دوستی دارم ک نزدیک2 ساله ازدواج کرده . مدتها پیش شماره ای تو گوشی شوهرش دید ک یک خانوم بود و با عذرخواهیای شوهرش زندگی ب مرور زمان ب حالت عادی برگشت .شوهرش ادمه ساده و ذاتا ادم بدی نیس بنابر کارش خیلی راحت ازش سواستفاده میشه اما باز این دلیل نمیشه ک ی مرد بخواد اینجوری...
تا نزدیک یک ماهی هس باز شماره ای تو گوشی شوهرش دیده و باز مطمئینه ک ی خانومه .ب هیچ عنوان چیزی برای شوهرش کم نمیزراه .همیشه بهترین بوده برای شوهرش همیشه حواسش به شوهرشو زندگیش بود.اون نیس خدای بالا سرش هس به چشم دیدم ک...داغونه زندگی براش جهنم شده ولی همچنان روپاشو به شوهرش محبت میکنه ک شاید اشتباه شده باشه شاید دیگه اون شماررو نبینه اما باز داره میبینه شوهرش همه تلاششو داره میکنه ک این نفهمه.. حواسش به خانومش هس اما اینا چیزی نیس ک اینو به ارامش برسونه
حالا نمیدونه چ کنه میگه اول به اون شماره ز بزنه بهش بگه بهتره چون اون خانوم خودشو جم میکنه یا اول به شوهرش بگه میترسه باز اون خانوم خبر ک نداره این آقا باز کار خودشو یواشکی بکنه.اما اون خانوم بدونه بهتره شاید این اقا نگفته متاهله. نظر خودش اینه به اون شماره ز بزنه و مطمئین شه و به روی شوهرش نیاره چون دوس نداره این حریم شکسته شه. و میدونه با این کار شوهرش ب خودش میاد ولی اگه مستقیم به شوهرش بگه حاشا میکنه وشاید دوباره...
دیگه نمیخنده.ارامش نداره. خستس خیلی خستس تو شهر غریب تنها. بزور رو پاشه.
سلام بر شما و دوست گرامی تان
بد نیست کمی منطقی این موضوع رو بررسی کنیم ...
عوامل گوناگونی هست که باعث روابط خارج از عرف و نامشروع میشه ؛ چه خوبه که اونها رو بشناسیم و در صدد برطرف کردنش باشیم !
یکی از این عوامل ، موضوع جنسی ست که تا همین جا بسنده می کنم که عموما نبود رضایت دوطرفه در این موضوع بخش مهمی از مشکلات را حتی ایجاد میکند !! بدین معنی که شاید موضوعات دیگه اهمیت نداشته باشه اما با نادیده گرفتن و سرسری گرفتن این موضوع گاهی پیش پا افتاده ترین موضوع برجسته میشن ! اینکه ایشون چقدر در این زمینه موفق بوده رو خودش نمی تونه تشخیص بده بلکه فقط در رفتار شوهرش می تونه جستجو کنه ...... شاید به نظر همه کار کرده باشه ...اما گاهی خواسته هایی وجود داره که عکس العمل های زن ، اجازه بازگو کردنش رو هم میگیره و مجبور میشه از جایی دیگر ، از طریق زنی دیگر که خوب این موضوعات رو خبر داره برطرف کنه !
دومین عامل احساسات هست که عموما این موضوع هم نادیده گرفته میشه ... یک زندگی موفق باید توازن درستی میان روابط احساسی ، عاشقانه و زندگی معمولی و روال عادی داشته باشه ..... یک رابطه زناشویی موفق نیاز به محبت داره ، نیاز به درک شدن متقابل داره ... شاید بگید ایشون محبت میکنه تا جایی که بتونه اما شاید مشکل همینه !! باید اونطور که شوهرش دوست داره و نیاز داره بهش محبت بشه .... شاید گفتن دوستت دارم صرفا دردی دوا نکنه .... بلکه رفتار احساسی و ظرافت های زنانه مخصوص به خود هست که میتونه روابط رو به نوعی تازه کنه ! شاید گاه و بیگاه ابراز محبت کردن ، لوس بازی ها و کارهایی که هیچگاه انجام نمیشه بتونه به نوعی رابطه با همسرش رو مثل قبل ناب و سرشار از جذابیت کنه !
سومین موضوع بی نظمی ست که میتونه سایه سردی بر روابط بنشونه .... بی نظمی نه تنها در خانه ، بلکه در روابط زناشویی ... در برنامه های زندگی ... روزمرگی زندگی و اینگونه موضوعات هست که مرد برای فرار از وضعیت موجود به افرادی که به هیچ وجه از وضعیت موجود خبری ندارن رو میاره تا حداقل زمانی رو بتونه دور از این محیط بگذرونه ... دور از دغدغه هایی که عذابش میده ... و دواش هم صحبت کردن در اولین قدم هست ... گفتگو میتونه بسیاری دغدغه ها رو مرتفع کنه و گامی محکم به سوی حل موضوعات برداره .... بهتره که ایشون اولا فضای خونه رو منظم و ارام کنن ، و نظم خاصی به تک تک دقایق زندگی شون بدن .... تغییر روال زندگی و نظم اوردنش میتونه مرد رو سرحال بیاره و فضا رو همون چیزی کنه که مرد برای ایجادش سعی میکنه روابط خارج از عرف رو تجربه کنه .... تغییر دکوراسیون خونه ... پوشیدن لباس های جذاب .... استقبال وقتی که مرد از سرکار میاد ... وقتی به سرکار میره ....
