سوال یکی از کاربران؛
با سلام، بنده با اینکه از گذشته همسرم خبر داشتم و می دانستم با دوست پسر خود سکس داشته، ولی با خیال اینکه فراموش میکنم باهاش ازدواج کردم البته خیلی بهش علاقه دارم و ایشان هم عاشق و شیفته بنده هستش و واقعا باهاش احساس خوشبختی دارم ولی متاسفانه این مسئله هر روز در ذهنم بررسی میشه و سکس همسرم با دوستانش در گذشته در ذهنم شکل میگیره
تا به حال این مسئله رو به روش نیاوردم و دوس ندارم اونم احساس گناه کنه و یا اینکه فکر کنه من بهش شک دارم چون واقعا الان اصلاح شده و آدم گذشته نیست
ممنون میشم یه راهکاری جلوم بذارین چون انگار روز به روز داره دیونهترم میکنه.
با تشکر
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
سلام من دوماه عقد کردم و تازه فهمیدم که همسر من با پسر خاله اش تو سن 17سالگی حدوا 6ماه صحبت میکردن و ج باری هم بیرون رفتن و من اعتمادم نصبت به همسر صفر شده و من چند بار ازش پرسیدم و بهم دروغ گفته چیکار کنم
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر می کنم
این مساله باعث دغدغه و درگیری ذهنی شما شده و شما را رنج میدهد، برای اینکه بتوانید این مساله را حل کنید باید به صورت دقیق افکاری که باعث رنجش شما میشه را بررسی کنید و آنها رابیرون بکشید و آنها را اصلاح کنید. و اگر احیانا افکاری کاملا صحیح و منطبق بر واقعیت بود با استفاده از مهارت حل مساله آن را حل کرد. در این مورد توضیحاتی خدمتتان عرض میکنم:
افکار ذهنی شما ممکنه برخواسته از این دو دسته سوالات باشه:
دسته اول این است: آیا در حال حاظر از اینکه در گذشته رابطه داشته ناراحتید؟ آیا در ذهنتون فکر میکنید رابطه او با پسرخالش رابطه ای در حد بالاتر از صحبت کردن بوده؟ آیا نگران احتمال خیانت در آینده هستید؟
اگر این دسته از سوالات، ذهن شما را درگیر کرده خدمتتان عرض میکنم که صرف برقراری رابطه و گفتگو، آن هم در یک بافت خانوادگی و فامیلی چیز نگران کننده ای نسیت و هر شخصی با افراد فامیل خود ممکنه گفتگوهایی هم داشته باشه و حتی ممکنه این گفتگو به قصد ازدواج انجام شده باشد. مگر خود شما قبل از اینکه عقد کنید با هم گفتگو و صحبت نداشته اید؟ خب طبیعی است که کسی که قصد ازدواج دارد باید قبلش با هم آشنا بشوند، حال ممکنه به توافق برسند و ازدواج کنند و ممکنه به توافق نرسند، خب این مساله چیزی نیست که خیانت به حساب بیاید و یا کار خلافی باشد. مگر اینکه رابطه از حد خودش فراتر برود و از خط قرمزها عبور کند. یکی از تکنیک های مفید در این زمینه این است که شما درجه روابط با غیر همجنس را بشناسید و توجه کنید که همسرتان در چه درجه ای از روابط بوده و متناسب با آن عکس العمل نشان بدهید. برای روابط یک فرد با غیر همجنس خودش چند مرحله متصور میشه: 1- ارتباط در حد گفتگو 2- ارتباط به همراه گفتگوی عاشقانه 3- ارتباط به همراه تماس بدنی مانند دست دادن 4- ارتباط به همراه بوسه 5-ارتباط به همراه لمس جنسی 6- ارتباط به همراه رابطه جنسی غیر کامل 7- ارتباط با رابطه جنسی کامل. خب همسر شما در مرحله یک قرار دارد، اما شما عکس العملی را نشان می دهید که متناسب با مرحله آخر است و این به شدت زندگی شما را دچار چالش و ناسازگاری میکند. بنابراین اگر این نوع عکس العمل شما ادامه دار باشه احتمالا نیاز به بررسی بیشتر و فردی توسط مشاور خواهد بود. اما شاید دسته دوم از سوالات، ذهن شما را مشغول کرده باشد که شامل این موارد است: از دورغ گفتن و انکار کردن او ناراحتید؟ احتمال میدید مسایلی پشت پرده وجود داره و به خاطر آن نگرانید؟ در این صورت این رو درنظر بگیرید که درسته همسرتون واقعیت رو از شما مخفی کرده، اما به نظرتون مخفی کردنش به خاطر ترس از دست دادن شما نبوده؟ آیا این ارتباط آنقدر بی اهمیت نیست که به عنوان یک مشکل مطرح نباشد و به همین خاطر همسرتون ضرورتی برای بیان نبیند، در حالی که برای شما خیلی حساس شده باشد؟ در این مدتی که با او زندگی کردید آیا خطایی از او دیدید؟ در این مورد شما باید بدور از هر گونه سوظن در امر تحقیق قبل از ازدواج به درستی عمل میکردید و مبتنی بر آن تصمیم میگرفتید؛ اما با توجه به اینکه در دوران عقد قرار دارید باید بدور از هرگونه بدبینی و سوظن، حال فعلی و رفتار وی را ببینید و اینکه آیا هنوز با پسر خاله اش در ارتباط هست یا نه، اگر شواهدی وجود داشت نیاز به بررسی بیشتر هست و باید در دستور کار قرار بگیرد و در صورت عدم وجود قراین، بد به دل خود راه ندهید و بی جهت انگشت اتهام به سمت او نشانه نروید.
اگر این دو دسته نگرانی را ندارید و در واقع میگویید نمیدانم چرا ناراحتم اما از درون احساس رنجش دارم، علتش اینه که شما با مساله ای مواجه شده اید که ذهنتون آمادگی آن را نداشته و در واقع خلاف انتظارات ذهنیتون بوده و همین تعارض شناختی باعث نگرانی شما شده که با بررسی مساله به صورت عینی و روشن شدن ابعاد مساله که ذکر کردیم ان شاالله برطرف خواهد شد.
در نهایت اگر مساله شما بهتر نشد مراجعه به مشاور حضوری توصیه میشود.
موفق باشید.
دنياى بديه اگه كسى دروغ بگه درمورد گذشتش ميگن دروغگو و دو روعه و اگه صادق باشه ميگن خجالت نميكشه درمورد گذشتش گفته؟! پسر خوب تو خودت رفتى باهاش ازدواج كردى انقد عاشقش بودى حالا بعد ازدواج ميخواى طلاقش بدى دختر بيچاره رو بيوه كنى؟ خودت اين تصميمو گرفتى و گذشتشو قبل ازدواج ميدونستى! ندونسته كه ازدواج نكردى. خيلى گناه داره اگه طلاقش بدى چون سر خودخواهى ازدواج كردى و تهشم سر خودخواهى طلاق گرفتى. پيش يه مشاور خوب برو و ازش بخوا كمكت كنه
سلام.حقیقتا از نظر من ازدواج شما اشتباه بوده است.چراکه شما هردوتاتون از یک فکر و نسل متفاوت و مخالف بودید.موفق باشین
سلام من قبل از ازدواجم با ی پسر فقط دوست بودم حتی از نزدیک ندیدمش و دستش بهم نخورده
الان ک ازدواج کردم عاشق همسرمم پایشون با اینک از ک ذشته من خبر داشته بازم بهم اعتماد کامل نداره و بعضی وقتا سوالایی ازم میپرسه ک واقعا فک میکنم بهم شک داره چیکار کنم
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر می کنم
در یک رابطه مشترک با همسر اینگونه شک و عدم اعتماد ها بسیار ناراحت کننده و نگرانی آفرین است و متوجه این حس و حال شما هستیم. در خصوص این مساله اگر سوال از جانب همسرتان مطرح شده بود و یا به نوعی ما با وی در ارتباط بودیم حتما مشاوره ها و نکات لازم را او میگفتیم، اما از آنجایی که مخاطب ما شما هستید، بنابراین متناسب با این مساله نکاتی را خدمت شما بیان میکنیم امیدواریم مفید باشد.
ببینید خواهر گرامی اولین و مهمترین مساله ای که در پاسخ به سوال شما و همه کاربران عزیزی که سوالشان را مطرح کردند و مساله مثل شما دارند این است که، باید در زندگی مشترک خصوصا زمانی که همسر کمی بدبینی دارد، باید رفتارهای اعتماد ساز انجام بدهید و از رفتارهایی که شک و بدبینی همسر را بر می انگیزاند دوری کنید.
