01:44 - 1394/03/03
بعد از هفت ماه زندگی در شرف طلاقم بخاطر دخالتهای بیجای مادرشوهرم وبی عرضگی شوهرم در حل و مدیریت این مسئله واحساسی تصمیم گرفتن خودم و خانوادم هروز تو پاسگاه و دادگاهم ولی پشیمونم اما راه بازگشت ندازم
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/66020
دلم برای خونه زندگیم تنگ شده
سلام عزیزآبجی من....
پیاممو خوندی؟؟!!!
الان تو چه وضعیتی هستین؟ کارتون به کجا رسید؟
نرفتید دنبال مشاور؟
بفرمایین.........
زن و شوهر دعوا کنن
....(دور از جونه همه کاربران) باور کنن...
شما برادر نداری?????
واسه سند و مدرک هم میشه از لحظه خشونت مخفیانه فیلم بگیری یا صدای بحث و دعوا رو ضبط کنی
خانم ماهارا شما نظر خودتونو گفتین من و پروانه خانوم و امثال ما هم نظرمونو گفتیم چرا دعوا راه می اندازید؟ نگاه من به پروانه خانوم نزدیکتره تا شما این مشکلی داره بزرگوار؟
انسانها نگاه و نگرششون متفاوته من بشدت مخالف اینم کسی عزت نفسش رو زیر پا بذاره همونطور که در کامنتهای قبلیم هم بیان کردم ایشون نباید به این سادگیا برگردن بهرحال همسرشون باید بدونن که ایشون از زیر بوته عمل نیومده که هر کاری خواستن بکنن و بعدم هیچی به هیچی
نظر شما متین و قابل احترام هستش
منظور من از جمله بیرون گود نشستیم میگیم لنگش کن اینه که ما از شرایط حقیقی ایشون خبر نداریم و شاید راهکارهایی میدیم که اگر بجای ایشون بودیم به درصدی از اون عمل نمیکردیم
اینجا فضایی برای تبادل نظر هستش خواهر من کسی برای دیگری تعیین تکلیف نمیکنه ایشونم برای اینکه تصمیم بگیرن باید مسئولیت تصمیمشونو خودشون بر عهده بگیرن اینجا هر کسی با دید خودش راهنمایی میکنه و کسی نمیتونه دیگری رو بخاطر نظرش زیر سوال ببره
حقا که دده ی خودومی
آفرین یاسمین زهرا:-)
کاملا درسته
به نام خدا
پروانه جون بسیار با این کامنتت موافقم:
گه این خانم خواهرشمابود و یه مرد بی انصافی، هرچند وقت یک بار میزد سیاه و کبودش میکرد و باپای لنگ میفرستادش خونه پدرش
بازم غیرت تون اجازه میداد که آنقدر راحت بگید........
نشستیم بیرون گود و میگیم لنگش کن :))
اتفاقا منم همچین آدمی نیستم که هرکی اومد گفت مشکل دارم سریع طلاق رو بذارم پیش پاش، توهمین پستها که یه خانمی گفته بودن شوهرم معتاده بهشوث گفتم اگه اعتیادشوهرت تزریقی نیست، باعاش بموث وسعی کن ترکش بدی و قبل از طلاق، تلاشت رو برای حفظ زندگیت بکن، ولی درمورد این خانم وقتی هیچ راهی جواب نمیده و مدام همسرش رو کتک میزنه، راه دیگه ای غیر طلاق به ذهنم نمیرسه. مگه یه زن از زندگی بامردش چی میخواد؟ جز مهربونی وعشق ومحبت که ازش دریافت کنه؟؟ خب وقتی هیچکدوم اینها نباشه وصرفا توهین و ناسزا وکتک باشه، دیگه ادامه این زندگی به کجا میخواد برسه؟!! خوبه بعداز بچه دار شدن طلاق بگیرن، این وسط بچه ها هم بدبخت بشن؟!!
به هرحال هرکسی یه نظری داره، نظرشماهم محترمه ، منم دیگه به این بحث ادامه نمیدم، امیدوارم این خانم بهترین و درستترین تصمیم رو برای زندگیشون بگیرن و اگه واقعا امیدی به اصلاح شوهرشون دارن، قبل طلاق حتما سعی خودشون رو بکنن که بعدا پشیمون نشن
مشکل شما اینه که فقط به ظاهر حرفها توجه دارین
.
هیچکس موافق نیست که این خانم که توی خونه پدرش لای پر قو بزرگ شده بره آسیب ببینه
وقتی ما میگیم بره سر خونش منظورمون این نیست که بره هی کتک بخوره و دم نیاره و طلاق
منظور ما اینه که میدان رو به این راحتی ها ترک نکنه , بزاره وقتی خدایی ناکرده یه روز خواست جدا بشه نهایت اطمینان رو از تصمیمش داشته باشه .
نه من اگر خواهرم همچین مشکلی داشت بی تفاوت نمینشستم مثل شلقم نگاش کنم اما مطمئن باش به جای اینکه بخوام از چاله درش بیارم بندازمش توی چاه سعی میکردیم کمکش کنم که مشکلش حل بشه . وقتی یه نفر میاد میگه مشکل دارم ( هر کس که باشه ) بزرگترین خیانت بهش اینه که همون اول طلاق رو بزاری جلوی پاش .
