بخونید تا به خود امیدوار شوید!

17:21 - 1393/02/05

سلام.من حدود 1 سالی میشه که پست های اینجارو میخونم.همه رو که نه. ولی دو یا سه بار سر میزنم.خودم مشکلی دارم که خیلی بزرگتر از خیلی از مشکل هاست.شاید بخاطر همینه که تصمیم گرفتم اینجا بنویسمش تا بقیه بخونن و یه خورده به زندگی خودشون امیدوار بشن.من22 سالمه.دانشجوی رشته ای هستم که از رشته های سنگین محسوب میشه.مذهبی ام.خانواده ی خوبی دارم.بطوریکه تو شهرمون ما رو به نام نیک میشناسن.اهل هنر هم هستم. به جاش شاد و سرحال هم هستم.با هیچ پسری رابطه نداشتم و ندارم.چون اصلا این روابط رو نمیپسندم.به این اعتقاد دارم که هر کسی تو زندگیش یه کاستی و نقصی داره و نقص زندگی من پاهامه. من دررفتگی مادرزادی لگن داشتم که خدارو شکر والدینم زود متوجه شدن و عملم کردن.اما اون موقع اینجوری نبود که جای بخیه ها از بین بره.بخاطر همین جاش رو پاهام مونده.دومین نقص من دوتا از انگشتامه که رشد نکردن.یعنی از حالت طبیعی شون یک سانت کوچکترن.دکترای زیادی رفتم که رفعش کنم.همه شون به این معتقد بودن که میشه درستش کرد اما چنین چیزی ارزش عمل کردن و دنگ و فنگهاشو نداره.حتی گفتن اگه خودشونم اینجوری بودن عملش نمیکردن. منم منصرف شدم از عمل. چون من همیشه مثل یه آدم عادی زندگی کردمو چیزی از زندگی کم نداشتم.با اینکه من کاملا مشکلم با نقصم برطرف شده و قبولش کردم اما یه موضوع هست که ذهنمو در گیر میکنه و اونم اینکه چطور به خواستگارام این موضوع رو بگم.من در نحوه ی گفتن مشکل دارم.اصلا پسری هست که چنین دختری رو به همسری قبول کنه؟لطفا هم مشاور کمکم کنند و هم کاربرها نظر بدن.

http://btid.org/node/28381
تصویر donya66
نویسنده donya66 در

یجوری نوشته بودی بخونید امیدوار بشید به خودتون گفتم مشکلش چیه.........

نه عزیز دلم میتونی راه بری پس خدا رو شکر کن..مرد هم  خواستگارت منظورمه اگه آدم باشه که این ایرادی نیست حالا جای دوتا بخیه ومشکل دوتا انگشت مگه چیه؟؟من یکی از دوستام پوست تمام بدنش لکه های بدی داشت  حتی صورتش طفلک ...ازدواج کرده خداروشکر خداروشکر داره زندگیشو میکنه......این که مشکل نیست..اصل مغزه که خداروشکر سالمهsmiley

 

تصویر razieh1
نویسنده razieh1 در

سلام دوست من 

انگار چه اتفاقی افتاده که ناراحتی این رو میشه حل کرد 

اگه کسی هم قبول نکرد ناراحت نشو چون از کوچیک مغزیشه 

و تو مثل یه سطل اب میمونی و اون مثل یه پیاله و یه سطل اب تو یه پیاله جا نمیشه 

پس همون که نشه

خدارو شکر میکنم که همچین کاربری هم اینجا هستlaugh

اینم مشگله؟surprise

برو خدارو شکر که مشکلت یه بخیه و دوتا انگشتته من بدتر از اینارم دیدم یارو حافظ قران و  معلم مدرسه و...

ولی پاش مشگل داره نمیتونه ازدواج کنه تازه اون بنده خدا خیلیی تنهاست نه مادر داره نه پدر

 

تصویر judi_abot_fn

دوست خوبم فقط دعا کن خدا یک همسر خوب نصیبت کنه

من خودم از بچگی سوریازیس داشتم میتونی تو نت سرچ کنی تا ببینی!الان هنوز سر آرنجام و روی گوشم اثرات زخم هست ولی همسرم اینقد منو دوس داره که اصلا براش مهم نیست.

توکلت به خدا باشه و توی این ماه های عزیز ازش بخواه همیشه کنارت باشه ...
 

