خیلی از دخترهای با کمالات را رد کردم!

بنظر من شما سه ترم کلاس تیکه انداختن برید و بعد با خنده و رویی گشاده یک تیکه بسیار سنگین حواله اش کنید که تا اخر عمرش بسوزد.

سلام
درضمن اینکه با صحبت های خانم yad موافقم مطلبی رو هم اضافه کنم.

موارد اینطوری زیاد بودند که به تدریج دلسردی و دلخوری همسر رو به جائی رسوندند که کار به جدائی کشید، حتی بعد از سال های زیاد زندگی مشترک و داشتن بچه. اگر اینطور که فرموده اید مادر همسرتان خانم مهربونیه و شوهرتون هم همچنین، به احتمال زیاد متوجه آثار و عواقب حرفاشون نیستند.
پیشنهاد می کنم بوسیله شخص محترمی به همسر و مادر همسرتون بفهمونید که این حرف ها داره شما رو از همسر و زندگی تون دلسرد و دل چرکین می کنه و ممکنه باعث اختلاف و حتی جدائی بشه. *** البته این مطالب باید نباید نقل قول از شما باشه بلکه بگونه ای باشه که گوئی واسطه پیام خودش این مطلب را دریافته و داره هشدار میده. *** شما هم با رفتارهای ملایمی مانند سکوت کردن، مودبانه قطع و منحرف کردن صحبت، ترک کردن شخص  به بهانه انجام کاری به محض شروه بحث های فوق و ... نارضایتی خوتون رو نشون بدید.
اگر جواب داد که بهتر وگرنه یه پله بالاتر برید. دیگه بستگی به موقعیت خودتون داره چکار کنید، مثلا ممکنه یه مدتی نزد خانواده تون بروید و قطع تماس کنید (بدون جار و جنجال) و ...
84
اگر باز هم نشد یا به این نتیجه رسیدید که تعمدی در کار است، صریحا و بدون رودروایسی خود و خانواده تون نارضایتی تون رو بیان کنید. (مجددا پله به پله جلو برید)

دو نکته رو به یاد داشته باشید.

* اول همونطور که پائین تر گفتم:

* حضرت رسول(ص)

- به راستی، تواضع بر بزرگی شخص فروتن، می‌افزاید. پس فروتنی کنید تا خداوند به شما بلندی بخشد. (پیام پیامبر، ص 599)

- هرگاه فروتنان امت مرا دیدید، شما هم برای آن ها تواضع کنید و هرگاه متکبران را دیدید، شما هم به آن ها تکبر کنید که این مایه خواری و کوچکی آن هاست.

- تواضع گر چه محبوبست و فضل بیکران دارد   *****   نباید کرد بیش از حد که هیبت را زیان دارد    (سعدی)

دوم: قبل از اینکه کار بالا بگیره و سخت بشه اقدام کنید.
*سر چشمه شاید گرفتن به بیل   *****  چو پر شد نشاید گذشتن به پیل     (سعدی)

(اجازه ندید کا ره جائی برسه که عزت و احتراو خود و خانواده تان ازبین بره.)

این شعر برای کسانی که دانسته یا نادانسته مدام منم منم سر میدند شاید مفید باشه:

گر نکته ‌دان عشقی، بشنو تو این حکایت:

یکی قطـــــــره باران ز ابری چکیــد         *****        خجـــــل شد چو پهنـای دریا بدید

که جایی که دریاست، من کیستم        *****        چو او هست، حقا که من نیستم

چو خود را به چشــــم حقارت بدیـد       *****        صدف در کنارش به جــــــان پرورید

سپهــــرش به جایی رسانیــــد کار        *****        کـــه شـد نامــــــور لؤلؤ شاهــــوار

بلندی از آن یافت کو پســـت شــد         *****       در نیستی کــوفت تا هـسـت شــد

(بوستان سعدی، ص 101)

* دوم:

جای بابا پنجعلی خالی.
به نظرم باید وقتی مادر شوهرتون داره با اب و تاب حرف میزنه و قپی میاد یهو یکی مثل بابا پنجعلی بیاد وسط حرفهاش بگه الکی میگه.

سلام مهسای عزیز
یه چندوقت پیش یه پیام واسم اومد با این مضموم که:

"سلام،خوبی؟ فلانی فک نکنی که هروقت مشکل و گرفتاری دارم یادت می افتم، ولی زندگیم داره از هم می پاشه، جز تو هیشکیو ندارم، دارم دیوونه می شم و ...."
این دوستم یه سال بود که عقد کرده بودن و قرار بود تو مهر جشن عروسی شون باشه، خونه و تالار و همه چی هم اکی بود؛ کارت هم گرفته بودن..تو این مدت هم کلا خبری از من نگرفته بود، قبلش کلا همه کس و کارش من بودم!رفته بود حاجی حاجی مکه...خدا می دونه با پیامش سکته رو زدم!

