به خاطر شغل خواستگارم نگران سرزنش دیگران و تحقیر خانوادمم....

19:29 - 1397/02/04

سلام.من یه خانم ۳۰ ساله هستم.تیر ماه ۳۱ سالم میشه.در یه خانواده خوب و سالم بزرگ شدم و هممون تحصیل کرده و کارمندیم. خواستگار هایی داشتم تو این چند سال که ۹۰ درصد رو مطمینم بدرد من نمیخوردن و رد کردم .شکست های عاطفی هم داشتم که خیلی افسردم کرده بودن ....‌خیلی دلم میخواد ازدواج کنم  و نیاز به یه همدمو تو زندگیم احساس میکنم...... بعد ازدواج خواهرم خواستگارام خیلی کم شدن.....تا این که ۵ ماهه پیش دوستم برادرشو ازم خواستگاری کرد ‌....من فوق لیسانس سراسری دارم و کارمند پیمانی یکی از اداراتم ..چهرمم خوبه.....اون پسر هم فوق لیسانسه وتو یه اداره دولتی کارمنده ولی پست شغلیش خیلی بالا نیست تو نگهبانیش کار میکنه۰.۰۰.... و قراره منتقل بشه به یه پست بالاتر.‌‌‌‌‌‌‌...‌و دستور ووامضاهاشو گرفته والان ۵ ماهه منتظریم که این جابجایی اتفاق بیفته و هنوز نیرو جایگزینی براش وجود نداره که منتقل بشه.....خواهرم به شدت مخالف ازدواجم باهاشه میگه این پسر در شان تو نیست و تو با این موقعیت میتونی با پسرای خیلی بهتری ازدواح کنی و با توجه به استخدامم تو اون اداره قطعا فرصت های بهتر در انتظارتن .....ولی خودمم هیچ امیدی ندارم به این موضوع.....و از طرفی چون بعد عقدش با دامادمون...مدتی دامادمون بیکار شد و عمم متوجه موضوع شدن و سوژه تاسف و ‌... شدیم و دختر عمم تا مدت ها حرفمونو پیش دوستان و همکارانش میزد که اینا دخارشون رو به پسر ییکاره و ضایع دادنن و خواهرمو خیلی اذیت کرون دلش برام میسوزه و میگه اگه دختر عمه و عمم شغلشو بفهمن ابرومون رو میبرن و مسخرت میکنن و البته خودمم نگران این موضوع هستم .....این ۵ ماه هم حرف حرف خواهرم بوده و ما صبر کردیم و انقدر که حرف از شغلش بود تا خودش و خودمم نمیگم خیلی شغلش خوبه ...و واقعا دلچرکین شدم‌ولی به جهت ویژگی هلی شخصیتی پسره و این که خیلی هم‌دوستم داره صبر کردیم......راستش من این پسر خیلی به دلم نشسته و پسر خیلی سالم و با احساسیه و خانواده خوبی هم داره...اهل مطالعه هست و خلاصه کنم پسریه که به نظرم باهاش در اینده خوشبخت میشم...و این مدت  همه تلاششو کرده به من برسه ...حتی ازمون استخدامی داره میخونه و قراره شغل دوم داشته باشه ولی بازم صبر کردیم و مهرش از دلم نرفته ....خوب واقعا شغلش ضد حال شده برام.....خواهرم خیلی مسخرش میکنه و تو سرم میزنه....میگه قدر خودتو نمیدونی....لابد قسمتت این پسرس دیگه و ....و برام خیلی تاسف میخوره.... لطفا کمکم کنید چی کار کنم..... حرف مردم و سرزنش های خواهرم  و تردید های خودم منو از اینده نگرانم میکنه..... دوماه دیگه فرصت اون پسر تموم میشه برای ارتقای کارش و من بین دل خودم ....حرف خواهر....و نگرانی های موجود از حرف های اقوام و تصور نگااه های تاسف بار عمه و دختر عمه که سر ازدواج خواهرم ما رو تحقیر کردن موندم..... خواهرم میگه اونا با تو هم همین کارو میکنن و تو  خواستگارهای بهتری پیدا میکنی.‌‌‌‌... و نباید شان اجتماعیتو و ابرو خانوادتو به خاطر عشق به این پسره..‌‌.تباه کنی ....واقعا چی کار کنم که ابرومون نرررره ...آیا من دارم اشتباه میکنم ؟؟؟

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/132641

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****
تصویر گلدسته

سلام .. عزیزم چکار کردی؟ انتخابش کردی بالاخره یا نه؟

تصویر مبینا یزدانی327
نویسنده مبینا یزدانی327 در

اینو یادم رفت بگم، ما یکی از اقواممون هم شغل خواستگار شما شماست،، بخدا اینقد پسر خوبیه ک حد نداره ...یعنی تو فامیل ی چیز دیگه اس همه هم بهش کلی احترام میذاریم خیلی خیلی ماهه،،، خصوصیت اخلاقیش این ادم باعث شده ک ما اصلا به شغلش ک از نظر شما کسر شانه فک نکنیم ...اگ میومد برا من حتمن باعاش ازدواج  میکردم ،،، نیومد خخخخ...همه هم میگن خوشبحال خانمش 

