افزودن دیدگاه

تصویر سروناز20

سلام

داخل   بحث داستان  دوستمون نبودم  .اما تا اون جاییکه خوندم یه چیزایی دستم اومد...چون خودم خیلی دلمو سوزوندن از باب تجربه میگم... دیگه درست و غلطشس با خودتون...

دوستان مراقب قلبتون باشید ... همیشه به ما گفتن مراقب سلامتی باشید اما کسی از دلمون حرفی نزده... حیفه این دل بیگناهمون رو که ظریف ترین و حساس ترین قسمت وجودمونه اینقدر راحت ومفت ومجانی به این و اون بدیم وبعد با خاطرات شکستنش اشک بریزیم.. اینا همش گناه به نفسه......

من تو زندگیم اشتباههات عاطفی  زیاد کردم اما آخر سر همیشه فهمیدم دلم از همه مظلوم تر واقع شده...و شاید هیچ کس بهش احترام نذاشته ولگد مالش کردن ..حتی خودم متاسفانه!!!!!!!!!!

منم مثل شما گریه زیاد کردم اشک زیاد ریختم .. بیش از همه دلم برای خودم سوخته (مثل یه فیلم غم انگیز بارها و بارها لحظه های غم انگیز زندگیمو مرور کردم ... حالا شما داری میگی  لذت میبری؟؟!!! بله اولش لذت بخشه ولی تهش جز افسردگی ویا س چی میتونه باشه؟؟؟

شما ها هم با دلتون این کار ها رونکنید ..و به خاطر چیزهایی که از دست رفته اشک نریزید و خودتون رو زجر ندید ...اینا همش گناه به نفسه.. حیفه ....به بهانه عشق روا نیست با دلمون هر کاری دلمون خواست بکنیم..

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 3 =
*****