احتمالا جز امت پیامبر محسوب نشوم!

01:16 - 1393/09/30

عرض سلام

من یک دختر بیست و پنج ساله هستم که پشت سر هم درس خوندم و تو این سن دارم دکتری می گیرم در بهترین دانشگاه ها. خانوادم خوب و مذهبی و شناخته شده هستن وضعیت مالی هم الحمد لله خیلی خوبه. بی اغراق بگم از هفتاد درصد دخترها زیباتر و خوش بیان تر هستم (به گفته ی دوست و آشنا و غریبه) غیر از دوران دبیرستان به خاطر اقتضای سنی در هیچ زمان دیگه ای دغدغه ی ازدواج نداشتم. البته هرگز مخالف ازدواج هم نبودم. تا الان همه ی خواستگارام یا از نظر عقیدتی مخالف من بودن، یا مذهبی متعصب و مخالف کار و تحصیل خانم ها بودن، یا محل کارشون در شهرهای کوچیک بوده (که خب به دلیل کار و تحصیل من، نمی تونستم بپذیرمشون) و یا بدتر از همه عشق خارج بودن و به این دلیل که من زبان انگلیسیم قوی هستش بهشون معرفی شدم (که شرم آوره خصوصاٌ که من علاقه ای به خارج رفتن ندارم) و این رو هم بگم که از نظر مالی اکثرشون خوب بودن (چیزی که برای من فاقد اهمیته و همیشه به ازدواجی فکر کردم که موجب رضایت خدا باشه). جالبه که تو جامعه می بینم بعضی آقایون مذهبی از خانم های چادری خوششون نمیاد، ایرادای بنی اسرائیلی رو دخترا میذارن (مثل خیلی از کاربران محترم این سایت که واقعا آدم شاخ در میاره) و در نهایت با دخترایی ازدواج می کنن که فقط و فقط تیپ و قیافه های جذابی دارن البته با هفت قلم آرایش و حجاب نصفه نیمه...

خلاصه این که هرچی تو ذهنم تحلیل می کنم می بینم این که به این سن رسیدم و ازدواج نکردم تقصیر خودم نبوده. خب من که نمی تونم از پسری خواستگاری کنم (البته این موضوع یک بحث اجتماعی مفصل داره ولی در شرایط فعلی جامعه و بی جنبگی آقا پسرها هرگز چنین کاری نخواهم کرد و پسری رو هم در این حدا نمی بینم laugh)

پس این قضیه منتفی، حالا می گید در مکان های اجتماعی حضور پیدا کنید. دیگه بیش تر از من؟؟؟ من تدریس داشتم در مؤسسات زبان، اهل معاشرت با دوستان هستم، هشت ساله که به طور پیوسته در محیط دانشگاهی رفت و آمد دارم. پس هر طور نگاه کنید در ازدواج نکردن، تقصیری متوجه من نیست. من اهل ارتباط با جنس مخالف نبودم و همیشه رضایت خدا برام اولویت داشته

حالا شاید دیگه مجرد بمونم تقصیر خودم که نیست. آیا انصافه که دینم ناقص در نظر گرفته بشه یا از امت پیغمبر حساب نشم؟ من محجبه ام. به لطف الهی مکه، کربلا و سوریه مشرف شدم. اهل حلال و حرومم. نمی گم کار درستم نه. ولی از خیلی متأهل ها مقیدتر هستم. اگه پسر بودم  کاملا بجا بود که اون دنیا مورد مؤاخذه قرار بگیرم که چرا ازدواج نکردم. چون دست خودم بود که یکی رو انتخاب کنم ولی دختر هستم و حق انتخاب بسیـــــار محدودی دارم. آیا انصافه که اون دنیا جواب پس بدم؟ خب خدا اگه می خواست یک همسر صالح نصیب من می کرد. و آیا انصافه به خاطر مجرد بودن نماز و دعام پذیرفته نشه یا نصف متأهلا باشه؟

تو همین سایت ببینید زن و شوهرا چه مشکلاتی که ندارن یکی به خاطر قیافه همسرش به فکر خیانته اون یکی مشروب خوره .... اونوقت چرا باید خدا اینا رو از من بیش تر دوست داشته باشه؟ در حالی که تنها گناه من مجرد بودنه و ازدواج کردن من دست خداست و خودش برا من نخواسته؟

نکته: من اگه می خواستم می تونستم مثل خیلیای دیگه ازدواج کنم با همسری خوش تیپ، تحصیل کرده و پولدار که تنها مشکلش بی اعتقادی به خدا باشه. آیا چنین انتخابی مورد رضای الهی بود؟ و اونوقت دیگه نماز و دعاهام کامل بود؟؟؟

سؤالم اعتقادی و مهمه لطفا مثل قبلی یک ماه طول نکشه 

سپاس 

http://btid.org/node/49848

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****
تصویر سروناز20

بعد خوندن نظرات به این نتیجه رسیدم تو این دوره زمونه باید خودتو بد بخت  وبیچاره  معرفی کنی تا دیگران بهت کمک کنن... !!

من تو حرف های این خانم تفاخر ندیدم ..حس کردم حقیقت خودشون رو گفتن... چون چیزایی که گفتن برام باور پذیره ودیدم دخترای خوبی رو که در بهترین دانشگا ها درس خوندن و.. ولی خواستگار مناسب ندارن ...

گاهی باید بپذیرم که شاید برخی از ما بالا تر باشن..خیلی سخت نیست..!!1

تصویر nara
نویسنده nara در

دقیقا!

من هم متعجبم از این نوع برخورد! کار به جایی رسیده که به بیوگرافی میگن فخر فروشی! الان یه آقایی بیاد اینجا بگه من قدم 188 و وزنم 75 یعنی داره فخر میفروشه که من خیلی خوش تیپم؟!

واقعا خنده داره!

 

تصویر آقا حمید

منم واقعا متاسفم واسه این ملت که اول باید کسی که ازشون کمک میگیره بدبخت‌تر و پایینتر از خودشون باشه، وگرنه میگن غرور داره و فلان و بیسارهno

حتما باید بیاد دروغ بگه و بگه که دختر یه رفتگره تا شما دلت بسوزه و از سر ترحم یه در حد یه نوشته کمکش کنی؟frown

تصویر سروناز20

اولا خیلی متاسفم میشم مبیینم دخترایی به این خوبی و کاملی تو جامعه داریم وتنهان ومتجب از مردای جامعه وخانواده ها که چی شده این انسان ها رو نمیبینن... یا براشون سر ودست نمیشکن !!؟؟؟

در عوض متاسف میشم میبینم که برخی دخترا هم  هستن که تنها چیزی که برای عرضه دارن مسائل ظاهری هست که البته به طلب کنار گذاشتن ارزش های دینی هم  خیلی هم بیشتر از اون چیزی هم که خدا بهشون داده رو به بقیه القا میکنن...