خلاصه سرت رو درد نیارم آبجی، وقتی پرسیدم چی شده، گفت به مشکل برخوردیم و احتمال زیاد طلاق بگیریم:|| مونده بودم اصلا یه وضعی بود...اینا خیلی هم خوب بودن با هم گویا...
مادرشوهر و خواهرشوهرش از هیچ حرفی کم نمیزاشتن، البته این خانوم هم آخرش جلوشون دراومده بود، باورت نمیشه کلی حرفا سر این بود که چی خریدیم ، چی نخریدیم و چرا اونجا اونطور کردی و فرضا رفتی عوض کردی چیزی که برات خریده بودیم....هرجا مینشستن میگفتن عروس ما فلانه....
باورم نمی شد سر اینطور مسائل مسخره و سطح پایین، داشت یه زندگی از هم می پاشید...
آدم می مونه بخدا...

آبجیم، عزیزی.....اگه همسرت رو دوست داری و انتخابت برات مهمه، بدون که تو خیلی خیلی از موارد اینطور رفتارا پیش میاد، حالا بعضیا بیشتر، بعضی ها هم کمتر و براحتی ازش رد میشن شکر خدا....خونواده جدید، فرهنگ جدید، عقاید متفاوت و ....می تونه واس اونایی که امادگیشو ندارن مشکل ساز بشه
 
****قدم اول این هس که صبور باشی و حساسسیت ها رو کم کنی، می دونم سخته ولی با صبر ان شاءالله زمان خیلی زودتر همه چی رو حل میکنه، سخت هس ولی حتی با این رفتارا تو احترامشون کم نزار.... بهشون محبت کن، دیدی بعضیا چقدر بی خیالن، دنیا حرف و تیکه بشنونا، عین خیالشون نیس، حال میکنم باهاشون:) البته فقط تواینجور مواقع، چون کلا از آدم بیخیال و تعطیل خوشم نمیاد!

به هیچ وجه منظورم این نیست که شما مقصری خدای نکرده، ولی یه خانوم باسیاست برای حفظ آرامش زندگیش همه جور تلاشی میکنه و منتظر کسی نمی مونه...
 وقتی ادم کسی رو انتخاب میکنه دیگه اینکه سطح کدوممون بالاتر هس و کدوم پایین تر معنی نداره، اگه اون شما رو زیر سوال ببره در واقع داره خودش رو هم زیرسوال میبره...شما هم همینطور..خیلی زشته آدم از موارد قبلیش حرف بزنه....

به نظرم خیلی دوستانه با همسرت صحبت کن و بگو که این رفتارها داره اذیتت میکنه و تو روابط شما و خونوادشون اثر میزاره، طوری نگو که خدای نکرده فضای جدل و رقابتی پیش بیاد .
همسر شما باید نقش کاتالیزوری خوبی از خودش نشون بده، نه اینکه همراهی کنه با این رفتارای خاله زنک، مردا اگه زرنگ باشن، تو این شرایط باید خیلی خوب، بین دو طرف رو نگه دارن تا مسئله ای پیش نیاد و اگه هم اومده سریع تر حل شه...به نفع خودشون هس
 
باز اگه دیدی، حرف زدن فایده چندانی نداره، حتما با همسرت پیش یه مشاور خوب برین
براش توضیح بده که نیاز هس این مسائل مرتفع بشه، چون برام مهمه که ارتباطات خوبی با مامانت اینا داشته باشیم، نه اینکه همش دچار تنش بشیم، همسرت حتما با خانوم عاقل و بامحبتی چون شما راه میاد وهمراهی میکنه، شک نکن، اونم با توجه به اینکه گفتی ایشون اینطور فک نمی کنن

