت خوب براتون پیش میاد. توکل کنیدو دعا. شما که سنتون خیلی نیس. تازه خیلی از دخترها کسی به قول شما عاشقشون نشده این فقط برای شما نیست.

تصویر keramatn
نویسنده keramatn در

راستی عذر خواهی میکنم یادم رفت جواب سلامتون رو بدم(از بس فکرم ناراحت شده بود)

سلام

تصویر keramatn
نویسنده keramatn در

همیشه این برام سوال بوده که خدایا چرا یه عده ای خیلی راحت و بی دردسر شرایط ازدواج براشون فراهم میشه و به عشقشون میرسن اما یه عده دیگه  یا به ازدواج نمیرسن یا اگرم بخوان برسن باید هفت خان رستم رو طی کنن

خدایا چرا؟!

ازدواج مهمترین مسئله تو زندگی آدمه که از دست دادن فرصت اون خیلی خوشایند نیست مخصوصا برا دختر که حق انتخاب نداره و همیشه باید منتظر باشه

مسئله شما خیلی سخته واقعا نمیدونم چی بگم کاملا درکتون میکنم

فقط میتونم براتون دعا بکنم  و شما هم به خدا توکل کنید و یه توصیه ای که براتون دارم اینه که دعا بعد از نماز صبح  یعنی قبل از سپیده دم خیلی موثره حتما این موقع از خدا خواسته دلتون رو طلب کنید و یکی دیگه اینکه یه نفر دیگه برا آدم دعا کنه که زود مستجاب میشه -- من سعی میکنم اگه توفیقی باشه براتون دعا بکنم  امید به خدا   ان شاالله که شاد و خوشبخت بشید

یا علی

 

تصویر keramatn
نویسنده keramatn در

راستی عذر خواهی میکنم یادم رفت جواب سلامتون رو بدم(از بس فکرم ناراحت شده بود)

سلام

تصویر مروارید

سروناز جان سلام

من فکر میکنم ربطی به سن و سال نداره.

دوستی دارم که 32 سالشه و فوق العاده احساساتی و مهربون شاید از نظر ظاهر معمولی باشن ولی یه قلب مهربون و دوست داشتنی دارن که تنها یه نفر اونو کشف کردهwink

این دوست خوبو مهربون من  چندماه قبل عقد کرد با کسی که واقعا دوسش داره و تمام معیارهایی که مدنظرش بود رو داراست و خداروشکر دوران خوبی رو دارن سپری میکننheart.

شاید اگر ایشون هم فکر میکردن احساس ندارن دیگه سرد شدن این اتفاق زیبا براشون رخ نمیداد. دوست خوبم من فکر میکنم گاهی اوقات کار و مسائل اجتماعی ادم رو خسته میکنه و نسبت به همه چی سرد میشه ولی وقتی مدت زمانی رو از شرایط دور میشه دوباره سرزندگی اش رو بدست میاره. 

انشاالله خوشبخت باشی و با خبرای خوبت شادمون کنیblush

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خوبه ازدواج در سن 32سالگی؟عایا؟

تصویر مروارید

اقا یاسین چه اشکالی داره تو 32 سالگی ازدواج کردن؟ 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

اگر یک نفر واقعا شرایط ازدواج پیش نیومده مثلا خواستگاری نداشته باشد در سن 32سالگی ازدواج کند خب خیلی هم خوبه

اما کسی که به خاطر ایده ال گریش تا سن 32سالگیش کوتاه نیومده باشد و خیلی از  خواستگاری خوب ولی با وضعیت مالی اندک را رد کرده باشد اصلا خوب نیست چون اگر این فرد با یک پسری در سن 25یا 24سالگی ازدواج می کرد بعد از هشت سال به وضعیت مالی مطلوب میرسید  لازم نبود هفت تا هشت سال تنها باشد

تصویر مروارید

خب ایشون شرایط براشون پیش نیومده بوده وگرنه خودشون هم راضی به تنها موندن نبودن.

تصویر barfi
نویسنده barfi در

آدمی به امی زنده است و شما به خواست خدا زنده اید؛ پس امید داشته باشید به همه ی اونچه خدا می خواهد بهتون هدیه بده... 