نمیدونم چی باید گفت اما در خصوص سوال اعتقادیتون تا اونجا که میدونم اگه کسی شرایط چیزی رو نداشته باشه ومقصر هم نباشه ولی آرزوشو داشته باشه خدا ثواب اون عمل رو کامل بهش میده ...

پس جای نگرانی نیست که شما ثواب نبردی و اون بقیه که ازدواج کردن از شما جلوترن...

توکل به خدا انشالله خدا به هممون کمک کنه....

 

 

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

سروناز خانم حیف که نمیدونم صاحب اون وبلاگ راضی هست یا نه وگرنه آدرسش رو اینجا میذاشتم تا پست هاش رو بخونید 

ایشون یه سکس تراپیست هستن(البته به گمانم) از یه سری از بیماراش چیزایی میگه که من واقعن ناراحت میشم یه سری از خانم هایی که هر کاری فکرش رو بکنی انجام میدن اما شوهرای خوبی دارن و به فکرشون هم نمیرسه که همچین زنی داشته باشن مردایی که خودشون با هیچ کسی رابطه نداشتن اما مسئله دوست پسر داشتن همسرشون رو بخشیدن ولی زنه دورشون میزنه! 
اما در عوض دخترای خوبی که دیده نمیشن. شاید بی رحمانه به نظر بیاد ولی من به اون مردا میگم حقشونه! چون معیارای احمقانه ای دارن که منجر به همچین انتخاب هایی شده. اینقدر دیدم یه اقایی یه مورد خوبی رو رد میکنه چون مثلا میگه این دختره شر وشور نداره!!! یعنی ادم باید اینقدر احمق باشه که انتظار داشته باشه یه زن شر و شورش رو تو خیابون جار بزنه؛ حقشه که هر بلایی به سرش بیاد ،یا دلایل احمقانه ای که ترجیه میدم نگم چون همون حفظیم در وضعیت فعلی ازدواج بیشترین تقصیر متوجه آقایون و خانواده هاست چون ما دخترا انتخاب کننده نیستیم 

تصویر زری
نویسنده زری در

باسلام . ممنون از تذکر دوستمون حامدخان .فقط اضافه کنم  تو این جمع تنها کسی که واکنشش با ملاطفت  و آرامش نبوده بنده بودم . چون اخلاقا و ذاتا از دیدن این صفت توی دیگرون برآشفته میشم و کلا آدم معترض و عدالت خواهی هستم . (تعریف از خود ! ) افراد دیگه که این موضوع رو تذکر دادن با ملاطفت دادن برعکس من ولی به حرف اونا هم توجهی نشده

منم ادعای کمک به دیگران و خیرخواهی و مشورت  ندارم . هر وقت بخوام تفریح کنم سرکی به اینترنت می زنم و توی چند تا سایت کامنت میذارم . 

دوست سوال کننده مون حرف از ریا و دورنگی می زنن و منظورشون از ریا و دورنگی اینه که تعریف و تمجید دیگرون رو به خودت نگیری . عجب ! خوب  شد با یه تعریف جدید از ریا آشنا شدم . هنوز نشنیده بودم . خوب آبجی اگر این مردم ریاکار و دورنگن ، از کجا معلوم تعریف و تمجیدهایی که از ظاهر شما کردن روی ریا و دورنگی نبوده ؟ چرا اونو باورت شد ؟  حالا جالبه اگه یه عده از مردم شما رو به خاطر درس خوندن تحسین کنن آدمای خوبی هستن ولی اگر یه عده برای ازدواج نکردن تحقیر کنن میشن آدمای بد . یعنی معیار خوب و بد بودن عقاید مردم اینه که از شما تمجید بشه یا شما مورد تحقیر قرار بگیری . خوب اینا دو تا پای هم در . 

دوست من ، اینو خواهش می کنم گوش بده و توجه کن . همون نگاهی که تورو به خاطر مثلا مدرکت تحسین می کنه همون نگاه هم به خاطر ازدواج نکردنت تحقیر می کنه . ریشه ی این نگاه ها رو پیدا کن .

در ضمن اگر دقت می کردی حرف اصلی من این نبود که باید خودتو زشت بدونی و باید بگی کار بدی کردم که درس خوندم . شما به بخش اصلی حرف من هیچ توجهی نکردی و فقط در پی توجیه براومدی که البته لحن منم توی این جبهه گیریت موثر بود . انگار نمی کنم . من گفتم مشخصه که وقتی تعریفی که از خودت ارائه میدی بر اساس معیارهای اجتماعی و اقتصادی و ظاهری هست ، و ارزشی که برای خودت تصور کردی بابت ایناست ، یعنی دوست داری افرادی که طرفت میان به خاطر اینا جذبت بشن و تو توی این نگاه،  اول داری خودتو تحقیر می کنی قبل از اینکه دیگران تحقیرت کنن  که البته  من آخر نفهمیدم دیگران تحسینت می کنن یا تحقیر ؟ 

من از جهت اخلاقی فرقی تو این نمی بینم که تو یه عده رو پایینتر از خودت بدونی به خاطر وضعیت تحصیلی و اقتصادی و ظاهری و اینکه اونا تو رو پایین تر بدونن به خاطر اینکه نتونستی ازدواج کنی . هر دوش برای من مردوده و هردوشو آسیب هایی از یه جنس و ریشه می دونم 

به هر حال موضوع جدی ای نیست . من که به خاطر مجرد بودن با مشکلی مواجه نشدم . فکرم نمی کنم مواجه بشم . افراد متاهل هم به صرف تاهل بهره ی اضافه تری از رشد و معرفت نمی برن . مگر اینکه تاهلشون ، تاهل واقعی باشه 

سلامت و موفق باشی . از منم به دل نگیر چیزی . چون من اساسا تو رو نمی شناسم که بخوام در پی اذیت کردنت باشم 

تصویر nara
نویسنده nara در

شما اگه ازدواج نکردی از اخلاقتونه!
یه نگاه به امتیازای منفیه نظراتت بنداز متوجه میشی.
من که از حرفای این خانم غرور و تکبر رو استنباط نککردم.حالا شما چه اصراری داری بگی این بنده خدا مغروره دیگه نمیدونم والا!
اومده یه توضیح کلی در مورد خ‌دشو شرایطش داده دیگه.این همه هوچی بازی نداره.شما با شرایط ایشون مشکلی داری؟
من شرایط ایشون رو ندارم ولی نمیدونم چرا اصلا حس غرور ایشون و له شدن من بهم دست نداد از پستای ایشون!
رو خودتونو و اخلاقتون کار کنید یه کم.

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

سلام

ببخشید قصد دخالت ندارم ولی دوست عزیز شما خودت هم متاسفانه قضاوت کردی که! میگی ازدواج نکردی به خاطر اخلاقت
خودت هم داری کاری رو میکنی که بهش انتقاد داری!

