کمترین ها برام رویا شده!

17:11 - 1393/01/20

برادرای عزیزم،خواهرای گلم سلام

من پسر و دانشجوی 22/5 ساله ای هستم که در خانواده ای فقیر و مذهبی متولد شدم. پدر من با کلی زحمت و از جان گذشتگی خودش ما (سه تا پسر و سه تا دختر ) رو به این حد رسونده و الان به خاطر بیماری نمیتونه ادامه بده.

زندگی ما هیچ زرق و برق و ظاهر آنچنانی نداشته و نداره.از زمان بچگی تا حالا حسرت خیلی چیزا به دلمون مونده. بارها و بارها به خاطر نداری سرخورده و شرمنده دیگران شدیم.

از بس چیزایی که میخواستم رو نداشتم و فقط دست مردم دیدم که اعتماد به نفسم رو از دست دادم،باورهام نسبت به خودم و توانایی هام منفی شده و کمترین ها برام شده رؤیا.

دست به هر کاری که میزنم، با این ذهنیت و حقارت نفسم نتیجه ای نمیگیرم و زود مأیوس میشم.آینده خودم رو مبهم می بینم.شهریه دانشگاهم به سختی و گاهی با کمک دیگران جور میشه.

اصل مطلب رو بگم: خیلی وقته که نیاز شدید و بحرانی به ازدواج پیدا کردم و به زور اعتقادم و ترس از گناه نفسم رو سرکوب کردم.

اما با اوضاعی که دارم حتی فکر کردن به ازدواج هم برام مثل کندن کوهه.اصلا باور نمیکنم که کسی دخترش رو به همچون منی بده و دختری رغبت کنه با من ازدواج کنه.

خیلی شبا به دور از چشم پدر و مادر رنج کشیده خودم یه گوشه ای خلوت میکنم یا اشک میریزم. احساس میکنم محاله دعاهام  مستجاب بشن.نمیدونم چیکار کنم.

به نوعی با این کارم خواستم با شما درد دل کرده باشم و خودمو خالی کنم.

اگه شما جای من بودین چیکار میکردین؟ تو رو خدا بی تفاوت رد نشین. حرفای تک تک شما که اینو میخونید برام مهمه.

حرفاتون رو مثل خیلی از نداشته هام ازم دریغ نکنید.

از مسئولین عزیز سایت هم خواهش میکنم حرفای منو کامل پست کنن تا برای دوستان جای ابهام نباشه.

از همه تون ممنونم

http://btid.org/node/27804
تصویر ابر بهاری

به خدا توکل کن. همه ما مشکلاتی داریم که هیچ کس نمیدونه ولی از درون ما رو می سوزونه........برات دعا می کنم. همت کن و زانوی غم بغل نگیر

تصویر cosar
نویسنده cosar در

به نظرم تو در شرایطی قرار گرفتی که اگه یکم همت به خرج بدی میتونی از ادمای بزرگ رو این زمین باشی.خودتو دست کم نگیر.

تصویر 6594139
نویسنده 6594139 در

سلام
با غصه خوردن و گریه کردن که کاری درست نمیشه پیشرفتی هم صورت نمیگیره،من بزرگترین فرزند یه خانواده هستم پدرمان را زود از دست دادیم تنها کسی که میتونست کار کنه من بودم من پنج تا خواهر کوچک داشتم همه آنها را فرستادم دانشگاه الان دو تاشون دارن پزشکی میخونن بقیه هم رشته هاشون خیلی عالیه ،ولی با اینکه وضع مالی خوبی نداشتیم هیچ وقت از خدا ناامید نشدم هنوز هم وضعمان خوب نشده ولی باز هم دارم ادامه میدم ،تلاش کن و توکلت فقط برخدا باشه همه چیز درست میشه

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

کلاسهای فنی وحرفه ای فوق العاده کلاسهای خوب داره رایگان هم هست برادرخودم اونجا کلاس میره کلاسهاش ازدانشگاه خیلی بهتر پیشنهادکارهای که میدن ازشرکتهای معتبروحقوق بالاست ودرموردکارهایی که پیشنهادکردم درسته ازبستگان دیدم درامدخوبی دارند
 

