ترس از جنس مخالف

17:54 - 1393/02/21

سلام دوستان تقریبا من تا قبلا از دانشگاه دید بدی نسبت به مردان و پسران نداشتم اما پس از دانشجو شدن و قرار گرفتن در محیط دوستان  و تاثیر پذیری از اونا متاسفانه دید من نسبت به مردان تغیر پیدا کرد و بطوری که الان نمیتوانم مردان را در کنار خودم تحمل کنم  و اصلا به ازدواج فکر نمیکنم و در کل رابطه با مردان را گناه میبینم و به طوری که گاهی از زنان بدم میاید و میترسم برا ایندم بد باشه چون میدونم من غیر عادی با این مسئله برخورد میکنم خواهش میکنم دوستان کمکم کنید چون دارم از این موضوع عذاب میکشم و روز به روز بد تر میشه

http://btid.org/node/29342
تصویر نسیــــــــــم

سلام خانومی

اینکه بعد از دانشگاه دیدتون عوض شده بخاطر برداشت خودتون هست از محیط ..........خب چرا برداشت بد دارید حالا اگه یک نفر سوالی بپرسه و یه نفر دیگه از جنس مخالف جوابشو بده این گناهه؟؟؟؟   روابط تا این حد هیچ اشکالی نداره و کنترل هر کسی هم تو دست خودشه.............و اندازه ی توانش مسئول هست و باید جواب پس بده خواهر من.

فعلا شما نگران آینده ی هیچ کس نباش.و اگر برا خودتون نگرانی اول باید برا خودت ارزش قائل بشی ..........یه خانم کامل،متشخص و تحصیل کرده که خدا قدرت درک و فهم بهش داده و میتونه حلاجی کنه برا چی خلق شده و چرا داره نفس میکشه؟و نگران ایندش هست ...........اینده ای که برا خودت رقم زدی چطوریه که نگرانشی؟ یه خانم تنها که درکمال تنفر از مردها بسر می بره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یاطور دیگه ای هست؟؟؟؟؟؟

رابطت باید با نامحرما در حد ضرورت تو چارچوب مشخص شده باشه وگرنه حالت خنثی باید داشته باشی. و اینکه شما تا قبل از ازدواج مسئول زندگی خودتون هستین و میتونین با توجه به موقعیت و شرایط خودتون تصمیم بگیرین .اما بعد از ازدواج تنها نیستین برا تصمیم گیری ،دو نفرین ، و باید توافقی تصمیم بگیرین و زندگی کنید.هدف از ازدواج هم صرفا نیاز جنسی نیست که شما این قدر زوم کردین رو این مسئله...........مسئولیتهای دیگه ای هم هست و نباید کمرنگشون کنی.......اینکه  یه دوست هستین برا هم.یه همدم.یه همنفس یه همقدم و............وچیزای دیگه ای که لازمه رقم زدن یه اینده ه ی خوب هست براتون.

پس بهتره فرصتهای خوبتون رو بخاطر برداشتهای نا مطلوب و ناصحیح از بین نبرید ...شاید دیگه تکرار نشن تو زندگیتون.

موفق و موید باشین

 

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

سلام

همه دختر و پسرها این حس نفرت از جنس مخالف رو  تو یه سنی تجربه میکنن ولی به نظرم تو سن شما یکم عجیبه.آخه فک کنم طبیعیش ابتدای نوجوانی و مثلا 14-13 سالگی باشه نه تو این سن . اوایل نوجوانی چون تازه با مسائل جنسی آشنا میشی و معنیش رو میفهمی برای ادم نفرت انگیزه ولی بعدا رفته رفته خودش از بین میره 

آخه مگه تو دانشگاه شما چی دیدی که میگی از وقتی رفتم دانشگاه!!