چهارمین موضوع پر کردن زمان هست که از نظم سرچشمه میگیره .. وقتی زمان با هم بودنشون زیاد باشه .... ناخوداگاه مرد نمیتونه به فرد دیگه ای فکر کنه .... وقتی مرد ببینه هر نیم ساعت ... هر یک ساعت پیام یا زنگی از خونه دریافت میکنه و همسرش بهش ابراز علاقه میکنه ...ناخوداگاه پس از مدتی جذب میشه ... وقتی حرفهای عاشقانه و جذابی که هیچگاه نشنیده بشنوه به وجد میاد .... به مرور معتاد رابطه و پیام دادن لحظه به لحظه با همسرش میشه و فکرش اونقدر ازاد نیست که موضوعات جدید برای خودش ایجاد کنه ....
پنجمین موضوع ایجاد روزهای خاص در زندگی ست .... شاید ایجاد روزهای جذاب ، غذاهای جذاب ، و دادن هدیه ، اون هم به شکلی جذاب و غیرقابل تصور از طرف همسر بتونه عشق رو ایجاد و همچنان سرشار نگه داره ... یک مرد و یا یک زن عموما از تنوع خوششون میاد .... با تغییر در لحن صحبت ... تغییر در لحن رفتار یا راه رفتن .... حتی سفارش کیک یا هدیه ای که هیچ گاه از همسرش دریافت نکرده میتونه باز هم یک زندگی رو بهبود ببخشه ....
در زندگی زناشویی و ازدواج موفق بیش از تفاهم ، مهارت نیاز هست ....
بیش از اینکه به دنبال اشتراکات باید نحوه زندگی رو یاد بگیریم .... بیش از اینکه به دنبال همسری پولدار ، خونه دار ، تحصیل کرده ، باید مهارت ها رو دوطرفه افزایش داد ..... باید انقدر هم فکر و هم کفو باشند که هر دوطرف برای بهبود روابط تلاش کنند و این موضوع روی دوش یک نفر نباشه .... وقتی اینگونه باشه ناخوداگاه تفاهم شکل میگیره ... ناخوداگاه سلایق بهم نزدیک میشه ... ناخوداگاه اعتقادات ، خلقیات و رفتارها مطابق چیزی میشه که دوطرف آرزوشو دارند ......
موفق و موید باشید
یاحق
یه عاشق واقعی:احساس نمیکنین این ها نمیتونه خیانت مرد رو توجیح کنه؟احتمالا شما مرد هستی و راحت میتونی این ایراد هارو به زن ها بگیری.
اگر مردی هم این ایراد هارو داشته باشه زن بره بهش خیانت کنه؟زن رو از هستی ساقط میکنن.
به جای خیانت و توجیح اون بهتره مرد هم ایراد های خودش رو ببینه یا حتی اگر همه ایراد ها متوجه زن هستش راه ارزونتر از لحاظ مادی و معنوی رو انتخاب کنه و با همسرش بره پیش یک مشاور برای حل مشکلش نه این که بره به زنش خیانت کنه به خاطر کمبود ها . هوس ها و ناتوانایی خودش در نگه داشتن خودش از شهوت ها.
همگی چقدر راحت حرف از طلاق می زنید .
مشکلات زن مطلقه ... تنهایی زن بیوه... نگاه هیز مردم به زن بیوه... تداشتن پشتوانه مالی برای این زتها... خداحافظی از ازدواج لااقل برای یک مدت بخاطر دلزدگی و بدبینی به جنس نر
مردی که یک بار این کار رو بکنه هزار بار دیگه هم این کار رو میکنه.
حالا اگه همسرش تحمل داره زندگی رو ادامه بده اگه نه طلاق بگیره و بره چون روابطشون دیگه رابطه نمیشه و همیشه بی اعتمادی هست و خدایی نکرده ممکنه زن بیچاره دچار هزار تا ایدز و هپاتیت هم بشه و بعده ها بچشون به مادرش میگه تو که میدونستی من همچین پدری دارم چرا ادامه دادی و من بیچاره رو بدنیا اوردی.
شما نهایت با یه زن یا دو زن بتونی منطقی صحبت کنی و از زندگیت بیرونشون کنی یا اونها متوجه بشن که این اقا متاهله و برن دنبال کارشون ولی بالاخره یکی پیدا میشه که اینطور زندگی ها رو به خاک سیاه بشونه.