تصویر بشری بارانی

برادر خوبم، تو نوشتتون گفتید که مذهبی هستید پس چرا انقدر ناامید؟!  میدونید این یأسی که شما از استجابت دعاتون دارین چه گناه بزرگیه؟ یعنی مأیوس شدن از رحمت بی کران الهی

البته قبول دارم که وضعیت نامناسب مالی خیلی تأثیر گذاره و شاید ازدواجتون رو تو این دوره و زمونه یه کم سخت کنه ولی قطعا رویا و غیرممکن نیست مگه زمانش الان نباشه که اونم حکمت خداوندیه. هستند دخترخانوم های مذهبی ای که زندگی خانوم فاطمه زهرا س الگوشونه و حاضرن با حداقلها زندگیشونو شروع کنن. تعدادشون کمه ولی هستند.

به عقیده من بهتره بجای ناامیدی نذر کنید و تو دعاهاتون از خدا بخواید همسر مناسبی رو قسمتتون کنه ائمه ما هم همیشه برای ازدواج خوب دعا میکردند و تو دعاهاشون تمام خصوصیات همسرشون رو از خدا می خواستن

شاید بد نباشه تو ختم دسته جمعیه سوره مبارکه طه شرکت کنید. تو عناوین جدید انجمن عنوانش هست تو اینجور ختمها چون همه با هم دعا میکنن زودتر برآورده میشه انشالله.

و در آخر حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ توکلتون به خدا باشه که خداوند براتون بسه

تصویر delshekasteh1376

سلام

نمیدونم بهتون چی بگم

چون اطراف من افرادی چون شما وجود داره ولی اونها امیدشون به خدارو ازدست ندادن

به شماهم میگم که هیچ وقت از خداناامید نشید

و همیشه به خدا توکل کنید وکاری که میدونید درسته انجام بدید

و ازهیچ کس و از هیچ چیز ترس نداشته باشید جز از خدا

امیدوارم مشکلتون خیلی خیلی زود حل بشه

التماس دعا دارم

یاحق

تصویر یا علی

سلام

در ابتدا برای این همه اراده و ایمان بهت تبریک می گم. و امیدوارم که با این اراده آینده خوبی را برای خودت رقم بزنی

و اما بعد....

باوری و ذهنیتی که از خودت برای خودت ساختی بزرگترین مانع پیشرفت برای شما شده است و تا این باور و ذهنیت را درست نکنی هیچ چیز درست و بهتر نخواهد شد.

در مرحله اول به مطالعه کتاب های رو کن که بتوانی باورهای غلط خودت رو بشکنی و از نو باورهای درستی از خودت بسازی. کتابهای با موضوع شخصیت سازی خود، راه رسیدن به موفقیت، چگونه به اهداف خود برسیم و...

در مرحله ی بعدی وقتی اهداف خودت رو مشخص کردی بر روی آنها متمرکز شو و شروع به فعالیت کن.

خود من هم با اینکه وضع مالی خوبی هم دارم ولی موقعیت ازدواج ندارم پس فکر نکن همه چیز به پول برمی گردد. برای اینکه روی این مسئله تمرکز نکنم و به گناه نیفتم با گروهی شروع به کار کردم 3 سال که روی یک پروژه کار می کنیم که تا الان شاید 10 درصد کار جلو رفته و همه با من برای ادامه همکاری با گروه مخالفند چون الان هیچ حقوقی ندارم و اگر پروژه به نتیجه برسه من به حقوق خودم می رسم و گرنه از لحاظ مالی هیچ سودی و درامدی برای این 3 سال نداشتم.