"سرخوش ز سـبوی غم پنهانی خویشـم          چــون زلف تو سـرگرم پریشانی خویشم

در بــــزم وصـال تو نگـــویم ز کم و بیـــش          چـون آینــه خو کرده به حیرانی خویشم 

لــب باز نکـــردم به خروشــی و فغانــــی          مــن مـــحرم راز دل طـــوفانی خویشــم 

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی         عمریست  پشیمان ز پشیمانی خویشم 

از شوق شــکر خنده لبـش جان نسپردم          شرمنده ی جانان ز گران جانی خویشم 

بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر         افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم 

هر چند  امیــن بسته ی دنیـــا نیــم امــا           دلبســــته ی یــــاران خراسـانی خویشم"

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

زیبابود...این شعررو رهبرخوبمون آیت الله خامنه ایی گفتن...ممنون

تصویر roz
نویسنده roz در

سلام دوست عزیز :نظرمن اینه ک فقط بخدا توکل کن تا نگرانیت برطرف شه.

یگانه تسکین دهنده آرزوهای طلایی تان پیوسته 2چیز است:صبر و امید.

تصویر مریم8989

بدشم ازدواج اخر خوشبختی نیست بنظر من با ازدواجای ایرونی و بدون شناخت و سنتی تازه اول بدبختی و مشکلات و کلنجار رفتنه
منم 28سال دارم و مجردم ولی اصلا ناراحت ک نیستم هیچ خوشحالم هستم که حداقل خودمو درگیر یه ادم دیگ نکردم
دارم زندگیمو میکنم
درسمو ادامه دادم و تو جای خوبی شاغلم
استراحتم تفریحم پول خرج کردنم دوستام ،،همه چی سر جاشه
والا
مردی تو زندگیم نیست که گیر بده و توضیح بخواد
این جنبه شم بین عزیزم

تصویر مریم8989

سلام
حس وحال فقط تو ازدواج و رابطه عاشقانه نیست
شما میتونی شاد باشی و مستقل
خودتو بساز ،نگو من از حس و حال افتادم ،آدمش ک پیدا بشه حسشم میاد
دیگ این حسی که شما داری رو خیلیا دارن شاید بخاطر فرهنگ اجتماعیمونه که جوونا باهم زیاد ارتباط ندارن وهمیشه از طرف خانواده ها نهی شدن
بهرحال سعی کن خودتو از هرلحاظ ارتقا بدی و از مجردیت استفاده کنی چون بهترین زمانه واسه پیشرفت
تنهایی همیشه هم بد نیست خوشبین باشید

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

زندگی براساس امکانات موجود و شرایط واقعی زندگی آرامش بخشی هست.

اگر انسان به خدا توکل کند و خدارو داشته باشد مشکلی نیست.

 

باید راضی باشی به رضای خدا باشی کاری از دستت برنمیاد مخصوصا در مقوله ازدواج.

 

تصویر سروناز20

حقیقت  تلخیه ....باید تلخیشو پیش خود م شیرین کنم والا زنگیمو تلخ میکنه!!!

تصویر vakili
نویسنده vakili در

من از چند سال پیش اینطوری شده ام و خوشحالم. خود خدام پدرتو در میاره تا یک نعمت بهت بده و یک لطفی در حقت بکنه وای به حال بنده هاش!
بعد از شکست عشقی، زندگی و دنیای درون و بیرون انسان 180درجه تغییر پیدا می کنه

تصویر هانا
نویسنده هانا در

شما همش 27 سالته عزیزم در ضمن عشق و دوست داشتن سن و سال نمیشناسه خدا بخواد برات موقعیتش پیش میاد و اصلا برا خدا سن مطرح نیست قرآنو هم که بخونی خدا گفته بخواید تا بهتون بدم نه سن معلوم کرده برا حاجت خواستن نه شرایطه خاصی داره 

تصویر سروناز20

درسته ... ممنونم

تصویر vakili
نویسنده vakili در

سلام سروناز جان خوبی
خواستگارات چی شدند چیکارشون کردی

تصویر سروناز20

اگه به نتیجه ای رسیده بود این پست رو نمیذاشتم!!
 

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما خواهر گرامی 

چند نکته را مدنظر داشته باشید 

عشق متاسفانه برخلاف نگاه امروز جامعه چیزی اکتسابی ست .... در حالیکه اینگونه به ما نشان داده شده که همیشه در یک نگاه بوجود میاد و سرشار است از محبت ، سرشار است از ابراز علاقه ، سرشار است از هیجان و هزاران هزار رفتار خاص ، پرانرژی و عاشقانه ! 

