الان دیگه راحت خودارضایی میکنم، کلا دیگه به گناهش کار ندارم....

12:26 - 1401/09/23

سلام
از بچگی خجالتی بودم که فکر کنم میشه همون عزت نفس،
نمخوام فلسفه بچینم برات، کلی حرفمو میزنم،
عزت نفسم از بچگی پایین، پدرم هم به جای تربیت و درک من تو سرم میزد و میزنه، خیلی گیر میده، نمیزنه ولی حرفاش برات از زدن بدتره، اینقد تو سرت میزنه که نگو، در کل یه نابود کننده به تمام معنا، اهل مسافرت و اینا اصلا نیس که مثلا دلت خوش یه چیزیش باشه همش توخونه و غر زدن سر ما، میره بیرون همه میگیم خدا رو شکر رفت یه نفس راحت میکشیم و وقتی میاد خونه همه گیج میشیم میگیم اوه بابا اومد، منم عزت نفس پایینه و پدرمم اینجور که قوز بالا قوزه، راستی پسر چند روز دیگه ۲۳ سالم میشه و دانشجو، اصلا بهش گیر نمیدم که همچین چیزو میخام خیلی مراعات میکنم، همیشه مثل بدبختا زندگی کردم ولی خودش فکر میکنه چه کارا برام کرده و میگه چقدر من خوبم، نمذاره جایی بری ینی تو منگنه ای که با کیا بری بیرون و این کارو بکن و اون کارو نکن و خودشم هیچ کاری برات نمیکنه مثلا تامین مالی کنه، همیشه عقب تر از همه بودم و بدبخت تر، جدی میگم ها، میتونه خیلی بهتر از این تامین کنه و نمیکنه، مثلا گوشی برا خودش خرید تقریبا پول دو تا موتور بود برا ما با دو هفته جنگ یه گوشی ارزون و نه چندان خوب خرید، نمیذاره کاری بکنی چون فکر میکنه تامین میکنه، هیچجوره هم باهاش نمیشه صحبت کرد خیالت تخت، من مذهبی بودم ۸ ساله و هستم، حدود دوسال پیش ترک گناه کردم که دیگه پورن نبینم خودارضایی نمیکردم اصلا، حدود ۱۰روز برا خدا زندگی کردم و عزت نفسم عجیب زیاد شد اصلا خیلی عجیب بعد عجب گرفتم و زمین خوردم، من از یه چیزی خوشحال شدم مشکل عزت نفسم که خیلی برا مهمه با ترک گناه درست میشه، بعد که ترک گناه گرفتم اصلا فایده نداشت چون به خاطر خدا نبود به خاطر عزت نفس و اون لذت و سبکی بود که تو سری اول داشتم، ینی ترک گناه میکردم برا اینکه خدا عزت نفسم بده و همه تعریفم رو بکنن که این چه بچه خوبیه چون با خدا بودن تو دل مردم هم میری دیگه عزیز خدا بشی خدا هم عزیز مردمت میکنه اینو خودتم میدونی دیگه، چون خیلی نیاز به تعریف دیگران دارم این هم با خاطر بابام هست گیر میده خودتو درست کن نمیدونه عزت نفسم پایین۸ اینو اصلا متوجه نیست، اینطوری شدم که برا خدا کاری کردم تا اونم برام کاری کنه دیگه ینی عزت نفسم رو بالا ببره، اصلا دیگه بهم نداد منم از دین و ایمان کم کم زده شدم و خیلی هم بخودم فشار آوردم، چندین بار ترک گناه گرفتم ولی نمیتونستم به خاطر خدا باشه چون میگفتم من ترک گناه میکنم تو هم عزت نفس بده، خدا هم اصلا بهم نمیداد و منم کم کم زده شدم از دین و الان خیلی اوضام خرابه معاند نشم خوبه، یه حوری شدم که هرچی از دین  و ایمان میخونم برام شبه میشه و سریع به شبهه برام ایجاد میشه ینی یه شبهه از توش میکشم بیرون، خیلی بد شدم، خدا بدترین کاری که میتونست بکنه همین بود مدهبی بارم بیاره و عزت نفس بهم نده، یه جا خوندم میگفت کسایی که عزت نفس کم دارن از دین میرن چون توقع دارن از خدا، منم اصلا اوضاع روحیم خوب نیس دارم از بین میرم، مثلا قرآن میخونم سرم درد میگیره و ترجمه که میخونم که مثلا یه چیزی بهم اضافه بشه و سبک بشم... بیشتر گمراه تر میشم انگار، جدی میگم هاا، نخونم راحت ترم،
به نظرت چکنم و چه راهکاری داری؟
راستی الان دیگه راحت خودارضایی میکنم، کلا دیگه به گناهش کار ندارم، فقط دنبال یه لذت میکردم یکم حال کنم, یکم روحم شاداب بشه، یکم امید پیدا کنم،
لطفا اینو هم بگید چه کنم خودمو خوشحال کنم، پول ندارم، مسافرت هم نمیشه رفت،  هرچی فکر میکنم با هیچ چیز لذت نمیبرم،
ممنون میشم بابت این موضوع هم راهنمایی کنید.