خواهر منم اول زندگیش خییییییییییییلی مشکل داشت . که 100% اگر میومدن توی این سایت حتما بهش میگفتین جدا شو . اما ما حتی یه بار هم اسم جدایی پیشش نیاوردیم . اما الان که چندسالی هست از ازدواجش میگذره خیییلی مشکلات زندگیش مرتفع شده . . همش به خاطر صبر و تغییراتی بود که توی روش زندگی خودش ایجاد کرد . همونطور که خیلی ها اول زندگی مشکلات زیادی داشتن و الان با صبر و بردباری و تغییر روش تونستن زندگی روبراهی داشته باشن . آدم برای اینکه بتونه اطرافش رو تغییر بده باید اول خودش رو عوض کنه . چون تو وقتی رفتارت رو عوض کنی عکس العمل ها نسبت بهت عوض میشن .
درسته که این خانم آخر خودش تصمیم میگیره , اما این همه نظر منفی باعث میشه اون تصمیمی رو بگیره که شما بهش منتقل کردین .
پس حالا شما نشینین بیرون گود و هی بگین لنگش کن
خانم ماهارا اینجا هرکسی نظرخودش رو میگه، تصمیم نهایی باشخص سوال کننده ست که از بین جواب ها کدومش رو.منطقی ببینه و بهش فکرکنه، من اگه جای این خانم بودم، از کسی که هفت ماه نشده ( اونم هفت ماه اول زندگی که قاعدتا باید پراز شادی و شور ونشاط وعشق متقابل،باشه) چندبار کتکم زده، جدامیشدم ، منم میخوام بدونم اگه این خانم خواهرشما بود بازم میگفتید برو زندگی کن؟؟؟ حالا من بافرصت دادن مخالف نیستم ولی این خانم گفتن فرصت زیاد بهش دادن، فرقی نداشته، پیش مشاور هم که حاضر نیست بیاد دیگه چه راهی باقی مونده؟!!
به نظرمن شماهم باید واقع بینانه تر به این قصیه نگاه کنید، درهرصورت تصمیم نهایی باخودشون هست
ممنون یاسمین زهرا:-)
تو رو خدا جوونای مملکت مارو ؟
جمع شدن میگن فلانی بزن به سیم آخر
جای کمک کردنتونه ؟
بجای اینکه بگید فلانی ازش تعهد بگیر شرط بزار بعد برگرد اگر برگشتی فلان رفتار رو بکن فلان رفتارت رو ترک کنه که انشاله نتیجه بگیری , هی میاید میگین ول کن برو لول آخر ؟
ببینم خودتون فردا روز که ازدواج کردین هم به همین راحتی میرین دم دادگاه ؟
نکنید این کار رو به خدا گناه داره ؟
این خانم الان ناراحته رنجیدست خدایی ناکرده فردا روز اگر مشکلی براش پیش بیاد و درصدی پشیمون بشه و راه برگشت نباشه شما مقصرین
طلاق نگیریا
فک کردی طلاق گرفتن و یه زن مطلقه شدن راحته
با طلاق گرفتن مشکلی حل نمیشه فقط به مشکلات ادم اضافه میشه یه خانمی ر میشناسم که میخواست از شوهرش جدا بشه همش میگفت کی دیکه تموم میشه خلاصه پروسه طلاقشون 5 تا 6 سال طول کشید اخه شوهره نیم خواست طلاقش بده و مدام بحث و دعوا و .... خلاصه طلاق گرفت حتی میگفت روزی که طلاقم جاری بشه میخوام جشن بگیرم و شیرینی بدم
خلاصه الان مثل سگ پشیمونه همش میگه من چرا طلاق گرفتم من خر بودم و ..... اون خانم دوباره ازدواج کرده ولی این ازدواجشم ای چنگی به دل نمیزنه خلاصه راضی نیس تازه بین طلاق تا ازدواج دومش همش مردای پیر و کسایی که زن داشتن میومدن خواستگاریش اینقدر بد بود اوضاعش .... حرف و حدیث مردمم که به کنار
فکر طلاقو از سرت بیرون کن یه مدت از شوهرت دور باش هر زوجی احتیاج دارن که یه مدت از هم دور باشن تا قدر همدیگه رو بدونن تو هم فک نکن با طلاق به جایی میرسی این حرفا فقط واسه تو فیلماس تو واقعیت زندگی کن مردم دید خوبی به زنای مطلقه ندارن حتی توی خارج چه برسه به ایران ما همه الکی میخوان ادای اپن مایندارو در بیارن ولی تو عمل نمیدونم کجان با طناب مردم نرو تو چاه
طلاق واسه وقتیه که کارد به استخون برسه
تو هنوز کارد به گوشتتم نرسیده چه برسه به استخون ...
موفق باشی
عجب قانونای مزخرفی داریم
ازمن برای کتک ها شاهد میخان میگن از کجا معلوم شوهرت زده
خب من توخونه خودم بودم شاهد ازکجا بیارم!!!!
خانوم عجب عجله ای داریا!