البته اون خانمی هم بخواد طلاق بگیره باید پشتوانه مالی داشته باشه.
من اگه بودم اول همه مهریه ام رو اجرا میذاشتم تا شوهره حساب کار دستش بیاد.
تنها راه کارش اینه که حضوری برین پیش مشاور.
اگه بچه نداره بذاره بره حروم نکنه عمرشو اونم توشهر غریب. با تمومه وجودم درکش میکنم خدا کمکش کنه
مخاطب گرامی!
اگر این عامل از روابط و ارتباطات دور یعنی ازقبل از ازدواچ شما بوده و بعد از ازدواج با شما هم ادامه داشته یقینا طناب این
اتصال چه از لحاظ احساسی و یا جنسی محکم تر هست پس با حاشا کردن نیز،باز حلقه اتصال محکم ترمیشود زیرا این نیاز
احساسی و جنسی به غیر، درمان واقعی دارد که حتما با یک مشاور صحبت کنید
اما اگر مطمئن هستید این ارتباط بعد از ازدواج با شما صورت یافته کمی تامل کنید و دانایی و آگاهی خود را بیشتر کنید و به
دنبال موضوع و موردی باشید که نیاز ایشان توجه نشده و یا رفع نشده باشد
به نظر بنده بعد از حتی 1- تناسب داشتن 70 درصدی معیارها 2- عشق سومین عاملی که میتواند بنیان یک ازدواج زن و
شوهر راقوام بدهد توجه و شناخت و یعد، رفع نیاز های روحی و روانی و جنسی یکدیگر است
مورد مورد به تصورات ذهنی همسرتون نزدیک بشوید ببینید جه نیاز احساسی و روانی و جنسی ایشون رفع نشده و یاچه
میزان رضایتمندی از شما دارند ودر پی رفع آنها این بیماری را درمان کنید تا توجه کامل ایشان به سمت شما جلب شود
موفقید انشالله
سلام ،،این قضیه رو از طرف خودت نوشتی؟
با سلام. به نظرم بهترین راه همینه که در زمانی که صمیمی هستن و آرامش دارن، با شوهرش به آرامی از نیازها و علایقش بگه، از کلی تا جزئی. گاهی لازمه یه بازنگری بشه تو نیازها و علایق همسران و از درون همدیگه خبر داشته باشن، نه اینکه پنهان کنن و اون صمیمیتی که باید بینشون نباشه. در ادامه موضوع رو مطرح کنه و این خود یکجور بازنگری تو رفتارها و افکار دو طرفه. این شاید زندگی رو از حالت یکنواخت و تکراری دربیاره و همسر از حدود خونوادش خارج نشه
این اقا تنوع طلبه.این خانم نشد با یکی دیگه طرح دوستی میریزه.مشکل از بقیه خانمها نیست.
اره دقیقا
سلام
سوال شما هم تقریبا شبیه سوال یکی از کاربراست که از ما پرسیده بنابراین شما به لینک زیر مراجعه کنید اونجا جواب سوالتون هست فقط بخشی از پاسخ سوالتون میمونه که همینجا پاسخ میدهم.
زندگی برایم جهنم شده
معمولا چند عامل هست که باعث ارتباطات نامشروع در مردان و زنان متاهل می شود.
1.ازدواج اجباری
2.اختلافات طرفینی که باعث سردی روابط می شود.
3. عدم جذابیت جنسی زن که میشه با آرایش لباس و کردن و ...این جذابیت رو بوجود آورد.
4.پاسخ منفی دادن به درخواست های جنسی.
5. تنوع طلبی
عوامل دیگر هم هست اما مواردی که اشاره شد نقش پرنگتری در این قضیه دارند.
اگر موارد بالا نبود ببینید خونشون ماهواره دارند و یا اینکه ببینید همسرشون فیلم های مستهجن که نمی بینند.
چون یک از مهمترین عوامل ترغیب به روابط نامشروع در عصر حاضر ماهواره هست که باعث تنوع طلبی افراد و در نتیجه روابط نامشروع می شود.
اما در مورد نحوه برخورد با این قضیه عرض کنم که در هر صورت همسرش خبردار خواهد شد، که ایشون از روابط پنهانیش خبر داشته اگر به اون خانم زنگ بزنه، فورا با شوهرش تماس میگیره. و ایشون رو خبر دار می کنه. بنابراین بهتره ابتدا با همسرخودش صحبت کنه. و بگه جریان این تماس ها و...چیه از من کم و کاستی دیدی یه خورده با هم صمیمی صحبت کنند. کم کم خود شوهرش میگه که علت کارش چی بوده. بعد از این قضیه به دوستتون بگید که با اون خانم تماس بگیره و بگه که من همسر فلانی هستم. و خواهش می کنم با شوهرم قطع رابطه کنید چون داره زندگیمون از هم می پاشه. اگه این رابطه رو ادامه بدید خانوادت رو در جریان قرار خواهم داد.
باز هم اگر سوالی داشتید زیر هم پست میتونید بپرسید
موفق باشید