ببخشید فضولی کردم ولی به نظرم دیگه ادامه ندیم بهتره (البته هر جور که خودتون دو تا صلاح میدونید من فقط یه پیشنهاد دادم)

تصویر زری
نویسنده زری در

خوب به تعداد منفی نظرات ایشون هم توجه کن شما . بعدشم مگه شما اصلا شرایط منو می دونی که فکر می کنی شرایطم کمتر از ایشونه یا له شدم از این قضیه ؟ یا اینکه متر و معیار شرایط داری شما ؟ مگه ی قیافه ی منو دیدی اصلا ؟ مگه تحصیلات و خانواده ی منو می شناسی ؟ مگه اصلا میزان محبوبیت اجتماعی منو می دونی ؟ پس نمی خواد برای ازدواج نکردن من نظر بدی . من هیچ وقت اساسا دغدغه ی ازدواج نداشتم و فقط در صورت بودن "اصل جنس" بوده که به مورد ازدواج به صورت جدی فکر کردم   و از شما هم مشورتی نخواستم برای ازدواج. قرار هم نیست اگر برداشت شما یه چیزی بوده برداشت منم همون باشه  

در ضمن من خودمو با قضاوت دیگرون نمی سنجم اساسا . معیار درست و غلط بودن حرف منم تعداد مثبت و منفی ها نیست . تشخیصشو با عقل و وجدان خودم میدم . تازه اگر مثبت و منفیا اصلا درست باشه و یه نفر با ساختن 4 تا آی دی فیک نیاد الکی مثبت و منفی بده . پس من بیام قوام حرفمو بذارم بر دو چیز سست و بی بنیاد و مبتذل (یعنی یکی حرف مردم و مثبت و منفیاشون و یکی فضای مجازی که هزار تا دغل و فیک بازی توشه )

تصویر nara
نویسنده nara در

پاراگراف اول حرفات یعنی چی؟؟

تحصیلات؟؟؟ خانواده؟؟؟؟دانشگاه؟؟؟؟ شرایط؟؟؟؟!!

وای وای وای! داری فخر میفوشی خانم؟!!!

چقدر متکبر!چقدر متفخر!

میخوای یه جوری بگی شرایط خیلی خوبی داری ؟؟؟ میخوای بگی از همه بالاتری و ماها هیچی نیستیم؟؟

واااای بر شما خانم مغرور متکبر! از تمام خطوطتون غرور و خودخواهی میباره!تا وقتی از دید بالا به مردم نگاه میکنید نمیتونید ازدواج کنید.

اشتباه نکنید! شما منتظر اصل جنس نیستید! بلکه به خاطر نگاه از بالا به پایینتونه که هنوز نتونستید ازدواج کتید.

.

.

.

(متنی که براتون نوشتم عینا حرفای شما به این خانم بود. میخوام بگم به همین مسخرگی جواب این بنده خدا رو دادی و همین قدر مضحک از نوشته هاش برداشت کردی و در موردش قضاوت کردی! خودتو اصلاح کن خانم)

تصویر زری
نویسنده زری در

من تو هیچ کدوم از حرفام نگفتم ازدواج نکردنت به خاطر فخرفروشیت  و نگاهت از بالا به مردم هست . اصلا مگه در نظر من  ازدواج نکردن اساسا معضله که بخوایم دلیلشو کشف کنیم  ؟  من هیچ معضلی تو ازدواج نکردن به خودی خود نمی بینم . گفتم ناراحتیت از ازدواج نکردن و اذیت شدنت (که این معضله )به خاطر اینه که می خوای بر اساس معیارهای مردم خودتو ارزش گذاری کنی نه شناخت خودت .  ناراحتیت از تحقیر شدن توسط یه عده از مردم به خاطر اینه که نگاه اونا رو اصل قرار دادی نه نگاه خودتو

جالبه هیچ کدوم از افرادی که به من اعتراض کردن نتونستن اصل حرف منو زیرسوال ببرن و همش گیر دادن به حاشیه . 

درباره ی شرایط خودمم هیچ توضیحی ندادم . فقط تو پست های قبلی یه اشاره به رشته م کردم . درباره ی هیچی نگفتم و اساسا برای قضاوت مردم درباره ی خودم پشیزی ارزش قایل نیستم همون طور که قضاوت من درباره ی شرایط مالی و تحصیلات  و قیافه دیگرون هیچ ارزشی نداره 

غروری که ازش بدم میاد ، من من کردن نیست . غرور نشناختن ظرفیت های وجودی مون هست . اگر پای من من کردن باشه که خودم حداقل از این خانم سوال کننده من خیلی خیلی پررنگ تری دارم 

شما هم نمی دونم وکیل وصی اون خانم هستی یا خودشی . اگر وکیل وصیش هستی خودش هست شما نمی خواد گلوتو پاره کنی الکی . شور نزن برات خوب نیست . هوچی بازی هم در نیار

تصویر nara
نویسنده nara در

دقیقا!

تصویر محیا
نویسنده محیا در

متأسفانه تو مملکت ما وقتی بهت می گن خوشگلی باید بگی نه چاقم بینیم بزرگه و ... تا آدم خوبه باشی. اگر تأیید و تشکر کنی میشی متکبر. اگه بهت گفتن آفرین که دانشگاه درس خوندی باید بزنی تو سر خودت و رشته ت و دانشگاهت تا بشی آدم خوبه. و اگه تشکر کنی و خدا رو شکر کنی میشی مغرور و متکبر. نمی دونم این همه ریا و دورنگی رو کی می خوایم کنار بذاریم.

کاش دکتری می تونست برا من غرور و افتخار بیاره ولی هرچی بوده توهین و تحقیر بوده صرفا به خاطر مجرد بودن. سه هفته پیش رفتم جایی برا کار. رئیس اونجا (یکی از مسئولین که اگه اسمش رو بگم شاید بشناسیدش) به من گفت تو که ازدواج نکردی "صاحاب"نداری و خانوادت نگرانت میشن. اگه ازدواج کرده بودی و "صاحاب" داشتی وضع فرق می کرد (با لحن خودشون نوشتم). و به این ترتیب اون شغل رو به من ندادن

برا هیئت علمی هم که نمی تونم اقدام کنم. چون مجردها رو جذب نمی کنن.