حالا یه فرصت دیگه بهش بدید ببینید چی میشه
اما حساب شده
نه این که دوباره برگردید همون آش بشه و همون کاسه
بهش بگید واقعا اگه منو می خوای باید با هم بریم پیش مشاور
تو این مدت هم برنگردید پیشش
اگه خواست که بیاد
اگر هم نیومد که برو دنبال همون کارایی که حال اینقدر براشون عجله دارید
به نظر من یه حداقل تلاشی برای حفظ زندگی تون بکنید که اگه فردا روز از هم جدا شدید غصه نخورید که چرا تلاشم را نکردم
یا علی
خب،آره دیگه شاید میخوان عزیزم
باید همون موقع که کتک خورده بودی واثر کتک ها رو بدنت بود، میرفتی پزشکی قانونی
همسایه هاتون شاهد سروصدا و دعواتون نبودن بتونن شهادت بدن؟؟؟
بانظر یاسمین زهرا موافقم، خودتون به تنهایی ازپسش برنمیاین، حتما یه وکیل بگیرین ، خودش بلده چیکار کنه
اگر واقعا تصمیمت جدیه برو وکیل بگیر که خم و چم قانون رو بلده
جلو ضررو هر جا بیگیری منفعته
.
.
.
.
.
.
به یادش و به یاریش......
برادر گرامی که دل پری دارین انگار... جناب sadegh3 !!!
هر کدوم از ما براساس باورها و اعتقاداتمون زندگی میکنیم....
اگه قبول دارین کلیاتی که عرض شد رو که خب حرفی نیست.....
اگه قبول ندارین....باز هم حرفی نیست.....!
خصوصیات مثبت و فضیلت های اخلاقی نسبی و وابسته به زمان نیستن، که قدیما خوب بوده باشن و الان نه....
هر کسی می تونه دغدغه زندگی بهتر، عاشقانه، در فضایی آروم و البته در مسیر رضای الهی رو داشته باشه و برای اون خودش رو آماده کنه..برای زندگی بهتر باید خواست و تلاش کرد...
همانقدر که زن را باید فهمید
مرد را هم باید درک کرد
همانقدر که زن “بودن” میخواهد
مرد هم “اطمینان” میخواهد
همانقدر که باید قربان صدقه روی ماه بی آرایش زن رفت
باید فدای خستگی های مرد هم شد…
همانقدر که باید بی حوصلگی های زن را طاقت آورد
کلافگی های مرد را هم باید فهمید…
خلاصه مرد و زن ندارد…
به نقطه ی “ما” شدن که رسیدی
بهترین باش برایش…
بگذار حس کند هیچکس به اندازه ♥تو♥ درکش نمیکند...
سلام
خیلی توی این پست بحث شده و حض بردیم ازین همه نظرات منفی که به کامنت ها "مخالف طلاق" دادین . جالبه که از این همه کاربر تنها 2-3نفر با طلاق مخالفن .
اما من میخام یه سوال بپرسم :
وقتی کسی توی کنکور قبول نمیشه
توی مراحل مختلف کاری استخدامی شکست میخوره
وقتی کسی توی مسابقه ای چیزی قهرمان نمیشه
کلا بدبیاری پشت بدبیاری
از ما چه توقعی داره
میگیم حیفی اینقدر خودتو خسته نکن ؟ میگیم مگه چقدر زندگی میکنی که 10سالشو به تلاش میگذرونی ؟ بهش میگیم عزیزم بسه دیگه بزن کنار ؟
همگی یکم فکر کنید .
همگی متفق القول نمیگیم دستتو روی زانوت بزار یه یاعلی بگو و دوباره تلاش کن ؟
چطور الانه میاین در مورد زندگی خیلی ریلکس میگید بزن کنار ؟
تصمیمگیری آخر با خودته مریم .
به پروانه و بقیه که میگن برو طلاق بگیر
بابا این خانم همش 7ماهه ازدواج کرده
**7**ماههههههههههههههههههه
هنوز زندگی نکرده به قول خودش کم هم که قهر نبوده
اصلا چرا اینجا اومده از سن و سالش از تحصیلات خودش و شوهرش از خوبی های شوهرش از رفتارهای بد خودش از دلیل اینکه مادرشوهر اینقدر باهاش لجه از خانواده شوهرش پدر شوهرش و .. صحبت نمیکنه نمیگه ؟ درسته که بعضی از مادر شوهر یا مادر زنها بدجنسن اما توی ماجرا که بری میبینی مقدار بیشترش از یه جا آب میخوره .
ما یه خانمی داریم توی فامیلمون که میدونیم مادرشوهرش روابط حسنه باهاش نداره
خب اون خانم هر جا میشینه میگه مادرشوهرم اذیتم کرد فلان کار کرد و هر کسی هم ندونه فکر میکنه بی گناه تر از خودش نیست .
اما ازاونجایی که مادرشوهرش هم فامیل ماست و ما از اوضاع زندگی هر دو به طور کامل خبر داریم اینه که این خانم از وقتی که عروس این خانواده شده اینقدر روی این پسر نفوذ داشته که کلا از این خانواده پدرش بریده و رفته . نه میگه مادر پیر دارم نه میگه به کمک مالی من نیاز دارن اصلا و ابدا . خب معلومه که مادر شوهر هم سر لج میفته با عروسش . چشم دیدنش رو نداره .
مشکل شما اینه که احساسی تصمیم میگیرید .
اتفاقا منم از همه کسانی که این خانم رو تشویق کردن برگرده سرخونه زندگیش و هرجورشده باشوهرش بسازه، مخصوصا آقایونی که این نظرروداشتن، یه سوال دارم :
اگه این خانم خواهرشمابود و یه مرد بی انصافی، هرچند وقت یک بار میزد سیاه و کبودش میکرد و باپای لنگ میفرستادش خونه پدرش
بازم غیرت تون اجازه میداد که آنقدر راحت بگید:
برگرد سرخونه زندگیت و سعی کن هرجوری هست باشوهرت بسازی، بقیه مردها هم ازاین بهتر نیستن!!!!
