سلام علیکم از همه دوستان گرامی که در بحث مهریه شرکت کردند نهایت سپاس را دارم بنده نیز با بیان اجمالی این بحث را می بندم. .آیا آینده با مهریه تضمین می شود؟ اگر منظور این است که شوهر به راحتی نتواند همسر را طلاق دهد باید گفت: مهریه تضمین کننده عدم طلاق نیست چون پایداری خانواده در گرو تناسب های لازمه است نه مهریه بالا چون با نبود تناسب ها زندگی تلخ است و مهریه بالا جلوی تلخی زندگی را نمی گیرد هرچند طلاقی نباشد و اگر تناسب داشته باشند مهریه کم اسیبی نمی زند اما اگر منظور از تضمین اینده ان است که در صورت طلاق، زندگی آینده تامین شود در این صورت مهریه بالا لازم نیست بلکه با حدود 50 میلیون تومان تامین می شود
مخالفت دختر با مهریه بالا: دختری که می بیند خانواده اش پافشاری بی جا بر مهریه بالا می کنند اولا:با توجه به اینکه مهریه حق او است اعلام کند که من این مهریه را قبول ندارم و بر مهریه مناسب پافشاری کند لکن بهتره قبول مقدار مهریه و یا بخشش با هماهنگی خانواده باشد تا جلو سو استفاده گرفته شود. 3.دخترانی که توقع خواستگار پولدار و مهریه بالا دارند؟بدانند که خواستگاری که همه چیز داشته باشد یا باید پدر پولداری داشته باشد و یا اینکه در تجارت ادم خوش شانسی باشد که در این صورت ممکن است به خواستگاری انها نیاید یا اینکه سنش بالا باشد که بتواند همه چیز را برای زندگی فراهم کرده باشد لذا باید در زمینه توقعات مالی کوتاه بباند مهریه معقول: نه آنقدر زیاد که خانم وسوسه شود و نه آنقدر کم که آقا وسوسه شود همچنین نه انقدر زیاد که همه اقوام پسر هم جمع شوند نتونند سکه ها را جور کنند و نه آنقدر کم که پول تو جیبی باشد لذا مهریه معقول به وضعیت اقتصادی و موقعیت دختر بستگی دارد. توصیه دین مبین اسلام به مهر پایین می باشد رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم : أفضَلُ نِساءِ اُمَّتِي أصبَحُهُنَّ وَجها وأقَلُّهُنَّ مَهرا .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :بهترين زنان امّت من ، خوبروترين و كم مهريهترين آنان هستند .[1] و إمامُ الصّادقُ عليهالسلام فرمود: أمّا شُؤمُ المَرأةِ فكَثرَةُ مَهرِها وعُقوقُ زَوجِها . شومى و ناخجستگى زن ، زياد بودن مهريه او و نافرمانى از شوهرش مىباشد [2] ................................. [1] بحار الأنوار : 103 / 237 / 25 منتخب ميزان الحكمة : 254 [2].معاني الأخبار : 152 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 254
اگر واقعا همه ی ماجرا این باشه که نوشتین ؛ تبریک میگم واقعا پخته عمل کردین
خوب میدونین بعضی خوناده ها هستند کلا یه چنگال رو اشتباهی یه جا دیگه بذاری ازش جنگ جهانی درست میکنند
من خودم با این خونواده ها بودم (واسه همینه ما پسرا از عمه هامون بدمون میاد)
شما اگر واقعا این آقا رو دوست دارین و فکر میکنین اونم علاقه داره به شما
قشنگ زنگ بزن بش بگو میخوام بریم فلان جا قشنگ با هم یه یک ساعت حرف بزنیم
قشنگ ماجرا رو واسش تشریح کن ؛ بعد بگو من میدونم مادرتو دوست داری ؟؛ خیلیم خوبه ولی ممکنه هر کدوم از طرفین یه رفتار های ازشون سر بزنه که مورد پسند دیگری نباشه و یه اتفاقاتی پیش بیاد
ولی اگه ققراره ما زن و وشهر بشیم و بریم زیر یه سقف بهتره روی پای خودمون وایسیم ؛ پشتهم باشیم و به هم کمک کنیم تا بتونیم بهتر با خونوادههامون کنار بیاییم
بعد ببینین چی میشگه ؟
انشالاه که زندگیتون پا بگیره
ولی یه نکته رو بگم ؛ حتی اگرم 20 سال از زندگی مشترکتون بگذره و 3 تا بچه داشتین ؛ بازم ممکنه نوک و نیش های مادر جان توی زندگیتون باشه ها
تنها راه حل هم محبت زن و شوهر به همدیگست
رهبرمون گفته که توی بازی زندگی هر ک بیشتر محبت کنه اخرش بازی رو میبره
حتی اگر شکست بخوری
از محبت خار ها گل میشود
اون عاشق محبت شما میشه ولی به رو نمیاره ؛ میگی میترسی طلاقت بدم
برادر من خیلی ببخشید که بی برده صحبت میکنم اما من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم من دختری خودمم از دست دادم چه اجازه بدم وندم خانواده شوهرم منو مقصر میدونن که به خانوادم جریانو گفتم بقول خودشون من این بم رو منفجر کردم خودمم باید خنثی کنم همین الان به همسرم زنگ زدم باهاش صحبت کنم که گفت بشت فرمونمو قطع کرد من خخخخخخخخخخخخخخییییییییییییییللللللللللللیییییییییییی تنهام
به نظر من زن و تنها موندن بهتره از همسر و تنها موندنه.
یعنی هم شوهر داشته باشین ولی همدمتون نباشه
البته من اینا رو کلی میگم ها
قشنگ یه دفتر بردارید بعنوان چک نویس چیزایی رو که باید بگین رو بنویسین بعد بررسیش کنین و عبارات بهتر بکار ببرین ...روز موعود بالاخره فرا میرسه بالاخره حرفاتون باید منطقی و محکم باشه و هی ازین شاخه به اون شاخه نپرین .
قشنگ که حرفا زده شد بعد میشه تصمیم گرفت . چون حرفا که پخته و حساب شده باشند ؛ بعدش میشه قضاوت کرد ؛
الان شما پشت سیستمی و اون پشت فرمون !
بذارین یه جلسه تشکیل شه . تلفنی هم نمیشه ها چون یهو صداشو میشنوین دلتون شروع میکنه به لرزیدن .
برید قشنگ حرفاتونو بپزین ! فقط مواظب باشین نسوزونینش .
من که میگم ؛ اگر واقعا مرد زندگیه محترمانه قشنگ بگین میدونم مادرتو دوست داری ؛ زن خوبیه ؛ خیرتو میخواد . منم خوشحالم که دوستش داری
منم قصدم بی احترامی نبوده هر خونواده ای قوانین خودشو داره تو به من میگفتی که اینطوریه ؛ منم با اینکه توی یه خونواده دیگه ای بزرگ شدم و قوانین خاص خودش رو داشته ؛ نمیدونستم چطوری برخورد کنم . ولی چون تو رو دوست دارم میخوام دوباره از نو شروع کنم .
بیا زندگیمونو بسازیم
و خیلی حرفای دیگه . خودتون که خیلی خته و قشنگ حرف میزنین که راضیه خانوم . همون تکینیک دفتر چک نویس رو که گفتم اجرا کنینی خیلی نکات خوبی میاد تو ذهنتون
بعد اگر دیدین میش کنار اومد : ایشالا به پای هم پیر شین
اگر نه ؛ زندگی با یه مرد یه دنده و قد : جهنمه جهنم !