اما وقتی به سه سال قبل برمی گردم می بینم که اولا تجربه ای بدست آوردم که واقعا ارزشمند می باشد و از اون مهمتر باعث شد که روی مسئله ازدواج تمرکز نکرده و به گناه آلوده نشوم به خاطر همین 7 صبح که از خونه می زنم بیرون حدود 8و 9 شب می رسم خونه و اصلا نه زمانی دارم و نه رمقی که به این مسئله فکر کنم. بخاطر پروژه همیشه آنلاین هستم و هر موقع هم سرکار فرصت پیدا می کنم به سراغ سایت ها و مطالب مذهبی میرم و از این طریق تونستم تا حدود زیادی خویشتن داری کنم. البته نمیگم خیلی راحته ولی میگم شدنی. ان الله مع العسر الیسری خدا با هر سختی آسانی قرار داده است.

یا علی

تصویر hamid013
نویسنده hamid013 در

در اکثر تاپیک ها (یکیش همین تاپیک) تمام نظرات یه رای منفی دارن! خیلی دوس دارم بدونم اینی که وارد تاپیکا میشه و به همه نظرات رای منفی میده کیه و دلیل کارش چیه!!!

تصویر syringa
نویسنده syringa در

سلام.
چون تاکید کردین بی تفاوت رد نشیم و چون تمام متن شما وپاسخهای دوستان رو خوندم من هم پاسخی میگذارم.
اول اینکه دوستان گفتن من هم تاکید میکنم بخاطر تمام چیزهایی ک دارید خداوند مهربون رو شکر کنید ک "شکر نعمت نعمتت افزون کند".
دوم اینکه بدونید متاسفانه افرادی ک وضعیتشون از شما بغرنج تره کم نیستن وهرکدوم ازما ک این مسایل رو درک کردیم باید قدمی درجهت رفعش هم برای خودمون و هم دیگران برداریم.
وسوم اینکه مطالب دوستان رو چندبار بخونید ونکاتش رو یادداشت کنید و مطمعن باشید نتیجه میگیرید. راهکارهای برخی دوستان خیلی واقع بینانه وعالی بود.
موفق باشید...

تصویر منتظر
نویسنده منتظر در

سلام..خدا غافل از بنده هاش نیست حتی گناهکارترین بنده اش! شما که خودت روازگناه دور کردی دیگه جای خود داری....اینکه میگین اجابت دعام محاله خیلی اشتباهه..خدا عاشق اینه که باهاش حرف بزنی.اشک یک جوون پیش خدا خیلی ارج و قرب داره....مگه میشه خدا بی تفاوت باشه؟!!!!
بیشتر ازخدا بخواه..شاید خدا میخواد صداتون رو بیشتر بشنوه.....
نگران ازدواج هم نباشید...خیلی از پسرارو دیدم که بدون کار رفتن خواسگاری و به محض اینکه عقد کردن یا درطول همون دوران خواسگاری .کارشون درست شده....
شما با خد باش خدا همه چی رو به موقعش درست میکنه
سوره واقعه رو زیاد بخونید روزی یکبار....خیلی در رزق و روزی تاثیر داره....
برای آرامش قلبتون و گشایش کارهاتون سوره فتح رو بخونیر که مجربه.....
ان شاءاله موفق باشید

تصویر iman1364
نویسنده iman1364 در

سلام برادر

شرایطت رو تا حدی درک میکنم...

اما ناامیدی که در شما وجود داره کاملا بیخوده، منم وقتی دیپلم گرفتم نمیدونستم باید چیکار کنم، مثل خیلیای دیگه رفتم دانشگاه،برای اینکه به خانوادم فشار نیاد هم کار میکردم و هم درس میخوندم، بین فوق دیپلم تا لیساس رفتم سربازی تو یکی از بدترین جاهای ممکن،همیشه فکر فرار به سرم میزد،فکر میکردم من از بدشانس ترین آدما هستم... وقتی اومد دیدم بحران بیکاریه و رفتم تا مقطع لیسانس خوندم و بازم خودم کار میکردم و خرجمو میدادم، یه کار نیمه وقت کارگری با حقوق پایین... تو همه آزمونای استخدامی دولتی و غیر دولتی شرکت میکردم، همه تعداد نیروی خیلی کم میخواستن، یا سابقه بالا میخواستن و یا پارتی...!! ولی بازم دست از تلاش برنداشتم... تا بلاخره یه کار خیلی خوب پیدا کردم و از اون به بعد زندگی عوض شد، حالا راضی هستم از همه اون تلاشهایی که کردم، همه اون شکستهای که خوردم، یکی دوتا هم نبود! نه اینکه فقط خودم اینطوری باشم که بگی شانس آوردم،نه! خیلیای دیگه هم همین راهو رفتن...حتی کسایی بودن که اعتماد به نفس و تلاششون از من خیلی بیشر بود و به جاهای خیلی بالاتری رسیدن،من به نسبت تلاش خودم مزد گرفتم... پس ناامید نباش، تلاش کنی حتما و حتما موفق میشی...دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره... خدا بزرگه...