والا تعداد ادم های بدرفتار خیلی کمه یه سری از این رفتارهایی که میبینی صرفا جنبه جنسی ندارن خیلی ها رفتار درست رو بلد نیست خیلی ها رو جو جدید میگیره عده ای تازه از قفس دراومدن ! یه عده ای هم که بیچاره ها اگر برگردن شهر خودشون و یکیو برای ازدواج پیدا نکرده باشن باید با هر تیکه ای که خانواده براشون میگیره ازدواج کنن و چون ترس دارن دائم دنبال یکی هستن که باهاش ازدواج کنن وگرنه آدم های هرزه ای نیستن شما اینا رو درنظر بگیر اون وقت میفهمی اکثر اون آدم ها بد نیستن فقط رفتار درست رو بلد نیستن

فک میکردی دختران مذهبی اینطورین؟ 

اگه دخترای مذهبی اینطوری بودن که نسل مذهبی ها منقرض میشد مگر اینکه مثل  واتو واتو  تکثیر میشدن!

دنبال عشق افلاطونی نباش .این تفکر شما دقیقا همون تفکر جدایی تن و روان هست ،این تفکر غلطه .

عشق جسمانی کثیف و گناه آلود نیست و  بخش زیادیش احساساته و مکانیکی نیست ، وگرنه زن و مرد میتونستن با هر کسی وارد رابطه بشن پس چرا میگردن یه نفرو پیدا میکنن؟ چرا وقتی همدیگرو دوست ندارن دیگه نمیتونن رابطه ج داشته باشن؟ چرا طلاق میگیرن؟ چرا وقتی دعوا میکنن همون موقع این رابطه رو برقرار نیمکنن؟منشا عشق جسمانی هم عشق روحانیه.اینکه میگن اگه نیاز ج نبود کسی ازدواج نمیکرد دروغه بدون اون فقط یه محرکه وگرنه کسی دردسرهای زندگی مشترک و بچه رو قبول نمیکرد اونم به خاطر نیاز جسمی که تا حد زیادی قابل سرکوبی هست 

تصویر سيما
نویسنده سيما در

به نام خدا/بنظر خودت علت اين بدبيني چي ميتوند بأشد ؟

تصویر cosar
نویسنده cosar در

شاید چیزی شنیدی یا دیدی که بدبین شدی

اما ببین امامان ما هم ازدواج کردن حتی گفته شده در بهشت هم این لذت ها هست

 احتمالا این نظرت موقت باشه سعی کن به جهات مثبت این  روابط نگاه کنی.

 

تصویر bastan
نویسنده bastan در

ممنونم دوستان از راهنمایی هاتون اما متاسفانه گاهی احساس میکنم از نظر بر قرار کردن رابطه جنسی مشکل دارم و آن را غیر اخلاقی میبینم و این خصیصه را در خود نمیبینم و میدانم خداوند در قران هم سفارش به ازدواج کردن اما من واقعا نمیتوتنم خواهش میکنم بگویید چه کنم دوستم میگوید باید به روانپزشک مراجعه کنی ولی نمیخواهم

همه خواستگارانم را رد میکنم و فکر میکنم انها برای نیاز جنسی میایند

 

خیلی ناراحتم این روزها دختران مذهبی را دیدم که فکر میکردم مثل من باشند اما انها مشکلی با این قضیه نداشتند . دوست دارم زندگی زناشویی بدون روابط جنسی باشد

تصویر ahmadreza
نویسنده ahmadreza در

سلام

توی محل کار سابقم یه خانم دکتری بود که رییس بخش بود 50 ساله و هنوز مجرد به شدت از همه مردها متنفر بود رفتارش با خانمها هم چندان خوب نبود دقت که میکردی بعضی اختلالات روانی را میشد مشاهده کرد یک بار به من میگفت اگه توی این دنیا مردها وجود نداشتند خیلی خوب بود.. و اینکه سطح احساسات و ترحم  و محبت و.. در وجود این خانم دکتر صفر صفر بود.

خواهر خوبم .این را گفتم که بدونید مرد و زن فقط در کنار هم کامل میشن و آرامش پیدا میکنند و نواقص هم دیگر را برطرف میکنند.

مورد شما قطعا غیر طبیعی هست و پیشنهاد میکنم با یک روانشناس خوب در میون بذارید..موفق باشید.

