با ایشالا ماشالا ازدواج نمی شه!

19:07 - 1393/07/01

با سلام

دختری 25 ساله هستم و از بدو تولد تا الان حساسیت پوستی دارم و بخاطر این حساسیت لکه هایی روی بدنم مونده که البته به مرور زمان از بین میره ولی دوباره میزنه. 7 ماه پیش خاستگاری داشتم که در جلسه اول پسر نیومد و مادر و خواهرش اومدن و پسندیدن ولی من چون پسر نیومده بود در مورد مشکلم چیزی نگفتم تا ببینم اصلا پسره بدلم میشینه یا نه. روز بعد از خواستگاری پسر اومد و من مشکلمو بش گفتم. ما حتی مشاوره هم رفتیم ولی مادر پسره قبول نکرد با این که مشکل خاصی نیست. و همه چی تموم شد. یکماه بعد پسره با من تماس گرفت و گفت تمام معیارهایی که برای انتخاب همسر در نظر داشتم شما دارید و من خیلی از شما خوشم اومده و البته پسره هم خیلی خوب و با ایمانه. که البته من قبول نکردم چون رضایت پدر و مادر خیلی مهمه. ولی از بس اصرار کرد و گفت مادرم راضیه و تورو دوست داره و حتما میاد قبول کردم. البته ارتباط ما فقط با تلفنه و همه چی رعایت میشه. الان 6 ماهه میگذره ولی هنوز نیومدن و همش میگه به مادرم میگم و مادرم میگه انشالله و بوقتش میرم. و اینو بگم از همه لحاظ بهش اعتماد دارم تو این مدت حتی ی روز نبوده که از هم بی اطلاع باشیم ریزو درشت زندگیشو واسم گفته همیشه ابراز علاقه میکنه و خلاصه همه چی خوبه و میگه تا آخر امسال حتما بهم میرسیم. من نمیدونم باید چیکار کنم و اصلا نمیتونم رابطه رو بهم بزنم چون واقعا دوسش دارم. توروخدا راهنماییم کنین .ممنون

http://btid.org/node/41645
تصویر hosseinz
نویسنده hosseinz در

آبجی نیازی نیست مشکلتون رو در جلسه اول خاستگاری بگید. جلسه هم طرفین، هم خانواده ها وضعیت ظاهری و معنوی و فرهنگی رو بررسی میکنن. اگر دیدن بهم میخورن قرار جلسات دیگه دو میذارن که ریز شد.

بعد که سی درصد مطمین شدید مشکلتون رو بگین.
خیلی فاجعه تر از این، اینه که وقتی خانواده پسر زنگ میزنن و موضوع رو مطرح می کنن همون موقع میگن باشه، ولی مثلا این مشکل وحود داره. خیلی بده!

یه نکته دیگه، دل بستن در دوران خاستگاری دیوونگیه. پسرا سی درصد این اتفاق ممکنه بیوفته اونم بسته به سن پسر داره!
دخترا ولی خیلی شدید تره

تصویر ناجی
نویسنده ناجی در

سلام بهترین راه این هستش که کمی ازشون دوری کنید ( سخته اما شدنیست) تا هم شما خودت رو تحمیل نکرده باشی و بیخود منتظر نمونده باشی  وهم او ابراز علاقش مشخص بشه که ایا راست میگه یا دروغ که اگه راست بگه میاد خواستگاری که البته بعید نیست که با خانوادش سر این مسئله درگیر باشه.

تصویر فاطمه زهرا68

ممنون از دوستای عزیزم . بچها من واقعا تو طول این مدت چند تا خواستگار دیگم داشتم ولی ردشون کردم اول بخاطر علاقه زیادی که پیدا کردم و بعد بخاطر این که دوست ندارم که بخوام به هرکسی که میاد مشکلمو بگم واقعا برام سخته . و دیگه این که خانواده اون اصلا خبر ندارن که ما با همیم چون خودش میگه دوست ندارم که فکری در موردت بکنن. میگه یا میمیرم و یا اینکه بهت میرسم. و این که همه ریزو درشت زندگیشو بم میگه. خیلی کم تلفنی صحبت میکنیم بیشتر پیام و تا حالا هیچی نگفته که منو ناراحت کنه . خیلی سخته که بخوام رابطه رو قطع کنم

تصویر باران
نویسنده باران در

سلام عزیزم

اسم بسیار زیبایی داری ان شاالله حضرت زهرا س دستتو بگیره..

از این دریچه نگاه میکنم که اون واقعا شما رو دوس داره و خانوادش گاهی دو دل میشن و به عقب میندازن که البته این نگاه خوش بینانه ای هست که میتونه این نباشه خواهرجان

دوست داشتن سخت و دل کندن مساوری با جان کندن...