این خانم حتی اگه طلاق هم نگیرن، دیگه نباید کوتاه بیان و به این راحتی برگردن توخونه مردی که کتکش میزنه و بهش توهین میکنه
همیشه هم تشویق به ادامه زندگی خوب نیست، خوبه یه کم هم واقع بین باشیم و خودمون رو بزاریم جای سوال کننده، بعد نظربدیم
من نمیدونم چرا طلاق انقدر طرفدار داره؟؟؟؟تمام کامنتهایی که به طلاق تشویق کردن کلی لایک خوردن و برعکس حرفهایی که تشویق به حل اختلاف و ادامه زندگی کردن موافق چندانی ندارن..
این سوال از طرف دوستمون خیلی گنگ و مبهم مطرح شده..چرا اجازه نمیده نماز بخونین؟دیده بودم آدمها نماز نخونن یا نماز خوندن بقیه رو به سخره بگیرن اما ندیده بودم مانع بشن!!!
پیش یک مشاور درست و حسابی برین حضوری صحبت کنین...شاید یه کاری کردین که اینطوری با شما لج میکنه (گفتم شاید!!!یوقت ناراحت نشین لطفا)..چون بالاخره حرمتها ریخته و به عبارتی روتون تو هم باز شده..حتی تو 7 ماه زندگی حرمت بزرگترهام شکسته شده و متاسفانه فکر نکنم هیچکدومتون گوش به حرف بزرگترهای خودتون بدین..حتما پیش مشاور برین.طلاق به نظر من زشت ترین حلال خداست و من اصلا نمی پسندم. از بعد عرفی هم خدمت شما عرض کنم ما در جامعه ای نیمه سنتی زندگی می کنیم که برگشت به عقب حتی برای مرد هم پسندیده نیست چه برسه برای زن...واسه همین نگرانتون هستم و دوست دارم تا جایی که امکان داره شما تلاشتو بیشتر کنی.به این نکته ایمان داشته باش که قدرت سازندگی زن از مرد خیلی بیشتره..امیدارم موفق باشی.
امیدوارم همسرتون پی به اشتباهش ببره و خودشم در مسیر ایمان قرار بگیره.
داشتن یک همسر با ایمان باطنی قوی در دل توی این دوره زمونه یکی از بهترین نعمتهای خداست که امیدوارم برای تمام کسانی که آرزوی این نعمت الهی رو دارن (منجمله خودم) محقق بشه...خیلی لذت بخشه انسان کنار شخصی زندگی کنه که حضور خالقش رو در لحظه لحظه های زندگیش نادیده نگرفته...خوش بحال اونایی که دارن.
سیستم دیکتاتوریه نمیشه کاریش کرد. باید طلاق بده دیگه. عوارضشم دید منفی جامعه هست ولی بهرحال بهتره از این وضعیت
البته من باور نمیکنم شوهر شما اصلا بتونه ضربه ای بزنه که 20 روز 1 ماه دردش بمونه.
چون اصلا ضربه ای که یک ماه دردش بمونه نداریم.
هر کجا بدن باشه بعد 10 روز خوب میشه. بجز اینکه شکسته باشه.
پس نگید 20 روز 1 ما میلنگید.من همه جورش رو فراون خوردم.
البته من با اخم همسر هم شدید مخالم ولی اینا رو گفتم که جلوی تشویش اذهان عمومی رو بگیرم
به یادش و به یاریش....
حیفم اومد نگم ...
به یه اصلی شدیدا اعتقاد دارم هرچند خیلی وقتا به فراموشی سپرده میشه واس خیلی ها...
موفقیت در ازدواج فقط بسته به این نیستش
که ما شخص مناسبی پیدا کنیم ، بلکه به این هستش که :
ما خودمون هم شخص مناسبی باشیم .....
مهارت های ارتباط با همسر، خصوصا واسه خانومها خیلی حساس تره..... بخاطر نقش تعیین کننده ای که زن تو خونه داره...سنگ بنای زندگی، محبت و مودته.... چرا که " بانوی مهربان شوهرش را برای همیشه تصاحب می کند"
محور تو این ارتباط خانوم عزیز هستش! و میزان محبت و مودت مرد به زنش، به کیفیت ارتباط خانوم خانوما با آقای محترم، بستگی داره....تردید نداشته باشین دوستای من...
مشکل از جایی شروع میشه که هرکدوم از زن و یا مرد خودش و استعدادهاش رو نشناخته باشه و دچار قیاس بشه خصوصا تو خانومای تحصیلکرده وشاغل این مسئله بیشتر نمود پیدا میکنه!! البته شماری از اون ها
اونجاییکه غرور و اقتدار مرد که تو استعداد و شخصیت مرد و ساختار فیزیکیش هست، ارضا نمیشه و به تبع اون، نیاز عاطفی زن نیز .....
اگه بر اساس اصول همسرداری اسلامی پیش بریم، به جایی می رسیم که در نهایت ما، یعنی خانومای محترم، مالک همه عشق و توجه و ...همسرمون خواهیم شد، و در واقع محبوب دل اون، و در حقیقت او مملوک.... اگرچه اعتبارا مرد، مالک و مدیر هستش (اونم به سبب استعدادهایی که تو وجودش هست) و از اون جاییکه تصاحب دل در جهت الهی هستش باعث رشد هر دو میشه و تو مسیر رشد و کمال خودمون سریع تر پیش میریم...زن و مرد قراره در کنار هم به کمال حقیقی خودشون برسن..مقصد یکی ولی مسیرشون تو بعضی جهات متفاوته.....