تصویر hamid013
نویسنده hamid013 در

سلام
به عنوان یه پسر اگه به خواستگاری دختری با شرایط فیزیکی شما برم در حالی که ایمان و اخلاقش مورد پسندم باشه، اصلا و ابدا برام شرایط فیزیکیش مهم نخواهد بود

تصویر oghab
نویسنده oghab در

مشکلي نداره.

اگر هم توقعات مادي ت رو هم بياري پايين حتي ممکنه زودتر از بعضي از دخترهاي افاده اي ازدواج کني.

الان شما تو سن ازدواج هستي. پسرها هم تو اين سن کم توقع ترند پس فرصت رو از دست نده.

فقط کافيه اخلاق خوبتو به بقيه نشون بدي.

اگه مهرت به دل يه پسر بيفته ديگه کار تمومه.

تصویر ریحانه

سلام عزیزم بله هست شما که مشگلی نداری من دخترایی با شرایط حادتر از شما میشناسم ک ازدواج کردن وقتی برات خواستگار اومد زمانیکه به تفاهم رسیدین اخرین جلسه اشنایی مشگلتو صادقانه بگو و بخدا توکل کن انشالله ک همسری خوب نصیبت میشه

تصویر kia1991
نویسنده kia1991 در

خود من باشم اگه طرفم از لحاظ ایمانی و اخلاقی و بقیه معیار ها خوب باشه قبول میکنم.ولی اگه از لحاظ ایمانی و اخلاقی خوب نباشه ولی زیباییش در حد اعلا باشه قبول نمیکنم(ان شاء الله)

من خاستگاری که میرم خیلی ساده مشکل رو مطرح میکنم.میگم یه اتفاقی افتاد برام که الان روی شکمم بخیه هست و حتی اگه مایل باشن به پدرشون نشون میدم

عموی بنده 1 بند از یک انگشتش و یک ناخن از یه انگشت دیگه اش قطع شده.ولی راحت ازدواج کرد.البته پدر زن عموم هم یک بند از انگشتش قطع شده بود.

تصویر kia1991
نویسنده kia1991 در

مهدیار چنین نوشتی به خود امیدوار بشید که گمون کردم حتما یه مشکلیه که بقیه ندارن.

والا منم رو شکمم اندازه یه وجب جای بخیه هست،طوری که هر کسی ببینه وحشت میکنه.استخر که میرم اینقدر نگاه میکنن ،منم میخندم!

فکر نمیکنید اینجور صحبت کردن از خانومی که مذهبیه بعیده؟ این حرفا خودش نا شکریه!!!

 

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام خدمت شما

نقطات مثبت زیادی در متن شما مشاهده می‌شود که به بعضی اشاره می‌کنم:

نقائصی را که ذکر کردید در جای حساس و توی نظر نیست.

مقدار زیادی از آنها حل شده و الان نقیصه محسوب نمی‌شود.

خود شما با این مسئله کنار آمده و مهم نیست.

اما الان باید چیکار کنید این مهم تر هست.

به هیچ وجه مانع حضور خواستگار نشده و تا وقتی صحبتی از این مسائل نشد شماهم عنوان نکنید.(مخصوصا جلسه اول)

ابتدا از ایشون درباره وجود چنین نقائصی سوال کنید و نظرشون را جویا بشید(مثلا :شما با چنین شخصی ازدواج می‌کنید)

اگر جواب مثبت بود یعنی برای ایشان مهم نبود مطرح کنید .اگر دچار تردید یا احیانا جواب رد داد بگذارید جلسه یا ملاقات تمام شده و مشکل را طی نامه یا پیام به ایشون برسونید و نقائص را با جزئیاتی که الان برای دوستان توضیح دادید برای ایشان هم ارسال کنید.

در هر صورت قبل از ازدواج آقا را درجریان این امور بگذارید تا بهتر تصمیم بگیرند و بعدا دچار مشکل نشوید.

نکته مهم این راهکار :

جلسات اولیه را بگذارید برای شناخت خصوصیات خوب و دلپسند از شما.

موفق و موید باشید.

 

تصویر گیسو
نویسنده گیسو در

سلام عزیزم!!!
دختر خوب ناشکری نکن....اینا که گفتی مشکل نیستن.....برو ببین مردم چه مشکلاتی دارن ولی باز به آینده امیدوارن.....روی ذهنت و خودت کار کن
اتفاقا مردم الان اونقدر عقل و سوادشون بیشتر شده و ازدواج های الکی رو دیدن دیگه حواسشون هست که اصل بر مبنای دختر خوب و نجیبه نه زیبایی ظاهر که جز غرور و منیت چیزی برا آدم هدیه نمیاره......