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/228569
تصویر عبدلی هادی

مخاطب گرامی، سلام؛ از اعتماد شما به این مجموعه از شما تشکر می‌کنیم. گفتید که پدرتان دائماً نق می‌زند و شمارا سرکوب می‌کند. این قابل‌درک است که چه احساس بدی در این شرایط دارید. سرکوب مداوم از ناحیه والدین باعث می‌شود که عزت‌نفستان کاهش پیدا کند. شما حس خوبی را درگذشته در رابطه باخدا تجربه کردید ولی بعداً حس بدی به کارتان پیدا کردید و احساس کردید که این مذهبی بودن خالص نیست و بخاطر عزت‌نفس و جایگاه نزد مردم است. شاید همین هم بد نباشد. ترک گناه در کل چیز خوبی است و به هر علت هم که باشد امری مثبت است. گاهی شیطان از مسیرهای درست وارد می‌شود و تلقین می‌کند که توداری عبادت می‌کنی یا ترک گناه می‌کنی و این با ریا همراه است پس عبادت و ترک گناه را رها کن.

یکی از مشکلاتی هم که دارید بحث خود ارضایی است. شما دوست ندارید این کار را انجام دهید و قبلاً هم زیاد به ترک آن فکر کرده‌اید و یک‌بار هم ترک کرده‌اید. همین گناه هم باعث کاهش عزت‌نفس شماست. شما خود را بخاطر این گناه سرزنش می‌کردید و همین عزت‌نفس را کاهش می‌دهد.

در مورد شبهه‌هایی که به ذهن شما می‌آید یعنی وقتی به دین و معنویت فکر می‌کنید فکرتان درگیر یک شبهه می‌شود احتمال دارد این افکار، وسواسی باشد. باید دید که آیا این افکار، ناخواسته به ذهنتان می‌آید یا خیر؟ اگر ناخواسته به ذهنتان می‌آید و دوست ندارید به آن‌ها فکر کنید و بخاطر آن‌ها اذیت می‌شوید و افکاری تکراری هستند، باید بگویید که این‌ها افکار وسواسی‌اند و باید برای مقابله با آن‌ها از یک درمانگر کمک بگیرید.

در مورد عزت‌نفس و راهکارهای افزایش عزت‌نفس باید بگوییم که:

سعی کنید افکار تحقیرکننده را از خودتان دور کنید و خود گویی مای منفی نداشته باشید. گاهی حواستان نیست و با خود افکار منفی را بازگویی می‌کنید. بجای افکار منفی، افکار مثبت را جایگزین کنید. مثلاً بجای اینکه بگویید من از همکلاسی‌ام پایین‌ترم، موفق نمی‌شوم، بگویید من هم به‌اندازه او دانش دارم و حتماً می‌توانم موفق شوم.

هیچ‌گاه خود را سرزنش نکنید.

موفقیت‌ها و نقاط قوت خود را در برگه‌ای بنویسید و به آن‌ها افتخار کنید.

سعی کنید گناه را ترک کنید. گناه حس بدی نسبت به خودتان را ایجاد می‌کند.

سعی کنید در محیط زندگی مثلاً با همسایه‌ها ارتباط داشته باشید و با دیدن آن‌ها با آن‌ها حال و احوالپرسی داشته باشید.

از افراد خجالتی فاصله بگیرید و با افراد اجتماعی معاشرت کنید.

دوستانی را انتخاب کنید که تائید کننده باشند و حس خوبی به شما بدهند.

هرگونه موفقیتی را در زندگی تشویق کنید و خود را بخاطر آن‌ها تحسین کنید.

در برابر آینه ایستاده و از خودتان تعریف کنید.

از اینکه دیگران شمارا نپسندند نترسید. همیشه افرادی هستند که فرد را دوست نداشته باشند و این باعث نمی‌شود که او ناتوان یا منفور باشد. اگر کسی شمارا دوست نداشته باشد، کسان دیگری هستند که شمارا دوست دارند.