شوهر من ی فرد خود رای هست نظر کسی براش اهمیت نداره خخخخخخخخخخخخخیییییییییییییییییییلللللللللللللللللللللیم خودشو قبول داره من میخام زندگیم بهتر شه بهش میگم بیا با هم صحبت کنیم میگه ن میگم من بیام میگه مگه مادرت میزاره بس فردا داداشت میاد دادبیداد میکنه میگه جرا خواهرم رو اوردی اینجا و هی بهونه میاره
نگه داشتن شوهر با مهریه کار درستی نیست ؛ فکرشو بکن ! بخای بزووور شوهرتو نگه داری
ولی خوب بعضیام میگن اگر طلاقی انجام شد ؛ باید بتونیم زندگی بسازیم یا نه ؟
سوال انه : آیـــــــــــــــــا میخواین زندگیتونو بهتر از اونی که خونه ی پدرتون بودین بسازین ؟ به قیمت انداختن زندان یه مردی که ازش طلاق نگرفتین ؟ حالا به هر دلیلی با هم کنار نیومدین ؛ قراره بدبهت کنیم طرفو ؟؟
چی بگم بت عزیز!!!! ببین تو مطمینی شوهرت مرد مسلطی بر افکار و رفتارشه؟؟ مادری نیست؟ زندگی یک روز دو روز نیست
یه شب و دو شب نیست و عشق گذرا.......بلوغ عقلی میخواد. مردی میخواد که تصمیم بگیره بدون حاشیه و حرف حدیث
سلام راضیه جان! واقعا برای شرایطی که برات پیش اومده ناراحتم. ولی احساس من میگه با وجودی که همسرت 30 سالش هست ولی شعور و بلوغ کافی برای مدیریت یک زندگی رو نداره. مهرت رو فعلا نبخش. شوهرت رو بشناس
با سلام و عرض ادب خدمت حضار
یه مطلبی رو خدمتتون عرض کنم و اون اینکه تا زمانی که آقایون بخوان از مهریه ی کم زن سواستفاده کنن وضع همین طورباقی می مونه.
من موردایی مثل صحبت آقای احسان زیاد شنیدم که مهریه ی خانم کم بوده و آقا هروقت به شوخی یا جدی اینوبه رخ خانوم کشیده و تهدیدش کرده.حالا چه شوخی و چه جدی
تازمانی که آقایون ارزش خانوم رو با مهریشون میسنجندوهرچقد این مهریه کمترباشه بیشترسرکوفتش بزنن.خب خانم مجبور میشه برای حفظ حرمت خودش هم که شده و بستن دهن آقامهریه ی بالا طلب کنه
ویه نکته ی دیگه درباب صحبت آقای عاشق واقعی اینکه:
اسلام و ایران نگفته بعدازطلاق مردموظفه مهریه به خانمش پرداخت کنه.اسلام گفته مهریه عندالمطالبه هستش وزن هروقت اراده کردمردموظفه پرداخت کنه
منتهی زن تا وقتی که داره زندگی میکنه از این حقش چشم پوشی میکنه.واغلب زمانی که بعد ازچند سال بدبختی کشیدن درست زمانی که میخواد نتیجه ی زندگیشو ببینه مرد هوس تجدید فراش میکنه مجبور میشه که درخواست مهریه کنه تا هم مرد بفهمه به این سادگی با زندگیه کسی بازی نکنه وهم اینکه بتونه بعد ازجدایی سربار کسی نباشه.این حقی بوده که باید مردطی زندگی میداده و نداده.
ودرباب صحبت های آقای شکیب:قضاوتشون بسیار به جا و منطقی بود.احسنت برشما.
درحال حاضر عرف سکه 110 سکه است.و خانواده ها هرچند هزارتا که بزنن.دادگاه بیشتر از 110 تا قبول نمیکنه.
که بهترین حالتش هم اینه که آدم مهریه ی معقولی بذاره. و اگر ما یادبگیریم که چه حرفی رو کجا بزنیم نه اختلافی پیش میاد و نه زندگیی ای به جدایی میرسه.
درپناه حق پاینده باشید
سلام من یه دختر 16 ساله هستم که با یه مرد 30 ساله ازدواج کردم من تو سیقه ایی یه جشن بزرگ گرفتیم همون بله برون بعد همسر من گفت من در توانم نیست 114 سکه تورو بدم میترسم شما بعد عقد اجرا بزاری و ی مدت هم اخلاقش بخاطر افکار غلتش بخاطر مهریه بهم ریخته بود من بهش قول دادم که تو زندگی مهریه خودمو ببخشم حتیا به اسم باک حضرت مهدی که واقعا دوسش دارم و داشتم قسم خوردم وهمین قسم ضمانت حرفم شد ما عقد کردیمو مجبور شدم به احترام رسم همسرم محرم 2هفته اونجا بمونم این ماندن من همانا و یه مشگل بزرگ همانا
اونج من هیئت نمیتونستم برم چون باید با مادر شوهرم و خواهر شوهرم جاهایی میرفتیم که نظریه امام حسینو میدادن ومنم متوجه نمیشدم یا هیئتا ترکی زبان بود یا شمالی یا اگه فارسی بود مداح تازه کار میخوند چندان سوزناک نبود یه شب واقعا دلم گرفته بود که 8محرم شد من لیاقت گریه برا امام حسین رو بیدا نکردم بخاطر همین از همسرم اجازه گرفتم با همسایه اشون که به قول مادر شوهرم از ابجی بهشون نزدیک تره برم هیئت اونا همسرم قبول کرد من به مادر شوهمم تعارف کردم که بیان با هم بریم خیلی ناراحت بودن اما من رفتم و اومدم دیدم اینا در حد منفجر هستن خلاصه شب بود با همسرم صحبت کردم گفتم فکر کنم مامانینا از من ناراحتن من که کار اشتباهی نکردم به من گفت تو اشتباه کردی باید فردا از مادرم معذرت خواهی کنی منم گفتم من اشتباهی نکردم باید از همسرم اجازه میگرفتم که گرفتم به کسی هم ربطی نداره و نباید ناراحت بشه من ووووووووووااااااااااققققققققققققعععععععععععععععععععاااااااااااااااا نمیفهمم یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهدی از دست من ناراحت شدو فردا دختر همسایه شون اوم خونشو مادرش خیلی تند برخورد کرد و من موقع خدافظی ازش معذرت خواهی کردم و بعد مهدی به من زد که من برم از مادرش معذرت بخام من به احترامش رفتم معذرت خواهیی کردم ووووووووووووووللللللللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییییییییییییی ای کاش نمیکرد من صورت مادر شوهرمو بوسیدم معذرت خواهی کردم اشتباه کردم بچه گی کردم شما ناراحت بودی بجای اینکه به دامادات بگی اوناهم فرض رو رو نادونی و بی قیرتی بسرت بذارن منو میکشوندی بیرون میگفتی راضیه من خوشحال میشم تو باما بیای بیرون این خیلی بهتر بود بخدا من فکر نمیکردم ناراحتی شما بخاطر من بوده باشه اما مادرشوهر من جلو 2تا داماداش و جلو 2 تا خواهرشوهرام و شوهرم اومد بیرون داد زد که تو نمیفهمی منو ادم حساب نمیکنی تو دیگه بزرگ شدی این حرکات از تو بعیده جلو همسایه ها منو خوار و ذلیل کردی من فقط گوش کردمو چادرمو بوشیدم اومدم بیون شوهر من بجای اینکه من ناراحتم دارم گریه میکنم بیاد بیشم 12 متر جلو تر بچه خواهرشو بغل کرده و داشت با دامادشون صحبت میکرد
این حرکت یعنی چی کاملا یعنی من تو رو راضیه جلو خانوادم اگه از دستت ناراحت باشن ادم حساب نمیکنم