تصویر منتظر
نویسنده منتظر در

خواهرگلم همینکه مذهبی و پاک هستی یک دنیا ارزش داره!
پسرا از خداشونم بخوان...!!!
مشکلت اونقدرهم بزرگ نیست..ان شا الله خدا همسری بهت عطا کنه که براش سیرت مهم تر از صورت باشه

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام خواهر خوبم

الحمدالله كه مشكل در رفتگي لگنتون از بين رفته . و به قول گفته ي خودتون و دكترها مشكل انگشتانتون هم اينقدر بزرگ نيست كه احتياجي به عمل كردن باشه و ضرورتي به اين كار نيست .

عزيزم باور كنيد كه اين چيرها اصلا مهم نيست . و تاثيري توي ازدواج شما نخواهد داشت . پس خودتون رو ناراحت نكنيد و اعتماد به نفستون رو حفظ كنيد .

من دختري رو ميشناسم كه سرطان داشت و به خاطر شيمي درماني هايي كه انجام داده بود موهاش ريخته بود و متاسفانه احتمال بچه دار شدنش كم شده بود . هميشه در مورد ازدواج احساس نگراني داشت .

اما خدا بزرگتر از اين حرفهاست ....

مي دونيد چي شد ؟ اون خانم از بين خواستگارها با آقاي دكتري با خانواده ي خوب و در شان خانوم ازدواج كردند

خانواده دختر خانم در مراحل انتهايي مساله رو در جمع مطرح كردند

اما خانواده ي آقا پسر و خود ايشون باز هم قبول كردند و اين وصلت سر گرفت ...

يك سال بعد رفتند مكه و از خدا سلامتي خانم و بچه دار شدن رو خواستند و ... همينطور هم شد .

خانم دوران بارداري سختي رو متحمل شدند اما فرزندي سالم بدنيا اومد و خانم هم براي هميشه شفا گرفتند ....

پس توكلتون به خدا باشه دوست خوبم .

تصویر iman1364
نویسنده iman1364 در

سلام

عنوان پست رو که خوندم فکر میکردم مشکل شما خیلی حاد باشه... اما اصلا اینطور نیست... من اگه به دختری علاقه مند باشم و بدونم دختر خوبیه و همون خصوصیاتی که شما گفتین رو واقعا داشته باشه محاله چنین مشکلی ذره ای تاثیر تو انتخابم داشته باشه، دروغم نمیگم که بخوام مثلا امیدواری داده باشم، راستشو گفتم... فکر کنم خیلیای دیگه هم نظر منو داشته باشن...

تصویر dokhtar22saleh

سلام.از همه ی شما بخاطر نظرهای فوق العاده تون ممنونم.این موضوع رو که هنوز هم انسانهای خوبی وجود دارند رو میدونستم اما حالا بهش ایمان پیدا کردم.امیدوارم همه تون به همه ی هدف های خوبی که دارید برسید و زندگی ای پر از نعمات خوب و استفاده ی مفید از این نعمات داشته باشید.

تصویر یه عاشق واقعی

اللهم انی اسئلک صبرا جمیلا............

 

دوست عزیز ممنونم واسه تلنگری که زدید ....اما خیلیا رو دیدم مشکلشون خیلی خیلی بدتر از شماست ......

نیومدم شعار بدم چون همینجوریش پیش خدا خیلی سرشکته ام که خیلی وقتا یادم میره شکر کنم 

 

اما خیلیا مشکلشون بدتر از شماست ....پس بهتر دیدم که بگم بهتره به تمام دارایی هامون به عنوان وسایلی واسه زندگی نگاه کنیم......

 

یعنی مثلا به من که تن سالم داده و هزاران چیز دیگه ....بگیم خب من اینا رو دارم با اینا میتونم چی کار کنم .......و اینجوری هم میتونیم شکر کنیم هم میتونیم بهترین بهره رو از نعمات خدا ببریم

کسی هم که جای شماست ....نعمت های دیگه ای داره و یه سری چیزها رو نداره ....مثل ما که ایمان و تفکرات خوب شما رو نداریم......

 

یه معلول هم شاید جسم ما رو نداشته باشه ....اما هزاران چیز دیگه مثل ذهنی فعال و روحی بزرگ داره که به تمام جسم ما می ارزه ...........