تصویر ریحانه

سلام چرا انقد ناامیدین؟ناامیدی کار شیطونه از خودتون دورش کنید ب خدا توکل کنید دستتونو بذارین رو زانوهاتونو یا علی بگین و بلند شید ب داشته هاتون نگاه کنید ب نعمتهاییکه خدا بهتون داده همیشه ب پائین تر از خودتون نگاه کنید تا شاکر خدا باشید بخاطر نعمت بیشتری ک نسبت ب اونا ب شما داده و به بالاتر از خودتون نگاه کنید تا انگیزه و هدف پیدا کنید برای چیزاییکه اونا دارن تا تلاش کنید شما هم اونا رو بدست بیارین  خدا رو شکر کنید ک دارین ادامه تحصیل میدین خیلیا توان اینکارم ندارن همزمان با ادامه تحصیل بصورت پاره وقت کار کنید تا هم پس اندازی داشته باشین برای اینده و ازدواج هم کمک خرجی برای خانواده هم شهریه دانشگاه و خرج و مخارج خودتونو بدین تا بتونید باری از دوش خانواده بردارین نه باری بر دوش خانواده شما الان باید تکیه گاه خانواده باشین بخصوص برای مادر و خواهراتون برای ازدواج عجله نکنید سعی کنید سرتونو شلوغ کنید تا دیگه بش فکر نکنید نماز دعا قران و توسل و توکل ب خدا و ائمه حتما نتیجه میده  شاغل بودن مستقل بودن اینکه خودتون بتونید خرج خودتونو بدین و دستتون تو جیب خودتون باشه اعتماد ب نفس میده پس حتما برین دنبال کار از صمیم قلب برای پدرتون از خدا شفای عاجل میخوام  انشاله اینکارو ک انجام بدین ب امید خدا همه چی درست میشه

تصویر سیتاخانم

به نظر من هم بهترین کاری که الآن میتونین در مدت کمتری بهش دست پیدا کنین یه کار فنیه که یه مدت شاگردی میکنین تا کارو خوب یاد بگیرین...

و بعدشم ایشالله خودتون یه پا اوستا میشین و به کمک شاگرداتون صفارشات مشتریارو انجام میدین.

خوبیش اینه که نیاز نیست کلی پول پای کلاسای آموزشی بدین و آخرش هم هیچی به هیچی!

تصویر mohamad2022

سلام

عزیزم تو اصلا هنوز سن ازدواج رو نداری این مسئله از ذهنت دور کن

برا خودت هدف های دیگه ای انتخاب کن تا کم کم خودتو بتونی جمع و جور کنی

تا 25 سالگی هم حداقل فکر ازدواج و نکن تا اون موقع هم برو کار کن یا درس بخون تا بتونی وضعیت  خودتو بهتر کنی

با درد و دل کردن هیچی درست نمیشه 

موفق باشی عزیز

تصویر سروناز20

برادر گرامی میخواستم اولا باهاتون همدردی کنم واسه چیزایی که نوشتین که بالاخره تو برهه های مختلف زندگی آدم ها بوده... درکتون میکنم .. و حرف هاتون رو در برخی مقاطع لمس کردم .. حالا شاید شدتش فرق داشته باشه ولی متاسفانه ما هم چون قوم وخویشمون خیلی پول دار بودن وهستن این شرم رو که میگین با تمام وجودم حس کردم به خصوص وقتی بچه بودم...