این مملکت نمی خواد نسل ما مجردا رو به رسمیت بشناسه. خدا هم که قربونش برم انگار از زجر کشیدن بنده هاش لذت می بره. تو این وضعیت بنده های خدا بیان بهت بگن تکبر داری خیلی زوره. کدوم تکبر آخه؟ له شدم رفته... غرور مونده برا من؟

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

محیا خانم حرفات درسته و هر کدوم از ما دخترای اینجا یه نمونه از این رفتارا رو تحمل کرده
ولی یه موردی هست که شما تا وقتی اونو نادیده میگیری عذاب خواهی کشید و به خدا و پیغمبرش دائم شکایت خواهی کرد و اونم در نظر نگرفتن اقتضائات فرهنگی جامعه ات هست 
بیشتر افرادی که باهاشون روبرو میشیم وقتی از موقعیت خوبشون میگن ادم هایی فخر فروش هستن (اینم به خاطر فرهنگ جامعه ماست و حوصله ندارم راجبش حرف بزنم ) کار شما غلط نیست اما داری رفتاری رو میکنی که تناسبی با فرهنگ اجتماعت نداره من نمیگم بیا بزن تو سر خودت نمیگم توانمندی هات رو زیر سوال ببر چون اصلا این کار درست نیست(این دفعه هم یه جور دیگه تحقیر میشی) ولی یه جاهایی میتونی جوری حرف بزنی که نه تو سر خودت زده باشی و نه بهت بگن متکبر (البته همیشه هم جواب نمیده و بعضیا ه کاری کنی حرف خودشون رو میزنن) من برای همین بهت گفتم لازم نبود وارد جزئیات بشی ولی شما سرحرف خودت هستی مدتها قبل از پست شما تو این کامنت حساسیت کاربرای اینجا رو نسبت به چند تا موضوع گفته بودم و مثال زدم پست شما هم یه نمونه دیگه.شما نمیتونی جامعه ات رو تک و تنها درست کنی پس یا مجبوری هر روز به خدا شکایت کنی یا سعی کنی جوری باشی که کمتر آسیب ببینی 
محض اطلاعت بگم اون آقا نمی خواسته این شغل رو به شما بده  ربطی به حرف چرتش هم نداشته بعضیا مریضن و حتی وقتی نمیخوان کاری برات انجام بدن جوری بدرقه ات میکنن که دلت رو سوزونده باشن 

تصویر saman66
نویسنده saman66 در

این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند

اگه دوست داری یکی مثه خودت تو زندگیت بیاد اول صبور باش دوم توکل کن سوم سخت نگیر

روی معیارهای اصلیت تمرکز کن و کسی رو بخواه که اونا رو داشته باشه

داشتن همسری با معیارهای شما آرزوی خیلی هاست،اما چون اهل دوستی نیستن به خاطر نبود شرایط مالی پا پیش نمیزارن

به خدا توکل کن و صبور باش اما صبری که شیرینیشو حس کنی
 

تصویر 313
نویسنده 313 در

هر که زن بگیرد یک نیمه ایمان خویش را کامل کرده ، از خدا درباره نیمه دیگر بترسد. ((نهج الفصاحه )) 

تصویر 313
نویسنده 313 در

از خداوند دانش سودمند بخواهید و از دانشی که بهره نمی دهد به خدا پناه ببرید . (( رسول خدا صلی الله علیه و آله ))

تصویر 313
نویسنده 313 در

آفت دانش تکبر است .(( رسول خدا صلی الله علیه و آله ))

 

تصویر hamed-kr
نویسنده hamed-kr در

سلام

به نظرم دوستان کمی تند رفتن و از مدار خیرخواهی کمی خارج شدن  

فکر میکنم که قبول داشته باشیم نه خود ما بی عیب هستیم و نه خود سرکار خانم محیا خودشون رو بی عیب و نقص میدونن و اتفاقاً حسم اینه که این قدر هم مغرور نیستن (کمی توی بیان بی پروا هستن ولی این که بگیم مغرور و در نتیجه بی منطق نه این طور نیستن و البته منطقشون هم نمیشه گفت کامل هست) و اگر از ابتدا  ایشون رو تحریک به دفاع از خودشون نمیکردیم و با ملاطفت و آرامش اگر عیبی می دیدیم بیان میکردیم ،ایشون هم پذیرا تر بودن.

 

رساله حقوق امام سجاد : حق کسیکه از تو مشورت میخواهد .

واما حـق المستشیر فإن حضرک له وجه رای جهـدت له فی النصیحه واشرت علیه بما تعلم انک لـوکنت مکانـه عملت بـه و ذلک لیکن منک فی رحمـه و لین ؛ فإن اللین یونس الوحشه وإن الغلظ یوحش موضع الانس وإن لم یحضرک له رای وعرفت له من تثق برایه وترضی به لنفسک؛ دللته علیه و ارشدته الیه فکنت لم تاله خیرا و لم تدخره نصحا ؛ ولا قوه الا بالله .

ترجمه : اما حق کسیکه از تو مشورت می خواهد ؛ پس اگر نظر خوبی داری  که بـرای او مفید باشد ؛در نصیحت و راهنمائی او کوتاهی نکن و راهی را پیش پای او بگزار که اگر خودت جای او بودی همان راه را می رفتی و با نرمی و خـوش زبانی با او صحبت کن زیرا نرم سخن گفتن و مهربانی وحشت و ترس را تبدیل به انس و الفت می کند در حالیکه غلظت و تندی انس و محبت را مبدل بترس و وحشت می سازد و اگر چیزی به ذهنت نرسید تا او را راهنمائی کنی و کسی را می شناختی که خود به او اعتماد داشته و حاضر بودی به رای و نظرش عمل کنی او را بسوی همان شخص راهنمائی کن و در این صورت است که در مشورت دادن کوتاهی ننموده ای و راه صحیـح و درست را از او پنهان نداشته ای و قوتی نیست مگر به خداوند متعال .

با بیانی واضح او را متوجه حق خودت بگردان .

از قیل و قال و جار و جنجال بپرهیز ؛ برای آنکه سبب بی ارزش شدن حجت و برهانت شده اجر و پاداش ترا ضایع میگرداند و قوتی نیست مگر به خداوند متعال .

......................................................................................................

والبته:

حق کسیکه از او مشورت میخواهی .

اما حق المشیر علیک فلا تتهمه فیما یوافقک علیه من رایه اذا اشار علیک  فانما هی الآراء وتصرف الناس فیها و اختلافهم فکـن علیه فی رایـه بالخیار اذا اتهمت رایـه فاما تهمته فلا تجوز لک إذا کان عندک ممن یستحق المشاوره ؛ ولا تدع شکره علی ما بدا لک من إشخاص رایه و حسن وجــه مشورته ؛ فاذا وافقـک حمدت الله و قبلت ذلک من اخیه بالشکر والارصاد بالمکافاه فی مثلها ان فزع الیک ولا قوه الا بالله .

  ترجمه : اما حق کسیکه که از او مشورت می خواهی بر تو آنست کـه اگـر در مشورت دادن ؛ نظر او مطابق خواستهء توبود ؛ او را به خیانت متهم نکنی زیرا کـه آراء و انظار بین مردم مختلف است و اختلاف آنان در آراء و نظریات امریست متداول و معمول .

