کجای این عبارات تایید طریقت و به خصوص طریقت قادری است؟ از کجای این متن در میاد؟ بنده که متوجه نشدم. زیرا که اون سخن حضرت آقا فقط در مورد وحدت هستش و اینکه از میان این فرق مذهبی کسی فرقه دیگری را به تکفیر و مهدورالدم بودن متهم نکنه؛ هرگز نمی گوید طریقه صوفیان و قادری و .. حق هستند و باید به این راه برویم؛ فقط فرمودن کافر و نجس و خارج شده از دین خدا نیستند ولی ممکنه که گمراه باشند؛ بین گمراهی و کافر و مرتد بودن خیلی فاصله است؛ همچنین همدیگر را تکفیر نکنید با اینکه فلان فرقه حق است زمین تا آسمان فرق دارد.
در مورد حضرت امام هم باید گفت: این متن بین علم عرفان و تصوف خلط کرده است، کجای متن و کجای آثار امام تایید کارهای صوفیان است، کارهای من درآوردی که نه در دین ریشه دارند و نه در عقل؛ بدعت های بسیاری است که خودشان اختراع کرده اند، کجای دین فرموده رقص و سماع و آواز و ... داشته باشید؟؟؟ کجای شریعت ما چنین اعمالی را اجازه داده است؟
اما عرفانی که امام از آن تعریف و تمجید میکند، عرفان نظری و مباحث دقیق علمی آن است، ایشان کتب ابن عربی و قیصری و امثال آن را گفته است؛ شما تیتر زدید که امام تصوف را تایید کرده، سپس در متن تایید عرفان را آورده اید، این تحریف سخن امام است، تهمت و دروغ بستن بر امام است؛ خود امام در جای جای کتبش از تصوف دوری گزیده و آنها پیروان شیطان نامیده است.
تصوف کسانی هستند که به خانقا رفته و ذکر های من درآوردی دارند و به بدعتهای آنچنانی و رقص و سماع و ... می پردازند، این افراد با عرفا بسیار تفاوت دارند؛ الان استاد عرفان نظری حضرت آیت الله حسن زاده آملی و حضرت آیت الله جوادی آملی هستند، این دو بزرگوار سالیان سال عرفان تدریس کرده و تمام کتب عرفانی را درس داده و تبیین کرده اند. اما آیا کسی تا به حال گفته این بزرگواران به خانقا رفته و کارهای عجیب آن صوفیان را انجام داده اند؟؟؟؟ یا خود امام آیا در طول عمر شریفشان کسی دیده به خانقا برود و یا به اباطیل آنها مشغول باشد و ... .
پس دوست عزیز بین عرفان و تصوف بین زمین تا اسمان فاصله است، عرفا اهل درس و بحث و دقت نظر و فلسفه و مراتب عالیه و دقیق علمی هستند؛ اما صوفیان اهل جهل و نادانی و رفتن به خانقا و ذکر های من در آوردی و رقص و گدایی و ... .
با سلام خدمت شما.
کجای این عبارات تایید طریقت و به خصوص طریقت قادری است؟ از کجای این متن در میاد؟ بنده که متوجه نشدم. زیرا که اون سخن حضرت آقا فقط در مورد وحدت هستش و اینکه از میان این فرق مذهبی کسی فرقه دیگری را به تکفیر و مهدورالدم بودن متهم نکنه؛ هرگز نمی گوید طریقه صوفیان و قادری و .. حق هستند و باید به این راه برویم؛ فقط فرمودن کافر و نجس و خارج شده از دین خدا نیستند ولی ممکنه که گمراه باشند؛ بین گمراهی و کافر و مرتد بودن خیلی فاصله است؛ همچنین همدیگر را تکفیر نکنید با اینکه فلان فرقه حق است زمین تا آسمان فرق دارد.
در مورد حضرت امام هم باید گفت: این متن بین علم عرفان و تصوف خلط کرده است، کجای متن و کجای آثار امام تایید کارهای صوفیان است، کارهای من درآوردی که نه در دین ریشه دارند و نه در عقل؛ بدعت های بسیاری است که خودشان اختراع کرده اند، کجای دین فرموده رقص و سماع و آواز و ... داشته باشید؟؟؟ کجای شریعت ما چنین اعمالی را اجازه داده است؟
اما عرفانی که امام از آن تعریف و تمجید میکند، عرفان نظری و مباحث دقیق علمی آن است، ایشان کتب ابن عربی و قیصری و امثال آن را گفته است؛ شما تیتر زدید که امام تصوف را تایید کرده، سپس در متن تایید عرفان را آورده اید، این تحریف سخن امام است، تهمت و دروغ بستن بر امام است؛ خود امام در جای جای کتبش از تصوف دوری گزیده و آنها پیروان شیطان نامیده است.
تصوف کسانی هستند که به خانقا رفته و ذکر های من درآوردی دارند و به بدعتهای آنچنانی و رقص و سماع و ... می پردازند، این افراد با عرفا بسیار تفاوت دارند؛ الان استاد عرفان نظری حضرت آیت الله حسن زاده آملی و حضرت آیت الله جوادی آملی هستند، این دو بزرگوار سالیان سال عرفان تدریس کرده و تمام کتب عرفانی را درس داده و تبیین کرده اند. اما آیا کسی تا به حال گفته این بزرگواران به خانقا رفته و کارهای عجیب آن صوفیان را انجام داده اند؟؟؟؟ یا خود امام آیا در طول عمر شریفشان کسی دیده به خانقا برود و یا به اباطیل آنها مشغول باشد و ... .
پس دوست عزیز بین عرفان و تصوف بین زمین تا اسمان فاصله است، عرفا اهل درس و بحث و دقت نظر و فلسفه و مراتب عالیه و دقیق علمی هستند؛ اما صوفیان اهل جهل و نادانی و رفتن به خانقا و ذکر های من در آوردی و رقص و گدایی و ... .
لذا این متن هیچ چیزی را اثبات نمی کند.