 

پس بهتره که نگاه کنیم چه دارایی هایی داریم .....حتی تو بدترین شرایط با مرور دارایی هامون میتونیم بهترین تصمیم ها رو بگیریم 

 

میتونیم اعتماد به نفس پیدا کنیم

میتونیم به خدا نزدیکتر بشیم

میتونیم بهترین بشیم 

 

یاحق

تصویر امیر 12

(مهم)

نگران نباش ..

این مسائل یا برای آقایون خیلی مهمه یا براشون مهم نیست ...

در هر صورت تکلیفت معلومه!!! و این خیلی خوبه!!!

پسرهای جوانتر براشون این مسائل مهمتر هست ( کما این که برای من هم 10 سال پیش مهم بود این مسائل )

اما سن چه پسر و چه دختر که بالاتر میره درک بهتری نسبت به قبل به زندگی پیدا می کنن ...

ما تو فامیلمون پسری بود که با دختری که از لگن به پایین فلج بود ازدواج کرد .. شما که خیلی سر تری ..

اما در کل یک نکته مهم رو بهتون حتما باید بگم و آن این که در کل ازدواج برای آقایون سخت شده ..

منظورم کارشناسی و ارشد و سربازی و شغل و پس انداز مناسب برای خرج عروسی و خانه و خودرو و سرویس طلا و نفقه و مهریه و ... خود به خود سن ازدواج رو برای آقایون به بالای 30 رسونده ..

خواهر خود من با اینکه دختر واقعا خوبیه و کاملا هم سالم بود تو 29 سالگی ازدواج کرد !

میخوام بگم اگر خواستگار ها اومدن و رفتن همه رو به قضیه فیزیک بدنتون مرتبط نکنید .. !!!!!!!!

مشکلات اقتصادی سر به فلک کشیده ................ دیگه قیمت ها دستتون هست دیگه !!

حتی تهیه حداقل ها هم بسیار سخت شده دختر جان ...

امیدت به خدا باشه ..

هیچ "شری" به هیچ بنده ای نمیرسد مگر آنکه "خیری" در درون آن نهفته است ....

تصویر هانا
نویسنده هانا در

عزیزم فک نکنم این مشکل زیاد بزرگ باشه البته پسرا بهتر میتونن نظر بدن ولی من اگر کسیو خیلی دوست داشته باشمو از لحاظه فکریو اخلاقی بپسندمش این موردو به راحتی میتونم نادیده بگیرم خانومی هر کسی بلاخره یه مشکلاتی داره 
 

تصویر هانا
نویسنده هانا در

عزیزم فک نکنم این مشکل زیاد بزرگ باشه البته پسرا بهتر میتونن نظر بدن ولی من اگر کسیو خیلی دوست داشته باشمو از لحاظه فکریو اخلاقی بپسندمش این موردو به راحتی میتونم نادیده بگیرم خانومی هر کسی بلاخره یه مشکلاتی داره 
 

تصویر مروارید

سلام خانومی این چیزایی که گفتی مشکلی نیست یکی از دوستای من ام اس داره و شوهرش هم میدونه الان دارن زندگیشون رو میکنن. مهم اینه که اون اقا پسر تورو فقط برای خودت بخواد.

تصویر cosar
نویسنده cosar در

اون قسمت ماه عسل رو ندیدی دختره اسمش ترانه بود خیلی وضعیتش حادتراز شما بود اما از همه امیدوارتر بود

معلومه که پسرایی پیدا میشن که تو رو به خاطر خودت بخوان.

تصویر محمد دیماریا

بعضی ها زندگیرو زیاد سخت میگیرن بعضی ها خیلی اسون من فکر نمیکنم مشکل شما خیلی حاد باشه یعنی در واقعا اصلا حاد نیست من خودم حاضرم با یه همچین شخصی مثل شما ازدواج کنم

هیچوقت مشکلات خودتون برتر از دیگران ندونید همه ی مردم ما مشکل دارن ماله یکی جسمیه ماله یکی روانیه بالاخره هر کسی یه جوری و به یه شکلی مشکل داره

من خودمم مشکل دارم مشکلمم خیلی سادست جوابشم خودم میدونم با مشاور همین سایت و چندین مشاور توی شهرمون هم صحبت کردم همه تنها یک راه حل دادن

چیزی نیست جز صبر

مشکل منم با صبر حل میشه مثلا !!!

همه ی ما میدونیم تنهایی بد دردیه امیدوارم هر کسی که تنهاست از فردا دیگه تنها نباشه !!!