منم وقتی همسرم ازم خواست باهاش برم دفتر اسناد سکه هامو ببخشم قبول نکردم گفتم ما نامزدیم و بهتره بعد عروسی این کارو بکنیم خلاصه وقتی حرفا و اعصبانیتش رو دیدم حرفمو بس گرفتم اما تمامی ناراحتیایی که بهم شده بود مو به مو بهش گفتم و ازم معذرت خواهی کرد
اخه چه کسی رو دیدید جلو عروسش بشینه از دخترایی که بسرش میخاستشون ویا دخترهایی که مهدی رو میخاستن از زیبایی هاشون از تحصیلاتشون و... صحبت کنه من تو محرمی فهمیدم که شوهرمن تو مجردی دوست دخترهای زیادی داشته این زمینه شک من به همسرم شد چون رو گوشی و کامبیوترش حساس بود و اجازه نمیداد بهش دست بزنم
من سکه هامو تو 3ماه عقدیم بخشیدم و اخلاقش برای من سنگینتر شد و به قول همسرم افسارم دستش بود من تو این مدت تو کلاس مهارتهای زندگی استاد خدام حسینی شرکت کردم اخلاقم به کلی قرانی شد اما همسرم دلیل این تعقیر رو ترس بعداز سکه ها میدونست من واقعا بهش اعتماد داشتم هیچ وقت فکر نمیکردم اگه کار به اینجا بکشه بشتم و خالی میکنه و برچسب اینکه من نمیتونم زن زندگی باشم روم بزنه منم از برخورد های سرد اون احساس خطر کردم و به خانوادم که نمیدونستن من سکه هامو بخشیدم گفتم
الانم حدود1ماه نیم هست مهدی منو ندیده و 2هفته با من صحبت نکرده تنها برای رفته به مشاوره میومد ووقتی ازش بول جلسه رو گرفتن دیگه مشاوره نیومد حتی اقدر هم برای من وقت نمیذاره که بیاد و بگه من زنمو با 14سکه میخام خانواده من از این ناراحتن که مهدی تو این همه اتفاقی که افتاده نیومد منو ببینه الانم نتیجه مشاوره اینه که مهدی از رفتار ها و حرف های من برداشت غلط کرده و میترسه بیاد خونتون و تو باید این سو تفاهم هارو از بین ببری از مهدی که میخام باهام صحبت کنه ازدستم ناراحته حرف نمیزنه نظر شما دوستان چیه من برم باهاش حرف بزنم؟؟؟؟؟
برام سخته ولی باید این سو تفاهم ها ازبین بره امیدوارم وگرنه باید طلاق بگیرم
سلام از صاحب پست معذرت خواهي مي كنم چون قصد دارم جواب راضيه خانم رو بدم .
راضيه عزيز من داستان زندگيتو خوندم و ناراحت شدم . متاسفانه شما به خاطر خوبيهاي خودتون همه چيز رو خراب كرديد و كاش كمي با خونواده تون صحبت ميكرديد و دست كم هم فكري مي كرديد . من قصد ندارم همسر شما رو مورد قضاوت قرار بدم چون نمي خوام با قضاوتم شما رو نسبت به زندگي تون دل گرم يا خداي نكرده دل سرد كنم .
پس در مورد خودتون مي گم . دوست خوبم متانت خوبي و مهربوني هات رو و اسه كسي يا كساني خرج كن كه لايقش باشند. و اجازه نده كه سن كمت باعث بشه مادر شوهر و خانواده شوهر پا رو از حريمشون بيشتر دراز كنند . در مورد اون مراسم همسايه كه رفتيد خب بهتر بود چون همسايه مادر شوهر ايناست با اونا بريد و اينطوري احترام هم سرشون گذاشته باشيد.
مواظب زندگيتون باشيد و علاوه بر مهريه سعي كنيد چيز ديكه اي رو نبازيد و براي زندگيتون تلاش كنيد و بسازيدش و به اين زودي حتي حرف طلاق رو هم نزنيد . كاري نداريم كه چه چيزايي از دست رفت و خراب شد اما براي بهتر شدن اوضاع با حفظ غرور خودتون و خونواده تون و با نرمي و سياستهاي زنانه اقدام كنيد . توكل به خدا كن
سلام ترنم جان من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم من دختری خودمم از دست دادم چه اجازه بدم وندم خانواده شوهرم منو مقصر میدونن که به خانوادم جریانو گفتم بقول خودشون من این بم رو منفجر کردم خودمم باید خنثی کنم همین الان به همسرم زنگ زدم باهاش صحبت کنم که گفت بشت فرمونمو قطع کرد من خخخخخخخخخخخخخخییییییییییییییللللللللللللیییییییییییی تنهام
شما خيلي به ايشون اعتماد كرديد و اونم به خاطر عواطف و احساسات زيادتونه . نمي گم كار اشتباهي كرديد ولي زندگي همش عواطف و احساسات نيست . ببينيد اصلا حرف طلاقو نزنيد . اصلا . تموم سعي خودتون رو بكنيد و كتابهاي روانشناسي كه توي اين زمينه هاست سرچ كنيد و بخونيد و سعي كنيد توي زندگي از بزرگتر ها كمك بگيريد و نه اينكه فقط كار خراب شد اونا رو در جريان بذاريد . خدا به شما همسري عطا كرده كه هر جووني براي آرامش لحظاتش از خدا طلب مي كنه . پس از اينجا به بعد اين شما هستيد كه بتونيد هديه ي خدا رو نگهش داريد و به كمال برسيد . و خوشبختي رو براي خودتون و ايشون به ارمغان بياريد .
به چيزاي مثبت فكر كنيد و انگيزه مثبت به خودتون بديد تا بهتر بتونيد عزم خودتون رو جزم كنيد و زندگيتون رو بهتر كنيد.
احساسات تون رو تعديل كنيد و با يه آقاي 30 ساله منطقي تر رفتار كنيد تا ايشونم به شما به عنوان همسرش اعتماد كنه و در كنار شما به اونچه كه توي ذهن داره برسه . منظورم اينه كه كمي زيرك تر باشيد . مطالعه كنيد كه چطور با ظرايف زنانه تون شوهرتون رو مسحور خودتون كنيد
سلام من نمیدونم راهکار مناسب برای شما چیست. ولی برای عبرت دیگران این رو عرض میکنم که نباید مهریه رو به همین راحتی بخشید. مهریه یک عامل بازدارنده است. مطمئنا اگر شما مهریه تون رو نمیبخشید رفتار شوهر شما به گونه ای دیگر بود.
سلام علی اقا حرف شما درست ولی وقتی نتونی به تنها کست همسرت اعتماد کنی بس به کی باید اعتماد کنی؟؟؟؟؟؟؟؟ من واقعا دوسش دارم و بخاطر جدایی که بیش اومده چند بار تامرگ رفتمو اومدم
سلام بازم نمیدونم چی بگم یعنی نمیتونم چیزی بگم. چون کوچکترین ایجاد بدبینی شما به شوهرتان خدای ناکرده ممکنه مشکل ساز بشه و اون دنیا باید پاسخگو بود. کاری است که شده و باید دنبال راهکار مناسب بود تا به زندگیتان دوباره برگردید. اسلام مهریه رو برای این گذاشته که اگر خدای ناکرده شوهر فوت کرد و یا نااهل بود و بجدایی کشید زن مخارج زندگیش رو بتونه تامین کنه و نیز یک عامل بازدارنده ای است که مردان کم ظرفیت کمتر بفکر طلاق بیافتند. ولی توصیه میکنم زیارت عاشورا رو بخونید و توسل به اهل بیت(ع) یادمان نرود. که متاسفانه امروزه کمتر توجه میکنیم. من به زیارت عاشورا اعتقاد خاصی دارم و خیلی از مشکلات زندگیم رو حل کرده.