و حالا عزیزآبجی خودم، به این کاری ندارم که چطور مراحل آشناییتون پیش رفت که تا این حد از طرفتون و خونوادشون بی اطلاع بودین......
ولی بدون بیشترین آمار طلاق تو یه سال اول زندگی مشترک اتفاق می افته بخاطر اینکه طرفین شناخت خوبی از هم ندارن....و تلاشی هم نمی کنن متاسفانه....البته تلاش منطقی و اصولی مدنظر هست......
متاسفانه الان ازدواج شده هدف!!! در صورتی که تازه اول یه راه طولانیه.....با تمام مقتضیاتیه که براش میشه برشمرد.....
مطمئنا از اول قضیه این شکل نبوده…...این رو به این خاطر میگم که خیلی از جریانا و اتفاقاتی که می افته بخاطر اینه که زن و شوهر، هنر همسرداری رو خوب بلد نیستن...و این باعث میشه خیلی مشکلات پیش بیاد...اینم به این دلیل که خوب کسی یادشون نمیده و خودشون هم تلاشی نمی کنن.....خیلی کم هستن خونواده هایی که بچه ها، در اون هنر همسرداری رو یاد میگیرن.....
عزیزدلم، مادر شوهرای بد ذات !! خیلی کم هستن... به مادر شوهر باید دوبل احترام گذاشت، چون عزیز دل شما خانوم محترم رو بزرگ کرده!!!!! این اعتقاد قلبیمه..شاید خیلیا باهاش موافق نباشن.......حتما شرایطی پیش اومده و هر سه تاتون وشاید خیلی های دیگه، درش دخیل بودن و همسرتونم نتونستن کاتالیزور خوبی باشن این وسط.....الحمدلله عاقل هستی آبجی خانومم، حرف من این نیست که تلاش نکردی خدای نکرده....اتفاقا می فهمم با توجه به ویژگی هایی که از همسرت گفتی خیلی سخته...خیلی اذیت شدی حتما چون طرف صحبتم شما هستی به شما میگم.....نزار راهی بمونه که نرفته باشی...بالاخره این آقا یه چیزایی داشتن که بحله را فرمودی... اگه امکانش هست تو یه شرایطی به دور از تنش و استرس با هم صحبت کنین..مشاوره و ....
یه وقتایی یه سری از ویژگی های بد آدما ، تو شرایط روحی و محیطی خاصی، بروز بیشتری پیدا میکنه....قبلا هم بوده ولی خفیف تر..ا
طلاق آخرین گزینه س، اونم تو شرایط حاد.......
شما......آخه سنی نداری ....
ایشالا به حق این ایام، بهترین های خدایی برات رقم می خوره....
خواهرم این حرفا مال قدیم بود الان چیزی که مده را باید چسپید.
دیدی سیگار کشیدن زنا مد شده!
دیدی حمایت از نسل کشی مد شده!
دیدی پول و مدرک مد شده!
الان بخور و بخواب و بپوش مده.
کسی دیگه دنبال حرفای شما نیست. الان دیگه ازخود گذشتگی و ایثار و تلاش رو کسی اصلا معنیش و بلد نیست.
به نظر من خانوادتون درست میگن طلاق بگیر و جونت رو بردار و فرار کن تا اینکه یه دفعه تو همین دعواها خدایی نکرده ضربه مغزی نشی همش داشتم فکر میکردم تو این چند روز به سرنوشت ساناز نظامی که تو غربت مرد دچار نشی.
الان کم مونده بعضی ها بگن کتک خوردن از شوهر تو اسلام مستحب هست !! زندگی با یه ادمی که جنون داره غیر ممکنه.
سلام مریمو
من یه دوست دارم از پاکی و نجابت و کدبانویی هیچی کم نداره به اندازه کافی هم زیبا و دوست داشتنی هست .
ایشون متاسفانه در دوران عقد از شوهرشون جدا شدن . شوهر ایشون یه شخص به تمام معنا فاسد میشه گفت از هیچ فسق و فجوری دریغ نکرده بود ؛ گناهی که ما به ذهنمونم نمیاد اون مرتکب شده بود . از زنباره بودن و هوسباز بودن تا موادفروشی و ... صحبتش هم میکنم قلبم به دردمیاد .
دوست من تباه شد توی اون دوران ؛ وقتی از شوهرش جدا شده بود یه بیمار روانی بود که فقط کارش قرص خوردن های مکرر و مشاوره های مختلف بود
الان 3 سالی هست که جدا شدن
دوستم هنوز رنج اون دوران رو میکشه
طلاق دوستم یه طلاق به حق بود اما چیزی که هست اینه که > بعد از این دوسه سال خانوادش دیگه درکش نمیکنن . مدام اونو با همسنهاش مقایسه میکنن که الان ازدواج کردن و صاحب فرزندن . اجازه نمیدن سرهرکاری بره به خاطر حفظ آبرو پیش مردم محدودش کردن برای یه پول توجیبی باید عزت نفسش رو زیر پا بزاره و هی دستشو جلو پدرش دراز کنه . خانوادش بهش میگن خودت زرنگ نبودی سیاست نداشتی . آخه چه سیاستی ؟ در مقابل کی ؟ یه موجود پست که فکر میکنه نامزدش یه زن خیابونیه که در مقابل چندرقاز باید خودش رو در اختیار اون بزاره !!