تصویر مبینا یزدانی6
نویسنده مبینا یزدانی6 در

اینکه خواهرتون میگن ممکنه با موقعیت بهتر ازدواج کنید خب اگ میشد تو این ده دوازده سال براتون اتفاق می افتاد بعد ی چیزی اگ مثلا طرف دکتر باشه شما خوشبختیت صد در صد تضمینه؟

طرف دور از جون دزد و معتاد و ولگرد ک نیست بنده خدا ی شغلی داره مثل بقیه میخاد پول حلال بیاد سر سفره اش،، 

این همه خصوصیات خوب شما نمیبینید؟ اگ ی کار دیگه داشت ولی از لحاظ اخلاقی خوب نبود شما باهاش ازدواج میکردی؟ خب شما هم قطعا ی سری کمبودهایی داری کامل ک نیستی...ببین چی میخای از زندگیت اول تکلیف خودتو معلوم کن،،، این نگاه از بالا ب پایین نگاه خوبی نیست مخربه ...

ابرو هیچ کسی هم اینجوری نرفته ،،

بذار عمه ات هر چی میخاد حرف بزنه ولی شما خوشبخت باشی تو زندگیت چ اهمیتی داره ...بخاطر نگاه مردم زندگیتو حروم نکن ..

اینقدم نگو حرف مردم نگاه خواهرم ،،، ب جهنم شمامسوول نگاه اشتباه بقیه نیستید همینقد ک نگاه خودتون درست و منطقی باشه برای زندگی خودتون کافیه

اگرم نتونستی با خودت کنار بیای ول کن،، شما نمیتونی اون اقا رو خوشبخت کنی ... ی جوری هم جواب منفی بده ب اون اقا ک عزت نفسش نشکنه فک کن داداش خودته...یا علی

 

 

 

تصویر من و خدااا
نویسنده من و خدااا در

با تشکر.میدونم نباید بنای زندگی بر مبنای حرف مردم باشه....اگه ازدواج کنم پیی همه چیزو باید به تنم بمالم......ما ایرانی ها برخلاف چیزی که درباره خودمون فکر میکنیم به نظرم ادمای جالبی نیستیم...از تحقیر هم لذت میبریم و تفریحمون غیبت و قضاوته.... ... شخصا .تا حالا ندیدم کسی از ازدواج کسی از صمیم قلب خوشحال بشه ما به عروسی هم نمیریم که تو شادی بقیه شریک بشیم بلکه فقط میریم ببینیم عروس کیه و داماد کیه و سوژه حرف و قضاوت و خنده برای خودمون پیدا کنیم.....این فرهنگه ماست.....و باید گویا بهش احترام بذاریم و کنار بیایم......یا حق

تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از سوالی که در انجمن رهروان ولایت مطرح نموده‌اید.
نگرانی شما در کنار عدم توانایی برای تصمیم مناسب، شرایط سختی را برای شما به وجود آورده که ما سعی می‌کنیم در توضیحات مختصرمان شما را به یک جمعبندی مناسب برسانیم تا از این نگرانی خلاص شوید.
تصمیماتی که انسان می‌گیرد باید یک نسبتی از گذشته و حال و آینده در آن لحاظ شود و با در نظر گرفتن جمیع شرایط اقدام به انجام کاری شود.
قطعا بخشی زیادی از تصمیم شما برای ازدواج با خواستگارتان به شخصیت او و منش و رفتار او در گذشته و حال بازگشت دارد که در اینجا شما چندان نتوانسته اید آن را ببینید؛ بنابراین لازم است مراحل زیر را طی نمایید تا به یک جمعبندی مناسب برسید.

1.شما در گام نخست باید قلم و کاغذی بردارید و تمامی نقاط مثبت و منفی خواستگارتان را در آن بنویسید و به این لیست نکات مثبت و منفی ازدواج با او در آینده را نیز بیفزایید.(اینها باید نکات مثبت و منفی ای باشد که خودتان قبول دارید نه آن مواردی که دیگران می‌گویند چرا که برای آن هم در ادامه دستوراتی را بیان می‌کنیم).
2.حال بررسی نمایید آیا این خواستگار چقدر ارزش بله گفتن را دارد.
3. و بررسی کنید که چه میزان دلبستگی به او دارید. آیا اگر به او پاسخ منفی دهید ته دلتان راضی می‌شود به این پاسخ؟
4.ببینید اگر به او پاسخ منفی دادید چقدر احتمال می‌دهید که خواستگار بهتری برای شما بیاید؟(بهترین کمک کننده به شما بررسی خواستگارانی است که تا کنون داشته‌اید که معمولا چون سن شما هم بالا رفته کیفیت و کمیت خواستگاران پایین‌تر می‌آیند)
5.حال با در نظر گرفتن زمان حال که مثلا شغل خواستگارتان قرار نیست فعلا تغییری نماید، به سراغ حرف اطرافیان بروید و ببینید آیا توان مقابله با حرف آنها را دارید و در آینده این مساله برایتان معضل نخواهد شد؟