گوش دادن به موسیقی ممکنه براتون آرامش کاذب و موقتی ایجاد کنه ولی به آرامش کامل نمیرسید. مشکلتون رو خیلی بزرگ نبینید. خیلی از زوجها در اوایل زندگی با اینگونه مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و این تنها شما نیستید. به زندگی و آینده تان امیدوار باشید. مطمئنا آینده خوشی در انتظار شماست. بعد از هر سختی، آسانی است این وعده خداست. و قطعا هم چنین است.
خیر خسته نشده ام، دروغ هم نگم تا حدی از یعضی ها ناامید شده ام، در واقع قطع امید کرده ام. بعضی حرف همون حرف خودشونه. قبول هم که می کنند عملی در کار نیست. بعضی دیگه کلا زحمات چند ماهه خودم که هیچ، زحمات دیگران رو هم به باد میدند. دارم به این نتیجه میرسم زیاد واسه کسی دل نسوزونم. اکثر گرفتاری های آدما از خودشونه تا دیگران. خودشون رو هم دربست قبول دارند و از همه بهتر می فهمند. همونطور که حضزت على (ع) فرموده اند: "عبرت ها چه بسيارند و عبرت گيرندگان ، چه اندك! " خوب کسی که حرف (یا واقعیت ها) رو نمی پذیره یا حاضر نیست به خودش زحمت بده یا چه بسا باورت هم نداره، نمیشه کمکش کنه.
اینکه کم سر میزنم علتش اینه که وقت نمی کنم. احساس می کنم روزها خیلی کوتاهه. اقلا باید 3 برابر بشه crying. حجم زیادی از انواع برنامه های کاربردی - عمومی (tools & Utilities) هست که باید در سایت های مختلف مطالعه کنم و 2 یا 3 تا از بهترین های هر نوع رو بگردم (اونقدر که سرم گیج بره) پیدا کنم. معمولا چون پولی هستند باید جاهایی که کرک، شماره سریال یا key gen براشون وجود داره باشم. اونم چند جور مشکلات خاص خودش رو داره. از پیدا کردنش گرفته تا اینکه سرکاری باشه یا برنامه تو سایت باشه؟ بشه دانلودش کرد یا نه؟ اگر دانلود شد ویروسی نباشه. بعدش می بینی سریال نامبرش رفته تو لیست سیاه شرکت مالک نرم افزار. یعنی ضد حال کامل. دوباره از اول.
در مجموع با این کار و کارهای شخصی وقت کم میارم.
اون مورد رو هم پیگیر هستم. باز هم مشورت کردم. حدود دو هفته هم هست که فرستاده ام برای یکی از آقایون. اگر - خودشون که نه - همکارانشون زحمت خوندن به خودشون داده باشند. بیشتر احتمال داره پرینتش رو رو بجای سفره ناهار استفاده کرده باشندangel. ولی پیگیر هستم.
همین حالا هم هرکسی میتونه خودش انجامش بده. ولی در سطح جامعه مشکل ایجاد میکنه. همه مردم سواد و اطلاعات کافی از قانون ندارند که بتونند موارد مختلف رو پیش بینی و لحاظ کنند. مناطق دور افتاده تر و افراد کم سواد یا مناطقی که سنت های محلی خودشون رو دارند که مصیبت هستند، برای همین بهتر دیدم به دست افراد صلاحیت دار بررسی و تکمیل بشه و بصورت قاانون برای همه در بیاد، یا حداقل دستورالعمل و رویه یکسانی برای انجامش برای همگان مشخص بشه. فرضا بندهای پیشنهادی کاملا مشخص شده و در کتابچه عقدنامه همه موارد به عنوان پیشنهاد ثبت شده باشه. بطوریکه خلا و جای فرار برای کسی باز نمونه.
روش دومی ساده تره ولی خوب به دلایلی استحکام و ضمانت اجرایی حالت اول رو نداره. برای حالت قانون مند نمودن، پیشنهاداتی هم داده ام که با تغییر برخی قوانین و اضافه نمودن بعضی موارد، تعادل و توازن در داشتن ضمانت اجرا، بین آقا و خانم تا حدی بر قرار بشه. تا اینجا جلو رفتیم تا خدا چی بخواد.
نرم افزارها رو به تدریج در گوگل درایو آپلود می کنم. تا الان بیشتر از 600 مگ شده. اگر نیاز داشتید، بگید راهنمایتون کنم برای دانلود کردن.
سلام علیکم
از همه دوستان گرامی که در بحث مهریه شرکت کردند نهایت سپاس را دارم بنده نیز با بیان اجمالی این بحث را می بندم.
.آیا آینده با مهریه تضمین می شود؟ اگر منظور این است که شوهر به راحتی نتواند همسر را طلاق دهد باید گفت: مهریه تضمین کننده عدم طلاق نیست چون پایداری خانواده در گرو تناسب های لازمه است نه مهریه بالا چون با نبود تناسب ها زندگی تلخ است و مهریه بالا جلوی تلخی زندگی را نمی گیرد هرچند طلاقی نباشد و اگر تناسب داشته باشند مهریه کم اسیبی نمی زند
اما اگر منظور از تضمین اینده ان است که در صورت طلاق، زندگی آینده تامین شود در این صورت مهریه بالا لازم نیست بلکه با حدود 50 میلیون تومان تامین می شود
مخالفت دختر با مهریه بالا: دختری که می بیند خانواده اش پافشاری بی جا بر مهریه بالا می کنند اولا:با توجه به اینکه مهریه حق او است اعلام کند که من این مهریه را قبول ندارم و بر مهریه مناسب پافشاری کند لکن بهتره قبول مقدار مهریه و یا بخشش با هماهنگی خانواده باشد تا جلو سو استفاده گرفته شود.
3.دخترانی که توقع خواستگار پولدار و مهریه بالا دارند؟بدانند که خواستگاری که همه چیز داشته باشد یا باید پدر پولداری داشته باشد و یا اینکه در تجارت ادم خوش شانسی باشد که در این صورت ممکن است به خواستگاری انها نیاید یا اینکه سنش بالا باشد که بتواند همه چیز را برای زندگی فراهم کرده باشد لذا باید در زمینه توقعات مالی کوتاه بباند
مهریه معقول: نه آنقدر زیاد که خانم وسوسه شود و نه آنقدر کم که آقا وسوسه شود همچنین نه انقدر زیاد که همه اقوام پسر هم جمع شوند نتونند سکه ها را جور کنند و نه آنقدر کم که پول تو جیبی باشد لذا مهریه معقول به وضعیت اقتصادی و موقعیت دختر بستگی دارد.
توصیه دین مبین اسلام به مهر پایین می باشد رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم : أفضَلُ نِساءِ اُمَّتِي أصبَحُهُنَّ وَجها وأقَلُّهُنَّ مَهرا .پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :بهترين زنان امّت من ، خوبروترين و كم مهريهترين آنان هستند .[1] و إمامُ الصّادقُ عليهالسلام فرمود: أمّا شُؤمُ المَرأةِ فكَثرَةُ مَهرِها وعُقوقُ زَوجِها . شومى و ناخجستگى زن ، زياد بودن مهريه او و نافرمانى از شوهرش مىباشد [2]
.................................
[1] بحار الأنوار : 103 / 237 / 25 منتخب ميزان الحكمة : 254
[2].معاني الأخبار : 152 / 1 منتخب ميزان الحكمة : 254
احسنت ....منم حرفم همینه ....هر چی میگم گوش نمیکنن ...
