منابع حکم شرعی در فِرَق مختلف اسلامی متفاوت است.
تقریباً همه فرقهها قرآن را از منابع استنباط میدانند، در مورد سنت هم همه فرقهها متفقند غیر از حنفیها که سنت را با قید متواتر قبول دارند؛ در باقی منابع استنباط بین فرقههای اسلامی اختلاف است، مثلاً برخی اجماع را بهطور کلی میپذیرند، برخی اجماع صحابه را معتبر میدانند، برخی نیز فتاوای صحابه و برخی اجماع اهل مدینه را یکی از منابع استنباط میدانند.
در مورد صحابه در بین فرقهها اختلاف است، از تعریف صحابه، عدالت صحابه، اقوال صحابه، فتاوای صحابه و ...
بحث پیرامون صحابه از این جهت ضروری مینماید که دین از طریق این افراد به نسل بعدی انتقال یافته است. به همین جهت صحابه در طریق ارسال پیام دین واقع میشوند، ولی به دلیل معصوم نبودن آنان، مانند قرآن و سنت پیامبر، منبع احکام نیستند.
بعضی از فرقهها به بهانهی جلوگیری از نابودی دین، قاعدهی عدالت همه صحابه را، برای پذیرش اقوال صحابه مطرح کردهاند، ولی هم در تعریف صحابه دچار اختلاف شدهاند، از کسیکه پیامبر را در حال مسلمان بودن دیده تا کسیکه یکی از این چهار شرط در آنها وجود داشته باشد: همنشینیاش با پیامبر طولانی باشد؛ روایتی از پیامبر حفظ نموده باشد؛ همراهی او با پیامبر در جنگ ذکر شده باشد؛ در برابر آن حضرت به شهادت رسیده باشد.
بنابراین طبق نظر همهی فرقهها، صحابه پیامبر بهطور مستقل، منبع استنباط نیستند، بلکه راهی برای رسیدن به سنت پیامبر میباشند، فقط در فرقههای مختلف میزان اعتماد به آنان، میزان پذیرش از آنان را مشخص میکند.
فرقهای با جرح و تعدیل صحابه مانند راویان دیگر با روایاتی که از آنان نقل شده برخورد میکند، فرقهی دیگر همهی اقوال آنان را میپذیرد، و فرقهی دیگر فتاوای آنان را هم قبول میکند.
منابع حکم شرعی در فِرَق مختلف اسلامی متفاوت است.
تقریباً همه فرقهها قرآن را از منابع استنباط میدانند، در مورد سنت هم همه فرقهها متفقند غیر از حنفیها که سنت را با قید متواتر قبول دارند؛ در باقی منابع استنباط بین فرقههای اسلامی اختلاف است، مثلاً برخی اجماع را بهطور کلی میپذیرند، برخی اجماع صحابه را معتبر میدانند، برخی نیز فتاوای صحابه و برخی اجماع اهل مدینه را یکی از منابع استنباط میدانند.
در مورد صحابه در بین فرقهها اختلاف است، از تعریف صحابه، عدالت صحابه، اقوال صحابه، فتاوای صحابه و ...
بحث پیرامون صحابه از این جهت ضروری مینماید که دین از طریق این افراد به نسل بعدی انتقال یافته است. به همین جهت صحابه در طریق ارسال پیام دین واقع میشوند، ولی به دلیل معصوم نبودن آنان، مانند قرآن و سنت پیامبر، منبع احکام نیستند.
بعضی از فرقهها به بهانهی جلوگیری از نابودی دین، قاعدهی عدالت همه صحابه را، برای پذیرش اقوال صحابه مطرح کردهاند، ولی هم در تعریف صحابه دچار اختلاف شدهاند، از کسیکه پیامبر را در حال مسلمان بودن دیده تا کسیکه یکی از این چهار شرط در آنها وجود داشته باشد: همنشینیاش با پیامبر طولانی باشد؛ روایتی از پیامبر حفظ نموده باشد؛ همراهی او با پیامبر در جنگ ذکر شده باشد؛ در برابر آن حضرت به شهادت رسیده باشد.
بنابراین طبق نظر همهی فرقهها، صحابه پیامبر بهطور مستقل، منبع استنباط نیستند، بلکه راهی برای رسیدن به سنت پیامبر میباشند، فقط در فرقههای مختلف میزان اعتماد به آنان، میزان پذیرش از آنان را مشخص میکند.
فرقهای با جرح و تعدیل صحابه مانند راویان دیگر با روایاتی که از آنان نقل شده برخورد میکند، فرقهی دیگر همهی اقوال آنان را میپذیرد، و فرقهی دیگر فتاوای آنان را هم قبول میکند.