 

تصویر نرگس 72

سلام عزیزم آره هست کسی که با شما ازدواج کنه من خودم یکی ازدخترای فامیلمون شوهرش یه انگشت نداره ولی دختر سالمه . فک نکنم  مشکل شما خیلی بزرگ باشه که زیاد پیدابشه مثلا همین پسره که گفتم اولش اصلا به چشممون نیومد که یه انگشتش نداره وقطع شده انگشتش ... پس شما هم امیدوار باشید و سعی کنید ویژگی های مثبت خودتون رو تقویت کنید تا این مشکل شما زیاد مشخص نشه مخصوصا دربرخوردهای اول ومطمین باشید هیچ کاری برای خدا سخت نیست و نباید ناامید باشید ...

اگز هم خیلی به چشم میاد یا ناراحت هستی عمل کن.... خداروشکر کن که قابل درمان هست و مشکل بزرگ تری نداری ...

اینکه مشکلت رفع شده واقعا خوبه ونشون دهنده روحیه قوی شماست .درمورد نحوه گفتن میتونی از مشاورها بپرسی که چجوری بگی تابهتر باشه

امیدوارم خوشبخت بشی..

تصویر عروس اشک های شبانه

من دختری بودم که تو یه خانواده ی متوسط رو به پایین به دنیا آمدم. خدا اونقدر دوستم داشت که همه چیز به هم داد. بهترین تحصیلات... بهترین شغل... بهترین حقوق... و ظاهر مناسب و ... طوری که به تنهایی تونستم روی خانواده ام تاثیر بزارم و اون ها رو هم از خیلی جهات تغییر بدم.21 سالم بود که متوجه شدم بیمار هستم. یه بیماری بد... ولی خوب باهاش کنار آمدم... من شفا گرفته ی عباسم وگرنه تا الان صد تا کفن پوسونده بودم.الان از سالم ترین آدمهای روی زمین هستم.بدون این که اثر پزشک های این دنیا رو بدنم باشه! این موضوع باعث شده با خدای خودم رو راست باشم. خواستگارهای زیادی داشتم که بعضی هاشون هم الان دست بر دار نیستن. اگر قصه زندگی من رو بدونی به خودت امیدوار میشی خانومی. برای من که الان هیچ مشکل جسمی ای ندارم  مهم نیست که همسر آینده ام مشکل شما را داشته باشه. این شعور و فهم آدم هاست که ارزششون رو تعیین می کنه نه ظاهرشون. پی بردن به این فهم و شعور نیاز به شناخت داره. لازمه شما در رفتارتون سنجیده تر از هم سن و سالهاتون عمل کنید تا مردم به شناخت مناسبی از شما برسن. موفق باشید.

تصویر عروس اشک های شبانه

آقای سید علی درست میگه معمولا افرادی که یه شناخت قبلی از ادم داشته باشن پا پس نمی کشن. سعی کن در دانشگاه ها و بعد ها ان شاا... محل کار بیشتر به روابطت توجه کنی.

تصویر یاسی
نویسنده یاسی در

این ک مشکل نیس.انگشتاتون ک مثل ضعیفی چشمه

پاتون هم ک الان خوب شده و میتونید راحت ب طرف مقابل بگید. مسلما کسی ک بخوادتون اصلا براش مهم نیس. اون هم ک برا این پس بزنه و بره بهونه کرده

 

تصویر sayed ali
نویسنده sayed ali در

سلام به شما خواهر گرامی

تا اونجایی که من یادم میاد از معیارهای اصلی در انتخاب همسر برای زندگی از نظر اسلام.تقوی، اصالت خانوادگی بود

که اینجوری که شما صحین کردید ظاهرا از ایندو برخوردار هستید.پس ایمانتون به خدا باشه و خودتون را به خدا بسپارید.مطمانا اتفاقات خوبی را براتون رقم میزنه.

در رابطه با مشکلاتی که گفتید آقایون و خانم هایی هستند که شاید با مشکلات بزرگی مثل معلولیتهای جسمی و حرکتی هم دارند یک زندگی مشترک خوب را تجربه میکنند.پس خیلی اعتماد بنفستون را از دست ندید.بنظر من بهتره ارتباطات اجتماعی را گسترش بدید.اینطوری دیده میشید و تا حدودی شناخته میشید،شاید یه پسر که بدون شناخت قبلی بیاد خواستگاری شما بعد از اطلاع از مشکل شما پا پس بکشه اما اگر پسری شناخت نسبت به شما داشته باشه و از اخلاق،ایمان و یا یفول خودتون "شاد و سرحال" بودن شما شیفته ی شما بشه.اونموقع قضیه فرق میکنه