افزودن دیدگاه

تصویر haserat
نویسنده haserat در

مسئله اینه که من اون زمانی که حداقل یکروز درمیان میدیدمش   غرورم اجازه نمیداد که  بخوام باهاش سربحثو بازکنم.حالا که رفته شهری دیگه که اصلا نمیتونم اینکارو بکنم.بخودم میگم کاش حداقل یکی میومد یک مورد بدی از اون اقا برام تعریف میکرد که دیگه از ذهنم خارج بشه

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 1 =
*****