حالا که شما گفتید فکر کنم دوستان فانع شده باشند...چون حرف کاملا منطقیه
خوندمش !
خوب یه نفس عمیق
ففــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (دم)
ههــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ(بازدم)
کامل بخونینا غ اگر غلط املایی داشتم حلال کنین :
اگر واقعا همه ی ماجرا این باشه که نوشتین ؛ تبریک میگم واقعا پخته عمل کردین
خوب میدونین بعضی خوناده ها هستند کلا یه چنگال رو اشتباهی یه جا دیگه بذاری ازش جنگ جهانی درست میکنند
من خودم با این خونواده ها بودم (واسه همینه ما پسرا از عمه هامون بدمون میاد)
شما اگر واقعا این آقا رو دوست دارین و فکر میکنین اونم علاقه داره به شما
قشنگ زنگ بزن بش بگو میخوام بریم فلان جا قشنگ با هم یه یک ساعت حرف بزنیم
قشنگ ماجرا رو واسش تشریح کن ؛ بعد بگو من میدونم مادرتو دوست داری ؟؛ خیلیم خوبه ولی ممکنه هر کدوم از طرفین یه رفتار های ازشون سر بزنه که مورد پسند دیگری نباشه و یه اتفاقاتی پیش بیاد
ولی اگه ققراره ما زن و وشهر بشیم و بریم زیر یه سقف بهتره روی پای خودمون وایسیم ؛ پشتهم باشیم و به هم کمک کنیم تا بتونیم بهتر با خونوادههامون کنار بیاییم
بعد ببینین چی میشگه ؟
انشالاه که زندگیتون پا بگیره
ولی یه نکته رو بگم ؛ حتی اگرم 20 سال از زندگی مشترکتون بگذره و 3 تا بچه داشتین ؛ بازم ممکنه نوک و نیش های مادر جان توی زندگیتون باشه ها
تنها راه حل هم محبت زن و شوهر به همدیگست
رهبرمون گفته که توی بازی زندگی هر ک بیشتر محبت کنه اخرش بازی رو میبره
حتی اگر شکست بخوری
از محبت خار ها گل میشود
اون عاشق محبت شما میشه ولی به رو نمیاره ؛ میگی میترسی طلاقت بدم
برادر حسین میشه جوابمو بدین ممنون
سلام
نظر شما از اینجا حذف و پست جدا گانه ای به اسم مادر شوهرمو بوسیدم اما ... ایجاد شد
آره اینجوری خیلی بهتره
اما این تیترایی که انخاب میکنین آقای مهدیا
نزدیک به افتضاحه !
اینجا همه چیز قاطی شده ؛ میشه بگین کدوم سوال بی جوابم ونده ؟
بابا منم میگم منم مشگلم همینه نمیدونم چطوری شروع کنم چی بگم که تاثیر گذار باشه شما بهم کمک میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خاهش میکنم
برادر من خیلی ببخشید که بی برده صحبت میکنم اما من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم من دختری خودمم از دست دادم چه اجازه بدم وندم خانواده شوهرم منو مقصر میدونن که به خانوادم جریانو گفتم بقول خودشون من این بم رو منفجر کردم خودمم باید خنثی کنم همین الان به همسرم زنگ زدم باهاش صحبت کنم که گفت بشت فرمونمو قطع کرد من خخخخخخخخخخخخخخییییییییییییییللللللللللللیییییییییییی تنهام
شب بهش زنگ بزنین
محترمانه ولی فعلا زیادی لوسش نکنین و خعلی جدی
به نظر من زن و تنها موندن بهتره از همسر و تنها موندنه.
یعنی هم شوهر داشته باشین ولی همدمتون نباشه
البته من اینا رو کلی میگم ها
قشنگ یه دفتر بردارید بعنوان چک نویس چیزایی رو که باید بگین رو بنویسین بعد بررسیش کنین و عبارات بهتر بکار ببرین ...روز موعود بالاخره فرا میرسه بالاخره حرفاتون باید منطقی و محکم باشه و هی ازین شاخه به اون شاخه نپرین .
قشنگ که حرفا زده شد بعد میشه تصمیم گرفت . چون حرفا که پخته و حساب شده باشند ؛ بعدش میشه قضاوت کرد ؛
الان شما پشت سیستمی و اون پشت فرمون !
بذارین یه جلسه تشکیل شه . تلفنی هم نمیشه ها چون یهو صداشو میشنوین دلتون شروع میکنه به لرزیدن .
برید قشنگ حرفاتونو بپزین ! فقط مواظب باشین نسوزونینش .
تنهاییم با قران گوش ادادن حل میشه : http://ketabdownload.com/mida-extra-11.html
منم مشگلم همینه نمیدونم از کجا شروع کنم چطوری بگم چی بگم
میشه کمکم کنید یه حرفی بزنم تاثیر گذار شما کمکم کنید شما یه مردید میدونید چه برخوردی خوشاینده
هر مردی یه جوری خوشش میاد !
من که میگم ؛ اگر واقعا مرد زندگیه محترمانه قشنگ بگین میدونم مادرتو دوست داری ؛ زن خوبیه ؛ خیرتو میخواد . منم خوشحالم که دوستش داری
منم قصدم بی احترامی نبوده هر خونواده ای قوانین خودشو داره تو به من میگفتی که اینطوریه ؛ منم با اینکه توی یه خونواده دیگه ای بزرگ شدم و قوانین خاص خودش رو داشته ؛ نمیدونستم چطوری برخورد کنم . ولی چون تو رو دوست دارم میخوام دوباره از نو شروع کنم .
بیا زندگیمونو بسازیم
و خیلی حرفای دیگه . خودتون که خیلی خته و قشنگ حرف میزنین که راضیه خانوم . همون تکینیک دفتر چک نویس رو که گفتم اجرا کنینی خیلی نکات خوبی میاد تو ذهنتون
بعد اگر دیدین میش کنار اومد : ایشالا به پای هم پیر شین
اگر نه ؛ زندگی با یه مرد یه دنده و قد : جهنمه جهنم !
تورو خدا دعا کنید من میدونم شما چی میگی مهدی تمام و کمال اختیار زندگیمونو دست من داده
شوهر من ی فرد خود رای هست نظر کسی براش اهمیت نداره خخخخخخخخخخخخخیییییییییییییییییییلللللللللللللللللللللیم خودشو قبول داره من میخام زندگیم بهتر شه بهش میگم بیا با هم صحبت کنیم میگه ن میگم من بیام میگه مگه مادرت میزاره بس فردا داداشت میاد دادبیداد میکنه میگه جرا خواهرم رو اوردی اینجا و هی بهونه میاره
خود رای نیست یه مرد 30 سالست که باید منتظر بچه دومش باشه ؛ (رفتارش حد اقل)
دیگه خودتون میدونین
میتونین تحمل کنین ؟
البته طلاق اخرین راهه
اول زحمت بکشین برای رفع کدورت ها !!
محبت محبت محبت
براتون یدونه دیکه بیام تایب کردم اونم بخونید نظر بدین شما میگی محبت تا الان جیزی از من نخاسته که انجام نداده لاشم
محبت برای یه مرد 30 ساله چطوریه
بچه بیاریم ؟؟؟؟؟؟
نه نه نه نه بچه الان نه
البته راه حل خوبیه ها ولی اومدیم و پسر میخواست و شد دختر !