اونموقع که میخواست جدا بشه همه تشویقش کردن همه ی خانواده . اما الان که موقعیت ازدواج براش مهیا نیست همه به عنوان طفیلی بهش نگاه میکنن
این در حالیه که خانوادش رو که من میشناسم به طور کامل خانواده بسیار محترم و آبروداری هستن .
این دیدگاهی هست که نسبت به مطلقه ها وجود داره حرف مردم حرف خانواده که آدم رو خورد میکنه . ب الان نگاه نکن راست میگه ترنم تو اگر خوشبخت باشی یا نباشی هیچکس به فکر تو نیست تو باید خودت زندگی خودت رو تنظیمش کنی
کدوم زن هست که از شوهرش حداقل یه سیلی نخورده باشه ؟ من مثال مامان های خودمونو میزنم که مال قدیمن . از همین سایت چند نفر رو میشه پیدا کرد که مادرش از پدر کتک نخورده باشه ؟ آخرش همه چیز مرتب میشه و روسیاهیش میمونه به ذغال . شوهرت خوبه بعد از کتک کاری مگه ببخشید بعضی ها که کتک میزنن و میگن خوب کردم اگر اینجور کنی بازهم میزنم باباتم میزنم و ..
بازهم صبر کن صبوری کن و سعی کن رگ خواب مادرشوهرت رو پیداکنی . تو اگر شوهرت رو میخای بایدمادرشوهرت رو بدست بیاری .
"کدوم زن هست که از شوهرش حداقل یه سیلی نخورده باشه ؟"
خدا خیرت بده آفتابه گرفتی به شخصیت کل ما مردا دو بار هم سیفون کشیدی.
والا ب الا ما اون موجودات خون آشامی که مد نظر شماست نیستم.
دلمون نمیاد اخم همسرمون رو ببینیم بلند حرف زدن با همسر که کابوسه. دست بلند کردن که قابل تصور هم نیست.
سلام
خواهر من زندگیت رو گرفتی کف دستت و به نظر دوستان اینجا یا بقیه اکتفا میکنی و در آخر هر چی جمع گفت میگی چشم طلاق می گیرم؟؟؟؟؟؟
شما خوشبخت باشی یا دور از جون بدبخت مردم زندگی خودشون رو دارن و خبری هم از احوال شما ندارن پس خیال نکنید بعد طلاق بهتون میگن آفرین و لداریتون میدن نه بد نگاهتون میکنن بد قضاوتتون می کنن ی برچسب بد روتون می خوره که تحملش سخت نیست وحشت ناکه و یه سرنوشت کاملا نامعلوم که بی تجربگی شما و سادگی تون اونو بهتون داده. زندگیتون رو بکنید باهمه سختیهایی که هست .خودتون رو به زندگیتون و خودتون ثابت کنید از چیزی فرار نکنید وایستید و باتموم وجودتون مشکلاتتون رو حل کنید.
کتک میزنه همسرتون ؟ مادر شوهر تون آزار دارن ؟ شما چه کار کردید که بازخوردش اینا شده ؟ و چه کار باید بکنید تا از اینا جلوگیری بشه ؟ برای هر کدوم یه راه حلی هست در پی شون باشید.همسرتون هنونطور که حرف مادرشون رو میخونه شما هم کاری کن تا جای مادرش بتونه از شما تبعیت کنه. محبت کنید و اطمینانشون رو جلب کنید.
احساسی تصمیم گرفتید و ازدواج کردید خواهشا احساسی تصمیم نگیرید و طلاق بگیرید که هیچی بعد این تصمیم منتظرتون نیست جز تلخی و سختی.
خانمها و آقایون کاربر
به این راحتی برای زندگی مردم نسخه نپیچید که طلاق بگیر یا با این خواستگارت ازدواج کن و یا اون یکی رو رد کن و ..... که عواقب این حرفها خیلی سنگینه چون دارید سرنوشت دوستانمون رو با یه حرف ساده تغییر میدید. التماس دعا
خیلی ممنون سرکار خانم گلدسته از لطفتون ....
راستش با منفی هایی که بخاطر نظرم در این پست گرفتم متوجه شدم بسیاری از کاربر های اینجا که دم از بی شوهری و مجردی میزنن و آرزوی ازدواج دارن ، اگر هم فردا روزی ازدواج کنند سرنوشتشون اصلا موفقیت آمیز نخواهد بود .....
وقتی فکر کنی طلاق یک راه حل برای مشکلات هست دیگه هیچ تلاشی برای حل مشکلات نمی کنی .....
اکثر نظرات این پست شرم آور بود .....
طلاق برای زوجی که فقط 7 ماه هست رفتن سر خونه و زندگی شون ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مشکل اکثر جوانان امروز در مسئله طلاق اینه که تصور میکنند با هم کفو خودشون ازدواج نکردن !!!
تصور میکنند یک همسر مهربان تر ، همسر زیباتر ، همسر خوش اخلاق تر و .... منتظر اونهاست !!!
طبق تحقیق ها و بررسی هایی که انجام شده ، بیش از دو سال زمان برای شناخت روحیات و اخلاق زن وشوهر ها زمان لازم هست .....