تصویر mehdiparvaz

سلام

حرفی که میزنم کاملا بهش ایمان دارم 

من تو یکی از افتضاح ترین دانشگاه های کشور بودم ولی به جرات میتونم بگم بالای 70 در صد پسرای های کلاسمون پاک بودن و حتی شرم میکردند با دخترا صحبت کنند  اما متاسفانه دخترا برعکس این قضیه بود که باعث شده من و امثال من همچنان مجرد بمونیم اینم یادآوری کنم رشته ما مهندسی بوده و اکثرا سرمون تو درس بود تا دنبال ناموس مردم

پسر خوب زیاده زیاد نگران نباش و اینو بدون چون دختر پاکی بودی مطمئنا خدا یاریت میکنه به شرط اینکه افکار منفی رو از خودت دور کنی و بهش ایمان داشته باشی

تصویر oghab
نویسنده oghab در

اگر منظورتون اينکه از پسرهاي بدتون مياد که با دخترها زياد رابطه دارن..... خوب شما که نميخواي با اون ها ازدواج کني..  شما کسي رو لازم داري که تا حالا با دختري رابطه نداشته و شما اولين عشق اون هستي

((((((((((کبوتر با کبوتر    باز با باز))))))))))

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

منظورتون از اینکه دید شما نسبت به مردان تغییر کرده اینه که نگاه شما به اونها جنسی شده؟ یا اینکه منظورتون اینه که با دیدن رفتارهایی ناشایست از اونها، از اونها بدتون آمده و دوست نداری با هیچ مردی ازدواج کنی؟؟

تصویر سروناز20

دانشگاه یه محیط کوچیک هست  ودانشجو یک انسان ناپخته .. جوان در حال تکامل و سراسر پر از غرایز جوانی ....متاسفانه شما دردر آزمایشگاه بدی در مورد جنس خود یا جنس مخالف خود  دارین ارزیابی میکنید ... کمی نگاه به جامعه خود بندازین و..منظورم شهر خود محل زندگی اقدام خود.... همه این ها رو که بیبینید متوجه میشین .. نه مردات بدن ونه زنان بد...

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام.

عوض شدن شرائی نیاز به عوض شدن دیدگاه ها و تعریفات ذهنی به همون شرائط دارد.

وقتی وارد مسجد می‌شوید همه برای عبادت و عبودیت آمده اند و شما نیز به همین منظور وارد شده اید چون در مسجد و عبادتگاه کار دیگری صورت نمی‌گیرداما ممکن است در بین افراد کسانی هم باشند که برای وقت گذرانی با به صورت عبوری وارد شده و حتی گاهی اوقات شانیت این مکان مقدس را بجا نیاورند.

در سالن ورزشی اکثرا برای ورزش وارد می‌شوند باز هم ممکن است در این بین افرادی برای تماشا و یا باز هم برای گذراندن وقت وارد شوند.

در دانشگاه هم همینطور مطمئنا همه برای کسب دانش و علم وارد نشده باشند وچون با هدف نیامده اند مطمئنا فضا را مسموم می‌کنند و شما هم که برای کسب دانش و فضیلت وارد شده اید در این فضا نفس می‌کشید و مسموم می‌شوید که نمونه ان درمتنتان مشاهده می‌شود.

دیدن صحنه های مختلط و گاهی هم بی قید بودن بعضی افراد این آسیب را شدت می‌دهد .

ولی فراموش نکنید در بین همین افراد کسانی هستند که هر لحظه بانام و یاد خدا اوقات سپری می‌کنند.

خدا ولی خودش را در بین انسانها پنهان گذاشت تا به همه احترام بگذاریم .

پس ممکن است در بین این افراد کسانی باشند که ولی خدا و مقرب به درگاه خدا باشند.

عینک بدبینی را باید برداشت و دید مثبت به تمام بندگان خدا داشت.

این سفارش آقا امیرالمونین  به مالک اشتر می‌تواند کارگشا باشد برای همه ما در این محیط ها :

یادت باشد که اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش نکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.

موفق و موید باشید.