اول تکلیف رو روشن کنین و ازش قول بگیرین :)
من بازم سر میزنم الان باید برم . کلللللللللللللللللللللی درس رو سرم ریخته
نه کمه کم
نه نجومی
نگه داشتن شوهر با مهریه کار درستی نیست ؛ فکرشو بکن ! بخای بزووور شوهرتو نگه داری
ولی خوب بعضیام میگن اگر طلاقی انجام شد ؛ باید بتونیم زندگی بسازیم یا نه ؟
سوال انه : آیـــــــــــــــــا میخواین زندگیتونو بهتر از اونی که خونه ی پدرتون بودین بسازین ؟ به قیمت انداختن زندان یه مردی که ازش طلاق نگرفتین ؟ حالا به هر دلیلی با هم کنار نیومدین ؛ قراره بدبهت کنیم طرفو ؟؟
100 تا خوبه بنظر من
سلام من الان نمیگم که بیا مهریمو برگردون تنها میخام زندگیم از این بلاتکلیفی در بیاد بیاد نظزشو بگه تکلیفمو روشن کنه اما اونم بدتر از من تو بلاتکلیفیه
من الان 14 سکه دارم نه 114تاسکه
برادر من !
خوی توی صورت سوال هیچی توضیح ندادین من از کجا بدونم وضع شما رو ؟
اقا حسین دوبار نوشتم
شما هر سوالی دارین درباره متن ببرسین بنده جواب میدم
عی بابا اینا رو باید خودتون بگین
اینجا فقط گفتین مهریه !!
بعد الان میاین میگین شوهر دارین
یکی دیگه میگه 6 تا بچه !!!
من الان از کجا بدونم ! شما باید بگین
تایبم واضح است یا نه استاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما تو این تایبیک یدونه تایبه که دو صفح اییه برامنه
خوندمش . س.ال رو هم توی نظرات نمیپرسن که !!!!!
توی تاپیک میپرسن اومدیم و نظرشما رفت صفحه سوم !!
منتظر جواباتون هستم
ببین راحله جان من همه چیزم رو از دست دادم و مشاوره هم ازم خاسته 2 سال باهاش زیر نظر مشاوره زندگی کنم
من دوسش دارم و تو وضعیتی نیستم که عاقلانه تصمیم بگیرم
میشه سوالی که برسیدم رو جواب بدی ؟ من برم و باهاش حرف بزنم؟
دلم براش تنگ شده ولی درک نمیکنه میخام نظر تمامی دوستان رو بدونم و بعد تصمیم بگیرم
بازم میگم بشین بدون هیچ نگرانی دوباره شوهرت رو بشناس
شوهرت و خانوادش رو
نه عجولانه و نه احساسی. منطقی فکر کن
منتظر جوابتم عزیزم
چی بگم بت عزیز!!!! ببین تو مطمینی شوهرت مرد مسلطی بر افکار و رفتارشه؟؟ مادری نیست؟ زندگی یک روز دو روز نیست
یه شب و دو شب نیست و عشق گذرا.......بلوغ عقلی میخواد. مردی میخواد که تصمیم بگیره بدون حاشیه و حرف حدیث
سلام راضیه جان! واقعا برای شرایطی که برات پیش اومده ناراحتم. ولی احساس من میگه با وجودی که همسرت 30 سالش هست ولی شعور و بلوغ کافی برای مدیریت یک زندگی رو نداره. مهرت رو فعلا نبخش. شوهرت رو بشناس
سلام راحله جان خیلی ممنون ولی یکبار دیگه متن رو بخون من سکه هامو بخشیدم و بعد به این فلاکت رسیدم
مشتاقانه منتظر نظرتون هستم
با سلام و عرض ادب خدمت حضار
یه مطلبی رو خدمتتون عرض کنم و اون اینکه تا زمانی که آقایون بخوان از مهریه ی کم زن سواستفاده کنن وضع همین طورباقی می مونه.
من موردایی مثل صحبت آقای احسان زیاد شنیدم که مهریه ی خانم کم بوده و آقا هروقت به شوخی یا جدی اینوبه رخ خانوم کشیده و تهدیدش کرده.حالا چه شوخی و چه جدی
تازمانی که آقایون ارزش خانوم رو با مهریشون میسنجندوهرچقد این مهریه کمترباشه بیشترسرکوفتش بزنن.خب خانم مجبور میشه برای حفظ حرمت خودش هم که شده و بستن دهن آقامهریه ی بالا طلب کنه
ویه نکته ی دیگه درباب صحبت آقای عاشق واقعی اینکه:
اسلام و ایران نگفته بعدازطلاق مردموظفه مهریه به خانمش پرداخت کنه.اسلام گفته مهریه عندالمطالبه هستش وزن هروقت اراده کردمردموظفه پرداخت کنه
منتهی زن تا وقتی که داره زندگی میکنه از این حقش چشم پوشی میکنه.واغلب زمانی که بعد ازچند سال بدبختی کشیدن درست زمانی که میخواد نتیجه ی زندگیشو ببینه مرد هوس تجدید فراش میکنه مجبور میشه که درخواست مهریه کنه تا هم مرد بفهمه به این سادگی با زندگیه کسی بازی نکنه وهم اینکه بتونه بعد ازجدایی سربار کسی نباشه.این حقی بوده که باید مردطی زندگی میداده و نداده.
ودرباب صحبت های آقای شکیب:قضاوتشون بسیار به جا و منطقی بود.احسنت برشما.
درحال حاضر عرف سکه 110 سکه است.و خانواده ها هرچند هزارتا که بزنن.دادگاه بیشتر از 110 تا قبول نمیکنه.
که بهترین حالتش هم اینه که آدم مهریه ی معقولی بذاره. و اگر ما یادبگیریم که چه حرفی رو کجا بزنیم نه اختلافی پیش میاد و نه زندگیی ای به جدایی میرسه.