اما در خصوص تنهاییتون هم متاسفانه باید بگم یه جوایی شاید خیلی بیشتر این حس رو داشتم و اگه مال شما فقط تنهایی بوده مال بنده اضطراب  هم بوده وهست .. جای دوری نمیرم همین مثلا چند مدت پیش خواستگاری اومد خونمون .. با خدا عهد بستم راشون بدم و بهانه گیری نکنم .. ّولی صحبت مادر اون آقا پسر برام مسجل شد خیلی پسرشون سخت گیر هست ولی بازم گفتم ایراد نداره.. مادره هم بهم فهمود که پسرش چه شخصیتی داره... امید داشتم دوباره برگردن ولی خبری نشد ...این مسئله ضمن این که خیلی منو ناراحت کرد و یه جورایی همه ارزش هام رو زیر سوال برد ...باعث اضطرابم هم شد و شاید بارورنکنید کارم به دوا و دکتر کشید و قلبم رو ناراحت کرد (به تمام معنا!!)

ولی راه کار

من خودم به عنوان یه خانم که به شخصه جز راه دادن خواستگار  و دعا کار دیگه ای از دستم برنمیاد .. تنها کاری که این روزها میکنم اینه که ضمن این که خودم رو به کارهای مورد علاقم و شغلم سرگرم میکنم .. . سعی میکنم  تا حد ممکن به ازدواج فکر نکنم.. البته من دخترم وشاید با شرایط من این سازگار باشه اما شمابه عنوان یه آقا پسر باید اعتماد به نفستون رو زیاد کنید .. تلاش کنید و با انگیزه متمرکز به ازدواج باشین... قدم به قدم زندگیتون رو بسازین تا خدا زندگیتون رو بسازه.. وهمسری مناسب رو در مسیرتون قرار بده

امیدتون رو از دست ندین وبدونید با غصه خوردن هیچ اتفاقی نمیافته جر این که ذره ذره آب میشید و جوونیتون رو بر باد خواهید داد .. شما هر چی نداشته باشید چیزی دارین که یه پیرمردن پول دار حسرتش رو میخوره اونم نیروی جوونی و امید هست پس انشالله با توکل به خدا و بهره گیری از این دو نیرو  خدا هم کمکتون خواهد کرد به شرطی که شما هم چشمتون رو از چشم های خدا بر ندارین .........یا حق

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

اگه شما جای من بودین چیکار میکردین؟ تو رو خدا بی تفاوت رد نشین. حرفای تک تک شما که اینو میخونید برام مهمه.

حرفاتون رو مثل خیلی از نداشته هام ازم دریغ نکنید.

 

سلاااام برادر عزيز

-اين چند جمله اخير متن شما باعث شد كه من اگر چه معمولا كم حرفم و بيشتر شنونده و خواننده ام . اما در حد توانم

هر چه به ذهنم مي رسه بگم .

-خب من شرايط شما رو خوندم و كاملا بهتون حق مي دم .

اما اين حق دادن من يا دوستان رو در جهت مثبت استفاده كنيد

نه اينكه بيشتر مشكلاتتون رو با دلسوزي ما براي خودتون بزرگتر كنيد .

-اول از همه براي پدر مهربونتون از خدا مي خوام كه شفا بگيرن. انشاءالله

خدارو باز هم شكر كنيد به خاطر سلامتي خودتون و خونواده ي محترمتون و قدر پدرتون رو هم بيشتر بدونيد

-اين خيلي خوبه كه شما تونستيد درستون رو ادامه بديد و سعي كنيد از اين موقعيت استفاده كنيد

و بجاي پرورش افكار بد و منفي در مورد خودتون و تواناييهاتون

انگيزه مثبت توي خودتون بوجود بياريد با اين افكار كه من با توجه به شرايطم مي تونستم اصلا به دانشگاهم نرم و آينده اي  هم نداشته باشم . اما خدا كمك كرده و وارد شديد پس از اين موقعيت استفاده كنيد

-شما يه مرد هستيد و بايد روحيه استقلال و حمايتي تون رو پرورش بديد . تا بتونيد باري از روي دوش پدر برداريد و مايه ي دلگرمي ايشون بشيد . نه اينكه خودتون رو نابود كنيد . فكري بكنيد  تا بتونيد شادي رو به خونواده تون هديه كنيد . شما جوون هستيد و با كار  و زحمت انرزي كمتري نسبت به پدر از دست خواهيد داد. پس تا دير نشده با تلاش تون و خستگي نا پذير بودنتون در جهت اهداف بلند و بالا براي بهبود وضعيت خونواده اقدام كنيد .