البته تو کاملا اختیار داری که نظر او را قبـول نمائی یا رد کنی ؛ و چنانچـه نظـر او را مطابق صواب ندیدی میتوانی اصل نظر را متهم کنی و ناصواب بخوانی ؛اما خود او را هرگز ؛ چون تو او را اهل مشورت میدانستی و به همین جهت به او مراجعه نمودی .

اگر نظرش را عمل نمودی و به آنچه میخواستی رسیدی پس او را تشکر نموده و خـدا را سپاس گزار باش و اگر روزی او به تو مراجعه کند و از تو مشورت بخواهد ؛ تو نیز احسان نموده و او را به طور صحیح و به دور از خیانت راهنمائی کن و قـوتی نیست مگر به خداوند متعال .

 

موفق باشید.

 

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم...

احسنت برشما

تصویر آبرو
نویسنده آبرو در

سلام

اگر به نظر خودتون مقصر اصلی ازدواج نکردنتان خودتون نیستید و آدمی نیستید که الکی سختگیری کنید و در ضمن به گناه هم نیفتاده اید و ان شالله نخواهید افتاد پس نگران نباشید حساب و کتاب خداوند در عقل ما نمیگنجه

خدا عادله بهش اعتماد کنید

ضمنا شما الان 25 سال دارید و سن زیادی ندارید شاید هم همسر دلخواه و مناسبتان را یافتید ان شالله.  پس به خود خدا بسپارید

تصویر ali 20
نویسنده ali 20 در

من تمام نظرات شما رو خوندم . مشکل اصلی شما عدم ایمان به خداس در حالی خودتون مذهبی هستید. هیچ وقت چیزیو به زور  نباید از خدا بخای. مطمئن باش اگر در جهت خدا پیش بری هیچ وقت ضرر نمیکنی .شما تازه 25 سالته ایتقدر ناامید(که بدترین گناهه) هستی. ایمانتو باید تقویت کنی همه چی دعا کردن و نمازو این چیزا نیس.

 

تصویر محیا
نویسنده محیا در

قبول دارم که ناامیدم. ولی قبلا هم که امیدوار بودم فرقی با الان نداشتم

 

تصویر haserat
نویسنده haserat در

هیچوقت فکرنکن کسایی که ازدواج کردن قله های ترقی را طی کردن.ازدواجم اختلافات و دردسرهایی شبیه همین فضای مجازی داره.ببین الان سر یک مسئله با خانم محیا چقد اختلاف نظر داری.تو ازدواج هم همینه.اختلاف نظر و دعوا هم داره.نگرانی و ناراحتی هم داره.پس برا خودت یک بهشت بنام ازدواج نساز.اگر کیس دلخواهتو پیدا کردی ازدواج کن اگرنه هیچوقت بخاطر اینکه ازدواج کنی از معیارات کوتاه نیا.چون چه بسا فردا روز بخودت بگی عجب اشتباهی کردم این که از خودم پایین تر بود را قبول کردم یا بدلم نبود را قبول کردم.متاسفانه الان خیلی از دخترها صرفا برا اینکه ازدواج کرده باشن و جلو بقیه بگن شوهر دارن ازدواج میکنن اما در درون خودشون اصلا از انتخابشون راضی نیستن.زندگی شوخی نیست که بخوای بخاطر حرف مردم بگی از معیارام کوتاه میام تا ازدواج کنم و منم مثل بقیه شوهر داشته باشم.یک روانشناسی میگفت خانمها ۶الی ۷سال بعد ازدواجشون خیلیاشون تازه پی میبرن که انتخابشون اشتباه بوده

تصویر آقا حمید

دیشب تو باشگاه به شوخی به یکی از بچه ها که 30 سال داره گفتم که پیر شدی چرا زن نمیگیری؟smiley

به من گفت آقا حمید زمونه بد شده، الان در خونه گدا هم بری همون اول هم خونه میخواد هم ماشین از طرف

بعدش بهم از گرونی زمین و ماشین اینا گفت

بهش حق میدم، و باهاش همدردی کردم
 

تصویر محیا
نویسنده محیا در

از همه دوستانی که نظر دادن تشکر می کنم ولی باید چندتا نکته عرض کنم:

1. اونایی که می گن چنین چیزی نیست و مجبور به پاسخ گویی نیستی احتمالا احادیث مربوطه رو مطالعه نفرمودن اگه شماها هم مثل من دور و برتون پر از آدم مذهبی هایی بود که فقط و فقط به خاطر مجرد بودن جلو روتون یا پشت سرتون این احادیث رو تکرار می کردن وضع و حال من رو درک می کردید

2. من یک نفر این طور نیستم. تقریبا اکثر دوستان صمیمیم که بعضیشون از من بزرگ تر هستن با همین مشکل رو به رو شدن. یعنی دخترای مجردی که براشون موقعیت ازدواج پیش نمیاد همه مغرورن؟ یه سر به خوابگاه های دخترانه بزنید تا با خیل عظیمی از این درخترها مواجه بشید از همه مدل و همه سطح

3. برای من و همه ی این دخترها همین کافیه که سبک زندگی ما رو به رسمیت بشناسن و مدام بهمون سرکوفت یا از اون بد تر تهمت نزنن. نمی دونم جامعه کی می خواد به این نتیجه برسه که این وضعیت محصول تربیت خودشه و مجبوره تحملش کنه

تصویر زری
نویسنده زری در

شما که اون همه حدیث خوندی که توی اون همه ، کلی  حدیث درباره ی بدبودن تجرد دیدی توی یه حدیث ، چیزی در مذمت تفاخر و تکبر و خودبزرگ بینی ندیدی ؟ 

ببین دوست من ، مشکل نه جامعه هست نه چیز دیگه ای . مشکل خود خود ماهستیم . خود خودمون. شما تمام اعتباری که برای خودت قائل هستی و تمام وصفی که از خودت می کنی ، معیارش تفکر دیگرون بوده . اعتبار و خودشناسیت بر اساس قضاوت هایی هست که از دیگرون دریافت کردی . حالا مشخصه که وقتی به هر دلیلی اون تحسین و قضاوت مثبت رو از بیرون دریافت نکنی ، تصور و اعتبار شخصیت فرومی پاشه .  تمام ناراحتیت هم از همینه . نه از خود سرکوب فکری ای که تصر می کنی دیگرون بهت می زنن (حالا فرضا هم بزنن . مگه اصلا اونا چه تاثیری تو معرفت و شناختت نسبت به خودت دارن و تو سعادتی که برای خودت با هر معیار فکری ای که داری تصور می کنی ) نمونه ی حرف هایی که در پست زدی میارم که اثبات می کنه حرفمو :

تو این سن دارم دکتری می گیرم در بهترین دانشگاه ها: مدرک گرایی و سنجیدن و ارزش دادن به خودت بر اساس مدرکی که یه فرد دیگه بهت داده  

خانوادم خوب و مذهبی و شناخته شده هستن : شناخته شده بودن یعنی بر اساس قضاوت مردم افراد شریفی هستن