اینو میفهمم

اما اینم میدونم که بلاتکلیفی هم خیلی دردآوره..

اینکه ندونی آخر و عاقبت چه خواهد شد..

نازنینم باهاش صجبت کن و بگو روحم از اینگونه ارتباط می رنجه و برام سخته و اذیت میشم

بگو و بعد بخواه که ارتباط رو قطع کنین تا خواستگاری..

میدونم میترسی که نیاد و بره برای همیشه...

اما عزیزم اگه خدایی نکرده ظاهر مدار باشه و خواستگاری در کار نباشه خیلی سخت تره

بزار اگه این حالتی هس خودشو نشون بده

کمی عقب بشین و سختیشو به جون بخر تا ببینی چه اتفاقی میفته...

به عنوان کسیکه درد جدایی کشیده خواهرم اینو میگم تا محکم باشی و نترسی..

اولش سخته اما خدا نمیزاره خیلی درد بکشی.. نمیزاره تنها باشی...

یاعلی بگو و تکلیفتو روشن کن

عزیزم محرم در راهه.. اگه الان اقدامی نشه بعدش هم محرمه..

نزار بازیچه بشی... میدونم پسر خوبیه اما اسم اینکار بازی کردن با احساسات توهه حتی اگه خودشم ندونه که چقد کارش بده..

روشنش کن و برو...

تا ببینه نمیشه این روند رو ادامه بده.. محکم باش

التماس دعا

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام خواهر عزيزم

ارتباط تون رو قطع كنيد . من هم با دوستان هم عقيده ام .

اين شكل رفتار از آقا معني سوء استفاده رو مي ده حتي در حد تلفن صحبت كردن .

بگيد اگه تمايل دارند مجدد با خونواده اقدام كنند و بگيد كه ديگه متمايل به ادامه اين روند نيستيد .

 

تصویر mazhararamesh

مخاطب گرامی!

اگر دقت کنید همه اظهارداشته اند ادامه این رابطه ضرر داره

چون احساس و علاقه پیش رو، جای تعقل رو میگیره و تصمیمات رو براتون سخت میکنه

 

موفق وموید باشید

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

سلام برشما

خواهر گرامی ادامه دادن به این رابطه به نفعت نیست بهتر تمومش کنی وبزار اگه واقعا میخواد رسما بیان خواستگاری ازکجا معلوم ایشون بیاد خواستگاری؟ موقعیت ها تون ازدست میدید

تصویر donya123
نویسنده donya123 در

به نظرم ادامه ندید به نفغ خودتونه. تا همیجا هم که ادامه دادی الان ناراحتیو  علاقه پیدا کردی بهش. به رابطه ادامه نده تا رسما بیان

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

ادامه دادن به این رابطه آینده خوبی ندارد چون هیچ ضمانتی برای اینکه این رابطه به ازدواج ختم شود وجود ندارد در حالی که وابستگی شما به ایشان روز به روز بیشتر میشود و اگر به هر دلیلی به هم نرسید، ضربه روحی سختی را باید متحمل شوید.

بعلاوه اینکه اصل رابطه و ابراز علاقه شما به ایشان نه تنها مخالفت خانواده اش را تشدید میکند (چون فکر میکنند شما خودت را به پسرشان تحمیل میکنی و او را با دوز و کلک شیفته خودت کردی) بلکه خود او هم بعد از مدتی نسبت به شما سرد شده و انگیزه اش برای ازدواج با شما کم خواهد شد.

از طرفی این رابطه در نوع برخورد خانواده ایشان با شما بعد از ازدواج هم تاثیر منفی میگذارد چون شما را عروس زورکی حساب خواهند کرد.

بنابراین برای اینکه از بروز این مشکلات و همچنین از دست دادن موقعیت های دیگرت برای ازدواج جلوگیری کنی، بهترین کار این است که رابطه ات را با ایشان قطع کنی و به او بگویی ادامه دادن این رابطه به این شکل به صلاح نیست چون آینده مشخصی ندارد. اگر اصرار کرد و گفت به زودی اقدام میکنم، میتوانید مدتی را به او فرصت دهید تا اقدام کند ولی در این مدت رابطه ای نباید باشد. این کار علاوه بر اینکه انگیزه ایشان برای ازدواج با شما را تقویت میکند، شما را از بلاتکلیفی و عشق بی سرانجام نجات خواهد داد.

پیروز و سربلند

تصویر آقا مهدی .

مشاوره ى بى نقص و کاملى رو جناب امىن اراىه کردن
بسىار آموزنده بود
خداقوت