-علاوه بر به نحو احسنت درس خوندن  كار رو هم داسته باشيد .

-در صورت مشغول تر كردن خودتون كمي هم از قضيه ازدواج رهايي پيدا مي كنيد تا انشاء الله به وقتش به سمت ازدواج حركت كنيد . الان بهتره روي خودتون بيشتر كار كنيد تا بتونيد يه تكيه گاه محكم از خودتون براي همسر آينده تون بسازيد . پس با تكيه كردن مادر و خواهر ها و همينطور پدر مريض تون علاوه بر اينكه تمرين خود سازي مي كنيد  خدا رو هم از خودتون خرسند مي كنيد .

-برادر من اينقدر روي منفي ها زوم نكنيد به تن سالمي فكر كنيد كه انديشه ي سالمي هم داره و مي تونيد با كمك فكرتون بهترينها رو در آينده اي نزديك براي خودتون و خونواده تون بوجود بياريد . انشاءالله .

-در مورد كار هم از حقارتها و خود كم بيني ها فاصله بگيريد . پيش خودتون فكر كنيد وقتي يه ناتوان مي تونه  از زندگي لذت ببره و با شرايطش كنار بياد و باز هم شكر گوي خدا باشه و اجازه نده به ديگران كه براش ترحم كنن . پس منم مي تونم اعتماد به نفس داشته باشم و زندگيم رو با تغيير نگاهم عوض كنم .

 

-و در آخر چون شما يه مرد هستيد ازتون انتظار دارم كه با سختيهاتون بيشتر بجنگيد .

 

تصویر آقا سعید

آفرین ترنم خانم حرفهاتون خیلی قشنگ و دلگرم کننده هست

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام

خيلي ممنون

تصویر hamid013
نویسنده hamid013 در

سلام

من وقتی 18 سالم بود به عنوان یه کارگر ساده (نا بلد) با حقوق ماهیانه 250 هزار تومن به مدت 40 روز برای یک تولیدی رفتم کارگری. چون در زمینه کامپیوتر استعداد داشتم کار با دستگاه سی ان سی چوب رو در طول 40 روز یاد گرفتم و وقتی از اونجا اومدم بیرون از یه بنده خدایی پول قرض کردم و خودم یه دستگاه سی ان سی قسطی خریدم. یه کارگاه کوچیک راه انداختم و چسبیدم به کار. گاهی تا 12 شب هم کار میکردم
خدارو شکر از اون دستگاهی که با قرض و به صورت قسطی خریده بودم الان بعد از تقریبا 4 سال به جایی رسیدم که یه ماشین متوسط خریدم و از سرمایه ای که در بانک دارم هر ماه تقریبا یک میلیون سود میگیرم

برادر من با نشستن و غصه خوردن چیزی درست نمیشه! به دانشگاه و مدرکت هم دل خوش نکن! همت کن و برو کار یاد بگیر

تصویر یه عاشق واقعی

احسنت 

حمید جان به تو میگن مرد !!!!!

پسرایی که میرن سرکار رو خیلی بیشتر از تحصیل کرده ها و دانشجو ها خوشم میاد .........

فدایی داری laugh

تصویر hamid013
نویسنده hamid013 در

سلام
قربونت برادر جانم
شما لطف داری... حالا خیلی مونده مرد بشیم :) مرد تا زن نگیره مرد نمیشه

تصویر hoora
نویسنده hoora در

سلام/ بیشتر آدمها یا اعتماد به نفس ندارن یا زیادی به خودشون مطمئن هستن . هردوی اینها مضر است اما نبود اعتماد به نفس ضرر هاش بیشتر است.