حال درباره شغل ایشان باید بگویم که به هر حال شغل حراست مانند بسیاری از شغلها شغل آبروداری است و از قضا به افرادی داده می‌شود که توانمندی بالا داشته باشند و از آنها اطمینان کافی حاصل شده باشد.
بنده پیشنهاد می‌دهم که این نگرانی را با خود خواستگارتان در میان بگذارید و آن را به یک جمعبندی نهایی برسانید و نگذارید زمان از دستتان برود که خدای ناکرده با گذر زمان و افزایش دلبستگی‌ها اگر به ازدواج منتهی نشود شکست عاطفی دیگری در انتظار شما خواهد بود پس سریع جمعبندی کنید و بر معیار شغل حراست و نه اینکه در آینده چه خواهد شد، تصمیمتان را بگیرید.
با تشکر از صبر و حوصله شما.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه شأن خانوادگی را به مسئله کار ربط دادن، به نظر کار درستی نیست. از طرفی هر شغلی در جایگاه خودش ارزشمند است و یک ضرورت به حساب می‌آید. متاسفانه نگاه از بالا به پایین نسبت به برخی از کارها می تواند ناشی از غرور و خودبرتربینی باشد. از طرفی ملاک برتری انسانها براساس آموزه های دینی، ایمان، اخلاق، منش و رفتار آدمی است نه مسائل مادی که ممکن است هر آن با یک اتفاق همه آنها را از دست داد.

مسلما مسائلی مهم تر از کار وجود دارد که لازم است شما به آنها توجه بیشتری داشته باشید؛ از جمله آیا از جهات اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، فکری، فرهنگی و خانوادگی از تناسب کافی برخوردار هستید؟

اینکه وضعیت خواستگارتان را تا ارتقاء شغلی معلق کردید، کار درستی نیست؛ چرا که از یک طرف سن شما در حال بالا رفتن است و همانطورکه خودتان هم اشاره کردید تا به حال خواستگار مناسبی برای شما نیامده است و از طرفی این امکان هم وجود دارد که ایشان با کش دادن این وضعیت ناامید شود.

بنابراین به جای اینکه روی مسئله کار ایشان متمرکز شوید (چرا که به هرحال امکان ترقی و پیشرفت کاری در آینده وجود دارد) روی مسائل دیگر بیشتر توجه کنید و ببینید چقدر از ایشان شناخت دارید و اینکه چقدر در درک، فهم، فکر، علایق و سلایق، خواستها و تمایلاتتان و ... نزدیک به هم هستید؟

اینکه نسبت به حرف و حدیث دیگران چه عکس العملی نشان دهید، باید عرض کنم که اولا نباید در این زمینه شما حساسیت به خرج دهید. از طرفی هرکسی هم بخواهد شما را دست کم بگیرد یا نگاه و رفتار معنی داری بکند، کافی است که احساس ضعف نشان ندهید و به انها توجه نکنید. ثانیا به هرحال گاها افرادی وجود دارند که متاسفانه نمی توانند خوشی دیگران را ببیند و تنها به دنبال نقطه ضعف دیگران هستند و بنا نیست که ما هم طبق میل آنها رفتار کنیم و احساس ضعف نشان دهیم.

در آخر باید گفت: اگر واقعا از انتخاب خود مطمئن هستید و فکر می‌کنید که با خواستگارتان در جهات مذکور تناسب کافی دارید، دیگر جای معطلی، احساس ضعف نشان دادن و ... نیست. مهم این است که شما از انتخابتان مطمئن و راضی باشید؛ چرا که شما بناست یک عمر زندگی رضایت بخش و توأم با امید و خوشبختی را تجربه کنید.

موفق باشید.

تصویر hosein۶
نویسنده hosein۶ در

سلام به حرف مردم گوش نکن هر کاری که میدونی درست هست و خدا گفته درسته رو عمل کن . اینو مطمئن باش عمه ای که به خاطر شغل خواستگار داره بهت میخنده اصلا خوشبختی شما براش مهم نیست آرزوش اینه که شما این خواستگار رو پس بزنی و موقعیت های خوب رو از دست بدی.

تصویر گلدسته

سلام خواهر عزیزم

همیشه توی زندگی دو راهی وجود داره   هر روز و هر لحظه

قطعا ما بخاطر مردم زندگی نمیکنیم ولی قطعا نظرات اونا باعث کند یا تند شدن ما میشن ؛ و متاسفانه ما فرهنگمون جوریه ک همیشه منتظر اینیم ک تایید بشیم 

الان مساله انتخاب همسره

فردا انتخاب خونه

بعدش وسیله نقلیه

بعدش فرزند

بعدش نوع تربیت

ووو

همیشه سر دوراهی قرار خواهی گرفت ک نظر خودتو اعمال کنی یا عزیزانت رو . 

بنظرم شما باید تکلیفتو با خودت روشن کنی نه با دیگران . یا باهاش ازدواج میکنی و همه جوره از همدیگه حمایت میکنین  یا هم حرف و نظر دیگران اهمیت داره  پس کنارش میزاری .