بدونید زن و شوهر بیش از اینکه در تلویزیون و رسانه ها و سایت ها از خوشی هاشون ، از اخلاق های خوبشون و چیزای عاشقانه شون میگن .... نیاز به صبوری و گذشت دارن ... مخصوصا برای ابتدای زندگی مشترکشون .......
اینکه می بینید دو زوج پس از سالها خیلی همو دوست دارند ، نه از باب اینکه همه چی عالی و عاشقانه است .... بلکه از این بابت هست که یکی شون از حقوق خودش گذشته ...... یا هر دوطرف یا یکی ......
هیییییییییییچ رابطه عاشقانه ای که یکی از طرفین از خودش نگذشته باشه وجود نداره !!!! این حرف رو پس از ازدواجتون خواهید فهمید !!!
زن و شوهر مایه امتحان همدیگه هستن !! مایه رشد همدیگه هستند ........
متاسفانه انقدر آسوده طلب ، کم صبر ، کم حوصله ، لذت طلب شدند جوانان ما که حاضر نیستن خیلی چیزا رو تحمل کنند .........
خانم مریمو حسی : زندگی تون رو بسازید !!!
نگاه به حرف های خانواده و کاربران اینجا نکنید
نشون بدید که زن زندگی هستید .......
و کلام آخر :
زندگی با مهربان ترین ، زیباترین ، پولدارترین همسر و هزاران ترین دیگه ، هنر نیست!!!!!
همسر یعنی کسی که علی رقم همه چیش هم اخلاقای بد هم رفتارهای زشتش ترکش نمی کنید ..........
شاید معنای این کلمه کاملا به باد فراموشی رفته .......
نگه داشتن یک زندگی هنر میخواد ، زندگی با یک مرد بد اخلاق هنر میخواد ، زندگی با یک زن بددهنت هنر میخواد ........... کاش کمی هنر زندگی مشترک به جوونا یاد می دادن ........ بجای این همه سوال برای خواستگاری و تحقیق های قبل از ازدواج بچسبید به شیوه زندگی در شرایط سخت ، شیوه زندگی با تحت هر شرایطی ........
بچسبید به از خودگذشتگی ..........
صبور باشید صبور باشید صبور
موفق باشید
جالب بود.
از منفی ها هم ناراحت نشو.
معمولا حرف منطقی و حق طرفدارای کمی داره.
همان طور که پیامبران را مردم همراهی نمیکردند.
احسنت.
افسوس که خیلیا این دوره زمونه تا تقی به توقی میخوره سریعا میرن سراغ طلاق!
الان که این همه پدر و مادرا که سن و سالی ازشون گذشته دارن با هم زندگی میکنن از اول که با هم خوب نبودن.نمونه هایی سراغ دارم که اصلا فکر تحملم سخته ولی با کمی صیر و استقامت زندگی براشون خیلی بهتر شده.
موفق و موید باشید.
آفرین به تو
سلام
به مریمو حسی > باز هم فرصت بده . نه به اون بلکه به زندگی خودت
به یه عاشق واقعی > یعنی من از ته دل آرزو میکنم در آینده یه داماد مثل تو نصیبم بشه ؛ چقدر که تو عاقلی عاقل عقیل اصلا باید به تو گفت یه عاشق عاقل بالغ
اون که نسیب شما میشه شوهره شوهر. ش و ه ر
داماد یه مقوله دیگست که شاید 20 سال دیگه نسیبتون بشه.
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فرصت زیاد بهش داده بودم
Seperation
سلام علیکم
بهتره که مدتی صبر کنید و به فکر سر و سامون دادن زندگی تون باشید .....
با طلاق شاید روزهای اول حال بهتری داشته باشید اما مطمئنا پس از مدتی خاطرات خوبش ذهنتونو درگیر خواهد کرد و اندک ارامش فعلی تون رو هم از بین میبره و وضعیتتون بدتر میشه ......
علی رقم خصوصیات بدی که ازش گفتید مطمئنا خصوصیات مثبت دیگری هم داشته و داره .....
چه بهتر که آینده ای دوباره بسازید با سیاست تر و منطقی تر رفتار کنید .........
چند نکته عرض کنم
مردها و خصوصا ایشون که وابسته به مادرشون هستن روی مادرشون بسیار حساس هستند ..... و در مدیریت روابط مادر و همسر خیلی اوقات گیر می کنن که کدوم طرف باشن و به دلیل علاقه قلبی و ذاتی عموما طرف مادرشون رو میگیرن ....
چند کار انجام بدید .... یک اینکه نذارید همچین موقعیت هایی همسرتون گیر کنه ... نذارید وضعی پیش بیاد که مجبور به انتخاب میان شما و مادرش گیر کنه .... و در وهله بعدی سعی کنید جناح بندی نکنید ..... از مادرش بد نگید ...
اصلا مهم نیست مادرش چه جور مادری هست و چی پشت سر شما میگه یا هر چیز دیگه .....
مهم اینه که شما همسرش هستید و باید از وضعیت امروز نجاتش بدید .... شاید اگر قبل از ازدواج با ایشون بودید و میگفتید با همچین ادمی ازدواج کنم یا نه ... حتما میگفتم نکنید و بررسی بیشتری انجام بدید ....