هفتاد درصد دخترها زیباتر و خوش بیان تر هستم (به گفته ی دوست و آشنا و غریبه) : مقایسه با دیگران . فخرفروشی (هرچند جلو دیگروان اظهارش نکنی و در دلت باشه ) و باز بریا بار سوم ارجاع به نظر و قضاوت دیگران در عبارت "به گفته ی آشنا و غریبه"

شما به جای اینکه بشینی توذهنت فضایل خودتو ردیف کنی (اونم فضایلی که دیگرون به تو نسبت دادن و توسط اونا به یه شناخت از خودت رسیدی ) سعی کن به خود واقعی خودت و درون خودت بری . اون وقت سرکوب دیگروان هم فکر نکنم تاثیری به حالت داشته باشه 

 

تصویر محیا
نویسنده محیا در

یعنی چی عزیز من؟ دکتری در بهترین دانشگاه ها که واقعیته. زیباییم هم واقعیته. کدومش تفاخره؟ این که از نظر دیگران زیبا محسوب میشم تقصیر منه؟ این مدلیش رو دیگه ندیده بودم

عزیز تفاخر و تکبر زمانی هستش که همه ی این نعمت ها رو از خودت بدونی و منم منم کنی و دیگران رو به خاطر نداشتن اونها تحقیر کنی

برای اطلاعتون بگم. داشتن تحصیلات عالیه هم ارزش محسوب میشه هرچند سطحش از ایمان و اخلاق عالی پایین تره

شما هم فکری برای قضاوتهات بکن. تمام درد من از تفکر امثال شماست. 

"دکتری گرفتی که چی وقتی ازدواج نکردی؟، پیامبر به ازدواج توصیه کردن نه به دکتری گرفتن، بهشت زیر پای مادره تو مادر نشدی نمی فهمی، ..." و مثلحرف شما که تو چون زیبا هستی غرور ورت داشته...

اتفاقا این هاست که خود بزرگ بینی و تحقیر کردن دیگرانه.

تصویر زری
نویسنده زری در

عاشق واقعی عزیز همه ی حرف ها رو زدن . واسه همین خیلی به نظراتش ارادت دارم .  ببین محیا جان دچار مغلطه نشو . نگاه حرف های خودت بکن 

اتفاقا هم منم منم کردی هم دیگران رو به خاطر نداشتن اون چیزا تحقیرکردی : " از هفتاد درصد دخترها زیباتر و خوش بیان تر هستم (به گفته ی دوست و آشنا و غریبه)" تو این جمله به صراحت داری 70 درصد دخترا رو پایین تر از خودت می دونی . دیگه نمی دونم با چه بیانی بگم که متوجه بشی . 

یه جای دیگه برمیگردی میگی "با یه پسری که از نظری ظاهری و مالی از من پایینتر بود حاضر شدم حرف بزنم " والا تو شهر ما به این حرف میگن تکبر داشتن و دیگران رو تحقیرکردن . شما اول تو ذهنت اونو با چرتکه های خاص خودت قیمت گذاری کردی و بعد با قیمتی که به خودت دادی مقایسه کردی و گفتی پایین تره (تحقیر دیگران ). ولی بعدا اومدی اون معیار رو فاکتورگرفتی و حاضرشدی با اون طرف حرف بزنی . عزیزم اون فکر قبلیت و اون قضاوتت که هیچ وقت از بین نرفته حتی اگه در ظاهر فاکتورگرفته باشیش و این قطعا به طور پنهان تو حرف هایی که با اون پسر زدی تاثیرگذاشته . حالا من اصلا اون طرفو نمی شناسم شایدم آدم درست حسابی ای نبوده 

بعدشم میگی پسری که طرف من نمیاد به خاطر احساس حقارت و اعتماد به نفس نداشتنه . اینم باز یه خودبزرگ بینی دیگه . 

چند نفر دیگه هم در نظرات این پست به این غرور شما اشاره کردن ولی شما حاضر نیستی بپذیری . منم نمی خوام عیبجویی کنم و به تو برچسب بزنم . مگه از پشت فضای مجازی اساسا میشه همچین کاری کرد ؟ من فقط بر اساس این چند تا جمله گفتم که می تونه قضاوتمم نادرست باشه . 

در ضمن فکر نکن اینا شرایط عجیبیه یا من شرایط تورو ندارم و چون مثلا حسادت می کنم دارم بهت میگم مغروری . من خودم دبیرستان درس خوندم . رفتم مکانیک دانشگاه شریف . ولی در طول دوران درس خوندن به این نتیجه رسیدم که این رشته و دانشگاه و شرایط تحصیلی ای که برای خودم تبدیل به یه هویت موهوم و خودبزرگ بینانه (هرچند بسیار پنهان) کردم سراب و حماقتی بیش نبود . صرفا داشتم با اتیکت هایی که مردم به این رشته و دانشگاه و شرایط تحصیلی می زدن زندگی می کردم نه با شناخت خودم . ادامه دادن رشته شم کاری برام نداشت . حتی رفتن به دانشگاه های تاپ خارجی . ولی نکردم . چون دیدم اصلش حماقت بود (نه اینکه هر کس تو اون شرایطته احمقه . منظورم حضور خودم در اون شرایط هست)  و بعدا مشغول یه سری کارای  دیگه شدم  .

همسن تو هم هستم ازدواجم نکردم . همین حرف هایی که تو نقل می کنی احتمالا پشت سر منم زده شده باشه ولی هیچ تاثیری به حالم نداره . مگه چندبار زندگی می کنیم که بخوایم این قدرشو برای دیگران زندگی کنیم . در ضمن من در برخورد با خواستگار اساسا ازین چرتکه ها نمی اندازم . نه اینکه بخوام بگم خوبم . اصلا این نوع محاسبه تو ذهن من نمیاد . اصلا ظاهر یه چیز کیفیه . نه کمی . نه سلسله مراتبی . که بگی من نمره م از این قدر آدم بالاتره یا از اون پسره بالاتره . البته می تونه درجات هم داشته باشه . می تونه آدم فکر کنه این از اون بهتره ولی نه دیگه در این حد محاسبه گری . 

تناسب وضعیت مالی هم به این نیست که همه ی داراییای دو طرف یکی باشن (بازم با اون نگاه حسابگرانه ) تناسب مالی یعنی خیلی سر و وضع زندگی تو طرف از دور با هم اختلاف نداشته باشه در حد فیلم هندی . 

تحصیلات هم مخصوصا الان با وضع دانشگاه های ایران با وضع اسفناکی که تو فضای آکادمیک هست برای من یه جور جوکه . الان واقعا دانشگاه حرمتشو از دست داده . تو ایران که حسابی منحطه . حتی نظریه پردازای آموزش غربی دارن بهترین دانشگاه های آمریکا رو هم نقد می کنن و بی فایده می دوننشون . 