مهم این است که شما پدر و مادر مهربان دارین که همیشه به فکر شما هستن و یقینا این مهربانی و حس مسئولیت پذیری به شما هم منتقل شده . و این دو یعنی مهربانی و تعهد مهمترین اصل در زندگی مشترک است . پس شما سرمایه های گرانبها دارید .

من هم موافق نظر دوستان در خصوص کار و انتخاب همسر از خانواده هم سطح خودتون هستم.

و در آخر اینکه خداوند بسیار رحیم و مهربان است و این شعار نیست حقیقتی است که باید باور داشته باشیم. خداوند بیشتر از هرکس نسبت به بنده اش توجه دارد و مراقب اوست . توکل و توسل به همراه تلاش با چاشنی صبر همیشه راهگشاست.
 

تصویر نرگس 72

سلام به نظرم اول باید یه کار مناسب پیدا کنید و درضمن کمی امیدواری داشته باشید .براچی فکرمیکنید دعاهاتون محاله مستجاب شه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!! مگه برای خدا کاری داره ؟؟؟؟ همیشه باید گمان خوب داشته باشید به خدا واینکه حتما دعا مستجاب میشه ولی این به این معنی نیست که شما تلاشتون رو نکنید ...به نظرم شما اگه تلاش کنید و از یه جایی شروع کنید تا بتونید کاری داشته باشید که بتونید مسولیت زندگی را برعهده بگیرید ودرکنارش هم دعا کنید خدا هم کمک میکنه تا فرد مناسبتون روپیدا کنید....به نظرم شما اول به یک روحیه قوی نیاز دارید ببینید هیچ کس ازیک آدم ناامید ومایوس خوشش نمیاد پس سعی کنید پرانرژی باشید وقتایی هم که ناامید میشید بهترین راهش دردودل باخداست ودعا کردنه ...خیلی هستند که شرایط مالیشون خوب نیست یا دانشجو هستند ولی اردواج کردند پس غیرممکن نیست!!! ولی حتی اگه بخواین میتونین شرایط مالیتون روهم تغییر بدید  و اوضاع رو بهتر کنید ...همه چیز بستگی به شما داره و مطمین باشید خدا مهربانتر از اونیه که نسبت به دعاها وگریه های بنده هاش بی تفاوت باشه و بهشون نگاه نکنه ... این روهم بدونید که هرچی گمان داشته باشید همون میشه واگه همش بگید موفق نمیشم آخرش هم نمیشید پس مواظب افکار خودتون باشید!

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

سلام اولین کاراینه که شما اراده کنی وخواستن توانستنه وبری یه کارفنی یادبگیرید وبه امید اینکه دانشگاه تموم بشه بعدکارکنی خیلی طولانی میشه فایده هم نداره .اگرشما یه حرفه که بازارکارخوب داشته باشه خوب یادبگیری کارت خوب باشه  کارایی مثل برق کشی ساختمان ولوله کشی می تونی درمدت کوتاه یادبگیری درامدخوبی داره  توکل کن به خدا همه چیزحل میشه انشالله بعد ش ازدواج میکنی بالاخره کارخیلی مهم هست

تصویر مهتاب2

به نام خدا

سلام

نمی دونم گفتن صبر کن و بسپار به خدا شعاری باشه یا نه

ولی خب شاید شما بتونی با افرادی که باباهاتون کفویت اقتصادی دارند ازدواج کنی شاید تا به حال اقدام نکرده باشی ولی از الان بهتره دنبال یه کار باشی و کم کم با توکل بر خدا خودتون رو آماده کنی چون بالاخره برای ازدواج حداقل کار بهتره که داشته باشی، بعد به کسانی که اعتماد داری بسپری که دختری که با شما کفو باشه اگر می شناخت معرفی کنه،

ولی در حال حاضر شما صبر کن و زیاد هم به موضوع ازدواج فکر نکن چون باعث تشدید خواسته تون می شه

 

می تونی این لینک رو هم مطالعه کنی در خصوص راهكارهاي عملي حفظ عفاف در دوران قبل از ازدواج در شرايط پر خطر توضيح دهيد.

ان شاء الله که موفق باشید