درپناه حق پاینده باشید
حالا من چیکار کنم منی که سکه هام رو بخشیدم میشه یه راحل بدین
سلام من یه دختر 16 ساله هستم که با یه مرد 30 ساله ازدواج کردم من تو سیقه ایی یه جشن بزرگ گرفتیم همون بله برون بعد همسر من گفت من در توانم نیست 114 سکه تورو بدم میترسم شما بعد عقد اجرا بزاری و ی مدت هم اخلاقش بخاطر افکار غلتش بخاطر مهریه بهم ریخته بود من بهش قول دادم که تو زندگی مهریه خودمو ببخشم حتیا به اسم باک حضرت مهدی که واقعا دوسش دارم و داشتم قسم خوردم وهمین قسم ضمانت حرفم شد ما عقد کردیمو مجبور شدم به احترام رسم همسرم محرم 2هفته اونجا بمونم این ماندن من همانا و یه مشگل بزرگ همانا
اونج من هیئت نمیتونستم برم چون باید با مادر شوهرم و خواهر شوهرم جاهایی میرفتیم که نظریه امام حسینو میدادن ومنم متوجه نمیشدم یا هیئتا ترکی زبان بود یا شمالی یا اگه فارسی بود مداح تازه کار میخوند چندان سوزناک نبود یه شب واقعا دلم گرفته بود که 8محرم شد من لیاقت گریه برا امام حسین رو بیدا نکردم بخاطر همین از همسرم اجازه گرفتم با همسایه اشون که به قول مادر شوهرم از ابجی بهشون نزدیک تره برم هیئت اونا همسرم قبول کرد من به مادر شوهمم تعارف کردم که بیان با هم بریم خیلی ناراحت بودن اما من رفتم و اومدم دیدم اینا در حد منفجر هستن خلاصه شب بود با همسرم صحبت کردم گفتم فکر کنم مامانینا از من ناراحتن من که کار اشتباهی نکردم به من گفت تو اشتباه کردی باید فردا از مادرم معذرت خواهی کنی منم گفتم من اشتباهی نکردم باید از همسرم اجازه میگرفتم که گرفتم به کسی هم ربطی نداره و نباید ناراحت بشه من ووووووووووااااااااااققققققققققققعععععععععععععععععععاااااااااااااااا نمیفهمم یعنی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهدی از دست من ناراحت شدو فردا دختر همسایه شون اوم خونشو مادرش خیلی تند برخورد کرد و من موقع خدافظی ازش معذرت خواهی کردم و بعد مهدی به من زد که من برم از مادرش معذرت بخام من به احترامش رفتم معذرت خواهیی کردم ووووووووووووووللللللللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییییییییییییی ای کاش نمیکرد من صورت مادر شوهرمو بوسیدم معذرت خواهی کردم اشتباه کردم بچه گی کردم شما ناراحت بودی بجای اینکه به دامادات بگی اوناهم فرض رو رو نادونی و بی قیرتی بسرت بذارن منو میکشوندی بیرون میگفتی راضیه من خوشحال میشم تو باما بیای بیرون این خیلی بهتر بود بخدا من فکر نمیکردم ناراحتی شما بخاطر من بوده باشه اما مادرشوهر من جلو 2تا داماداش و جلو 2 تا خواهرشوهرام و شوهرم اومد بیرون داد زد که تو نمیفهمی منو ادم حساب نمیکنی تو دیگه بزرگ شدی این حرکات از تو بعیده جلو همسایه ها منو خوار و ذلیل کردی من فقط گوش کردمو چادرمو بوشیدم اومدم بیون شوهر من بجای اینکه من ناراحتم دارم گریه میکنم بیاد بیشم 12 متر جلو تر بچه خواهرشو بغل کرده و داشت با دامادشون صحبت میکرد
این حرکت یعنی چی کاملا یعنی من تو رو راضیه جلو خانوادم اگه از دستت ناراحت باشن ادم حساب نمیکنم
منم وقتی همسرم ازم خواست باهاش برم دفتر اسناد سکه هامو ببخشم قبول نکردم گفتم ما نامزدیم و بهتره بعد عروسی این کارو بکنیم خلاصه وقتی حرفا و اعصبانیتش رو دیدم حرفمو بس گرفتم اما تمامی ناراحتیایی که بهم شده بود مو به مو بهش گفتم و ازم معذرت خواهی کرد
اخه چه کسی رو دیدید جلو عروسش بشینه از دخترایی که بسرش میخاستشون ویا دخترهایی که مهدی رو میخاستن از زیبایی هاشون از تحصیلاتشون و... صحبت کنه من تو محرمی فهمیدم که شوهرمن تو مجردی دوست دخترهای زیادی داشته این زمینه شک من به همسرم شد چون رو گوشی و کامبیوترش حساس بود و اجازه نمیداد بهش دست بزنم
من سکه هامو تو 3ماه عقدیم بخشیدم و اخلاقش برای من سنگینتر شد و به قول همسرم افسارم دستش بود من تو این مدت تو کلاس مهارتهای زندگی استاد خدام حسینی شرکت کردم اخلاقم به کلی قرانی شد اما همسرم دلیل این تعقیر رو ترس بعداز سکه ها میدونست من واقعا بهش اعتماد داشتم هیچ وقت فکر نمیکردم اگه کار به اینجا بکشه بشتم و خالی میکنه و برچسب اینکه من نمیتونم زن زندگی باشم روم بزنه منم از برخورد های سرد اون احساس خطر کردم و به خانوادم که نمیدونستن من سکه هامو بخشیدم گفتم
الانم حدود1ماه نیم هست مهدی منو ندیده و 2هفته با من صحبت نکرده تنها برای رفته به مشاوره میومد ووقتی ازش بول جلسه رو گرفتن دیگه مشاوره نیومد حتی اقدر هم برای من وقت نمیذاره که بیاد و بگه من زنمو با 14سکه میخام خانواده من از این ناراحتن که مهدی تو این همه اتفاقی که افتاده نیومد منو ببینه الانم نتیجه مشاوره اینه که مهدی از رفتار ها و حرف های من برداشت غلط کرده و میترسه بیاد خونتون و تو باید این سو تفاهم هارو از بین ببری از مهدی که میخام باهام صحبت کنه ازدستم ناراحته حرف نمیزنه نظر شما دوستان چیه من برم باهاش حرف بزنم؟؟؟؟؟
برام سخته ولی باید این سو تفاهم ها ازبین بره امیدوارم وگرنه باید طلاق بگیرم
این تمامی قصه من بود
سلام از صاحب پست معذرت خواهي مي كنم چون قصد دارم جواب راضيه خانم رو بدم .
راضيه عزيز من داستان زندگيتو خوندم و ناراحت شدم . متاسفانه شما به خاطر خوبيهاي خودتون همه چيز رو خراب كرديد و كاش كمي با خونواده تون صحبت ميكرديد و دست كم هم فكري مي كرديد . من قصد ندارم همسر شما رو مورد قضاوت قرار بدم چون نمي خوام با قضاوتم شما رو نسبت به زندگي تون دل گرم يا خداي نكرده دل سرد كنم .
پس در مورد خودتون مي گم . دوست خوبم متانت خوبي و مهربوني هات رو و اسه كسي يا كساني خرج كن كه لايقش باشند. و اجازه نده كه سن كمت باعث بشه مادر شوهر و خانواده شوهر پا رو از حريمشون بيشتر دراز كنند . در مورد اون مراسم همسايه كه رفتيد خب بهتر بود چون همسايه مادر شوهر ايناست با اونا بريد و اينطوري احترام هم سرشون گذاشته باشيد.
مواظب زندگيتون باشيد و علاوه بر مهريه سعي كنيد چيز ديكه اي رو نبازيد و براي زندگيتون تلاش كنيد و بسازيدش و به اين زودي حتي حرف طلاق رو هم نزنيد . كاري نداريم كه چه چيزايي از دست رفت و خراب شد اما براي بهتر شدن اوضاع با حفظ غرور خودتون و خونواده تون و با نرمي و سياستهاي زنانه اقدام كنيد . توكل به خدا كن
سلام ترنم جان من دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم من دختری خودمم از دست دادم چه اجازه بدم وندم خانواده شوهرم منو مقصر میدونن که به خانوادم جریانو گفتم بقول خودشون من این بم رو منفجر کردم خودمم باید خنثی کنم همین الان به همسرم زنگ زدم باهاش صحبت کنم که گفت بشت فرمونمو قطع کرد من خخخخخخخخخخخخخخییییییییییییییللللللللللللیییییییییییی تنهام
شما خيلي به ايشون اعتماد كرديد و اونم به خاطر عواطف و احساسات زيادتونه . نمي گم كار اشتباهي كرديد ولي زندگي همش عواطف و احساسات نيست . ببينيد اصلا حرف طلاقو نزنيد . اصلا . تموم سعي خودتون رو بكنيد و كتابهاي روانشناسي كه توي اين زمينه هاست سرچ كنيد و بخونيد و سعي كنيد توي زندگي از بزرگتر ها كمك بگيريد و نه اينكه فقط كار خراب شد اونا رو در جريان بذاريد . خدا به شما همسري عطا كرده كه هر جووني براي آرامش لحظاتش از خدا طلب مي كنه . پس از اينجا به بعد اين شما هستيد كه بتونيد هديه ي خدا رو نگهش داريد و به كمال برسيد . و خوشبختي رو براي خودتون و ايشون به ارمغان بياريد .
به چيزاي مثبت فكر كنيد و انگيزه مثبت به خودتون بديد تا بهتر بتونيد عزم خودتون رو جزم كنيد و زندگيتون رو بهتر كنيد.
