افزودن دیدگاه

تصویر yad
نویسنده yad در

واژه در واژه از دل میدان

غزلی را سپید آوردند

باز هم از مدافعان حرم

یک جوان شهید آوردند

یک جوان با هزار شور و شعور

روز آخر ولی «زهیر» شده

زیر تابوت، مادرش می‌گفت:

پسرم عاقبت به خیر شده…

مثل ابر بهار می‌بارید

غربت ماه در دل شب را

پسر با تعصبم می‌گفت :

نکند قبر عمه زینب را…

عاقبت طاقتش تمام شد و

دل به دریا زد و فدایی شد

پسر کربلا نرفته‌ی من

سوریه رفت و کربلایی شد.....

شکر حالا شنیده‌ام که حرم

شده از دست دشمنان آزاد

پسر من که جای خود دارد

جان عالم فدای زینب باد..‌...‌

جان عالم فدای زینب باد..‌‌‌‌....

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 3 =
*****