حال شما بررسی کنید که آیا در ارتباط با افراد نامحرم چگونه عمل می کنید؟ مثلا در مهمانی ها با افراد نامحرم از دوست و فامیل و آشنا چگونه برخورد و تعامل می کنید؟ آیا نحوه ارتباط گیری شما طوری است که برای همسرتان شبهه ایجاد میکند؟ مثلا همراه با خنده است؟ همراه با صمیمیت و خوش و بش کردن است؟ آیا طرز پوشش خودتان در مقابل آنها را بررسی کرده اید؟ آیا ارتباطات خودتون را با دیگران در فضای مجازی مورد بررسی قرار داده اید که در چه حد و با چه کیفیتی است؟ همه اینها اگه حساب شده و اعتماد آمیز نباشد میتواند عاملی باشد برای یادآوری گذشته شما در ذهن همسرتان و تاییدی شود بر تفکرات بدبینی او. بنابراین توصیه ما به شما همین رفتارهای اعتماد ساز است.
نکته آخر اینکه اگر واقعا به خود اعتماد دارید و رفتارهای شما اعتماد ساز بوده اما متوجه میشوید که انگار بدبینی همسرتان ادامه دار است و حتی این حساسیت و بدبینی به مسایل دیگر هم ورود کرده است نیاز به بررسی روانشناس دارد و لازم است به این مساله دقت داشته باشید تا در آینده در گیر مشکلات بعدی نشوید.
موفق باشید.
برای کسی که میفهمد هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمیفهمد هرتوضیحی اضافست.هرجورمیخوای فکرکنو هرچی دله تنگت میخواهد بگو.درپناه حق
خیلی عالی دمت گرم دوست جان
بایه همچین موجود هرزه ای مگه میشه زندگی کرد خانم چی میگی
خو داره میگه پشیمونه منو دوست داره
هر کی تو زندگیش اشتباه میکنه نمیکنه
خیلی اراده بالا میخواد که وسوسه شیطون نشی
شاید توبه کرده باشه ما از کجا بدونیم
البته اگه به شریک زندگیش گفتع باشه
اگه پنهون کرده باشه که اون موقع فرق داره
اگه آدم یکم با اراده باشه وقتی عشق واقعی سراغش بیاد
دست از کارا قبلیش میکشه
ماها تو یه دید همو قضاوت میکنیم
و این اصلا درست نیست که اگه طرف تو دید همه عمومی
با نامحرمش حرف زد یعنی گناهه وقتی تو دید همست
هیچ اشکال نداره چون هزار نفر میبینند
چندتام زیرآبی نگاه میکنند من خودم تاحالا
اصلا از جنس مخالف قوربون صدقه نرفتم
حتی یه جانم فقط در حده حرف بوده
اونم تو دید همه مجردم هستم پامم فراتر از گلیمم
تا حالا نزاشتم من خودم حالیمه روزی
یکی از این دختر و پسرا تو شکم من پرورش داده میشه
من به هیچ عنوان دوست ندارم دختر و پسرم
تا قبل ازدواج با جنس مخالف بریزند رو هم
نزدیک ۳۰ ساله چشمم هرز نرفته حتی زبونم
با اینکه تک دخترم هستم
اگه پاکه دوستت داره و بخاطر تو عوض شده
زندگیتو کن کاری به گذشتشم نداشته باش
من خودمو جات بزارم اگه واقعا خواهانم باشه
اونم واقعی بخاطر من عوض شه بهش فرصت میدم
زندگیمو میکنم ولی اگه این وسط بار به کلش بزنه
منو دور بزنه اونوقت دیگه باهاش زندگی نمیکنم
آره تو گفتی ما هم باورمون شد شما دخترا به هرزه گری افتخار میکنید نگو نه که باور ندارم یکی شما پاکیت یکی هوای تهران
خخخ خب معلومه جاهايى كه تو هستى همون هرزه ها ريختن.