ولی مطمئنا طلاق برای شما در وضعیت فعلی از هر چیزی بدتر هست
شما فقط 7 ماه هست که با ایشون زندگی میکنید .... و برای شناخت نوع روابط و ارتباط میان خودتون و همسرتون گیج و گنگ هستید و نمی دونید هنوز چگونه با ظرافت های زنانه شوهرتون رو رام کنید .... اگه کمی مطالعات خودتون رو بالا ببرید قطعا همچین مردی هم رام شما میشه و میتونید زندگی بهتری داشته باشید ....
همسرتون شاید بهترین شوهر دنیا نباشه ولی کسی هست که میتونید باهاش زندگی بهتری داشته باشید .....
به خصوصیات مثبتش فکر کنید و به فکر ساختن دوباره زندگی تون باشید .......
شما میتونید با مدیریت های زنانه و عاقلانه خودتون این جناح بندی ها رو بشکنید و با سیاست هاتون هم مادرش و هم خودش رو از آن خودتون کنید ....
فقط فرصتی که امروز دارید از دست ندید !!!!!!!!!!!!!!!!
هنوز زمان ، فرصت و خیلی چیزای دیگه دارید برای ساختن زندگی امروزتون ......
مطمئن باشید مردهای دیگه ام از ایشون بدتر نباشن بهتر نیستن ...........!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مطمئنا با توکل به خدا میتونید به خیلی جاها برسید
نا امید نشید !!!
یاعلی
من همه رو با هم جمع نکردم .... حقیقتی که وجود داره رو بهش اشاره کردم......
انتظار شما ، چیزی ست که خیلیا انتظارشو میکشن .... هیچ زنی نمیخواد با کسی که دست بزن داره و بداخلاق هست ازدواج کنه ... اما حقیقتی که پس از ازدواجتون رخ میده نمیشه کتمان کرد .... شاید علی رغم همه بررسی ها و تحقیق ها پس از ازدواج شوهرتون همونطور مطابق میل شما نبود .....
که در اغلب اوقات هم نیست و شاید در خیلی موارد متفاوت باشه ..... اون موقع شما هستید و انتظارات بیجایی که در ذهنتون شکل گرفت و بهش دامن زدید ....
اینکه فرصت زندگی با یک مرد مهربان و خوش اخلاق رو داشته باشید .... با خداست....
شاید هیچ وقت حتی فرصت ساخت یک زندگی دیگه ای رو بدست نیارید ....
درسته که خیلی ازمردها بداخلاق هستن و تعدادکمی از اونها هم دست بزن دارن ولی اینکه شما جمع ببندید و همه رو باهم یکی کنید خیلی اشتباهه!
من هم تخیلات فضایی ندارم ولی اینکه انتظار داشته باشم باکسی ازدواج کنم که بامن مهربان باشد و احترام وشخصیت من را بادستانش له نکند، انتظار بیجایی نیست!!!
این خانم هم درموقعیت بدی قرار دارن ولی من اگه جای ایشون بودم، ازاین آقا جدامیشدم و فرصت زندگی با یک مرد مهربان و خوش اخلاق رو ازخودم نمیگرفتم ، طلاق گاهی واقعا لازمه
خانم پروانه ؛
متاسفانه زنان امروز در معنای زندگی مشترک و حل مشکلات به خلا فکری رسیدن .........
خیلی از مردها بد اخلاق هستن .... خیلی از مردها دست بزن دارن ..... خیلی از مردها ......
و در مقابل خیلی از زنها هم مشکلات دیگری دارن که لازم به گفتن نیست ........
متاسفانه اولین برخورد زنهای امروزی با مشکلات کلمه طلاق هست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شما چه بدبین باشید چه خوشبین ..... زندگی حل ، صبر و گذشتن از همین موضوعات هست ...... بهتره تخیلات فضایی نداشته باشید که پس فردا ازدواج کردید مثل ایشون کاسه چه کنم چه کنم دستتون نگیرید ............
موفق باشید
آقای عاشق، این جمله که گفتین :( مطمئن باشید مردهای دیگه ام ازایشون بدتر نباشن، بهتر نیستن) یعنی چی؟!!!!
یعنی مردها همچین موجودات غیرقابل تحملی هستن و ما خبرنداریم؟!!!!!
میشه لطفا انقدر دخترها رو نسبت به آقایون بدبین نکنید!!!
ممنون از همتون بابت راهنماییاتون
تصمیم آخرمو گرفتم فقط طلاق.
باسلام
خواهرخوبم من یابقیه دوستان از ریز قضیه اطلاعی نداریم،اماباتوجه به صحبتهای شمامیشه گفت که اگرهمسرتون واقعا ازلحاظ اعتقادی ضعیف هستندوتعادل رفتاری ندارند،وشماهم درحدتوان تلاش کردید،فقط برای اینکه خیالتون راحت بشه یک بارازطریق مثلا ملاقات حضوری یا تلفنی یانامه به ایشون بگیدکه اگرمایل به ادامه زندگی باشماهست باهم پیش مشاور برید،(درموردمشکلات هیچ بحثی نکنید)وبه ایشون بگیدکه مثلاچندروز درمورد این پیشنهادفکرکنه،اگه قبول کرد چه بهتر،(وباحوصله به دنبال حل مشکل میرید)اگرم قبول نکرد،بازم چه بهتر!
اونوقت ذهنت آروم میشه وراحت طلاق میگیری،البته چون بچه ندارید میتونی راحتتربه طلاق فکرکنی وگرنه......
صفحه‌ها