یعنی خود من خواستگاری داشتم که دکترای دانشگاه امیرکبیر داشت و خواستگاری که لیسانس هم نداشت . اصلا نحوه ی رویارویی من با این دونفر هیچ ربطی نداشت به مدرکشون . چون اصلا از خیلی جنبه ها اونی که مثلا لیسانس داشت خیلی بهتر بود . 

به نظر من چرتکه تو بذار کنار . بشکونش . بچسب به درونت . دیگه به هیچ وجه معذب و سرخورده و سرکوفت خورده نمیشی 

ببخشید هم نصیحت کردم هم زیاد حرف زدم هم تکرار کردم . (سه تا کاری که خودم بدم میاد ازش ولی باید اعتراف کنم دیگه ) موفق باشی

تصویر محیا
نویسنده محیا در

"رفتم مکانیک دانشگاه شریف"

"ادامه دادن رشته شم کاری برام نداشت . حتی رفتن به دانشگاه های تاپ خارجی "

"یعنی خود من خواستگاری داشتم که دکترای دانشگاه امیرکبیر داشت و خواستگاری که لیسانس هم نداشت" 

حالا اگه من این حرفا رو زده بودم می شد غرور و تکبر و تفاخر و تفرعن

تصویر محیا
نویسنده محیا در

کاش این جمله رو به من نشون بدی تا ویرایشش کنم.

"با یه پسری که از نظری ظاهری و مالی از من پایینتر بود حاضر شدم حرف بزنم " 

این که از نظر مالی و ظاهری پایین تر بود چیز غیر قابل انکاری نبود. ولی من نگفتم "حاضر شدم حرف بزنم"

 

تصویر زری
نویسنده زری در

همون پایین نوشتی اینا رو همش هست . 

من اتفاقا اصلا افتخار نکردم به اینکه رفتم مکانیک شریف . با چارتا درس خوندن و تست زدن رفتم نه با درک و اندیشه و ژرف نگری . ضررشم خوردم . ببین اصلا نمی خونی این حرفا رو  و فقط می خوای خودتو توجیه کنی . من خودمو به خاطر رفتن به این رشته و دانشگاه سرزنش کردم . مگه نمی بینی ؟ گفتم کار بدی کردم . اصلا به من نمی خورد . حماقت بود . من کی افتخار کردم و گفتم حالا برتری بوده این مساله ؟ اینم گفتم که فکر نکنی بهترین دانشگاه مثلا قحطیش اومده و هیچ کس نرفته و همه ندید پدید هستن . اگه بهترینو اصلا خوبی وجود داشته باشه اساسا. چندین دوست هم دارم که همون دانشگاه و رشته ها دارن دکترا می خونن یه ذره هم تکبر ندارن و به خودشون نمی نازن

ادامه رشته شم کاری نداشت چون دانشگاه شریف از دانشگاه هایی هست که خارجیا درخواستشو راحت می پذیرن و در نظر اونا معیار مهمیه . هرچند در نظر من پشیزی ارزش نداره . ارشد خوندنم از لیسانس آسونتره به گفته ی دوستام که خوندن ولی من ارشد ادامه ندادم . پس ادامه ش کاری نداشت ولی عبث و بی فایده بود 

اون جمله ی سومم که بابت افتخار نگفتم . میگم یه نفر بود که دکترا بود یه نفر فوق دیپلم یا لیسانس  برای من مدرکشون  علی السویه بود . مگه خواستگار دکترا داشتن اساسا افتخاره ؟ ببین کلیشه های ذهنی خودتو توی حرفای من فرو می کنی چون خودت افتخار می کنی به همچین چیزی دیگرونم باید افتخار کنن ؟

باشه عزیزم شما خیلی خوبی . به حرف هیچ کس هم لازم نیست فکر کنی به تصور خودت ادامه بده  و فرافکنی کن .  مارو بخیر شما رو بسلامت

تصویر BARAN66
نویسنده BARAN66 در

*****ادامه رشته شم کاری نداشت چون دانشگاه شریف از دانشگاه هایی هست که خارجیا درخواستشو راحت می پذیرن و در نظر اونا معیار مهمیه . هرچند در نظر من پشیزی ارزش نداره . ارشد خوندنم از لیسانس آسونتره به گفته ی دوستام که خوندن ولی من ارشد ادامه ندادم . پس ادامه ش کاری نداشت ولی عبث و بی فایده بود ***** 

عزیزم این که درباره کارشناسیت تو شریف هر نظری بدی قبول!اما درباره ارشد که تجربه نداری از رو دوکلمه حرف بقیه نظر میدی؟؟؟ ما پوستمون کنده شد ارشد گرفتیم اصلا نمیتونم این حرفتو تحمل کنم. کسی که زحمت میکشه برای کاری شما حق نداری باش اینطوری حرف بزنی! ارشد مکانیک گرفتن از شریف عبث و بی فایده است؟ شاید باشه ولی برای شما!!

این خانم فقط پرسیدن  انصافه که دینم ناقص در نظر گرفته بشه یا از امت پیغمبر حساب نشم؟ یعنی نگرانه!!!!! به جای رفع نگرانیش بش میگیم تو متکبری تو فخر فروشی؟

 

تصویر زری
نویسنده زری در

دقیقا گفتم برای من عبث بوده . نه برای هر کسی . برو پست بالا رو بخون دقیقا همین جمله رو نوشتم. مگر عبث قراره برای همه یه معنا داشته باشه . 

لیسانسش هم راحت نیست  . اون حرفی هم که زدم از همکلاسی های خودم پرسیدم . نمی دونم شما لیسانست و ارشدت مکانیک شریف بوده یا نه ؟ اگر هر دوشو شریف بودی  می تونی درباره ی حرف من نظر بدی و بگی ارشدش خیلی سخت تر از لیسانسش بود . همین . 

اون خانم هم ، شواهد تکبرشو نشونش دادم . خودشم دفاع کرده و به نظر من فرافکنی کرده . درباره ی این مورد با شما بحثی ندارم  و حرفامو زدم . این بحثو هم به جاهاش نامربوط نکشین لطفا . 

تصویر یه عاشق واقعی

شما لطف دارید سرکار خانم ...

نظرتون بسیار بسیار کامل بود واقعا به خوبی توضیح دادید .......

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت شما 

سرکار خانم محیا توجه داشته باشید مدرک دکترا بدون داشتن درک و فهم ذره ای ارزش نداره ... اینکه شما مدرک دکتری رو برای خودت ارزش میدونی بر صحبت های ما صحه گذاشتید .... 

اگر از خودت بدونی که خیلی بدتره ولی همین که داشتنشو مثل یک ارزش در مقابل کسی که دیپلم داره میدونی یعنی یک گام رو به عقب ...... 

وقتی فکر میکنی خیلی زیبا هستی یعنی یه گام دیگه به عقب رفتی ....... 