یا خدا تو چرا شمشیر و از رو بستی شما
حرف زدن که هرزگی نمیشه مگه تو گروه چت نداری
اینجام مثل همونجاست کسی هرزست که تو شخصی کسی
میره که هیشکی ندونه داره چیکار میکنه
اگه عشقو بفهمیم هیچوقت دنبال هرزگی نمیریم
آخه چی داره که بهشم افتخار کنیم تکیه گاه خوبی میتونه
باشه یا دوست داشتنشون واقعیه
آره ارواح عمت خیلی دختر پاک هست خود تو هم اگه یه بچه پولدار با شاسی بلند ببینی میفتی دنبالشو خودتو بهش قالب میکنی.اتفاقا دخترا تو تعداد دوست پسر باهم رفابت دارین هرکی بیشتر داره برندس.
البته خدا جوری بارم اورده که اگه فقیرم بودم
بازم چشمم دنبال پول کسی نبود
اون پولداره جنمشو داشته که پولدار شده
بجا اینکه دنبال پول بقیه باشیم
چرا خودمون یکی از اون پولدارا نشیم
از تو شکم مامانش که پولدار نشده زحمتشو کشیده
پدر خودم ۹ صبح میرفت ناهارم نمیومد خونه
تا شب کار کار کار الان خیلی رو پولاش حساسه
والا باید حساس باشه زحمتشو کشیده نوش جونش
البته همه چی برام جور میکنه ولی اهل بریز و بپاشم نیست
من تو خونه ای بزرگ شدم که پدرم دوچرخه داشت
ولی بعد گفت بخاطر ما ماشین خریده که چشممون
دنبال ماشین کسی دیگه نباشه البته کیه بدش
بیاد تو ماشین مدل بالا بشینه کیفشو کنه
ولی اینکه بخوای بخاطرش غید دوستت عشقتو
بزنی ارزش نداره
نمیخوام از خود تعریف کنم یکی از اون بچه پولدارا
که میگی منم اینقدر پدرم پول داره که صدتا از این خونه ها
و ویلاها و ماشیناتونا میتونه بخره من همیشه شکمم
سیربوده پدرم یه زندگی معمولی بیشتر میپسنده
البته مادرم برعکسه ماشینمون سادست
ولی اگه پدرم اراده کنه گرونترین ماشین زیر پاشه
هر کیم ماشین و پول داره نوش جونش
کار و تلاش کرده به دست اورده
ما چشممون به مال کسی نیست
آفرین....
مرسی از درک بالات
برای چی توهین میکنی مگه همه یکین.دختراییم هستن از هزارتا مرد مردترو باحیاترن .قرارباشه همرو به یه چشم ببینیدماهم اگه بخوایم دورازجون همه ی مردهارو به یه چشم ببینیم که نمیشه زندگی کرد قبل ازتوهین بدون دخترایی هستن که خوده ما که دختریم از وجودشون شرممون میشه ابروی شرفمون روبردن ولی درجایی دیگه دخترا ییم هستن باحجاب و عفت وشرافتشون یه دنیا رو دگرگون میکنن پس خواهشا ازهرکلامی که استفاده میکنید قبلش بگید بعضیا وهمرو زیرسوال نبریدخواهشا.
حالا میفهمم چرا خارجی ها میرن با سگا ازدواج میکنن درد وبلاشون روزی صد بار تو سر ما پسرای ایرانی حالا فهمیدم معنی ضرب المثل لکی (وفای سگ نه دختر)یعنی چی یعنی بی وفا ترین،بی احساس ترین،سنگدل ترین و ضعیف النفس ترین موجودی که خدا آفریده دختره وا وا بری با یکی ازدواج کنی تو شناسنامه و خرج ومخارج زن توعه بعد در واقعیت خانم زن کسای دیگست ما داریم به کجا میریم اونوقت میگیم چرا خدا اینقدر بلا به این کشور نازل میکنه (سیل،کرونا،زلزله وفقر)به خاطر وجود همچین دخترا وزن های روسیاهی است که حتی آبروی پدر ومادرشون رو نگه نمیدارن چه برسه به شوهر.
ناشناس عزیزمن منظورم نویسنده سوال نبود .منظورم به«فروغ»بود
بفرما من هی میگفتم زنا این جور موجوداتی هستند شمابگید نه البته داداش توهم خیلی(ب ی غ ی ر ت ی).