توکل برخدا
ان شاءالله حل میشه
 

سلام عزیزم
دلیل بسیار بدیهیه چون اونها شما رو به عنوان همسر پسرشون و عروس برتر از خودشون میبینن اینطور صحبتهایی میکنن. شماسعی کنید به دل نگیرید و احترامها از بین نره.فقط به حالت هم صحبتی به همسرتون بگید که شماهم به نوبه خودتون خواستگارهایی داشتید و حتی در صورتیکه همسرتون باواکنشهاش امکان ادامه صحبت رو برای شما باقی گذاشته بازهم به حالت نرم ادامه بدید که فلان خواستگار داشتید بافلان موقعیت برجسته . من به شخصه از عنوان کردن اینکه قبلا خواستگاری کی رفتند ناراحت نمیشم چون رفتن خواستگاری برای پسر و خواستگار اومدن برای دختر یک امر بدیهی و کاملا طبیعیه.
و نتیجه این هستش که خواستگاریهایی که اونها ازشون باافتخار حرف میزنن و قصد دارن سابقه خودشونو به شما بازگو کنن٬ در نتیجه به ایشون جواب رد دادند. چون از طرف خانواده ایشون تایید شده بوده که الان باگذشت زمان باز هم از اون افراد تعریف میکنند .پس ارزش فکر کردن شمارو نداره.
امااینکه از اقا پسر تعریف و تمجید بیش از حد از طرف خانواده خودشون بعمل بیاد و این در صورتی باشه که شما از کمالات چیزی کم نداشته باشید رو نمی پسندم .

ملت بیکارن  به خدا
 

 واقعاجالبه.نباید بعد اینکه یکی رو انتخاب کردند در مورد بقیه  حذف بزنن.مادر شوهرمن اگه اینطور بهم بگه خیلی ناراحت میشم.

این حرفها جواب داره به شرط اینکه ببینی از زبان چه کسی گفته میشه 

اگر همسرت اینها رو گفته بود من به شما میگفتم باهاش جدی صحبت کنید ولی اینا حرفهای مادرشوهرته زنی از نسل قبل و احتمالا حسود با تصوراتی که تاریخ مصرفش گذشته. مهم اینه که همسرت تو رو سرتر میدونسته وگرنه میرفت با همون ها ازدواج میکرد حرفهای مادرشوهرت رو هم حالا نمیخواد بهش جواب بدی اولش خیلیا عقده ای بازی درمیارن بعدا درست میشن . بهتره با خانم های متاهل فهمیده که اهل جنگیدن با خانواده شوهر نیستن ولی بی زبان و توسری خور هم نیستن مشورت کنی اونا بهتر بهت جواب میدن و میگن چه حرفهایی رو بهتره بی جواب بذاری و چه حرفهایی رو باید جواب بدی چون تجربه دارند ولی در هر صورت نظر من اینه که اگر هم میخوای جواب بدی به هیچ عنوان گلایه ای به همسرت نکن و به اون انتقال نده. بذار رابطه شما با مادر شوهرت بیرون از رابطه شما با همسرت بمونه هر چند رعایتش خیلی سخته و شاید حتی شعاری باشه

عزیزم این حرفا طبیعیه زیاد جدیشون نگیر 
به منم از این حرفا خواسته یا ناخواسته زده میشد که منم ناراحت میشدم این حالت طبیعیه خب آدم ناراحت میشه مخصوصا اینکه شرایطت از پسره بهترم باشه درکت می کنم
بسپرشون به خدا
همچین خدا برات درست کنه که خودتم باور نکنی
منم خیلی خاستگارا داشتم اما به خاطر ایمان همسرم باهاش ازدواج کردم اگرنه که نه پول داشت نه سربازی و نه.....
اما احساس کردم اینو نفهمیدن وباخودشون فک کردن که پسره چی بوده که من بله گفتم انگار که از آسمون افتاده ومن چقد خوشبخت بودم که نصیبم شده!(البته واقعا خوشبختم که نصیبم شده)
منم واقعا دلم شکست از دست مادر شوهر وکمی هم شوهر
توهم زده بودن که همه پسراشون انقد خوبن که هرجامیرن بهشون باکمال میل دختر میدن!
سر پسر بعدیشون صد جارفتن،یک سالی دنبال بودن یارد می کردن یا دختره ی عیبی داشت خلاصه به هر طریقی نمیشد
آخرشم ی عروسی گرفتن که نه قیافه بالایی و نه سطح اجتماعی خبلی بالایی و نه یک دین ومذهب آنچنانی(البته بیشتر فامیلاش)
وقتی که ازدواج کردن من هنوز ندیده بودمش یکسره خواهر شوهرم زنگ میزد می گفت که اونم خوبه ولی تو از همه خوشگلتری خانوادت بهتره و.....
الان دیگه از اون حرفا نمیزنن بماند یکسره روسرشون منو حلوا حلوا می کنن!
منم با خودم گفتم خدایا دمت گرم خوب نشوندیشون سرجاشون
حالا تاشوهرم هرچی میگه میگم آره تو باید یکی مثل زن داداشات گیرت میومد

اون مادرشوهری که این قدر بی فرهنگه که نمی فهمه همچین حرفی نباید بزنه، با سکوت تو پررو تر و وقیح تر میشه. ناراحتی و عصبانیتت رو نشون بده.
دختر خوب چرا ساکت می مونی؟ جوابشون رو بده.
بگو اگه اونها خوب بودن چرا همون ها رو برای پسرتون نگرفتین.
خودت هم غیر مستقیم از خواستگارهای قبلیت بگو. مثلا مادرت یا یکی دیگه جایی که اونها هستن بگن که فلانی که قبلا خواستگارت بوده و کلی شرایط خوبی هم داره دوباره ازت خواستگاری کرده اما نمیدونه که تو ازدواج کردی.
 