احساسات تون رو تعديل كنيد و با يه آقاي 30 ساله منطقي تر رفتار كنيد تا ايشونم به شما به عنوان همسرش اعتماد كنه و در كنار شما به اونچه كه توي ذهن داره برسه . منظورم اينه كه كمي زيرك تر باشيد . مطالعه كنيد كه چطور با ظرايف زنانه تون شوهرتون رو مسحور خودتون كنيد
ترنم جان مطالب ونظرت کاملا مورد بسندن اما مشگلی که اینجا هست منو همسرم جفتی بلاتکلیفیم نمیدونیم ادامه این زندگی چطور بیش میره
حتی بامن هم کلام نمیشه من یه نمونه بدبختی بارزم و دعا میکنم همچین مشگلی برا کسی بیش نیاد
من چطوری این سو تفاهم هارو حل کنم ترنم خانم ؟
بنظرمن شما بهتره بيشتر روي خودتون كار كنيد
مطالعه يا كلاس مهارت زندگي و همسر شناسي استفاده از تجربيات ديگران
چون بنظرم شما بازتاب رفتار خودتون رو تا اينجا از همسرتون گرفتيد و با ادامه ي اين روند رفتارهاي ايشون رو به همين سمت تقويت ميكنيد.
سوالتون رو ارسال كنيد و از نظر كارشناسان هم استفاده كنيد وهمچنين بحث و گفتگوي دوستان .
سوالمو ارسال کردم ولی باسخی نگرفتم
سلام من نمیدونم راهکار مناسب برای شما چیست. ولی برای عبرت دیگران این رو عرض میکنم که نباید مهریه رو به همین راحتی بخشید. مهریه یک عامل بازدارنده است. مطمئنا اگر شما مهریه تون رو نمیبخشید رفتار شوهر شما به گونه ای دیگر بود.
سلام علی اقا حرف شما درست ولی وقتی نتونی به تنها کست همسرت اعتماد کنی بس به کی باید اعتماد کنی؟؟؟؟؟؟؟؟ من واقعا دوسش دارم و بخاطر جدایی که بیش اومده چند بار تامرگ رفتمو اومدم
سلام بازم نمیدونم چی بگم یعنی نمیتونم چیزی بگم. چون کوچکترین ایجاد بدبینی شما به شوهرتان خدای ناکرده ممکنه مشکل ساز بشه و اون دنیا باید پاسخگو بود. کاری است که شده و باید دنبال راهکار مناسب بود تا به زندگیتان دوباره برگردید. اسلام مهریه رو برای این گذاشته که اگر خدای ناکرده شوهر فوت کرد و یا نااهل بود و بجدایی کشید زن مخارج زندگیش رو بتونه تامین کنه و نیز یک عامل بازدارنده ای است که مردان کم ظرفیت کمتر بفکر طلاق بیافتند. ولی توصیه میکنم زیارت عاشورا رو بخونید و توسل به اهل بیت(ع) یادمان نرود. که متاسفانه امروزه کمتر توجه میکنیم. من به زیارت عاشورا اعتقاد خاصی دارم و خیلی از مشکلات زندگیم رو حل کرده.
خیلی ممنونم از باسختون اما من وقتی به مشکلات خوردم نه اینکه خدارو فراموش کرده باشم نه ولی حس نماز خوندن ندارم تنها اهنگ گوش میدم تا تخلیه شم
گوش دادن به موسیقی ممکنه براتون آرامش کاذب و موقتی ایجاد کنه ولی به آرامش کامل نمیرسید. مشکلتون رو خیلی بزرگ نبینید. خیلی از زوجها در اوایل زندگی با اینگونه مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و این تنها شما نیستید. به زندگی و آینده تان امیدوار باشید. مطمئنا آینده خوشی در انتظار شماست. بعد از هر سختی، آسانی است این وعده خداست. و قطعا هم چنین است.
سلام
امیدوارم که سلامت باشید.
خیر خسته نشده ام، دروغ هم نگم تا حدی از یعضی ها ناامید شده ام، در واقع قطع امید کرده ام. بعضی حرف همون حرف خودشونه. قبول هم که می کنند عملی در کار نیست. بعضی دیگه کلا زحمات چند ماهه خودم که هیچ، زحمات دیگران رو هم به باد میدند. دارم به این نتیجه میرسم زیاد واسه کسی دل نسوزونم. اکثر گرفتاری های آدما از خودشونه تا دیگران. خودشون رو هم دربست قبول دارند و از همه بهتر می فهمند. همونطور که حضزت على (ع) فرموده اند: "عبرت ها چه بسيارند و عبرت گيرندگان ، چه اندك! " خوب کسی که حرف (یا واقعیت ها) رو نمی پذیره یا حاضر نیست به خودش زحمت بده یا چه بسا باورت هم نداره، نمیشه کمکش کنه.
اینکه کم سر میزنم علتش اینه که وقت نمی کنم. احساس می کنم روزها خیلی کوتاهه. اقلا باید 3 برابر بشه crying. حجم زیادی از انواع برنامه های کاربردی - عمومی (tools & Utilities) هست که باید در سایت های مختلف مطالعه کنم و 2 یا 3 تا از بهترین های هر نوع رو بگردم (اونقدر که سرم گیج بره) پیدا کنم. معمولا چون پولی هستند باید جاهایی که کرک، شماره سریال یا key gen براشون وجود داره باشم. اونم چند جور مشکلات خاص خودش رو داره. از پیدا کردنش گرفته تا اینکه سرکاری باشه یا برنامه تو سایت باشه؟ بشه دانلودش کرد یا نه؟ اگر دانلود شد ویروسی نباشه. بعدش می بینی سریال نامبرش رفته تو لیست سیاه شرکت مالک نرم افزار. یعنی ضد حال کامل. دوباره از اول.
در مجموع با این کار و کارهای شخصی وقت کم میارم.
اون مورد رو هم پیگیر هستم. باز هم مشورت کردم. حدود دو هفته هم هست که فرستاده ام برای یکی از آقایون. اگر - خودشون که نه - همکارانشون زحمت خوندن به خودشون داده باشند. بیشتر احتمال داره پرینتش رو رو بجای سفره ناهار استفاده کرده باشندangel. ولی پیگیر هستم.
همین حالا هم هرکسی میتونه خودش انجامش بده. ولی در سطح جامعه مشکل ایجاد میکنه. همه مردم سواد و اطلاعات کافی از قانون ندارند که بتونند موارد مختلف رو پیش بینی و لحاظ کنند. مناطق دور افتاده تر و افراد کم سواد یا مناطقی که سنت های محلی خودشون رو دارند که مصیبت هستند، برای همین بهتر دیدم به دست افراد صلاحیت دار بررسی و تکمیل بشه و بصورت قاانون برای همه در بیاد، یا حداقل دستورالعمل و رویه یکسانی برای انجامش برای همگان مشخص بشه. فرضا بندهای پیشنهادی کاملا مشخص شده و در کتابچه عقدنامه همه موارد به عنوان پیشنهاد ثبت شده باشه. بطوریکه خلا و جای فرار برای کسی باز نمونه.
روش دومی ساده تره ولی خوب به دلایلی استحکام و ضمانت اجرایی حالت اول رو نداره. برای حالت قانون مند نمودن، پیشنهاداتی هم داده ام که با تغییر برخی قوانین و اضافه نمودن بعضی موارد، تعادل و توازن در داشتن ضمانت اجرا، بین آقا و خانم تا حدی بر قرار بشه. تا اینجا جلو رفتیم تا خدا چی بخواد.
نرم افزارها رو به تدریج در گوگل درایو آپلود می کنم. تا الان بیشتر از 600 مگ شده. اگر نیاز داشتید، بگید راهنمایتون کنم برای دانلود کردن.
صفحه‌ها