واقعا خجالت اوره دختری بخواد همچین حرفی رو بی پرده بیان کنه واقعا داریم ب کجا میریم .خواهشا ابروی بقیه روهم نبرید ک اقایون ب جنس مخالفشون ب چشم دیگه نگاه کنن و باحرفای شما اونارو بسنجن.مثل اقایی که وقتی این حرفارو دیدن گفتن.اززن ها متنفرم .
کافیه سرمو نوبلند کنیم وقتی ببینیم یکی هستو همه چیزومیبینه ومیشنوه شاید کمی شرم کنیم اللّهُ سمیعُ العلیم.اللّه البصیرُالعلیم.
حالا یکی این اشتباه رو کرده
شما راهکار بده اگه بلدی
سرزنش که کاری نداره
دقیقا همینه اشتباه کرده ماها باید راهو نشونش بدیم
سلام من یه دختر18ساله هستم، خیلی دلم میخواد سکس رو تجربه کنم...با کسی که دوستش دارم
بهتر بود از کلمه رابطه عاشقانه استفاده میکردی
باید توکلامت هم محجوب باشی امیدوارم
کسیا پیدا کنی که از همه بهتر بلدت باشه
بلد بودن خیلی زیباتر از دوست داشتنه
هیچی نیست. یه عمل حیوانی کوتاه مدت و بعد عذاب وجدان. اون عذاب وجدان تا مدتها مثل خوره با تو درگیره
گول این حرفها رو نخورید که همه تجربه کردن ما هم روش، یا همین یک باره و... ببخشید اینها رو رک میگم. اگر چه دوست پسر و این بازی ها رو هم قبول ندارم
اصلاح ميکنم
اين کلامه رو ،حتي
به کجا چنين شتابان
اگه حياي دختراز بين بره که بتونه اين کلمه راحتي به زبان بياره خودش يعني فاجعه!!!
ولی آجی من دلم یکیا میخواد که وقتی اشک ریختم
بگی لعنتی نریز اون اشکهاتو یکی که باهاش دلم آروم شه
جز خدا کسیا ندارم دلم میخواد میخواد بگم
خدا چتر با من قدم زدنش پاتو
بعد بریم یه کافه به صرف دو فنجان قهوه تلخ
بعد من بشسنم هی بگم اون گوش بده
هيچ وقت اين کلمه(لعنتي)رو به کار نميبرم تو گريه کن با شوخيام سعي مي کنم آرومت کنم
فدایی داری خواهری به خوبی تو که شک ندارم
مواظب خودت و خوبیات باش دوست جان
گل گفتی خواهری عاشقتم
مادر شدن آرزوي هر خانميه و عاشق شدن نيز حق هر انساني
ارزشش وقتيه که تا اون روز خودمونو پاک نگه داريم
انشاالله
میگن عشق چشو کور میکنه...
شک نکن تو عشق چشم کوره گوشم کر
همه واقعا دل آدم رفته باشه به راحتی نمیتونه
از طرفش دل بکنه مثل من که عاشق خدا شدم
من با خدا از ۹ سالگی بزرگ شدم تو زندگیم
تکیه گاهم پشتوانم فقط اون بوده
منم چون دیدم لیاقتشو داره دلمو دادم دستش
تاحالام امانت داره خوبی بوده مذهبی اصلا نیستم
ولی خدا برام باهمه فرق داره
تو خونه هزار تا حرف میزنم همش خداست
عشق با انسان چه میکنه حالا معنویش بگیر تا زمینیش
من نمیدونم ولی به نظر من همسر شما خیلی اشتباه بزرگی کرده من بودم طلاقش میدادم متاسفانه
سلام من و نامزدم جفتمون زندگی ......
