انزوای همسرم و شوخی های بی مورد

11:50 - 1395/05/03

با سلام .حدود شش سال ازدواج کردم و ۲۳ سال دارم و یک پسر دارم شوهرم از زمان ازدواج با اطرافیان خود رفت امدی نداشت و از همه یک ایرادی میگرفت حتی با برادران خود وضعیت ما طوری شده که حتی انها دیگر تمایلی ندارند با ما معاشرت کنند حتی زمانی که به جایی دعوت میشویم انها را رد میکند غیر از این موضوع همسرم رفتارهای جالبی ندارد به شوخی خانم هایی دیگر را به رخم میکشد و میگوید انها را ببین خودتم ببین اونا ها بهتر ن به هیچ عنوان حتی تشکر هم نمیکند .چند وقتی هست که مریض شده ومن برای مریضی او هر کاری کردم که خوب شود و زندگی خوبی داشته باشیم اما او به محض خوب شدنش دوباره به کارهای قبل خود ادامه داده او ورزش میکند هر روز بعد کار خود استراحت میکند وبعد به باشگاه میرود و به خانه بر میگردد و تنها تفریح من و پسرم این شده با او برویم و دو ساعتی خونه مادرش منتظر او بمانیم تا او بیاید وبه خانه برگردیم من با او خیلی مدارا میکنم ولی هر چند وقت صبرم تموم میشه سرش غر میزنم اون حتی دوست نداره من در مجلس های زنانه رفت و امد داشته باشم واقعا چند وقتی که صبرم تموم شده و حالت افسردگی گرفتم و هر وقت خاستم باهاش حرف بزنم میگه باز شروع کرد و من حرفی نمیزنم راهنماییم کند چیکار کنم از این وضعیت خسته شدم انقد شوهرمو دوسش دارم حاضر نیستم زیاد باهاش مخالفت کنم

http://btid.org/node/96147

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****
تصویر آقا حمید

محبت بی چون و چرای شما اونو لوس کرده، هر وقت از این حرفا زد نیازی نیست شما هی محبت کنی، این کار فقط نتیجه برعکس میده، اون پیش خودش فکر میکنه که آیا کی هست که داری براش بالا و پایین میپری، یه بار مثلا نظافت نکن و منتظر شو صداش در بیاد تا که اعتراض کرد بهش بگو: شوهر همون خانمایی که ازشون تعریف میکنی تو نظافت خونه با خانمشون سهیم هستن
خلاصه هر ایرادی گرفت ته حرفات رو بچسبون به اون خانما
دهنش که سرویس شد بعدش دیگه از این حرفا نمیزنهlaugh

تصویر miss..merida

سلام

بنظرم یه بار خیلی جدی و در نهایت ارامش بهش تمام این مشکلات رو بگید .و نظرش رو بخواید.
میتونید یه شب که غذای مورد علاقه همسرتون درست کردید ..بعداز شام صحبت کنید با ایشون .
موفق باشید
 

تصویر موسی
نویسنده موسی در

سلام
با لجبازی چیزی درست نمیشه سعی نکنین کارو به جاهای باریک بکشونین به نظرم مشاور کامل پاسخ دادن ان شاء الله مشکلتون حل بشه 

تصویر 123456
نویسنده 123456 در

سلام 

ببین شوهر شما خودشو رو فرم نگه میداره 
باشگاه میره 
استراحتشو میکنه 
تو چرا این کارها رو انجام ندی فقط چرا تو انجام ندی 
ببن دختر قشنگ به شوهرت بگو شوخی هاشو دوس نداری 
نظر شوهرتو در مورد اینکه میخوای بری فلان مجلس زنونه نپرس برو مجلس بعد که برگشتی بهش بگو اگه خ ناراحت شد بگو تو بری باشگاه من نرم مجلس زنونه 
خلاصه شاید دعوا کنه شایدم از ان مردایی باشه که کتک بزنه ولی مهم نیست فقط کوتا نیا 

ببینید بعضی وقت ها یه دعواها و یه کتک خوردن هایی ارزش داره 
عوضش طرف میقهمه که تو کوتا نمیایی و باید اونم کوتا بیاد 
میفهمه همیشه حرف حرف اون نیسست 
میفهمه تو هم زنده ای اون فقط زنده نیست 
این نظر شخصی من هست بین یک زن و مرد اون مرد خونس که باید زنش رو بیشتر دوست داشته باشه. شما زیادی شوهرتو دوس داری اونم میدونه و قشنگ قشنگ واسه خودش هر کاری دوست داره میکنه در واقع شما خودت اینجوری اونو تربیت کردی 

به هر حال موفق باشی 

 

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

با سلام

از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای همفکری و مشاوره انتخاب نمودید متشکریم امیدوارم راهنمای خوبی باشیم.
سوال شما دو بخش داشت اول انزوای شوهرتان بعد بعضی حرفهای ناخوشایندش که من اول به علت انزوا می پردازم.

ممکن است یکی از دلایل زیر باعث شود شوهر شما با دیگران رفت آمد نکند و هر کدام از این دلایل درمان متفاوتی دارد.
1- عدم اعتماد به نفس: ممکن است شوهر شما از ضعف اعتماد به خویشتن رنج می برد و فکر می کند که اشخاص دیگر از وی برتر هستند و در رفت آمد با آنها تحقیر می شود و انها را برتر می بیند.
2- ممکن است بر عکس مورد اول غرور و تکبر داشته باشد و افراد دیگر را در حدی نبیند که با آنها رفت آمد کند و دجار اعتماد به نفس کاذب و خود برتر بینی شده باشد.
3-تنبلی: احتمال دارد تنبلی و اشتغال زیاد باعث این مسئله شده باشد.
4- اعتیاد به فضای مجازی و یا مواد مخدر: اعتیاد از هر نوعش که باشد باعث انزوا و گوشه نشینی می شود و شخص دوست ندارد با اشخاص دیگر رفت آمد کند.
5- بد بینی: از آنجایی که گفتید حتی راضی نیست شما هم با شخصی رفت آمد کنید احتمال این مورد قوی به نظر می رسد و ممکن است دچار بدبینی شده است و فکر می کند شرکت خانمش در مجالس دیگر باعث ضایع شدن حقش می گردد.

اول باید علت را شناسایی کنید و طبق همان علت راه درمان را ادامه دهید مثلا اگر عدم اعتماد به نفس باعث این مسئله شده باشد بهتر است تلاش کنید اعتماد به نفسش را بالا ببرید.
اما در مورد شوخی های بی موردش عرض کنم گاهی اوقات مردها از این شوخی ها هیچ منظوری ندارند و فکر نمی کنند این مسئله باعث رنجش شدید خانمها می شود بلکه به دید یک دلخوشی و شوخی به مسئله نگاه می کنند لذا باید این مسئله را یاد آوری کنید که این شوخی ها برای زن قابل تحمل نیست و باعث ناراحتی شدید می شود لذا در این مورد می توانید در زمانی که ارامش خاطر دارید با هم صحبت کنید و این مسئله را با محبت بهش گوشزد کنید تا ان شا الله تکرار نشود.

ارزوی موفقیت دارم
منابع:

1- جس فیست و دیگران، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، انتشارات روان
2-سالاری فر محمد رضا، بهداشت روانی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
3- مبانی ازدواج و تشکیل خانواده، مهری نژاد، سیدابوالقاسم، تهران، آوای نور، چاپ دوم، 1391
4- جوانان و انتخاب همسر، مظاهری، علی اکبر، قم، پارسایان، چاپ بیست و هفتم،