خواستگار خواهرمم بودن اینجوری بعضیاشون یه عده میخواستن بگن من به ظاهر و پول توجه ندارم وبرام اخلاق مهمه براین تورو انتخاب کردم یکیش هم به خاطر کمبود اعتماد بنفس بود میگفت یا باهرشرایطی کناربیاید ( اصلا از برنامه مالی آیندش نمیگفت) یا خود پدر دختر کمک کنه تعریف میکرد که خاستگار دختر پولدا میرفته و پدر زن پسرخالش به پسرخالش خونه و ماشین داده
بنظرم اینا ممکنه برای این میگن که خودشونو پیشت بالا ببرن بخاطر کمبود یا میخان بگن تو بهتر بودی از بقیه یا میخوان که جهاز و سرمایه بهشون بدی نمیدونم از کجا میشه فهمید کدوم از این حالتاست

اگه از خاستگارای قبلیت تعریف بکنی با جزئیات که درست نیست
بنظرم به مادر شوهرت وشوهرت بگو منم معیارام پول و ظاهر و مدرک نبود خاستگارای با شرایط بهتر داشتم ولی پسرشما رو انتخاب کردم شیفته منش واخلاقش شدم و از شوهرت حسابی تعریف کن بعد برسون به اینکه مادرش خوب تربیت کرده حسابی از اخلاقشون تعریف کن ح فقط اخلاق و ایمان تعریف کن حرفاشونو خوب تعبیر کن پیش خودت و نشون نده که ناراحت شدی اینجوری برداشت کن که دارن ازت تعریف میکنن

من اگه جای شما بودم خیلی از حرفهاشون خوشحال میشدم چون این حرفهاشون نشون میده قبول دارن  از شما پایین ترن.
به نظرم بهترین روش اینه که در مقابلشون سکوت کنی من هر وقت نمیخوام جواب کسی رو بدم خیلی با دقت نگاهش میکنم و به حرفهاش گوش میدم بعد یهو وسط حرفش میگم خیار کیلو چنده!!! کلا طرف میفهمه که نمیخوام دیگه به حرفهاش ادامه بده یعنی هر چی قبلش گفته دود شده رفته هوا.

با سلام.
باید ببینید آنها عمدا اینکار را انجام می‌دهند یا از روی همان سادگی و نداشتن فرهنگ است.
طرف شما در هر دو صورت جاهل است . شما باید برخورد با جاهل را داشته باشید که البته قبل از دسته بندی دو دسته راهکار قرآن را بررسی می‌کنیم:

اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً (هنگامی‌كه شخص جاهلی با شما برخورد كرد و شما را با تندی خطاب كرد شما با سلامت و صبر و بردباری با او رفتار كنید)فرقان ایه 63
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ (بدی را با نیكی دفع كن تا دشمنان سر سخت هم‌چون دوستان گرم و صمیمی شوند)فصلت ایه 34
خذ العفو وامر بالعرف و اعرض عن الجاهلین (با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذیر و به نیكی‌ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان و با آنها ستیزه نکن)اعراف ایه 199

اگر از روی ندانستن انجام می‌دهند با چند بار تذکر البته ان هم تک به تک و جداگانه مشکلتان حل می‌شود.
امااگر به قصد تحقیر کردن شما این مسائل را بیان می‌کنند به یاد داشته باشید که شما نباید مقابله به مثل کنید و مثل الان که رد شده اید باید رد شوید ولی در عین حال به مطالب زیر توجه کنید.:
بدانید در بین همه این مسائل مطلبی پیدا می‌شود که به دردشما بخورد عیبی از خودتان را پیدا کنید کافی است تا صبرتان را زیاد کند.
در بسیاری از مواقع طرف مقابل از نداشتن اعتماد به نفس اینکار را می‌کند مخصوصا که بیان کردید از آنها بالاترید و شاید این نکته باعث شده آنها بخواهند جبران کنند و خود را اینگونه به شما بقبولانند.پس با دادن اعتماد و بالابردن شخصیت آنها به ایشان کمک کنید.
گاهی هم شما زیاد حساس شده اید وگرنه تعریف این موضوعات در بین افراد شایع است و طرفین تعریف می‌کنند پس کمی نیز عینکتان را را بردارید تا نبینید اصلا.
موفق و موید باشید.