سلام. سوال شما در آدرس زیر توسط کارشناسان پیگیری خواهد شد:
http://btid.org/node/150037
سلام. من یکسال و نیمه عقد کردم.با دختر داییم.یک ماهی هم هست که عروسی کردم. من شیش ماه قبل از عقدمون با این خانم در ارتباط بودم و ازش خاستگاری کردم. تا جواب بله داد. من از اول هم بهش گفتم اگر کسی تو زندگیت بوده یا هست منو یکجوری ردم کن برم. اما ایشون از همون ابتدا دروغ پشت دروغ که مگه خرابم که با کسی باشم و.... ناراحت میشد. تا که فهمیدم دو سال با کسی دوست بوده که رابطه جنسی هم باهاشون داشته و اینو بی دلیل نمیگم و ثابت شده برام.الانم بعد یکسال که دروغاش لو رفته وقسم های قرآنش هم دروغ بوده من ازش پرسیدم رابطه جنسی داشتی. میگفت نه نداشتم. تا که نشونهای اون رابطه رو بهش گفتم که بهم بار آخری گفت فقط یکدفعه رابطه داشتم و بازم دست رو قرآن گذاشت و گفت یکبار بوده. با این که من میدونم خیلی زیاد بوده.جالبترین چیز اینه که همیشه هم قهر میکنه و طلب کارم میشه و میره قهر و میگه باید فراموش کنی. یکار کردم تموم شد. در ضمن رابطشون قبل از نامزدیمون بهم زده از طرف خودش. لازم اینو هم بگم که خانومم تو اون شیش ماه قبل از نامزدی که باهم بودیم با اون آقا هم رابطه داشته. دارم دیونه میشم گذشتش سکسهاش همه دیونم میکنه که چجور بخودش اجازه داده بره خونه یه پسر غریبه چجور باهام بازی کرده. چرا دروغ بهم گفت من که هی میبخشیدمش حداقل راستشو بهم میگفت. درضمن اونو بیشتر از من هم دوست داشته
داداش بیخیالش شو. من خودم با صدتا دختر بودم.درسته پسرا به بهونه ازدواج گول میزنن. اما مطمعن باش اگه دختر نخاد تن به کاری نمیده.دختر خوبم مطمعن باش با کسی دوست نمیشه که به این کارا بکشه. اینهمه دختر خوب. جداشو خودتم اذیت نکن.ادم کسی میگیره که دست نخورده باشه عشق کنه باهاش. اینکه دوستت نداره به قدر اون دلیلشم اینه که تجربه اولشو با اون داشته تو ذهنش مونده. حالا هر کیم که میخاد باشه
خاك بر سر خودت و طرز تفكرت كه فكر ميكنى خودت چون پسرى ميتونى با صد تا دختر باشى و زنت بايد افتاب مهتاب نديده باشه و دختر خوب اصلا با كسى دوست نميشه. پسر خوب چى؟! معلومه خيلى بى غيرت و بى ناموسى عزيز شك نكن يكى مثل خودت گيرت مياد يا اگه نه بعدا سر زن و بچت مياد. اگه اعتقادى داشته باشى البته
این طرز فکر یه انسان جهان سومی بیش نیست. پس اون صدتا بی خانواده بودن که به توی بی خانواده اعتماد کردن
آره آن صد تا دختر بی خانواده بودن اگر خانواده داشتن نمیزاشتن کسی بهشون دست بزنه خیلی دخترا هستن که حتی توی خونه میان ولی بازم نمیزارن کسی بهشون دست بزنه من خودم با همچین دختری دوست بودم اگر میشد میگرفتمش چون با اینکه دوسم داشت یک بار نزاشت دستم بهش بخوره
من قصدم دفاع از گنه کار نیست. اون یه بحث دیگست و خدا می دونه و بنده اش که ان شاءالله هدایت بشن به راه پاکی، من خطاب به کسی که ادعا میکرد با تعدادی دختر معاشقه کرده و بعد دنبال دختر خوب میگرده بودم. نظرم اینه به همون اندازه یه دختر تو ارتباط نامشروع مقصره به همون اندازه پسر هم مقصر هست. پاکی هم برای مرد لازمه هم زن، وگرنه ارتباط گناه آلود و نامتعارف قطعا قبیح و زشته و قابل دفاع نیست
اتفاقا تفکر شما تفکر یه فاحشه هست که به همه داده و میخواد یک پسر رو هم تور کنه!
اگر جهان سوم بودن در تقابل با فاحشه هایی مثل تو هست ترجیح میدم جهان سومی باشم
نه مثل دوستان تو در آمریکا که با خر و سگ ازدواج میکنند!
چه دنیای عجیبی
اگه یکی بگه هرزگی بده ، تور کردن بده میشه جهان سومی
امان از فاحشه ها
تکلیف اون صد تا دختری که باهاشون بودی چی میشه؟ اونها دیگه دست خورده شدن؟
صفحهها