برای ترک خود ارضایی می‌توانید به توصیه مای زیر عمل کنید:

نیاز جنسی یکی از قوی‌ترین غرایز در انسان است. تنها روش تأمین این نیاز ازدواج است. گاه بخاطر شرایط سخت ازدواج فرد به خود ارضایی رو می‌آورد. البته خود ارضایی تنها برای تأمین نیاز جنسی نیست و خیلی وقت‌ها بخاطر اضطرابی است که فرد دارد. افراد، بیشتر موقع اضطراب به این رفتار رو می‌آورند.

مهم‌ترین توصیه این است که سعی کنید هرروز یک‌قدم به ازدواج نزدیک شوید زیرا آرامش حقیقی در ازدواج است درصورتی‌که کنترل نیاز جنسی، این نیاز را کاهش می‌دهد.

توصیه می‌کنیم که بخاطر اینکه این رفتار گناه است و بخاطر سعادت خودتان، خود ارضایی را ترک کنید. این رفتار مضراب روحی و بدنی زیادی دارد. خود ارضایی انسان را از خدا دور می‌کند. پس توبه کنید و به سمت خدا بروید که او منتظر شماست.

باور داشته باشید که می‌توانید این رفتار را ترک کنید. خواستن توانستن است.

حتی اگر بازهم در این مسیر شکست بخورید، همیشه مسیر توبه باز است. صدبار هم که توبه بشکنید خدا شمارا بخاطر توبه سرزنش نمی‌کند. به‌شرط اینکه در توبه صادق باشید و قصد کنید که دیگر گناه نکنید.

سعی کنید تنها نباشید. دوستانی داشته باشید و با آن‌ها وقت سپری کنید. در خانه هم سعی کنید تنها نباشید. تنهایی محل افکار مزاحم و شیطان است.

سعی کنید نگاهتان را کنترل کنید. نگاه به تصاویر محرک باعث افزایش ترشح هورمون مای جنسی می‌شود و درنتیجه کنترل نیاز جنسی سخت می‌شود.

گوشتان را کنترل کنید و مطالب محرک نشنوید. اگر دوستانتان، جوک جنسی تعریف می‌کنند از آن‌ها دور شوید و سعی کنید هیچ‌وقت موسیقی حرام گوش نکنید.

فکرتان را کنترل کنید و به افکار محرک، فکر نکنید. اگر تمام ورودی‌های ذهن و گوش و چشم به روی محرک مای جنسی ببندید تا حد زیادی این نیاز کاهش پیدا می‌کند.

سعی کنید همیشه سرگرم باشید و کاری برای انجام دادن داشته باشید. سرگرم بودن بهترین راهکار برای کاهش نیاز جنسی است. غریزه جنسی به‌شدت به مغز وفادار است و اگر ذهن مشغولیت زیادی داشته باشد انسان نیاز جنسی را کمتر حس می‌کند.

معنویت زندگی‌تان را تقویت کنید. هرروز یک زیارت عاشورا بخوانید. نمازتان را اول وقت بخوانید. گاهی به زیارت ائمه و امامزادگان بروید.

موهای زائد بدن را نتراشید.

لباس‌های تنگ نپوشید.

در حمام و دستشویی به بدن برهنه خود نگاه نکنید.

با جنس مخالف در ارتباط نباشید. این‌گونه رابطه‌ها، سطح اضطراب را بالا می‌برند و یک محرک دائمی جنسی هستند و کار کنترل نیاز جنسی را سخت می‌کنند.

به‌صورت مرتب ورزش کنید.

به فعالیت‌های هنری رو بیاورید. هنری را بیاموزید و کارهای هنری انجام بدهید.

از خوردن غذاهای خیلی چرب پرهیز کنید.

شما می‌توانید از رژیم غذایی خاص یا داروهای کاهش‌دهنده میل جنسی استفاده کنید. در این مورد می‌توانید با یک پزشک یا متخصص تغذیه صحبت کنید.

 مراقب باشید که ناخواسته دستتان با آلت جنسی تماس نگیرد. گاهی انسان حواسش نیست و دست مشغول آلت تناسلی می‌شود. دست ورزی را ممنوع کنید.

به عوارض خود ارضایی فکر کنید.

گاهی روزه‌بگیرید. روزه بهترین عامل کاهش‌دهنده نیاز جنسی است.

خوشحال می‌شویم بازهم در خدمتتان باشیم.