ما اینجا شما رو از حرفاتون نظر میدیم .... شما اومدید اینجا که هر کس با توجه به تفکراتش شما را قضاوت و سپس نظرشو بده ....

اینکه گفتن دکتری گرفتی که چی وقتی ازدواج نکردی نه به این غلظت ولی به بیان دیگه منظور اینه که بالاخره مدرک دکترات برای چیه ؟؟؟؟ برای علم ؟؟؟ علم برای چیه ؟؟؟ برای کار ؟؟؟ کار برای چیه ؟؟؟ برای پیشرفت ؟؟؟ پیشرفت برای چیه ؟؟؟ مجموعه ای از این سوالات و سوالات دیگه به ازدواج ختم میشه .... 

البته نه اینکه ازدواج یعنی پیروزی و یا تجرد یعنی شکست ... نه نه 

تجرد شما اونجایی به عنوان مشکل دیده میشه که خودت دوست داری ازدواج کنی ولی به دلیل تفکراتت میگی بقیه پسرا خوب نبودن یا در سطح من نبودن وهزارتا حرف دیگه که زدید ...... 

افکارتو تغییر بده تا زندگی بهتری داشته باشی ..... 

مطمئن باش مدرک دکترات با زیباییت به درد هیچ پسری نمیخوره جز اینکه اونم دنبال همین چیزا باشه 

اگه واقعا ملاکت اخلاق و ایمان بود هیچ وقت خودتو اینچنین معرفی نمیکردی 

هیچ وقت حتی زیباییتو اینجوری نمیگفتی و هیچ وقت مدرکتو به این شکل بیان نمیکردی .......... 

بیشتر فکر کن !!!

تصویر زری
نویسنده زری در

اقاجان من یه پست گذاشتم چون توش بگومگو شد حذفش کردن . اول عذرخواهی می کنم بابتش . ولی در ثانی باید محتوای حرفمو تکرار کنم

متاسفانه اسلام های ملت خیلی مبتذل شده . یعنی اینکه یه فرد ازدواج نکنه به نظرش میاد که از امت رسول خدا خارج شده . اما اگه با این حجم از تفرعن و تکبر و تفاخر  همچین خطری حس نمی کنه . داریم به کجا میریم ؟

تصویر محیا
نویسنده محیا در

وقتی شما با این حجم از قضاوت کردنت حس خدایی بهت دست داده و احساس خطر نداری لابد داریم جای خوبی میریم

البته بیش تر تهمته تا قضاوت

تصویر زری
نویسنده زری در

حس خدایی به من دست نداده  . یعنی یادم نمیاد بهم دست داده باشه .  احساس خطرم می کنم همیشه 

قضاوت و تهمتم اینجا اصلا معنا نمیده . ما اینجا یه تعداد صفر و یک هستیم که با چند تا جمله از هم شناخت پیدا می کنیم . هیچ چیز واقعی ای نیست که اساسا هویت و تهمت به این هویت معنا داشته باشه . 

من نه شما رو می شناسم نه می تونم بشناسم . یه سری جمله می خونم . یه حس از ترکیب این جمله ها بهم دست میده و بیانش می کنم . حسی که ازین پست بهم دست داده اینه .  ممکنه این 180 درجه با واقعیت سرکار علیه فرق کنه که این دیگه ربطی نداره . مگه اومدم غیبت شما رو (به مثابه ی یه شخصیت حقیقی) کردم  یا اومدم اتهامی وارد کردم  در محضر دادگاه که بخواد تهمت باشه . 

این قدر جدی نگیر این فضای مجازی رو آبجی

تصویر ali08
نویسنده ali08 در

حالا خود خدا بهت گفته ک اون دنیا حالتو میگیره یا خودت فمیدی؟!

 

تصویر محیا
نویسنده محیا در

والا ظاهرا احادیث و روایات این طور می گن

تصویر haserat
نویسنده haserat در

سلام.شرایط منم تقریبا مشابه شرایط شماست.تقریبا همسن.مدرک ارشد و دانشگاه خوب.شغل خیلی خوب.ماهی ۴میلیون حقوق و خونه و ماشینم دارم.ظاهرمم جزو رده ی خوب محسوب میشم.فرهنگ خانواده خوب.اما خواستگار بدرد بخور ندارم.اولش منم مثل شما دوست داشتم ازدواج کنم.بایکی هم دوسال برا ازدواج در ارتباط بودیم.فرهنگ وظاهرش ازمن پایین تر که گفتم اقا بجهنم که قیافه نداره و اخلاق داشته باشه ندید میگیریم.همکارم بود و دکترا داشت و پسری مذهبی.اما طی دو سال با روح و روان من کاری کرد و چنان اعتماد بنفسمو پایین اورد که دیگه به همه چیز خودم شک کردم.روانشناسم گفت بدرد تو نمیخوره.حالا تمومش کردم و دارم یک نفس راحت میکشم و از مجردیم لذت میبرم.بنظرم واسه امثال ما یک پسر باید باشه که همه چیزش درحد خودمون باشه.برا ازدواج کردن اصلا هول نزن که من به تجربه فهمیدم چه بسا تو این جامعه ازدواج نکردن بهتر ازتاهل باشه.مگر اینکه واقعا کیس دلخواهتو پیدا کنی.

تصویر نرگس 72

سلام

خوب شما فرد مناسبتون رو هنوز پیدا نکردید این چه ربطی به جواب پس دادن به خدا داره ! خدایی که ارحم الراحمینه

میاد شما رو برای اینکه از کسی خوشتون نیمده مواخذه کنه !!!!! مگه میشه آخه .خدا واسه کارایی که از رو قصد کردیم

هم مدام دنبال راهی برای برگشتن ما و بخشیدن ماست اونوقت چه برسه به این موضوع!!!!!

بعد هم کی گفته اونایی که ازدواج کردن دیگه خدا ازشون راضیه ! چه ربطی داره

شما خوب و پاک زندگی کن و موردی هم پیش اومد ازدواج کن دیگه این فکرا چیه آخه .

اگه هم فکر می کنید معیاراتون درست نیست متعادلشون کنید

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

من فک میکنم نیازی نبود شما شرایطت رو توضیح بدی چون هیچ کسی به جز خودت نمیتونه بفهمه که واقعن راهی داشتی یا نه  
به بعضیا وقتی از دور نگاه میکنی فک میکنی چون شرایط خوبی دارن پس حتما ازدواج هم براشون راحتتره درحالیکه من برعکسش رو زیاد دیدم فقط هم راجب خانم ها نیست
بی خودی این مسائل رو برای خودت بزرگ نکن خدا خودش گفته از هرکسی به اندازه وسعش سوال میکنه 

تصویر محیا
نویسنده محیا در

اتفاقن نیاز بود که توضیح بدم برای این که مشخص بشه ازدواج نکردن تقصیر من و شرایطم نبوده

صفحه‌ها