در حالیکه حقیقتا عشق چیزی ست بدست اوردنی و اکتسابی . و در طول زمان بدست میاد .... 

همیشه حسرت انسان های متظاهر و ریاکار رو می خوریم که هیچ گاه طعم عشق رو نچشیدن و تنها به گفتن رفتارهای عاشقانه و کلمات عاشقانه ریاکارانه برخورد می کنند .... 

اگر به عشق به طور عمیق نگاه شود سرشار است از ادب و احترام !!!!! چیزی که عموما دیده نمیشه .... انسانی که عاشق است باید مودب باشه و کسی که مودب باشه باید کمتر ابراز احساس کنه ...و همیشه حریمی میان خود و معشوق خود احساس کنه و سلسله رفتار هاش از ادب سرچشمه بگیره و نفس خودشو بتونه کنترل کنه ... ولی آیا واقعا اینگونه است ؟؟ 

آیا با تعاریفی که تا کنون شنیده و دیده ایم متضاد نیست ؟ و اتفاقا کسی که در ابتدای آشنایی به معشوقه اش از عشق و علاقه صحبت کنه و رفتارهای ریاکارانه داشته باشه عاشق نامیده نمیشه ؟ هر چه عشق و علاقه بیان شه و بیشتر و بیشتر ابراز بشه به مرور ادب رخت می بنده و بی حیایی و بی احترامی جاشو می گیره ... هرچی عشق ابراز بشه کاهش پیدا می کنه و دامنه وجودیش رو به افول خواهد رفت .... 

پس در اولین گام بهتر است تعریف عشق را بدانید .... آیا چیزهایی که در ذهن از عشق دارید صحیح هست ؟؟ آیا واقعا تصور می کنید انسان هایی که دیده اید عاشق بوده اند ؟؟ آیا به نظر خودتان عشق سرمایه عظیمی نیست ؟؟ و آیا این سرمایه می تونه دست هر انسانی باشه ؟ آیا به مانند دیگر سرمایه های امروزی این دنیا میشه توقع داشت که هر کسی اونو به همراه داشته باشه ؟؟ آیا میشه مردانی که سر تا پای همسرشون رو طلابارون میکنن عاشق نامید ؟؟ آیا واقعا با دوتا عاشقتم و فرضا خونه بهتر ، عروسی بهتر ، رفاه زندگی بیشتر و چیزهای دیگه ، عشق رو فهمید ؟؟؟ 

آیا عشق سوختن به پای معشوق در حالیکه خودشم خبر نداره نیست ؟؟ عشق سرشار از سکوت نیست ؟؟ آیا واقعا چیزهایی که دیده و شنیده اید عشق بوده است ؟؟ 

اما اگر نگاهمون تغییر کنه و معشوقه ای به نام خداوند داشته باشیم قضیه کاملا فرق می کنه .... وقتی بیاموزیم از روی ادب و عشق با خداوند برخورد کنیم می تونیم به مرور راه زندگی مون رو تغییر بدیم و حقیقتا محتاج عشق از مرد یا زن دیگه ای نشیم ... حتی اینگونه بودن باعث خواهد شد ازدواج رو تنها روشی برای گذران زندگی بدونیم نه دورانی برای عشق و عاشقی که معلوم نیست واقعا اون فرد عاشق ما هست یا که خیر .... و هیچ گاه ترس نخواهیم داشت که شکست عشقی خورده ایم یا که خیر . .... 

امیدوارم که راه درست زندگی کردن رو دریابیم ... 

موفق باشید 

تصویر saman66
نویسنده saman66 در

خیلی خوب گفتی خیلی خوب

ممنون

تصویر سروناز20

دزمورد متنتون نظری نمی تونم بدم ... شخصا از تجریبات عاطفی همیشه محروم بودم ....اما باید بگم یه تجربیاتی دارم که شاید کم تر کسی داشته باشه اونم تجربه گرفتن عشق از خود خداست ...مستقیم وشفاف ودر لحظاتی که که فقط اون میتونسته بهم کمک کنه و آرومم کنه...عشق های سابق من هم تماما زیا بودن برام اما حس میکنم عشق دقیقا مثل دست و پازدن در یه باتلاقه که انسان رو بیشتر درگیر و میکنه و آخر سر انسان رو نابود میکنه...
 

تصویر babak20
نویسنده babak20 در

عشق یک دوران خاصه.

تصویر آقا حمید

یک روز از پدرم پرسیدم فرق بین عشق و ازدواج چیست ؟
روز بعد او یک کتاب قدیمی آورد و به من گفت این برای توست

با تعجب گفتم : اما این کتاب خیلی با ارزش است ،
تشکر کردم و در حالیکه خیلی ذوق داشتم تصمیم
گرفتم کتاب را جایی دنج بگذارم تا سر فرصت بخوانم .

چند روز بعد پدرم روزنامه ای آورد ، نگاهی به آن انداختم
و به نظرم جالب آمد که پدرم گفت این روزنامه مال تو نیست ،
برای شخص دیگریست و موقتا می توانی آن را داشته باشی
من هم با عجله شروع به خواندنش کردم که مبادا فرصت
را از دست بدهم در همین گیرودار پدرم لبخندی زد و گفت:

حالا فهمیدی فرق عشق و ازدواج در چیست ؟
در عشق میکوشی تا تمام محبت و احساست را صرف
شخصی کنی که شاید سهم تو نباشد اما
ازدواج کتاب با ارزشیست که به خیال اینکه همیشه فرصت
خواندنش هست به حال خود رهایش می کنی

تصویر سروناز20

ممنون .کاملا درسته ومن از اون مدل تلاش ها زیاد کردم و از همین جهت الان واقعا خستم....آخر خط یعنی اینجا...

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

بــه یــاد داشـــته بـاشیــــــم......

"خـــــ♥ــــداونـــد" نشــــانــــیِ مـــا را "فـــرامــوش" نکــرده اســت ،
و همیشـــه و همیشـــه "دوستـــــمان" دارد......

.........مـــا "عــــ♥ــــشقِ" بـــزرگِ "خــــ♥ـــداونـــد" هستیـــــــم
درهــــایِ "رحــــمتِ" او همیشــــه بــه رویِ مـــا بـــاز اســـت.......

پـــس......."شُـــکـرگـــزار" و"قـــدردان" بــاشیــــــم...

(باید با خودم تکرار کنم که عشق بزرگ خداوند هستم پس می نویسم...)

تصویر سروناز20

ممنون - صحیحه .اگه الانم یکم حس و حال زندگی دارم  اونم از خاطر خداست و امید دست وپا شکستم ....

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام

ابتدا برای درک کردن یک مطلب باید معنای درستی از آن داشته باشیم.

صحبت از عشق کردید بنده یک مطلب کوتاه عرض کنم :

عشق یعنی رسیدن و داشتن

پس شما اگر نرسیده و ندارید یعنی عاشق نبوده و عشقی درکار نبوده

یا اگر هم بوده نتوانسته اید درست و بجا از آن استفاده کنید یا طرف مقابلتان لیاقت این عشق را نداشته یا اگر هم داشته زمانی بوده که بیشتر باید عاقلانه و بدور از مسائل عاطفی عمل می‌کرده اید.

اینکه دیگران را در عشق می‌بیند نیز همینگونه است ، هیچ تضمینی نیست که شخص مورد نظر همان عشقی را الان در حال تجربه کردن است که می‌تواند به دست بیاورد و داشته باشد پس هیچگاه حسرت نخوریم درمورد دیگران چون واقعیت امور را نمی‌دانیم.

اما اینکه الان باید چه کنید :

گذشته خود را فراموش نکنید چون سراسر تجربه و سود و منفعت در آن نهفتست

هرکجا اشتباه کرده اید را تکرار نکنید.

شما توانایی های زیادی دارید که یک هزارم آن را نیز هنوز در اختیار نگرفته اید.

یک مدت مسئله عشق و عاشقی را بگذارید کنار و بگذارید زمان خود عشق را برای شما هدیه بیاورد.

در رابطه ای اطرافیان و دوستان و دیگران حساس نشده و ریز آن را در نیاورید.

به ازدواج این شاه راه سعادت و خوشبختی و معدن بی انتهای ارامش فکر کنید و مهارت های جذب خواستگار را در پیش بگیرید.

دیروز شما رفته و فردا نیز منوط به پشت سرگذاشتن امروز به سلامت است پس فقط امروز است که برای شما باید مهم باشد.

امروز اگر ناراحت هستید این زاییده دیروزتان است پس اگر می‌خواهید فردایتان سراسر سعادت و ارامش باشد امروز را خوب مواظبت کنید .

موفق و موید باشید.

 

صفحه‌ها